رويکردهاي مذهبي در تاريخ معاصر ايران به زن (1)
اگر زن ها در اين مملکت مانند ساير ممالک آزاد بودند و حقوق خود را مقابل داشته و مي توانستند در امور مملکت و سياسي داخل بشوند و ترقي کنند يقينا من راه ترقي خود را در وزير شدن و پايمال کردن حقوق مردم و خوردن مال مسلمانان و فروختن وطن عزيز خود نمي دانستم ...
افسوس که زن هاي ايراني از نوع انسان مجزا شده و جزو بهايم و وحوش هستند و صبح تا شام در يک محبس نا اميدانه زندگاني مي کنند و دچار يک فشارهاي سخت و بدبختي هاي ناگواري عمر مي گذرانند. (1)
در جاي ديگر مي نويسد: «زندگاني زن هاي ايران از دو چيز ترکيب شده: يکي سياه و ديگري سفيد. در موقع بيرون آمدن و گردش کردن هياکل موحش سياه عزا و در موقع مرگ، کفن هاي سفيد. و من که يکي از همين زن هاي بدبخت هستم آن کفن سفيد را ترجيح به آن هيکل موحش عزا داده، و هميشه پوشش آن ملبوس را انکار دارم». (2)
و نيز تکليف زن هاي ايراني را چنين شرح مي دهد: «استرداد حقوق خود مانند زن هاي اروپايي، تربيت اطفال، کمک کردن به مردها مانند زن هاي اروپايي، پاکي و عفت، وطن دوستي، خدمت به نوع، طرد کردن تنبلي و خانه نشيني با برداشتن نقاب». (3)
و نيز مي نويسد: «خرابي مملکت و بداخلاقي و بي عصمتي و عدم پيشرفت تام کارها حجاب زن است». (4)
به جز کارهاي نظري در اين دوره شکل گيري انجمن هاي زنانه از قبيل انجمن آزادي زنان (1907 م)، اتحاديه ي غيبي نسوان (1907 م)، انجمن مخدرات وطن (1910 م) و ... (5) و نيز نشريات اختصاصي مسائل زنان مانند دانش، شکوفه، زبان زنان، نامه ي بانوان، عالم نسوان، جهان زنان، جهان نسوان وطن خواه، مجله ي نسوان، مجله ي سعادت نسوان شرق و دختران ايران (6) در دفاع از حق آموزش و تعليم زنان و تأسيس مدارس دخترانه و نيز مسأله ي حق رأي زنان تأثير چشمگيري داشت. (7)
ناگفته نماند که پيش از مشروطه نيز کساني به اين مسأله دامن زدند که مي توان از اين نمونه ها ياد کرد. قره العين ( 1852 - 1814 م) در سال 1848 م / 1265 ق در کنفرانس بدشت شاهرود کشف حجاب کرد. (8)
بي بي خاتون استرآبادي کتاب معايب الرجال را در نقد و رد تأديب النسوان از نويسنده اي ناشناس و تحرير شده در سال 1304 ق يا 1309 ق، (9) در سال 1313 ق / 1895 م به رشته ي تحرير درآورد. (10) وي از برتري مردان بر زنان، تفسيري نسبي دارد:
هر چند [به] مرتبه، مردان به مقتضاي ادله و برهان و آيات قرآن از زنان برتري و بالاتري دارند. قال الله تبارک و تعالي الرجل قومون علي النساء الي آخر آيه، ولي نه هر مردي از هر زني فزون تر است و نه هر زني از هر مردي فروتر. و مريم و زهرا (س)، آسيه و خديجه کبري از زنانند، فرعون و هامان، شمر و سنان از مردانند. (11)
در مورد مکر زنان مي گويد: «اگر چه مردان به دليل آيه ي قرآن که خداوند فرموده إن کيد کن عظيم (12) [مکر شما بزرگ است] مکر را تمام از زنان مي دانند، اما به دليل و برهان معلوم مي شود که مکر زنان هم از مردان است. اگر مکري بدانند از ايشان آموخته اند ... و خداوند تبارک و تعالي در قرآن نيز از مکر مردان فرموده: و إن کان مکرهم لتزول منه الجبال؛ (13) هر چند از مکر آنان کوه ها از جاي کنده شود». (14)
ميرزا فتحعلي آخوند زاده (1877 - 1812م) نمايشنامه نويس آذربايجاني تعدد زوجات را محکوم کرد و از لزوم تحصيل زنان سخن گفت. وي در نمايشنامه ي وزير خان لنکران، تعدد زوجات و زندگي زنان در اندروني را مورد نقد قرار مي دهد و در نمايشنامه ي وکلاي مرافعه، مبارزه ي زنان را براي احقاق حقوق خويش مطرح مي سازد.
