در عصر کنونی بسیاری از معاندان و مغرضان فرهنگ و اندیشه اسلامی تلاش دارند با قدرت هر چه تمام و با بهره گیری از توان و نیروی رسانه ای و ماهواره ای خود مبانی و معارف اسلامی را مورد شدیدترین هجمه های ناجوانمردانه خود قرار داده و مانع فراگیری معارف و آموزه های اسلامی شوند. یکی از حربه های جبهه متخاصم در این خصوص القاء شبهات ناصوابی است که تلاش دارند تصویر غیر واقعی و خشنی را از معارف دینی به جهان مخابره نمایند. یکی از موضوعات و مسائلی که از دیر باز حربه دست جریان های انحرافی و ضد دینی قرار داشته، مسأله زنان در آیین مقدس اسلام است. در روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان تلاش داریم با برشمردن برخی حقوق زنان، جایگاه و ارزش جامعه زنان را در اندیشه اسلامی مورد واکاوی و بررسی قرار دهیم.
جایگاه و ارزش جامعه زنان در فرهنگ قرآن
برخلاف تمام گرایش های شهوانی و مادی که بیشترین ارزش و جایگاه را برای جامعه مردان قائل شده اند و زنان را تنها به عنوان کنیزان و خدمت گزاران مردان به شمار می آورند، اندیشه اسلامی خط بطلانی بر اندیشه جنسیت گرایی کشیده و کرامت و هویت الهی را برای زن و مردم به طور یکسان قائل شده و ارزش الهی یکسانی را برای آنان برشمرده، و فرقی میان این دو قشر از جامعه قرار نداده، و ارزش واقعی را نه برای جنسیت افراد، بلکه برای فضایل اخلاقی همچون تقوا قرار داده است: «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ»[1]«ای مردم، ما همهی شما را از زن و مرد آفریدیم و آنگاه شعبههای بسیار و فرقههای مختلف گردانیدیم، تا بدانید که اصل و نژاد، مایهی افتخار نیست و بزرگوارترین شما نزد خدا کسی است که با تقواتر است، خداوند به کار نیک و بد مردم آگاه است».
خشونت علیه زنان از جاهلیت کهن تا جاهلیت مدرن
1-بی ارزش قلمداد کردن جنس زنان ممنوع!
با اندکی تحقیق و پژوهش در باور و نگاهی که ادوار مختلف نسبت به جایگاه و نقش زنان داشته اند متوجه خواهیم شود که بسیاری از آنان قشر زنان را به عنوان جنس دسته دوم به حساب آورده و ایشان را از بسیاری از امتیازات و حقوق طبیعی و خدادادی محروم کرده اند. برخی از ملل گذشته چنان از داشتن فرزند مؤنث ناراحت و افسرده می شدند که گویی خدای متعال به جای نعمت بر سر آنان نقمت باریده و از این رو از داشتن فرزند دختر بسیار ناراحت و ملول می شدند. خدای متعال در فرهنگ قرآنی این چنین از این تفکر جاهلی به بدی و زشتی یاد کرده است: «وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظیمٌ»[2]در حالی که هرگاه به یکی از آنها بشارت دهند دختری نصیب تو شده صورتش از فرط ناراحتی سیاه می شود و مملو از خشم می گردد».
برخی از این دسته از افراد از اینکه صاحب فرزند دختر شوند آنقدر ناراحت و افسرده می شدند که از قوم و قبیله و شهر خود کوچ می کردند. این موضوعی است که به طور صریح با نکوهش قرآن مواجه شده و باری تعالی این چنین از آن یاد کرده است: «یَتَوارى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلى هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ؛[3] بخاطر بشارت بدى که به او داده شده، از قوم و قبیله خود متوارى مى گردد؛ (و نمى داند) آیا او را با قبول ننگ نگهدارد، یا در خاک پنهانش کند؟! چه بد حکم مى کنند!». در پایان آیه این حکم ظالمانه و شقاوت آمیز غیر انسانى را با صراحت هر چه بیشتر محکوم کرده و مى گوید: «بدانید حکمى را که آنها مى کردند، حکم زشت و بدى بود (أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ)».[4]
بسیاری از انسان های گرگ صفت با اغراض شیطانی تلاش می کنند جایگاه اجتماعی و اخلاقی زنان را لگ مال کرده، آنان را با نسبت های ناصواب و غیر اخلاقی در جامعه تحقیر و منزوی نمایند.
برخی از این دسته از افراد از اینکه صاحب فرزند دختر شوند آنقدر ناراحت و افسرده می شدند که از قوم و قبیله و شهر خود کوچ می کردند. این موضوعی است که به طور صریح با نکوهش قرآن مواجه شده و باری تعالی این چنین از آن یاد کرده است: «یَتَوارى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلى هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ؛[3] بخاطر بشارت بدى که به او داده شده، از قوم و قبیله خود متوارى مى گردد؛ (و نمى داند) آیا او را با قبول ننگ نگهدارد، یا در خاک پنهانش کند؟! چه بد حکم مى کنند!». در پایان آیه این حکم ظالمانه و شقاوت آمیز غیر انسانى را با صراحت هر چه بیشتر محکوم کرده و مى گوید: «بدانید حکمى را که آنها مى کردند، حکم زشت و بدى بود (أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ)».[4]
بسیاری از انسان های گرگ صفت با اغراض شیطانی تلاش می کنند جایگاه اجتماعی و اخلاقی زنان را لگ مال کرده، آنان را با نسبت های ناصواب و غیر اخلاقی در جامعه تحقیر و منزوی نمایند.
