ماهیت تنبلی چیست؟
تنبلی عدم تمایل برای کار کردن، صرف انرژی و عقب انداختن هر کاری است که به انجام آن تمایل ندارید. این عدم تمایل برای انجام کارهایی است که افراد فکر میکنند بسیار سخت و ناراحت کننده است.معمولا هیچکس دوست ندارد برای رسیدن به اهدافش سخت کار کند وقتی میتواند فقط دراز بکشد و استراحت کند. انسان تا زمانی که ترس از بقای خود نداشته باشد دست به هیچ کاری نمیزند و در واقع میتوان گفت تمام تلاشهای انسان برای حفظ بقا و پیشرفت در زندگی است. درمان تنبلی نیز با همین هدف باید مورد توجه قرار بگیرد.1
دلایل تنبلی چیست؟
گذشتگان برای بقا و دوام آوردن در شرایط مختلف، مجبور به حفظ انرژی و منابع بودند. اما امروزه تنبلی باعث شدهاست افراد دست از تلاش برای پیشرفت در زندگی بردارند و تمایلی برای فکر کردن زیاد و یا انجام کارهای پر اهمیت و کم اهمیت نداشتهباشند. برای درمان تنبلی لازم است در ابتدا علتهای آن را شناسایی کنید. تنبلی دلایل گوناگونی دارد که برخی از مهمترین آنها را در ادامه ذکر کردهایم:1. نداشتن اعتماد به نفس
احساس خود کم بینی احساسی تخریب کننده است که متاسفانه در بسیاری از جوانان امروزی دیده میشود. به طوری که خودشان را پایینتر و بی ارزشتر از آن میدانند که بخواهند موفق و تلاشگر باشند. هر تجربهای که با شکست و ناراحتی دیگران همراه شده، آنها را سرخوردهتر کرده و دیگر دلیلی برای انجام کاری نمیبینند. احساس خود کم بینی از عدم وجود اعتماد به نفس و عزت نفس پایین نشأت میگیرد.2. پایین بودن سطح تحمل
افراد تنبل، معمولا خیلی زود ناامید و خسته میشوند. آنها پر توقع هستند و میخواهند همه چیز به بهترین شکل ممکن انجام شود، اما وقتی واقعیت را میبینند، سرخورده شده و راحت کنار میکشند. ترس از اینکه انتظارات از زندگی، در حد توان و ظرفیتهای آنها نباشد، باعث بی علاقگی و بی میلی نسبت به کارها میشود.3. خشم و ناامیدی
افراد تنبل، معمولا از همه چیز زیاد انتقاد میکنند. اکثر توجیهات آنها نیز به این شکل است که آخرش چه میشود؟ البته ممکن است بعضی از این خشم و ناامیدیها، منطقی باشد. آنها میبینند که کسانی بدون تلاش به منافع زیاد دست پیدا میکنند و هر که زحمت بیشتری میکشد مزد کمتری دارد. نسبت به آینده و اصلاح آن ناامیدند و همه این موارد دلیلی برای بی میلی نسبت به انجام هر کاری میشود.آنها اشتباهات خود را گردن دیگران میاندازند، بهانه تراشی میکنند و با عصبانیت دنبال توجیه ضعفها هستند. افراد تنبل از کسانی که با آنها مقایسه میشوند بیزارند و این خشم، آنها را تنبل میکند.
4. تربیت نادرست خانواده
خیلی از تنبلها تلاش کردن را یاد نگرفتهاند. این مسئله مستقیما به تربیت والدین بر میگردد. فراهم بودن همه چیز، انجام کارهای شخصی او توسط دیگران و رفع فوری نیازهای کودک، او را در آینده تنبل و زیاده خواه میکند. زیاده خواهی توقعات را بالا میبرد و این توقعات نادرست آنها را زمین میزند.بر عکس گاهی نوجوان به دلیل امکانات زیادی که دارد دیگر نیازی به تلاش خود نمیبیند. خانواده با آگاهی از راههای ایجاد انگیزه در نوجوانان میتوانند بر این مشکل غلبه کنند.