وي همچنين در کتاب اثر لري و ملحقات کمال الدوله از حقوق برابر زن و مرد، تحصيل زنان و حقوق اجتماعي آنان سخن گفته است. (15)
ميرزا آقا خان کرماني ( 1896-1854 يا 1852 م) اصلاح برخي از رسوم اجتماعي را که زنان را محصور مي ساخت خواستار شد، وي در برخي نوشته هايش مي گويد:
حجاب و توازن زنان و عدم مخالطه ي ايشان با مردان و اسقاط آنان ازحقوق بشريت به طوري که آنان را از اعداد بشر نمي شمردند موجب هزار گونه ي فساد در عالم انسانيت شده ... عالم انسانيت، به سر حد کمال نخواهد رسيد مگر اين که زنان در جميع امور و حقوق با مردان مشترک و برابر باشند. (16)
اعتصام الملک آشتياني (م 1316 ش) سر دبير مجله ي بهار در تبريز و پدر پروين اعتصامي، ايرانيان را با آثار برجسته ي نويسندگان اروپايي و عربي آشنا ساخت؛ يکي از اين آثار کتاب تحرير المرأه نوشته ي قاسم امين مصري بود که تحت عنوان تربيت نسوان در سال 1318 ق / 1900 م به فارسي ترجمه و منتشر شد. (17)
به جز اينها کسان ديگري در اين دوره چون شيخ احمد روحي (م 1314 ش) و ملک المتکلمين (1277 - 1326 م) و ميرزا جهانگير خان شيرازي سر دبير صور اسرافيل نيز از حقوق و آزادي هاي زنان دفاع کرده و به دنبال حضور اجتماعي زنان بوده اند.
با اين همه طرح مسأله ي زن به صورت جدي به دوره ي مشروطه بر مي گردد و مهمترين جلوه ي آن چالش با باورها و ديدگاه مذهبي و سنتي است.
دوم. موضعي که طيف هاي مذهبي و ديني درباره ي اين مسأله در اين يکصد سال از خود نشان داده اند، موضوع اين نوشتار است. در اين نوشتار سعي مي شود گزارشي از آرا و منابع و منهج و منطق دين داران در مسأله ي زن در اين يکصد سال گزارش گردد و تحولاتي که در ميان اين طيف گسترده ي اجتماعي شکل گرفته از لوازم اين بحث و بررسي خواهد بود، البته تلاش گرديده توصيفي بي طرفانه از اين مسأله ارائه گردد.
سوم. پيش از اين، در دو نوشته (تا آنجا که نويسنده بدان دست يافته) به گزارش رويکردها درباره ي زن در تاريخ ايران توجه شده است:
نوشته ي اول کتابي است با عنوان جريان شناسي دفاع از حقوق زنان نوشته ي آقاي ابراهيم شفيعي سروستاني. (18)
در اين اثر در بخش دوم که عنوان جريان شناسي دفاع از حقوق زنان را به خود اختصاص داده از سه جريان ياد مي کند:
1. جريان سياسي دفاع از حقوق زنان
الف) ضديت با اسلام و ارزش هاي اسلامي؛
ب) مخالفت با نظام جمهوري اسلامي؛
پ) بي توجهي به ارزشهاي اخلاقي؛
ث) تضعيف نهاد خانواده.
2. جريان غير ديني (سکولار) دفاع از حقوق زنان
الف) استفاده ي ابزاري از دين؛
ب) ارائه نکردن طرح و الگويي مشخص و علمي؛
پ) پذيرش منفعلانه ي حقوق غربي؛
ت) دين زدايي از حرکت اصلاحي زنان.
3. جريان ديني دفاع از حقوق زنان
الف) طيف تجديد نظر طلب، که برايش دو ويژگي بر مي شمارد:
- ناآگاهي يا تجاهل به منابع اجتهاد؛
- غفلت از منابع اجتهاد.
