هجوم پنهان (2)

تبليغ در فرهنگ ما، به معناى رساندن يك پيام و يك سلسله افكار صحيح و اطلاعات درست به مخاطب است، به گونه اى روشن و به دور از حيله و فريب. اما اين كلمه در فرهنگ غربى مفهوم خاص خود را دارد.11 كيمبال يونگ «پروپاگاندا» يا تبليغات را چنين تعريف مى كند: «نشر افكار و عقايد و وضع هاى رفتارى كه موضوع واقعى را براى شنونده يا خواننده به روشنى بيان
دوشنبه، 13 ارديبهشت 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هجوم پنهان (2)
هجوم پنهان (2)
هجوم پنهان (2)

نويسنده:سيد ابراهيم حسينى





برنامه هاى ماهواره اى در ارتباط با اصل حاكميت دولت ها واصل آزادى اطلاعات

2ـ تبليغات

تعريف «تبليغات»

تبليغ در فرهنگ ما، به معناى رساندن يك پيام و يك سلسله افكار صحيح و اطلاعات درست به مخاطب است، به گونه اى روشن و به دور از حيله و فريب. اما اين كلمه در فرهنگ غربى مفهوم خاص خود را دارد.11
كيمبال يونگ «پروپاگاندا» يا تبليغات را چنين تعريف مى كند: «نشر افكار و عقايد و وضع هاى رفتارى كه موضوع واقعى را براى شنونده يا خواننده به روشنى بيان نمى كند.»12
دوب آن را «اقدامات متوالى و منظمى كه افراد ذى نفع از راه تلقين براى نظارت بر وضع هاى روانى گروه هايى از افراد و در نيتجه، نظارت بر اعمال آنان به عمل مى آورند» مى داند.13
درست است كه واژه «پروپاگاندا» در اصل احترام آميز بوده است، اما امروزه معناى ناپسندى از آن استفاده مى شود: دخل و تصرف در عقايد به منظورهاى معيّنى. در امريكا، معمولاً «تبليغ» را از «تربيت» تفكيك مى كنند، به اين دليل كه موضوع تربيت حقيقت است و حال آن كه در تبليغات، حقيقت يا عدم حقيقت تفاوتى ندارد.14
دوب معتقد است كه ماهيت «تربيت» نظر عينى آن نسبت به حقايق علمى است كه در هر عصرى رواج دارد، در صورتى كه «تبليغات» عبارت است از اقدامى عمدى يا غيرعمدى براى نظارت و تفتيش عقايد مردم. حال اگر چنين باشد، تبليغات را در صورتى مى توان محكوم كرد و مذموم شمرد كه از لحاظ اجتماعى زيانبخش باشد. به عبارت ديگر، تبليغات به خودىِ خود، نه خوب است و نه بد; خوبى و بدى آن بسته به استفاده اى است كه از آن مى شود.15