5. بی هدفی و افسردگی
افسردگی و پیامدهای مرتبط با آن، باعث میشود که فرد حقیقتا انرژی و توانی برای انجام کارها نداشته باشد. از هیچ کاری لذت نبرد و هیچ هدفی برای خود نداشته باشد. افسردگی، یکی از عمدهترین علل تنبلی است. ممکن است فردی که کاملا تلاشگر بوده، بعد از یک دوره افسردگی و ناتوانی، به این وضعیت عادت کند.6. نداشتن استراحت و تفریح کافی
افراط در هر کاری میتواند آسیبزننده باشد. به همین دلیل لازم است همیشه حد اعتدال را رعایت کنید. کار مداوم و نداشتن زمان کافی برای تفریح و استراحت و پرداختن به علاقهمندیها تمام انرژی شما را میگیرد و در نتیجه پس از مدتی دچار خستگی فراوان و کسالت بسیار میشوید.در این شرایط تنبلی به سراغتان میآید و انگیزه هر کاری را از شما میگیرد. برای جلوگیری از این پیامدها لازم است به سلامت روان خود اهمیت دهید و یک برنامهریزی صحیح برای رسیدن به کار و فعالیت و تفریح و استراحت داشتهباشید.1
مهم ترین پیامد های تنبلی چیست؟
همه از کوچک و بزرگ میدانند که تنبلی بد است اما واقعا مشکل تنبلی چیست و چرا کسی باید واقعا برای رفع تنبلی تلاش کند ؟ تنبلی باعث عقب عفتادن زندگی میشود تصور کنید که کمی صبر در هر بخش زندگی چه تاثیری در کل زندگی دارد !کاهش توانایی فکری و ذهنی
انسان در طبیعت خود برای حیجانات و فکر و تحرک و تلاش ظرفیت قابل توجهی دارد و به شکلی طراحی شده که به این نیاز ها پاسخ دهد. اما تنبل ها این امکان را از خود می گیرند و به مرور زمان دچار رکود ذهن، ضعف حافظه و تخریب فکر می شوداز دست رفتن و تخریب روابط
افراد تنبل روش های خاصی برای تنبلی دارند و یکی از آن ها انداختن کار روی دوش دیگران است . این افراد معمولا در خصوص میزان و سختی کار خود اغراق می کنند، دنبال توجیه تنبلی هستند، وظایفشان را کم اهمیت می پندازند، غر می زنند و فکر می کنند بیشتر از بقیه کار می کنند و کسی قدر کار های آن ها را نمی داند. تمام این مسائل به کار و روابط آن ها صدمه می زند.پشیمانی و حسرت
افراد تنبل به دلیل وجود تنبلی و تعلل در هر کاری رفته رفته موقعیت های خود را از دست میدهند و به مرور تمام آن ها را نابود میکنند . آن ها به شکل عمومی به گول زدن خود مشغولند و خود را به هر شکلی قانع میکنند اما این وضعیت تا بی نهایت ادامه پیدا نمیکند و یک جا متوجه میشوند که عمر خود را هدر داده اند و اینجاست که به پشیمانی و حسرت و بعد از آن به پوچی و افسردگی میرسند و باز هم به این نکته میرسیم که افسردگی میتوان علت تنبلی و تنبلی میتواند علت افسرگی باشد و بهترین روش برای رفع تنبلی جلوگیری از شروع آن است!ایجاد افسردگی و اضطراب
وجود خصیصه تنبلی در افراد میتواند موجب ایجاد افسردگی و مشکلات روحی شود همچنین افسردگی یکی از مهم ترین علل تنبلی است . این الگوی زندگی میتواند علت وجود افت تحصیلی یا عدم پیشرفت در کار باشد و به مرور زندگی اجتماعی و موقعیت فرد را دچار بحران کند و از این بحران فرد بع افسردگی برسد . به شکل کلی تنبلی میتواند موجب پسرفت در زندگی و وجود افسردگی شود و همینطور وجود افسردگی میتواند علت تنبلی باشد.کاهش توانایی فیزیکی
یکی دیگر از وجوه منفی تنبلی میتواند آسیب های فردی باشد چرا که تمام تمرکز تنبلی بر عدم تحرک است و افراد تنبل ممکن است چاق شوند یا حتی ممکن است اینطور به نظر نرسد اما توانایی فیزیکی خود را به مرور از دست میدهند همچنین ناتوانی فیزیکی به سختی کار ها می افزاید و به مرور خود به شکل شدید تری به یک علت تنبلی تبدیل میشود.2راهکارهایی برای از بین بردن تنبلی
از کلمه باید استفاده نکنید
تنبلها بیشتر به خود میگویند: باید آن نامهها را بنویسم ، باید شروع کنم. عبارتهای بایددار معمولا موثر نیستند، زیرا احساسی از گناه تولید میکند و در نتیجه شرایطی فراهم میکنند که شما از انجام آن خودداری میکنید.در همان لحظه که به خود میگویید : «باید این کار را بکنم» احتمالا این اندیشه را در سر دارید ...«اما حالا به انجام آن مجبور نیستم، تا فرصتی دیگر صبر میکنم.» گاهی اوقات هر چه بیشتر به خود بگویید که باید کاری صورت دهید، انجامش به همان اندازه دشوار میشود.
