محاسبه در واقع سومین گام از مدل تکامل انسان است و انسانی که به خوبی به مشارطه و مراقبه پرداخته است اگر به محاسبه مشغول نشود مانند تاجری است که خریده و فروخته اما نمیداند چه میزان خریده است و چقدر فروخته است.
دنیا دار عمل است
خداوند این دنیا را برای عمل ما قرار داده است تا نتیجه اش را در سرای دیگر ببینیم. اگر در اینجا عمل صالحی را ذخیره کردیم نتیجه آن را در جهان آخرت خواهیم دید و اگر در سمت مقابل عمل نادرستی از ما سر بزند نتیجه آن را نیز در جهان آخرت خواهیم دید. علت آن هم کاملاً مشخص است چرا که همان موجودی که در آن دنیا حاکم و قاضی است، همان موجود در این دنیا ناظر بر اعمال ماست و چیزی از آن اعمال بر او پوشیده نیست. آیات و روایات فراوانی به این موضع پرداختهاند که چیزی در این دنیا نخواهد بود مگر این که خداوند تبارک و تعالی از آن آگاه باشد؛ بنابراین این آگاهی باعث خواهد شد که در آن دنیای سزای آن اعمال را به طور کامل به ما بدهد و نتیجه آن را به ما بنمایاند. قرآن کریم در این باره به زیبایی بیان می دارد که : «فَمَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَیرًا یَرَهُ * وَ مَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ؛[1] پس هر کس به اندازه ذرّه ای کار خیر انجام دهد آن را میبیند و هر کس به اندازه ذرّه ای کار بد کرده آن را می بیند.»باید به این نکته توجه ویژه داشت که سرای عمل و ظرف آن همین دنیاست و با عبور از آن دیگر امکان انجام عمل وجود ندارد؛ اگر برای افرادی ارتقاء رتبه و رسیدن به کمالاتِ بیشتر اتفاق بیفتد، همه آن ارتقاء درجه ها باز به عمل او در دنیا بازگشت دارد و از برکت آن ناشی می شود و یا نهایتاً چیزی است که از این دنیا شخصی از بستگان، آشنایان و عموم مؤمنان برای فردی که دار فانی را وداع گفته می فرستد. مسأله اصلی این است که به جز استثنائاتی که در ماجرای رجعت رخ می دهد، انسان وقتی از این دنیا دستش کوتاه شود به این دنیا بازگشتی نخواهد داشت و در آن دنیا نیز جایگاه، جایگاه حسابرسی است. خداوند در قرآن کریم در این باره می فرماید: « حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛[2] [کافران در جهل و غفلت هستند] تا آن گاه که وقت مرگ هر یک از آن ها فرا رسد، در آن حال گوید: بارالها، مرا به دنیا بازگردانید تا شاید به تدارک گذشته عملی صالح به جای آرم. [به او خطاب شود که] هرگز نخواهد شد، این کلمهای است که [از حسرت] همی بگوید [و ثمری نمی بخشد] و در برابر آنها عالم برزخ است تا روزی که برانگیخته شوند.»
حسابرسی از خود
وقتی بازگشتی به این دنیا نیست باید در اینجا تا فرصت داریم از خودمان حساب کشی کنیم و از غفلت بیرون آییم. غافل بودن و یا در جهل مرکب بودن فرصت ها را از انسان می گیرد و او را به چیزهای پست دنیایی دلخوش می کند. باید با خط کش دین که خط کشی است که خدا در آن دنیا با استفاده از آن به بررسی اعمالمان خواهد پرداخت، به سراغ تک تک اعمال مان برویم و آن ها را مورد بررسی قرار دهیم تا بتوانیم یک ارزیابی درستی از موقعیت خود داشته باشیم و تا دیر نشده اگر قرار است اصلاحی انجام شود به این کار اقدام کنیم. این دستور صریح دین ماست که تا فرصت دارید و مورد محاسبه قرار نگرفته اید با دقت اعمال خودتان را بررسی نمایید و کم و کاستی های آن را برطرف نمایید. رسول خدا (صلى الله علیه وآله) مى فرمایند: «حاسِبُوا اَنْفُسَکُم قبلَ اَن تُحاسَبُوا و زِنُوها قبلَ اَنْ تُوزَنُوا و تَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الاْکْبَر؛[3] خویشتن را محاسبه کنید قبل از آنکه به حساب شما برسند و خویش را وزن کنید قبل از آنکه شما را وزن کنند و آماده شوید براى عرضه بزرگ (روز قیامت).»محاسبه نفس که نتیجه اش اصلاح رفتار است هم برکات دنیوی دارد و هم موجب رشد معنوی و رسیدن به کمالات بالاتر در عوالم بعد از مرگ خواهد بود. کمال انسان در گرو این است که خود را در مسیر قرب الهی قرار دهد و در این مسیر نیز خود را حفظ نماید و این امر میسر نخواهد شد مگر این که به صورت مداوم و مستمر با نگاهی ریزبینانه خود را پایش و محاسبه کند.