آثار و نتياج تبليغات و اطلاعات آلوده

امروزه كه بحث «رسانه سالارى و نقش جهانى مطبوعات» مطرح مى شود، هزينه هاى تبليغاتى بيش از هزينه هاى تسليحاتى است.16 در اين جا، بايد به مسأله مهم حدود و نتايج تبليغات اشاره كرد. بسيارى از كسانى كه شاهد وقايع گوناگون در آلمان نازى بوده اند، معتقدند كه «تبليغات بر هر كارى قادر است.» مبارزه تبليغاتى مؤثر نازى ها در آلمان يكى از دلايل پيروزى آن ها بود. البته تبليغات تنها در شرايط معيّنى موفق است; هنگامى كه وضع روانى مردم با آن موافق باشد، هرچند تبليغات هم به نوبه خود، در تغيير وضع روانى و راه هايى كه در پيش مى گيرد، مؤثر است. خلاصه آن كه تبليغات در تغيير وضع رفتارى (يعنى آمادگى براى بعضى واكنش ها) اثرى عميق دارد.17
يكى از سلاح هاى برنده عصر حاضر، قدرت پيام است كه از طريق تلويزيون، راديو، ماهواره، انواع مطبوعات، ويديو و تلكس ها به صورت مستمر در جهان پراكنده مى شود. اين وسيله قادر است گروه، قوم، كشور و حتى جهان را چنان تحريك كند كه منجر به جنگ ها و قتل نفوس شود و يا در چند ساعت، يك نفر بى گناه را به نحوى جنايت كار نشان دهد كه بلافاصله توسط مردم كشته شود يا يك فرد عادى را به سرعت مشهور و صاحب نام كند.18
در كشورهاى تك حزبى، به خصوص در اردوگاه شرق، تبليغات چنان يك طرفه است كه مردم امكان قياس و قضاوت را از دست مى دهند و اين بدترين و سياه ترين نحوه تبليغ است. اگرچه در غرب هم رسانه هاى گروهى در دست ثروتمندان و خداوندان سرمايه است و افكار عمومى به سرعت در لابهلاى برنامه هاى تفريحى جالب به سويى كه لازم باشد هدايت مى شود، ولى گاه به گاه افكار متفاوتى نيز منتشر مى شود.
نظريه هاى ارتباط شناسى جديد تأكيد دارد كه در رسانه اى همانند تلويزيون، اگر بسترى از ناهنجارى ها وجود داشته باشد مى تواند با برنامه هاى تخريبى خود، اثرات فوق العاده وحشتناكى بر جا بگذارد.19
مجله پيام يونسكو نكته اى را مطرح مى كند كه قابل تعمق است: «همه ما در مواجهه با تلويزيون ـ اين جعبه اسرارآميز ـ كه تنها چند دهه پيش از اين، ناگهان ظهور كرد، راه خود را در هر دو صفحه آن مى يابيم: در يك سو، تكنيك هاى مداخله و نفوذ، توسعه و افزايش مى يابند و در سوى ديگر، بينندگان به تدريج ياد مى گيرند تا دروغ ها را برملا سازند، شواهد دروغ تصوير را كشف كنند و در مقابل موانع ايجاد شده توسط تلويزيون (كه تاكنون مطيع و منقاد آن بوده اند) مقاومت كنند.»20

شكل گيرى برداشت ها و اثر تقدم

نخستين اطلاعاتى را كه ما دريافت مى كنيم بيش ترين اثر را در برداشت هاى كلّى ما دارد. اين پديده به «اثر تقدّم» (Primacy Effect) معروف است. اثر تقدم مكرر در تحقيقات مربوط به زمينه شكل گيرى برداشت ها، از جمله در تحقيقاتى كه در آن ها به جاى افراد فرضى اشخاص واقعى مطرح بوده، ديده شده است. براى مثال، از آزمودنى هايى كه شاهد كوشش هاى يك دانشجوى مرد براى حل يك رشته مسائل چندگزينه اى دشوار بودند، خواسته شد استعداد عمومى دانشجوى مزبور را ارزيابى كنند. گرچه اين دانشجو هميشه دقيقاً از 30 مسأله، 15 مسأله را درست حل مى كرد، آزمودنى ها او را بيش تر در مواردى با استعداد تلقى مى كردند; زيرا وى به سؤال هاى آغازين پاسخ درست مى داد. علاوه بر آن، وقتى از آزمودنى ها خواسته شد كه تعداد پاسخ هاى درست دانشجو را به خاطر بياورند، گروهى كه شاهد 15 پاسخ درست دانشجو در بخش آغازين مسائل بودند، به طور متوسط، موفقيت او را 6/20 مسأله تخمين زدند، اما گروهى كه شاهد پاسخ هاى درست دانشجو در بخش پايانى بودند، به طور متوسط موفقيت دانشجو را 5/12 مسأله تخمين زدند.21
هر چند عوامل متعددى در اثر تقدم دخيل است، اما به نظر مى رسد كه اين پديده بيش تر ناشى از پردازش طرحواره اى است. ما در آغاز كوشش هاى خود براى تشكيل برداشتى از يك شخص، فعّالانه در جستوجوى طرحواره اى برمى آييم كه بيش ترين هم خوانى را با او دارد. از اين رو، يكى از كاستى هاى پردازش طرحواره اى اين است كه سبب مى شود ادراكات ما زير سلطه طرحواره قرار گيرد و به همين دليل نيز در برابر تغيير، مقاوم و در مقابل داده هاى تازه، نسبتاً نفوذناپذير گردد.
مى توان با هشدار به آزمودنى ها، درباره خطرات قضاوت بر مبناى اطلاعات ناكافى يا با منظور كردن يك دوره زمانى با نوعى تكليف مزاحم در فاصله زمانى بين دريافت دو مجموعه اطلاعات، مانع به وجود آمدن اثر تقدم شد.22 شيوه اخير گاهى «اثر تأخر»23 را به وجود مى آورد; به اين معنا كه اطلاعات پيشين فراموش مى شود و اطلاعات جارى جاى آن را مى گيرد و برداشت نهايى را شكل مى دهد... اما در مجموع، نقش اصلى با اثر تقدم است.24