2-گرفتن حق حیات از دختران بی گناه ممنوع!
ظلم و اجحاف در حق زنان در زمان جاهلیت کهن به گونه ای بود که حتی حق حیات و زندگی را نیز از آنها سلب کرده بود؛ کما اینکه بسیاری از آنها به جرم «مؤنث» بودن محکوم به مرگ می شدند، بسیاری از اقوام و قبیله های جاهلی از داشتن فرزند دختر احساس حقارت و بد یومی می کردند، از این رو برای خلاصی از آن دست به وحشیانه ترین و دردناکترین جنایات می زدند تا اینکه دامن خود را به قول خودشان از ننگ آن پاک نمایند، زنده به گور کردن دختران بخشی از این رفتارهای دردناک علیه زنان بود که فرهنگ قرآن با جدیت تمام به مبارزه علیه آن پرداخته و خط بطلانی بر این تفکر خرافی و جاهلی کشیده و مانع گسترش آن در میان جوامع انسانی شد. «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ، بِأَی ذَنْبٍ قُتِلَت؛[5] و در آن هنگام که از دختران زنده به گور شده سؤال شود: به کدامین گناه کشته شدند؟».
3-استثمار و بردگی زنان ممنوع!
یکی از مظاهر خشونت و ظلم علیه قشر زنان که از دیر باز در ادوار تاریخی قابل مشاهده بوده، بهره کشی های جنسی از زنان و آنان را طعمه آتش شهوت مردان قرار دادن بود. انسان های شیطان پرست در ادوار گذشته تلاش داشتند از زنان تنها برای خالی نبودن محافل عیش و نوش خود استفاده نمایند و کرامت و انسانیت آنها را به یغمی ببرند. یکی از پیشگامان این ظلم نابخشودنی که در قرآن کریم به شدت از او به بدی یاد شده فرعون است. خدای متعال این چنین این عمل نابخشودنی را توبیخ و محکوم می نماید:«إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیی نِساءَهُمْ إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدینَ؛[6] فرعون در زمین برترىجویى کرد، و اهل آن را به گروههاى مختلفى تقسیم نمود؛ گروهى را به ضعف و ناتوانى مىکشاند، پسرانشان را سر مىبرید و زنانشان را (براى کنیزى و خدمت) زنده نگه مىداشت؛ او به یقین از مفسدان بود!» جمله یَسْتَحْیِی نِساءَهُمْ (زنان آنها را زنده نگه مىداشتند) ظاهر در این است که اصرار به بقاء حیات دختران و زنان داشتند، یا به خاطر خدمتکارى و یا کامجوئی هاى جنسى و یا هر دو. و در آخرین جمله این آیه به صورت یک جمع بندى و نیز بیان علت مى فرماید:" او بطور مسلم از مفسدان بود" (إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ).[7]
این موضوع دردناک بیش از جاهلیت کهن در عصر رسانه و در دورانی که جهان مدعی حقوق بشر و دفاع از حقوق زنان است، بیشتر قابل مشاهده است. دردناکی این ماجرا وقتی بیشتر خود را نشان می دهد که در برخی از کشورهای به ظاهر متمدن و پیشرفته شاهد خرید و فروش زنان بی پناه می شویم که با شدیدترین رفتارهای بد به دنبال تحقیر و استثمار آنان بوده و هویت الهی آن را به خاک سیاه مبدل می کنند. فرهنگ قرآن با این مظاهر ظالمانه به شدت مقابله کرده و هر گونه تجاوز و بهره کشی جنسی از ایشان را با شدیدترین مجازات ها پاسخ داده است. مجازات های سختی که برای افعالی همچون زنا در شریعت اسلامی تشریع شده به خوبی در راستای مقابله با این ظلم نا بخشودنی و فرهنگ حیوانی است.
این موضوع دردناک بیش از جاهلیت کهن در عصر رسانه و در دورانی که جهان مدعی حقوق بشر و دفاع از حقوق زنان است، بیشتر قابل مشاهده است. دردناکی این ماجرا وقتی بیشتر خود را نشان می دهد که در برخی از کشورهای به ظاهر متمدن و پیشرفته شاهد خرید و فروش زنان بی پناه می شویم که با شدیدترین رفتارهای بد به دنبال تحقیر و استثمار آنان بوده و هویت الهی آن را به خاک سیاه مبدل می کنند. فرهنگ قرآن با این مظاهر ظالمانه به شدت مقابله کرده و هر گونه تجاوز و بهره کشی جنسی از ایشان را با شدیدترین مجازات ها پاسخ داده است. مجازات های سختی که برای افعالی همچون زنا در شریعت اسلامی تشریع شده به خوبی در راستای مقابله با این ظلم نا بخشودنی و فرهنگ حیوانی است.
