بیشتر افراد رویای زندگی ساده و خوش را در سر میپرورانند، اما گاهی حقیقت زندگی جلوی این رؤیا را میگیرد. لازم است بدانید کارهای کوچکی وجود دارد که با انجام آنها میتوانید زندگی را برای خود سادهتر و شادتر کنید.
شاید تصور کنید وقتی زندگی سادهای داریم که در کلبهای جنگلی بنشینیم و از راه دامپروری و کشاورزی امرار و معاش کنیم؛ اما این لزوماً نشان دهنده یک زندگی ساده نیست. گاهی میتوانیم از امکاناتی استفاده کنیم که زندگی را برایمان سادهتر میکند و بقیه را رها کنیم. در دنیای امروز از طریق فناوریهای جدید میتوانیم در هر ساعت از شبانه روز با هم در ارتباط باشیم، اما به راحتی کارهای سادهای که در زندگی باعث شادیمان میشوند را فراموش میکنیم. پس باید به دنبال راهکارهایی باشیم تا شادی از دست رفته را به زندگیمان بازگردانند.
به جای پیام فرستادن، تلفن بزنید
امروزه بیشتر ارتباطات ما در گرو پیام است، به طوری که مکالمات تلفنی کمرنگ شده است؛ اما بهتر است به دیگران زنگ بزنیم و مستقیم با آنها صحبت کنیم؛ زیرا در پیام فرستادن، ممکن است برداشت درستی از صحبتهای طرف مقابل نداشته باشیم.با ارسال پیام، سوء تفاهماتی به وجود میآید و به سختی میتوانید به مشکلات مالی و ارتباطی خود با دیگران خاتمه دهید. علاوه بر آن، با پیام فرستادن نمیتوانید احساسات و عواطف را به خوبی منتقل کنید و دقیقا نمیدانید طرف مقابل چه احساسی دارد.
پس برای جلوگیری از این مشکلات لازم است تلفن را بردارید و با فرد موردنظرتان تماس بگیرید. با تلفن زدن به راحتی احساسات خود را بروز میدهید و طرف مقابل برداشت اشتباهی از حرفهای شما نخواهد داشت، پس هیچ سوءتفاهمی شما را تهدید نمیکند. البته تلفن زدن سریعتر هم انجام میشود و نیاز نیست برای توضیح دادن یک مسئله کوچک، پیامهای زیادی رد و بدل کنید. مهمتر اینکه با تماس گرفتن، احساس خوشایندی برای سر و سامان دادن به کارهای روزمرهتان خواهید داشت.1
عواطفتان را ابراز کنید، پنهان نکنید
آیا شما هم از آن دست افرادی هستید که ترجیح میدهید عواطفتان را پنهان کنید؟ پس همهچیز را در درونتان نگاه میدارید. هنگام عصبانیت، اجازه نمیدهید کسی بفهمد که عصبانی هستید. وقتی از کسی ناراحتید، اجازه نمیدهید که آن شخص بداند. هنگامی که کسی کاری را انجام میدهد که شما را آزار میدهد، به آنها نمیگویید؟این الگوی رفتاری، استرس زیادی به زندگی شما وارد میکند، شما را ناخشنود میکند و بالاخره همهی این احساسات با هم بیرون میریزند و این اصلا خوب نیست. زیرا نه از لحاظ روانشناختی و نه از لحاظ جسمانی با سلامتی سازگاری ندارد.
ترجیحا راهی پیدا کنید تا این احساسات را بهطور سازنده به سمتی دیگر سوق دهید. مثلا با یک دوست دردودل کنید یا مکان امنی مانند اتاقتان بیابید تا بتوانید این احساسات را آشکارا بیرون بریزید. با این کار در بلندمدت، سالمتر و بسیار خوشحالتر خواهید شد.
برای خودتان خاطره بسازید و از مقایسه بپرهیزید
شما هر چند وقت یکبار به فیسبوک سر میزنید و پستهای دیگران را دربارهی اینکه چه کارهای شگفتانگیزی انجام میدهند، میخوانید؟ افرادی را میبینید که به دور دنیا سفر میکنند، گردش میروند، با دوستانشان استراحت میکنند، به رستورانهای زیبا میروند. در درونتان کمی احساس حسادت میکنید و با خودتان فکر میکنید که «چرا من چنین کارهای فوقالعادهای انجام نمیدهم؟».دقیقا! چرا نه؟! به جای اینکه روزهایتان را صرفِ خواندن کارهای دیگران کنید، از خانه بیرون بروید و خاطرات خودتان را بسازید. به جاهایی که دوستشان دارید، سفر کنید، کتابی را که میپسندید، بخوانید، کوهنوردی کنید و توی دریاچه شیرجه بزنید.