تبليغات بين المللى

دكتر محمدعلى العوينى مى گويد: تبليغات عبارت است از تلاش براى تأثيرگذاشتن بر ديگران; برقرارى ارتباط از طريق وسايل تبليغاتى به منظور اقناع ديگران و تغيير آراء آنان در قبال مسائل معين. به طور كلى، تبليغات، نشر افكار يا مواضعى است كه بر رفتار يا افكار و يا هر دو تأثير دارد.
تبليغات بين المللى يكى از ابزارهاى سياست خارجى دولت هاست كه با وسايل ديگر، تأثير و تأثر را دارد. عوامل گوناگونى در سياست خارجى كشورها مؤثر است; همچون ميراث تاريخى، موقعيت جغرافيايى، امكانات اقتصادى، قدرت نظامى، جمعيت،فن آورى،نظام بين المللى، ايدئولوژى و نظام داخلى.25
شمارى از ابزارهاى سياسى، اقتصادى، نظامى، تبليغاتى، اجتماعى و فرهنگى در جهت تحقق اهداف سياست خارجى عمل مى كنند; يعنى تبليغات بين المللى نيز يكى از ابزارهاى سياست خارجىِ دولت ها به شمار مى رود.
نكته حايز اهميت اين است كه تبليغات بين المللى نيازمند امكانات اقتصادى بسيار است. اين مسأله تفاوت بين كشورهاى غنى و كشورهاى فقير را از نظر توان استفاده از وسايل تبليغاتى پيشرفته روشن مى سازد. اين موضوع در تبيين و تشريح توان تبليغات كشورهاى بزرگ دخالت دارد و ذهن را از ميزان واقع گرايى دلايل اين تبليغات باز مى دارد.26