ب) طيف اصول گرا و اين ويژگي ها را معرفي مي کند:
- توجه به تفاوت هاي طبيعي زن و مرد؛
- نفي تقابل و تضاد زن و مرد؛
- توجه به خانواده به عنوان واحد بنيادين جامعه؛
- حفظ استقلال و پرهيز از انفعال؛
- پرهيز از تجدد مآبي و تحجر گرايي. (19)
درباره ي اين نوشته و تقسيم بندي هايش توجه به چند نکته مفيد است:
- دايره ي زماني که در اين تقسيم بندي ملحوظ شده، گزارش جريان هاي پس از انقلاب اسلامي است.
- در گزارش جريان ها نيز تنها به ديدگاه هاي ديني و جريان ديني منحصر نيست، بلکه ساير طيف ها را نيز در بر مي گيرد.
- در گزارش جريان ديني به نظر مي رسد جاي يک جريان خالي است و ضمنا نيز در اين نوشتار بدان اشاره شده است، آن جا که ويژگي هاي طيف ديني اصول گرا را مي شمارد، پنجمين خصلتش را پرهيز از تجددگرايي و تحجرگرايي مي داند. پس معلوم مي شود برخي دين داران به زن نگاه تجدد مآبانه دارند که بدان در طيف تجديد نظر طلب پرداخته است، و لکن طيف تحجر گرا را معرفي نکرده است با اين که وجود اين جريان و ديدگاه هاي مربوط بدان در جامعه ي ايراني جاي انکار ندارد و همين که نويسنده طيف اصول گرا را راهي ميانه ي تجدد گرايي و تحجرگرايي مي داند دلالت بر اين نکته دارد.
- در اين نوشتار هدف نويسنده تنها گزارش جريان ها نيست، بلکه نقد و بررسي و معرفي جريان مطلوب نيز مورد نظر بوده است.
دومين نوشته اي که به اين مسأله پرداخته کتاب الگوي جامع شخصيت زن مسلمان نوشته ي آقاي محمد تقي سبحاني است. (20)
در اين کتاب تنها رويکردهاي دين داران گزارش شده است و به جريان هاي غير ديني يا ضد ديني نپرداخته است، در اين اثر ديدگاه هاي ديني را به سه رويکرد تقسيم مي کنند:
1. رويکرد سنت گرا
الف) اصول گرايي؛
ب) حقوق محوري و تکليف محوري؛
پ) اجتهاد گرايي و روشمندي در فهم دين؛
ت) خلوص گرايي و التقاط ستيزي؛
ث) گذشته گرايي.
2. رويکرد تجددگرا
الف) نگرش انسان مدارانه؛
ب) علم گرايي و تکيه بر خرد ابزاري؛
پ) تاريخيت و نسبيت در فهم دين؛
ت) آينده گرايي؛
ث) توسعه گرايي.
3. رويکرد توسعه گرايي
الف) اصول گرايي در حوزه ي فهم، توسعه گرايي در حوزه ي تحقق دين؛
ب) نگرش نظام مند در مقابل تکليف گرايي؛
پ) تکامل روش اجتهاد و تجديد نظر در روش علوم؛
ت) ضرورت تدوين الگوي جامع شخصيت زن مسلمان؛
ث) پي ريزي تمدن نوين اسلامي. (21)
درباره ي تحليل هاي اين نوشته نيز توجه به چند نکته مفيد است:
- دايره ي تعريف و گزارش به دوران انقلاب اسلامي ايران مربوط است.
- هدف نويسنده نقد و بررسي رويکردها و ارائه ي رويکرد مطلوب است.
- رويکرد مطلوب در حقيقت تلفيقي از ويژگي هاي مثبت رويکرد سنت گرا و تجدد گرا مي باشد.
چهارم. با توجه به مطالب پيش گفته اين مقاله مي کوشد ديدگاه ها و آراي دين داران را در مسأله ي زن در ايران معاصر يعني يکصد سال اخير باز گو کند، در اين گزارش چند نکته را لازم به يادآوري مي داند:
الف) در معرفي رويکردها، تفاوت هاي کلي و اساسي، مبناي تقسيم بندي قرار گرفته، و گر نه در درون هر يک از رويکردهاي معرفي شده مي توان تفاوت آرا و ديدگاه ها را نشان داد.
