در تاریخ معاصر و گذشته به نام کسانی برخورد میکنیم که به خاطر هواپرستی شان، هزاران و گاه میلیونها انسان بیگناه را به خاک و خون کشیده اند و نام ننگین شان تا ابد به زشتی برده میشود.
این اصل استثنا پذیر نیست؛ حتی دانشمندان و عابدان پرسابقه ای همچون «بلعم باعورا» بر اثر پیروی از هوای نفس چنان از اوج انسانیت سقوط کردند که قرآن کریم، آنها را به سگ پلیدی مثال میزند که بر اثر شدت هوا پرستی، یک حال عطش نامحدود و پایان ناپذیر به خود گرفته و در هیچ حال سیراب نمیشود. این عطش، نه به خاطر نیاز و احتیاج، بلکه به شکل بیمارگونهای همچون یک «سگ هار» که بر اثر بیماری هاری، حالت عطش کاذب به او دست میدهد در هیچ حالتی از گناه و شهوت پرستی احساس سیری نمیکنند.
چنین است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: خطرناکترین پرتگاهی که بر سر راه سعادت شما قرار گرفته، هواپرستی و آرزوهای دور و دراز است، چرا که پیروی از هوا، شما را از حق باز میدارد و آرزوهای دراز، آخرت را به دست فراموشی میسپارد. و شبیه این حدیث از حضرت امیرمؤمنان علیه السلام و نیز نقل شده است.
ماه مبارک رمضان بهترین زمان برای مبارزه خواستههای نفسانی است، و روزه سمبل مبارزه با هوای نفس است. در این ماه هوای نفس با تمام قوا، انسان را به سوی شهوات و خوردن و آشامیدن و... دعوت میکند و انسان روزه دار نیز در مقابل این خواسته ایستادگی کرده و از آنان دوری میکند و با این تمرین یک ماهه خود را برای مبارزه با خواستههای نفسانی در سایر ماهها آماده میسازد.
افطاری دادن
یکی از لحظات زیبای ماه رمضان، لحظه افطار است. مؤمنان روزه دار پس از یک روز عبادت و بندگی، لحظه افطار در جمع صمیمیخانواده، یا در کنار اقوام، دوستان و مؤمنین، جمع شده و افطار مینمایند و صاحب سفره، با کمال شادی و سرور از مهمانان پذیرایی مینماید. این شادی و سرور از آن جهت است که روزه دار، مهمان خداست و خدمت به او افتخاری برای صاحب سفره است. چنین است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: کسی که در این ماه، مؤمن روزه داری را افطاری دهد، او را نزد خدای عزوجل ثواب آزاد کردن بندهای، و برای گناهان گذشتهاش، آمرزشی خواهد بود (1). امام کاظم علیه السلام نیز میفرماید: پاداش افطاری دادن به برادر مؤمن بیشتر از [پاداش] روزه است.(2)گرچه روایات پرشماری از معصومان (علیهم السلام) درباره پاداش فوق العاده افطاری دادن در ماه رمضان به ما رسیده است و هر کس به میزان توانایی خود، فرد یا افرادی را افطاری میدهد؛ اما توجه به چند نکته ضروری میباشد:
برخی از مؤمنان تلاش میکنند تا به فیض پاداش افطاری دادن دست یابند، اما بسیاری نیز، با تمام علاقه ای که برای برپا کردن سفرههای افطاری دارند، اما قدرت بر آن را ندارند. آنان میپرسند: چرا کسانی که دارایی و امکانات دارند، از این پاداش بزرگ بهره مند میشوند، اما عدم قدرت مالی، یا جسمی و... باعث میشود که ما از این فیض عظیم بی بهره باشیم؟ این همان سؤالی است که وقتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در فضیلت افطاری دادن مطلبی فرمودند، برخی به ایشان گفتند: ای پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) ! همه ما توان افطاری دادن به یک روزه دار را نداریم. آن حضرت فرمود: خداوند، کریم است. این ثواب را به کسی نیز میدهد که برای افطاری دادن، جز بر جرعه ای شیر یا جرعه ای آب و یا چند خرما قدرت ندارد و بیش از این را نمیتواند آنچه از این روایت به دست میآید آن است که افطار نمودن مؤمنان با دانه ای از خرما و جرعه ای شیر مربوط به کسانی است که توانایی اطعام و غذا دادن به مؤمنان را نداشته باشند و کسانی که قدرت مالی دارند مناسب است با اطعام مؤمنان از ثواب فوق العاده افطاری دادن برخوردار شوند.
گرچه افطار نمودن مؤمنان از پاداش بسیاری برخوردار است، اما به یقین افطاری دادن مستمندان از پاداش مضاعفی برخوردار است. به همین خاطر مناسب است در مجالس افطار، مستمندان جامعه فراموش نشوند چنانکه در تعالیم اسلامی سفارش شده است که فقرا و ثروتمندان با هم و بر سر یک سفره دعوت شوند تا علاوه بر آنکه فقرا از آن غذاها استفاده میکنند، شناخته نشوند.
ادامه دارد..
پینوشتها:
١. سید بن طاووس، الاقبال الاعمال، ص ۷ ٢.
2. کفعمی، المصباح، ص ۶۳۲
منبع: فرصتهای از ماه خدا، محمدمهدی فجری،صص116-112، مؤسسه بوستان کتاب، قم، چاپ أول، 1393