برخى محدوديت ها در تبليغات بين المللى

تبليغات يكى از وظايف سازمان هاى بين المللى به شمار مى آيد. به عنوان مثال، سازمان ملل متحد نسبت به مشكلات ارتباطات بين المللى و گسترش جريان آزاد اطلاعات و تحقق همكارى مسالمت آميز بين ملت ها اهتمام مىورزد. سازمان ملل متحد برخى از مسائل را كه هنوز مشكل اساسى در ارتباطات بين المللى است مورد بحث قرار داده; مثلاً، شناخت بين المللى حقوق مترتب بر آزادى27 و اجراى آن در زمينه بين المللى. اين مشكل در سال هاى اولِ برپايى سازمان ملل متحد، همواره در دستور كار سازمان بود. مجمع عمومى نيز با بعضى از قطعنامه هاى ويژه حقوق مدنى و حقوق سياسى ـ مثل آزادى بيان ـ موافقت كرد.
سازمان ملل متحد مشكل محكوميت تبليغاتى كه صلح و يا حقوق اساسى انسان را تهديد مى كرد، مورد مطالعه قرار داد. منشور سازمان ملل متحد، تشويق و آمادگى روانى بر جنگ را از طريق تبليغات و مطابق با حقوق بين الملل رد مى كند. بنابراين، برنامه ريزى جنگى و آمادگى براى جنگ و اعلان جنگ يكى از جرايمى است كه بر ضد بشريت صورت مى گيرد و صلح بين المللى را تهديد مى كند. فعاليت هاى تبليغاتى كه راه را براى دشمن هموار مى كند با انتشار دشمنى و نارضايتى بر ضد ملت هاى ديگر و انتشار اطلاعات نادرست براى توجيه عوامل دشمنى صورت مى پذيرد.
مجمع عمومى سازمان ملل متحد در نوامبر 1974 م. اشكال گوناگون تبليغات، كه صلح را تهديد مى كند، ممنوع كرد و از اعضاى سازمان خواست كه وسايل لازم براى مقاومت در مقابل اين قبيل تبليغات را در كشورهاى خود به كار گيرند. سازمان ملل متحد تبليغات جنگى و محكوميت آن را مورد مطالعه قرار داد و در اين زمينه، منع جريان اطلاعات و گفتار تحريف شده، و دروغ نيز مورد بحث قرار گرفت.28 در اين سازمان، طرح نظام بين المللى اخلاقيات شاغلان تبليغاتى29 مورد بحث قرار گرفت.
در زمينه اخلاق تبليغات اقتصادى و آگهى هاى تجارى نيز مشكلاتى وجود دارد. هر چند از تبليغات اقتصادى بى نياز نيستيم، اما عامل ناهنجارى براى مصرف كنندگان به حساب مى آيد; بعضى آن را براى پيشرفت فرهنگى بشر خطرناك مى دانند. اين گونه تبليغات آثار بين المللى نيز دارد كه صرف نظر از مراحل پيشرفت و اوضاع و احوال آن به معناى تحميل شيوه ها، ارزش ها و معتقدات يك كشور معيّن به كشورهاى ديگر است. از جمله مشكلاتى كه كشورهاى در حال رشد هم اكنون با آن روبه رو هستند، مشكل مصرف كالاهاى تجمّلى و تقليد از كشورهاى پيشرفته بدون ملاحظه اوضاع و احوال و اولويت هاى مراحل گوناگون رشد و توسعه مى باشد.
مجمع عمومى سازمان فرهنگى ملل متحد (يونسكو) جريان آزاد اطلاعات را مورد بحث قرار داد و در چهارم نوامبر 1966 م. با اصول همكارى بين المللى30 موافقت كرد. ماده هفتم يونسكو تأكيد دارد كه «انتشار وسيع نظرات و دانش بر اساس مبادله و بحث آزاد، براى فعاليت خلّاق و پيروى از حقيقت و رشد شخصيت ضرورى است. در همكارى فرهنگى، بايد بر نظرها و ارزش هايى كه موجب ايجاد جوّدوستى وصلح مى شودتأكيد گردد; از هرگونه خصومت در بينش ها و ابراز عقيده اجتناب شود. بايد درارائه اطلاعات و تضمين اعتبار آن هرگونه كوششى انجام گيرد.»31
اين مسأله اقدام كشورهاى بزرگ نسبت به دخالت فرهنگى و سياسى در كشورهاى كوچك را تبيين مى كند و به معناى امكان خطراتى در ارتباطات بين المللى است; يعنى اگر در عملى كردن جريان اطلاعات، بد عمل شود، به خطر بزرگى تبديل خواهد شد.