4-تخریب و لگد مال کردن آبروی زنان ممنوع!
از دیگر مظاهر ظلم و ستم به زنان بازی با آبروی آنها است. بسیاری از انسان های گرگ صفت با اغراض شیطانی تلاش می کنند جایگاه اجتماعی و اخلاقی زنان را لگ مال کرده، آنان را با نسبت های ناصواب و غیر اخلاقی در جامعه تحقیر و منزوی نمایند. این موضوع در زمان کنونی که عصر رسانه های دیجیتال است، بسیار مشاهده می شود. و یا در مواردی شاهد هستیم برخی مردان برای اینکه حقوق واجب زنان را پرداخت نکنند به نوعی حیثیت و آبروی آنان را زیر سؤال می برند و با زشت جلو دادن شخصیت آنها در جامعه به دنبال تخریب آنان هستند. «إِنَّ الَّذینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ؛[8] کسانى که زنان پاکدامن و بى خبر (از هر گونه آلودگى) و مؤمن را متهم مى سازند، در دنیا و آخرت از رحمت الهى بدورند و عذاب بزرگى براى آنهاست».
5-تضعیف حقوق مالی زنان ممنوع!
از جمله مصادیق و مظاهر ظلم و خشونت علیه زنان نادیده گرفتن حقوق مالی آنها و پایمال کردن آن است. در شریعت اسلامی چه زن و چه مرد دارای حق ارث مشخص هستند، ولی برخی افراد در فرهنگ های مختلف با نادیده گرفتن این حق الهی برای قشر زنان سهمی قائل نمی شوند و تمام مال ارث را سهم آقایان به حساب می آورند، این در حالی است که آیین مقدس اسلام با تعیین ارث مشخص برای زنان با این فرهنگ غلط مبارزه کرده است. در زندگی زناشویی نیز برخی از مردان تلاش دارند که با تحت فشار قرار دادن زنان به نوعی مهریه آنها را تصرف نمایند و آنها را از این حقی که خداوند برای آنها قائل شده محروم نمایند، در این خصوص نیز فرهنگ قرآن به مقابله با خشونت و ظلم علیه زنان برخواسته است: « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَیْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَنْ یَأْتینَ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً کَثیراً؛[ 9] اى کسانى که ایمان آوردهاید! براى شما حلال نیست که از زنان، از روى اکراه (و ایجاد ناراحتى براى آنها،) ارث ببرید! و آنان را تحت فشار قرار ندهید که قسمتى از آنچه را به آنها داده اید (از مهر)، تملک کنید! مگر اینکه آنها عمل زشت آشکارى انجام دهند. و با آنان، بطور شایسته رفتار کنید! و اگر از آنها، (بجهتى) کراهت داشتید، (فوراً تصمیم به جدایى نگیرید!) چه بسا چیزى خوشایند شما نباشد، و خداوند خیر فراوانى در آن قرار مى دهد!».
6-تضعیف حقوق عاطفی ممنوع!
شاید برخی افراد در زندگی زناشویی خود هیچ گونه کم کاری و سستی در خصوص حقوق مالی همسران خود نداشته باشند. یااینکه در مقام تضعیف آبروی همسران خود اقدامی نکرده باشند، ولی باید به این نکته توجه داشت که نیازهای یک زن در زندگی زناشویی تنها به مباحث مادی و مالی خلاصه نمی شود. چرا که بسیار از اوقات کاستی های عاطفی لطمات جبران ناپذیری بر روح و روان همسران وارد می نماید، چه بسیار طلاق های عاطفی که آثار و تبعات ویرانگر آن زندگی شیرین و آرام را از خانواده ها سلب می نماید. فرهنگ قرآن با اشراف به این حق و نیاز زن، جامعه مردان را امر به پاسداشت حقوق عاطفی همسرانشان نموده است. «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف؛[10] و با آنان، بطور شایسته رفتار کنید!»
پی نوشت ها:
[1]. سوره مبارکه حجرات، آیه 13.
[2]. سوره مبارکه نحل، آیه 58.
[3]. سوره مبارکه نحل، آیه 59.
[4]. تفسیر نمونه، ج11، ص 268.
[5]. سوره مبارکه تکویر، آیه 8و9.
[6]. سوره مبارکه قصص، آیه 4.
[7]. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج16، ص14.
[8]. سوره مبارکه نور، آیه23.
[9]. سوره مبارکه نساء آیه 19.
[10]. همان.
پی نوشت ها:
[1]. سوره مبارکه حجرات، آیه 13.
[2]. سوره مبارکه نحل، آیه 58.
[3]. سوره مبارکه نحل، آیه 59.
[4]. تفسیر نمونه، ج11، ص 268.
[5]. سوره مبارکه تکویر، آیه 8و9.
[6]. سوره مبارکه قصص، آیه 4.
[7]. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج16، ص14.
[8]. سوره مبارکه نور، آیه23.
[9]. سوره مبارکه نساء آیه 19.
[10]. همان.