همهی کارهایی را که دوست دارید، انجام دهید و مهمتر اینکه از مقایسهی خودتان با دیگران دست بکشید. به هر قیمتی که شده، از مقایسهکردن بپرهیزید، چون مقایسه، شما را راضی نمیکند. کاری که شما را خوشحال و راضی میکند، خاطرهساختن برای خودتان است.
راههای ارتباط را باز نگه دارید و پیشداوری نکنید
تا حالا پیشآمده که حدس بزنید عزیزان و دوستانتان چه فکری میکنند و کاملا در موردشان اشتباه کرده باشید؟ آیا پیشآمده که فرض کنید آنها چه چیزی را دوست دارند در حالی که اصلا اینطور نبوده است؟ شاید فکر کردهاید که چون با دوست یا همسرتان همیشه به یک رستوران خاص میرفتید، پس او حتما، آن رستوران را دوست دارد، اما هرگز از او نپرسیدهاید که از رفتن به آنجا لذت میبرد یا نه؟پیشداوری و حدس زدنِ اینکه افراد، چه فکری میکنند، میتواند مشکلاتی ایجاد کند. با باز نگاه داشتنِ ارتباطاتتان و مستقیما سؤالکردن از عزیزانتان، هم از سوءتفاهمها پیشگیری میکنید و هم ارتباطی سالمتر و شادتر خواهید داشت.2
تجربیات تازه کسب کنید و دودلی را کنار بگذارید
آیا دربارهی قدمهای بعدیتان شک و تردید دارید؟ شاید از اینکه چیز تازهای را تجربه کنید، میترسید؟ شاید از اینکه دیگران چه فکری دربارهتان میکنند، میترسید؟ یک ضربالمثل بسیار قدیمی وجود دارد که میگوید:
معذرتخواهی بابت کاری، بهتر از اجازه گرفتن برای آن کار است.
این به آن معناست که بااراده عمل کردن و سپس معذرتخواهی بابت آن، بهتر از منتظر تأییدِ دیگران بودن و ریسک به تأخیر انداختن کارها است. پس اگر میخواهید کاری را انجام دهید، انجامش دهید. آنچه را که خوشحالتان میکند، انجام دهید. از امتحان کردنِ کارها نترسید. شک و تردید نداشته باشید. احتمالا پس از انجام دادن یک کار جدید، درمییابید که واقعا آن را دوست دارید و این شما را به عنوان یک انسان، خوشحالتر میکند.
حتی اگر اینطور نبود، خب باز هم مشکلی نیست! شما جان سالم بهدَر خواهید برد. سراغ کار دیگری بروید چون میدانید یکی دیگر از گزینههایی را که خوشحالتان نمیکند، حذف کردهاید.
رفتار از گفتار قویتر است
ما اغلب خود را در وضعیتی مییابیم که نمیدانیم وقتی عزیزانمان به ما نیاز دارند، چگونه آرامشان کنیم. زیرا احساس میکنیم، نمیدانیم چطور این کار را انجام دهیم. ترس بَرمان میدارد که حالا چه کنیم و چیزی که اوضاع را بدتر میکند این است که گاهی عزیزانمان حتی نمیخواهند حرف بزنند. شما در این مواقع چه میکنید؟گاهی تنها کاری که باید انجام دهید این است که کنارشان باشید. به همین سادگی! آنها به کلمات شما نیازی ندارند و نمیخواهند حرف بزنند. بلکه تنها به حضورِ دلگرمکننده شما نیاز دارند.
بیهوده نگران نباشید
ما اغلب بهجای تلاش فعالانه، با نگرانیِ بیهوده درباره آینده، مسائل را زیادی پیچیده میکنیم. ترجیحا وقتتان را صَرف کارهایی کنید که اکنون کنترلشان در دست شماست و نگرانی درباره مسائلی را که نمیتوانید کنترلشان کنید را کنار بگذارید.3پی نوشت:
1.www.ucan.win
2.www.vista.ir
3.www.payesh8523.ir