امپرياليسم تبليغى

در بسيارى از مواقع، تبليغات بين المللى مانعى در راه تفاهم بين المللى است; زيرا تبليغات بين المللى ملتزم به واقع گرايى نمى باشد، بلكه حقايق را مسخ مى كند، نظر ديگرى را كه مورد تأييد آن است آشكار مى كند و معمولاً با دروغ و وضع جنبه هاى ديگر موضوع، كه برايش مفيد است، عمل مى نمايد.
تبليغات بين المللى بر مسخ حقايق و خدمت به يكى از طرف هاى درگير و هجوم يا رويارويى با طرف ديگر تكيه دارد. مى توان اين مسأله را چنين تبيين كرد كه تبليغات بين المللى يكى از ابزارهاى سياست خارجى كشورهاست و در نتيجه، در برخورد با وسايل ديگر، تلاش مى كند تا در خدمت اين سياست باشد.
از اين جاست كه واقع نگرى يا عدم تحريف حقايق و دروغ (كه معمولاً دشمن سعى دارد طرف مقابل متوجه آن نشود) و تبديل جنبه هاى موضوع به شكل معيّن در چارچوب تحقق اهداف سياست خارجى كشورها قرار مى گيرد. اين عمل به تشريح سوء توزيع منابع جهانى خبر كمك مى كند; زيرا با وجود امكانات اقتصادى، پيشرفت فن آورى و سياست هاى خارجى پيشرفته تر، امكان تأسيس خبرگزارى هاى بين المللى بانفوذ، مجلات و روزنامه ها در محدوده جهانى، امكان استفاده از ماهواره ها و ارسال اطلاعات در يك لحظه به مسافت هاى بسيار دور را در اختيار بشر قرار مى دهد. بدين گونه، وسايل تبليغاتى به سلاحى خطرناك در دست قدرت هاى بزرگ تبديل گرديده است.
همچنين پيشرفت فن آورى تبليغات و علوم ارتباطات موجب بالارفتن حجم امكانات تبليغات بين المللى شده است. بدين روى، اين وسايل در تشويق به جنگ و برانگيختن تعصّبات ملى، نژادى و مذهبى مورد استفاده قرار مى گيرد. تبليغات وسيله اى براى هدايت افكار عمومى كشورهاى ديگر است; تفكر افراد درانحصار وسايل تبليغات درآمده و موجب گرديده تا آن ها بدون درك، به مفاهيمى روى آورند كه دربردارنده يك جنبه از حقيقت است و با تكرار اين جنبه به اين عقيده پايدار مى رسند كه تمام حقيقت همين است و بس. اين كار پاسخ به جنبه هاى ديگر حقيقت را مشكل مى نمايد، اگرچه به طريقى بتوان متعرض آن گرديد. معمولاً روش هاى تربيتى، كه به گونه اى با تبليغات ارتباط دارد، به اين مسأله كمك مى كند و اين خود عاملى اساسى در پيشرفت اجتماعى است.
به عنوان مثال، قدرت تبليغات صهيونيستى و تاريخ طولانى آن، كه بر تبليغات عربى پيشى دارد، موجب گرديده است كه افراد زيادى در كشورهاى جهان به يك جنبه از حقايق مربوط به مسأله فلسطين و درگيرى اعراب و اسرائيل دست يابند. با تكرار اين بخش از حقيقت توسط تبليغات صهيونيستى، افراد به اين عقيده مى رسند كه حق همين است و بس. اين كار مشكلى را كه تبليغات عربى با آن مواجه است، تفسير مى كند.
اگر وسايل تبليغاتى به عنوان وسيله اى براى تحميل مفاهيم گروه حاكم بر محكومان و يا تحميل صاحبان قدرت اقتصادى به كار گرفته شود، نيرويى به وجود خواهد آورد كه اقليتى مى تواند مفاهيم خود را بر اكثريت تحميل نمايد. همچنين منجر به سقوط ارزش فرد در بسيارى از اجتماعات خواهد شد; زيرا نقش انسان در گرفتن اخبار در يك جريان خودكار غيرارادى محصور خواهد شد و بلكه موجب خواهد گرديد نظر خود را پنهان دارد و يا به گونه اى پنهان از ترس نخبگان حاكم به ابراز آن بپردازد. بدين گونه، رشد اقتصادى، سياسى، اجتماعى و فرهنگى نابرابر جهان به نوبه خود، موجب رشد نابرابر وسايل تبليغات مى گردد.
در بررسى يونسكو در سال 1955 ميلادى آمده است: «تمركز وسايل تبليغاتى، در كشورهاى پيشرفته است و 70 درصد ساكنان جهان از حداقل امكانات در حصولِ بر اطلاعات اساسى برخوردارند و اگر نسبت جهانى بى سوادى را در كشورهاى مختلف جهان مدّ نظر قرار دهيم، خواهيم ديد كه ميان كشورهاى پيشرفته و كشورهاى عقب مانده در زمينه آزادى تبليغات فاصله اى عميق وجود دارد، نتيجه آن كه مادامى كه بخش وسيعى از افراد بشر از مشاركتِ برابر در ارتباطات بين المللى ناتوان باشند، آنچه كه به حقوق برابر آزادى ها خوانده مى شود، چيزى جز سخريه نخواهد بود.»32