قاطعیت نشان دهید
خیلیها به علت نداشتن قاطعیت و موافقت کردن با انجام کارهایی که علاقهای به انجام آن ندارند، مسامحه میکنند. البته همه ما در مواقعی برای کمک به دیگران تن به انجام کارهایی میدهیم که به آن علاقهای نداریم، اما اگر احساس کنید شما باید همیشه آری بگویید و همه را راضی کنید ، میتواند مسالهساز شود. ممکن است بیش از حد خود را متعهد کنید و به جای آن که برخوردی صادقانه داشته باشید ، تن به مسامحه دهید و آنوقت کار مهم تری را با تاخیر انجام دهید.وقت مشخصی را تعیین کنید
(مثلا چهارشنبه از ساعت 10 تا 15/10 دقیقه) و این وقت را منحصرا به انجام کاری که به تعویق انداختهاید اختصاص دهید. خواهید دید که همین 15 دقیقه کوشش، کل مشکل تعلل ورزی شما را از میان برمیدارد.در به عهده گرفتن کاری که از آن پرهیز دارید شجاع باشید.یک عمل شجاعانه میتواند همه ترسهای شما را از میان ببرد. دیگر به خود نگویید عملکردتان باید خوب باشد. به خاطر داشته باشید که نفس عمل کردن بسیار مهمتر است.
کلمات ای کاش، آرزو و شاید را از فرهنگ لغات خود حذف کنید.این کلمات ابزار به تعویقاندازی کارها هستند. هر وقت این کلمات وارد ذهن شما میشوند ، جملات تازهای را جانشین آنها کنید. مثلا جمله «امیدوارم کارها رو به راه شوند» را به جمله «آن کار را عملی خواهم کرد» تبدیل کنید و این یکی را به زبان آورید.
به خود پاداش بدهید
بزرگترین نیروی انگیزه بخش در جهان، شور و هیجان و رضایت از کاری است که انجام میدهید. اگر احساس کنید که پاداش تلاش خود را میگیرید انگیزهای برای کار بیشتر به دست میآورید؛ اما اگر کاری که میکنید هرگز به قدر کافی خوب نباشد ، زندگی، فعالیتی کسلکننده و بینشاط میشود. اشخاص موفق و مفید اغلب به دلیل کاری که میکنند به خود امتیاز میدهند و احساس هیجان دارند.مثبت فکر کنید
وقتی به کاری که از انجامش طفره رفتهاید فکر میکنید ، احتمالا ناراحت میشوید و ترجیح میدهید کار دیگری بکنید. علتش این است که به خود پیامهای منفی میدهید و در اثر آن خود را گناهکار و شکست خورده میبینید. میتوانید برخورد با این افکار منفی را بیاموزید تا تحت تاثیر آنها قرار نگیرید. این افکار را یادداشت کنید. کار بسیار مهمی است.اجازه بدهید تکرار کنم. علت طفرهروی شما از کار این است که درباره آن به طرزی غیرمنطقی و غیرواقعبینانه فکر میکنید. وقتی از کاری اجتناب میکنید، همیشه درباره چیزی خود را فریب میدهید.اگر انام کاری برایتان سخت است ، نگرش خود را نسبت به انجام آن تغییر دهید .
اگر دلتان میخواهد دنیا تغییر کند، شکوه و شکایت نکنید،کاری بکنید به جای این که لحظات خود را با انواع نگرانیهای اختلالآمیز نسبت به کارهای معوق مانده بگذرانید، با این نقطه ضعف فلاکتبار مبارزه کنید و پیوسته در لحظه حال زندگی کنید. یک فرد عملکننده باشید، نه آرزوکننده، امیدوار یا انتقادکننده.
نگاه دقیقی به زندگی خود بیندازید
ببینید اگر میدانستید فقط 6 ماه دیگر زنده خواهید بود، آیا همین روشها و همین کارها را انتخاب میکردید؟ اگر نه بهتر است کارهایی که «میخواهید» انجام دهید، زیرا به طور نسبی هر چه دارید همین است. اگر ابدیت زمان را در نظر بگیریم، 30 سال یا 6 ماه فرقی با هم ندارند. زندگی شما لحظهای بیش نیست و تاخیر در هر کاری بیمعنی است.زمان حال را با دقت بررسی کنید
ببینید اکنون از چه چیزی اجتناب میکنید و شروع به مقابله و مبارزه با ترس از زندگی مثبت و سازنده کنید. به تعویق اندازی موجب نگرانی نسبت به امری در آینده میشود و این نگرانی جانشین زمان حال شما میشود. اگر آن امر به صورت «اکنون» در آید نگرانی نسبت به آینده طبعا باید از بین برود.اگر دلتان میخواهد دنیا تغییر کند، شکوه و شکایت نکنید،کاری بکنید به جای این که لحظات خود را با انواع نگرانیهای اختلالآمیز نسبت به کارهای معوق مانده بگذرانید، با این نقطه ضعف فلاکتبار مبارزه کنید و پیوسته در لحظه حال زندگی کنید. یک فرد عملکننده باشید، نه آرزوکننده، امیدوار یا انتقادکننده.3
پینوشتها
1.www.honarehzendegi.com
2.www.virgool.io
3.www.beytoote.com