شیوههای محاسبه نفس
وقتی انسان برنامه درستی داشته باشد و بر مبنای آن با خود شرط و شروطی را تعیین نماید و همچنین تلاش های لازم و مراقبت های کافی را به خرج دهد، در گام بعدی نیاز دارد که در یک مسیر رفت و برگشت دائماً خود را مورد بررسی و محاسبه قرار دهد تا ببیند چه میزان از تلاش هایش به ثمر نشسته است و چه میزان از برنامه هایی که با خود در طول شبانه روز شرط گذاری کرده اجرایی شده است و خدای ناکرده از مسیر منحرف نشده است. با محاسبه نفس، دائماً فرد حسن فعلی و حسن فاعلی خود را بررسی می کند و انحراف از مسیرش به حداقل می رسد.اگر محاسبه نفس صورت نگیرد ممکن است سعی و تلاش انسان به هدر رود و انسان در جهل مرکبی قرار گرید که کار خود را بدون یک محاسبه دقیق درست بپندارد؛ برای این مورد مثال های متعددی وجود دارد مثل این که فردی سال ها صف اول نماز جماعت بوده یا در هیئتی میان داری می کرده است اما دارای مشکلاتی بوده که به سراغ حل آنها نرفته است و او با خود می اندیشیده که به صرف دارا بودن هر کدام از آن عناوین کارهای او مورد تأیید خداوند تبارک و تعالی است. این مسیری که عرفا و اساتید اخلاق به صورت سه گانه یا چهار گانه ترسیم می کنند در مرحله سومش که محاسبه در پایان روز است یک پایش دقیق و کاربردی است که انسان به وسیله آن تلاش هایش را به نتیجه برساند و عملش را روز به روز خالص و پاک نماید.
محاسبه نفس و زیر ذربین قرار دادنِ اعمال و رفتار آن، شروطی دارد که مهم ترین آنها به شرح زیر است:
- محاسبه نیاز به دانش حلال و حرام، مستحب و مکروه دارد.
- محاسبه را در قسمت کنکاش و بررسی باید سختگیرانه انجام داد.
- در ذهن باید این فکر را داشت که محاسبه برای ارتقاء سطح پرهزکاری و درست کاری فرد است بنابراین با دیدن برخی اشتباهات در ابتدای مسیر نباید ناامید شد. چرا که در ابتدای مسیر، شیطان بیشتر فرد را تحت فشار قرار می دهد تا دست از عمل درستش بردارد.
- محاسبه نفس گرچه برای بررسی نتیجه تلاش روزانه ماست اما به این معنا نیست که ما دست از وظیفه محوری برداریم و نتیجه محور باشیم چرا که بررسی نتایج نیز یکی از وظایفی است که به عهده ما گذاشته شده است.
- واحدهای محاسبه روزانه است اما این تک واحدها وقتی به نتیجه خواهند رسید که استمرار داشته باشند و تبدیل به یک عادت و سبک رفتاری در طول سال گردند.
- در حساب کشی از نفس باید ظرفیت های خود را نیز در نظر بگیرید چرا که خداوند به اندازه وسع و ظرفیت شما از شما توقع دارد.
- بعد از محاسبه اگر خلافی از ما رخ داده است باید در عین حالی که استغفار می کنیم به دنبال راه حل جبران آن خطا و اشتباه هم باشیم.
- در صورتی که در محاسباتمان به نکات خوبی از خودمان رسیدیم باید آن را از خدا بدانیم و شکرگذار او باشیم و نگذاریم غرور به سراغمان بیاید.
رعایت این موارد می تواند ما را در برداشتن گام های مستحکم در مسیر کمال انسانی کمک نماید. حسن ختام این نوشته بیان نورانی مولای متقیان علی (علیه السلام) است که می فرمایند: «مَنْ حاسَبَ نَفْسَهُ سَعَدَ؛[4] کسى که به محاسبه خویشتن بپردازد، سعادتمند مى شود.»
پینوشت:
- سوره زلزال، آیات 7 و ۸.
- سوره مومنون، آیات 99 و 100.
- تنبه الخواطر و نزهه النواظر المعروف بمجموعه ورام، مسعود بن عیسی ورام، ج1، ص298، انتشارات مکتبه الفقیه، قم.
- مستدرک الوسائل، حسین بن محمد تقی نوری، ج12، ص154، انتشارات موسسه آل البیت (علیهم السلام) لاحیاء التراث، لبنان، 1408