افكار عمومى

«افكار عمومى» ـ يعنى افكار عموم مردم و نه گروه هاى كوچك ـ همان عقايدى مى باشد كه در جامعه رايج است; باورهاى بيش تر مردم، اعتقاداتى كه متعلق به اكثريت جامعه بوده و در حقيقت، همان صداىِ مردم است.33
افكار عمومى پديدارى است كه نتايج اجتماعى آن را از همه پديدارهاى روانى جمعى ديگر وسيع تر و آشكارتر است. در آثار نويسندگان لاتينى، بارها به اين اذعان شده كه افكار عمومى درتحكيم يا تخريب قدرت، بسيار مؤثر است.
سيسرون خطاب به سناى رُم مى نويسد: «در برابر كاتيلينا، پشتيبانى ملت از آنِ شماست.»34
نويسندگان دوره جديد نيز در اين باره نظر ديگرى ندارند. هابز نيز بر اين عقيده است كه افكار عمومى، دنيا را اداره مى كند. سروبليام تمپل هم نظريه «افكار عمومى» را به صورت منبع واقعى قدرت سياسى درآورد.35

رسانه هاى جمعى به عنوان سلاح سياسى

راديو، تلويزيون و سينما از جمله رسانه هاى جمعى ارتباطى به شمار مى رود كه تأثير بسيارى بر مردم دارد. راديو و تلويزيون ميان مردم و حكومت تماس زنده برقرار مى كند.
دوورژه مى گويد: «... عادت بر آن جارى شده كه اين طرق نشر اخبار و افكار را، كه نتيجه شيوه هاى فنى جديد است، به نام «وسايل خبرى توده گير» بنامند. اين ها سلاح سياسى بسيار نيرومندى را تشكيل مى دهند.»36
اين مسأله با توجه به انقلاب اطلاعات، كه در سراسر جهان صورت گرفته است، روشن تر خواهد شد. منظور از «انقلاب اطلاعاتى» آن است كه مردم مى توانند نهادهايى مانند دولت ها را پشت سر بگذارند و به هرگونه اطلاعاتى دست يازند، به گونه اى كه پيش از اين توانايى چنين كارى را نداشتند و تصور آن را هم نمى كردند. تفاوت اين گونه رسانه هاى اطلاعاتى با تلويزيون به سبب دوسويه بودن و حتى چندسويه بودن آن هاست و از اين رو، تأثير آن ها بر انديشه و تفكر مردم بيش تر است و هرگاه انديشه كسى دگرگون شود و اين دگرگونى بر جامعه حاكم گردد، فرهنگ اجتماعى و مشترك جامعه را دگرگون مى سازد و در برابر، فرهنگى را جايگزين مى كند كه سازندگان اين فن آورى خواستار آن هستند.
مك لوهان بر اين باور است كه در عصر حاضر، به انسان «برون راهبر» يا «دگرراهبر» اطلاق مى شود; چرا كه در عصر ارتباطات جمعى و نفوذ اين گونه رسانه ها به حريم خانه هاى شخصى، هر كس از اين وسايل الگو مى گيرد; زيرا انسان اصولاً الگوپذير است و براى اعمال و رفتار خويش، به دنبال الگوها مى گردد. از اين رو، به راهى مى روند كه از طريق اين وسايل تجويز مى شود. بنابراين، صاحبان و طرّاحانِ اين گونه وسايل راهبران انديشه و عمل انسان ها به شمار مى آيند.37
رسانه ها از چند سو بر فكر و انديشه انسان احاطه پيدا مى كنند، آن ها به گونه اى در يكديگر آميخته اند كه توان انديشيدن را از انسان سلب مى كنند. حمله برق آساى رسانه هاى گروهى و همگانى جديد به گونه اى است كه مغز انسان ها را در انقياد خود قرار مى دهد.