ب) به نظر نگارنده و با توجه به مطلب بند نخست، رويکردهاي ديني را در سه دسته مي توان دسته بندي کرد:
- رويکرد سنتي (از دوره ي مشروطه)؛
- رويکرد کلامي - اجتماعي (از دهه ي چهل)؛
- رويکرد حقوقي (از دهه ي هشتاد).
پ) رويکردهاي سه گانه ي فوق از نظر شکل گيري در طول زماني يکديگر قرار دارند، ولي اين به معناي نسخ هر يک و جايگزيني ديگري نيست، بلکه به معناي رويکرد غالب در هر دوره است و گر نه در هر دوره رويکردهاي قبلي نيز با حضور کمتر و در اقليت وجود دارد؛ از اين و در زمان حاضر مي تواند هر سه رويکرد را نشان داد گر چه غلبه با يکي از آنهاست.
ت) در بررسي هر يک از سه رويکرد بر پايه ي اهم منابع مکتوب، سعي مي شود ديدگاه آنان در حوزه ي انسان شناختي، حقوق و تکاليف، خانواده و مشارکت اجتماعي ارائه گردد و در آخر تحليلي به عنوان منطق و منهج اين رويکرد عرضه گردد.
پي نوشت :
1. خاطرات تاج السلطنه، ص 98.
2. همان، ص 99.
3. همان، ص 100.
4. همان، ص 101.
5. مجله ي نيمه ي ديگر، ص 14 - 15 (ش 17، زمستان 1371).
6. مجله ي کلک، زن در جامعه ي قاجار، ص 45 - 46 (ش 55 - 56).
7. ر.ک: مجله ي نيمه ي ديگر، مقاله ي تأملي در تفکر اجتماعي و سياسي زنان در انقلاب مشروطه، ص 7-28 (ش 17، زمستان 1371)؛ انجمن سري زنان در عصر مشروطه، ص 17 و 53.
8. رويارويي زن و مرد در عصر قاجار، ص 16.
9. همان، ص 1.
10. رويارويي زن و مرد در عصر قاجار، ص 8؛ معايب الرجال در پاسخ به تأديب الرجال، ص 3.
11. معايب الرجال، ص 54.
12. يوسف (12) آيه ي 28.
13. ابراهيم (14) آيه ي 46.
14. معايب الرجال، ص 84 - 85.
15. مجله ي نيمه ي ديگر، مقاله ي ميرزا فتحعلي آخوند زاده و مسأله ي زنان، ص 29- 33 (ش 17، زمستان 1371).
16. هفت بهشت، ص 121 - 122؛ نيمه ي ديگر، ص 79 (ش 14، بهار 1370).
17. فهرست کتاب هاي چاپي فارسي، ج 1، ص 1271 (سنگي، جيبي، 82 ص)؛ رويارويي زن و مرد در عصر قاجار، ص 16، به نقل از از صبا تا نيما، ج 2، ص 113. يادآوري مي شود ترجمه ي ديگري نيز از کتاب هاي قاسم امين به دست سيد احمد مهذب (م 1336 ش) به سفارش وزارت فرهنگ رضاخاني در سال هاي بعد تحت عنوان زن و آزادي و زن امروز به انجام رسيده و در 1321 ش به صورت سربي در 19 ص و در 1316 در 189 ص به چاپ رسيده است (فهرست کتاب هاي چاپي فارسي، ج 6، ص 2782؛ رسائل حجابيه، ج 1، ص 43 - 44).
18. اين کتاب با اين مشخصات به چاپ رسيده است: ابراهيم شفيعي سروستاني، جريان شناسي دفاع از حقوق زنان، مؤسسه ي فرهنگ طه، قم، 1379.
19. جريان شناسي دفاع از حقوق زنان، ص 59 - 143.
20. اين کتاب با اين مشخصه ها به چاپ رسيده است: محمد تقي سبحاني، الگوي جامع شخصيت زن مسلمان، مرکز مديريت حوزه هاي عمليه ي خواهران، قم، ص 1382.
21. الگويي جامع شخصيت زن مسلمان، ص 13 - 44.
/س