نگرش ها

«نگرش ها» عبارتند از: پسندها و بيزارى ها، دوست داشتن يا دوست نداشتن موقعيت ها، اشيا، اشخاص، گروه ها و هر جنبه مشخصى از محيط، از جمله انديشه هاى انتزاعى و خط مشى هاى اجتماعى.
با اين كه نگرش ها، بيانگر احساسات هستند، با شناخت هاى ما و به ويژه اعتقادات ما درباره اشيا پيوندى نزديك دارند. علاوه بر اين، نگرش ها با اعمالى هم كه ما در ارتباط با اشيا موضوع نگرش هاى خود انجام مى دهيم، پيوند دارند.38
نگرش هاى هر كس داراى انسجام است; زيرا از يك مجموعه ارزش هاى زيربنايى ريشه مى گيرد.39 از نظر روكيچ، «ارزش» عبارت است از نگرش بنيادى درباره برخى شيوه هاى گسترده رفتار (از قبيل شهامت، شرافت و درستى) يا بعضى حالات شبيه هدف هستى (مانند برابرى، رستگارى، آزادى و خود شكوفايى.) بدين روى، ارزش ها نوعى نگرش است، اما بر هدف ها اطلاق مى شود نه بر وسيله ها.40

نفوذ اجتماعى

نفوذ اجتماعى بيانگر كوشش هايى است عمدى كه فرد يا گروه معيّنى براى تغيير عقايد و رفتارهاى ديگران انجام مى دهد. نفوذ اجتماعى نقش محورى درتعامل هاى انسانى و زندگى جمعى دارد. هم يارى، هم زيستى، نوع دوستى و...، همه مستلزم نفوذاجتماعى است.
امروزه با پيشرفت فن آورى رسانه هاى جمعى و نيز استفاده از علومى همانند روان شناسى و جامعه شناسى در شگردهاى تبليغى، راديو، تلويزيون، سينما و ديگر رسانه هاى جمعى، از جمله ماهواره از برنده ترين سلاح هاى سياسى، فرهنگى و عامل مهمى در نفوذ اجتماعى به شمار مى رود و بدين روى، افكار و عقايد اجتماعى را در اختيار خود قرار مى دهند. در ذيل، بعضى از اين شگردها اشاره مى شود:
آنچه نگران كننده مى باشد قرين بودن پيشرفت هاى صنعتى همراه با انحطاط اخلاقى روزافزون است و اين به معناى مسلح نمودن دزد و چراغ دادن به دست اوست تا گزيده تر برد كالا. از يك سو، پيشرفت صنعت چنان مى شود كه «كانال هاى تلويزيونى را در شيشه يك عينك مى توان گرفت»41 و از ديگر سو، انحطاط اخلاقى و سقوط وجدان بشريت به حدى است كه مخاطب انيشتين، فيزيكدان مشهور جهان، در برابر او آزادانه از انهدام بشريت سخن مى گويد: انيشتين در سال 1949 م. درباره ملاقات خود با يكى از سران امريكايى چنين نوشت: «اخيراً با يكى از شخصيت هاى باهوش امريكايى، كه به صورت ظاهر، مردى صاحب حسن نيت بود، مذاكره مى كردم و به او تذكر دادم كه خطر جنگ جديدى بشريت را تهديد مى كند و اگر چنين جنگى درگيرد، احتمالاً نوع بشر منهدم خواهد شد و فقط تشكيلاتى كه مافوق ملت ها باشد، مى تواند از چنين خطرى جلوگيرى كند. اما با نهايت تعجب، مشاهده كردم كه مخاطب من چنين جواب داد: به چه دليل شما اين اندازه مخالف با انهدام نوع بشر مى باشيد؟»42
و اين گفتار حاكى از فرسودگى مغزهاى بشر و پوچ تلقى كردن زندگى است; چنان كه خود انيشتين در اين مأخذ مى گويد: «چنين جواب تند و صريحى از رنج درونى و بدبختى آشكارى حكايت مى كند كه مولود جهان امروز است.»43

پی نوشت ها:
11ـ ر. ك. به: سيدعلى اكبر قرشى، قاموس قرآن، چاپ هشتم، تهران، دارالكتاب الاسلاميه، 1361، ج 1، ص 228 ـ 229 / فخرالدين طريحى، مجمع البحرين، تحقيق و تنظيم محمود عادل، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1376، ج 1 ـ 2، ص 242 ـ 243
12 و13 و 14ـ اتوكلاين برگ، روان شناسى اجتماعى، ترجمه على محمد كاردان، نشر انديشه، ج 2، ص 564
15ـ همان، ص 565
16ـ رضا فيوضى، مسؤوليت بين المللى دولت ها، ص 51 ـ 54
17ـ اتوكلاين برگ، پيشين، ج 2، ص 565
18ـ على اكبرنوشين،نوسازى حكومت درجهان سوم،انتشارات چاپخش، ص ...
19ـ رضا فيوضى، پيشين، ص 67
20ـ مجله مجلس و پژوهش، ش. 11، ص 9
21ـ جونز و همكاران، ...
22ـ لوچينز، ...
23- Recency Effect.
24ـ رتيال. اتكينسون و ديگران، زمينه روان شناسى، چاپ ششم، انتشارات رشد، 1371، ج 2، ص 322 ـ 325
25 و26ـ محمدعلى العوينى، امپرياليسم خبرى يا تبليغات بين المللى، ترجمه محمد سپهرى، نشر معاونت فرهنگى سازمان تبليغات اسلامى، ص 17 ـ 18 و ص 37
27- Freedom of Information.
28ـ همان، ص 38
29- International Code of Ethics Information Personnel.
30- Declration on the Principles of International Cooperation.
31ـ32ـ همان، ص 21 ـ 40/ ص 48 ـ 49
33ـ على اسدى، افكار عمومى و ارتباطات، نشر سروش، ص 11 ـ 13
34ـ35ـ ژان استوتزل، روان شناسى اجتماعى، ترجمه على محمد كاردان، چاپ پنجم، تهران، دانشگاه تهران، ص 363/ ص 364
36ـ عبدالرحمن عالم،بنيادهاى علم سياست،تهران،نشر نى،1373، ص 372
37ـ هادى رستگارمقدم، درآمدى بر ارتباط و وسايل ارتباطى، انديشه حوزه، ش. 1، سال 3 ص 76 ـ 77
38ـ رتيال. اتكينسون و ديگران، پيشين، بخش 8، ص 344
39ـ40ـ ميلتون روكيچ، .../ ص 374
41ـ رضا فيوضى، پيشين، ص 64
42 و43ـ محمدتقى جعفرى، پيشين، ص 423 ـ 424

منبع:فصلنامه معرفت، شماره 36




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.