رويکردهاي مذهبي در تاريخ معاصر ايران به زن (2)

اين رويکرد قديمي ترين و کهن ترين و مشهورترين ديدگاه غالب در دوره هاي مختلف تاريخ اسلامي به شمار مي رود. با همه ي اين سابقه و شهرت در دوران معاصر که زن به عنوان مسأله مطرح شد به صورت يک رويکرد هويت يافت. نخستين بروز اين رويکرد با نوشته هاي عديده اي در خصوص حجاب زنان و پرهيز دادن از اختلاط و حضور زنان در صحنه هاي مردانه است. مخالفت با تأسيس مدارس آموزش زنان در اين راستا قرار دارد. با گذشت زمان اين ديدگاه ها به مباحث انسان
چهارشنبه، 22 ارديبهشت 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رويکردهاي مذهبي در تاريخ معاصر ايران به زن (2)
رويکردهاي مذهبي در تاريخ معاصر ايران به زن (قسمت دوم)
رويکردهاي مذهبي در تاريخ معاصر ايران به زن (2)

نويسنده: مهدي مهريزي



رويکرد سنتي

اين رويکرد قديمي ترين و کهن ترين و مشهورترين ديدگاه غالب در دوره هاي مختلف تاريخ اسلامي به شمار مي رود. با همه ي اين سابقه و شهرت در دوران معاصر که زن به عنوان مسأله مطرح شد به صورت يک رويکرد هويت يافت. نخستين بروز اين رويکرد با نوشته هاي عديده اي در خصوص حجاب زنان و پرهيز دادن از اختلاط و حضور زنان در صحنه هاي مردانه است. مخالفت با تأسيس مدارس آموزش زنان در اين راستا قرار دارد. با گذشت زمان اين ديدگاه ها به مباحث انسان شناختي و تفاوت هاي زن و مرد و کمالات هر يک مستند مي گردد.
البته به حق بايد دغدغه ي اين نويسندگان و صاحبان آرا را در دفاع از عفت و پاکي زن مسلمان و پرهيز از بي بند و باري جدي تلقي کرد، گرچه نوع واکنش هاي آنان را مي توان نقد کرد.
براساس آنچه در مقدمات بحث ياد شد نخست گزارشي از اهم منابع و سپس ديدگاه ها و در آخر تحليلي از منطق و منهج اينان ارائه مي شود:

1. اهم منابع

چنان که گذشت اين رويکرد با سابقه ترين ديدگاه مذهبي به شمار مي رود و منابع اين رويکرد را بايد در دو نوع منظور کرد: يکي منابع عام علوم اسلامي از قبيل کتب تفسير، حديث، فقه، تاريخ، کلام ، فلسفه، عرفان، اخلاق، و ... و ديگري کتاب هاي ويژه ي مسائل زنان که عمدتا در اين يکصد سال تدوين شده است. بسياري از ريشه ها و مستندات اين رويکرد در منابع عام يافت مي شود که اگر تلفيق گردد چهره اي ناموزون را از زن تصوير مي کند و البته پاره اي از آنها در کتب خاصي با تعديل و توجيهاتي راه يافته است. ابتدا به طرح برخي از اين نمونه ها در کتب گوناگون علوم اسلامي اشاره مي گردد.

کتب تفسير و علوم قرآني

مفسران نوعا در ذيل آيات الرجال قومون علي النساء (1) و للرجال عليهن درجه (2) و آيه ي شهادت و ... (3) به تفاوت هاي زن و مرد و ناتواني هاي آنان پرداخته اند. زرکشي در البرهان في علوم القرآن براي بيان معناي «من» از حروف جاره که به معناي جنس است، چنين مثل مي زند: «الرجل خير من المرأه (4)؛ جنس مرد از جنس زن بهتر است».

کتب حديث و محدثان

در لابه لاي کتب حديث نيز رواياتي در اين زمينه وجود دارد، رجوع شود به کتاب النساء في اخبار الفريقين و شخصيت و حقوق زن در اسلام (5) و زن در سخن و سيره ي امام علي (6) و ... .
ملا امين استرابادي روايت مشورت با زن و مخالفت با آنان را نعمت الهي اي مي داند که خداوند به عنوان شاخص و ترازوي سنجش درستي و نادرستي راي در اختيار مردان قرار داده است.

کتب کلام، فلسفه و عرفان

ضياء الدين جرجاني از متکلمان قرن نهم مي نويسد: «پس ناچار بايد که کردگاري پديد آورنده اي باشد و آن خداي تعالي است که بي همتا و بي همباز است و زن و فرزندش نيست که زن از بهر راندن هوا و شهوت نفس و جستن راحت و لذت بايد و اين بر خداي تعالي روا نباشد». (7)
ملا صدرا در کتاب الاسفار الاربعه ضمن بر شمردن نعمت هاي خداوندي به انسان، يکي از نعمت ها را تولد حيوانات گوناگون مي داند که بعضي براي خوردن، بعضي براي سواري، بعضي براي راحتي و برخي براي ازدواج و آن گاه اين آيه را مي آورد: و الله جعل لکم من أنفسکم أزوجا؛ حاج ملا هادي سبزواري در تعليقه بر اين عبارت مي نويسد:
اين که زنان را در سلک حيوانات قرار داد اشاره اي لطيف است به اين که زنان به جهت ضعف عقل و جمود بر ادراک جزئيات و ميل به زيورهاي دنيايي گويا در زمره ي حيواناتند، چرا که سيرت غالب آنان سيرت چهار پايان است و خداوند لباس انساني بر آنان پوشاند تا مردان بتوانند با آنان همنشين شوند و ازدواج کنند. بدين جهت در شريعت ما جانب مردان رعايت شده و بر زنان در بسياري از احکام مسلطند مانند طلاق و نشوز. (8)

کتب فقه

گذشته از تفاوت هايي که در کتب فقه ميان احکام مردان و زنان وجود دارد و به پيش از 150 مورد مي رسد (9) برخي ديدگاه ها و تحليل ها نيز در خور تأمل است، از قبيل مردان را در انجام نماز ميت اولي از زنان دانستن همچون اولويت افراد آزاده بر برده، (10) غلبه ي فسق بر زنان و قلت عدالت در ميان آنان، (11) تشبيه ازدواج به کرايه دادن و کرايه گرفتن، (12) شمردن دنده هاي مرد و زن براي تقسيم ارث افراد خنثي، (13) شايسته دانستن مردان براي کمال (14) و ... .
از اين منابع عام که بگذريم، کتاب هاي تدوين شده ويژه ي مسائل زنان در اين يکصد ساله کم نيست. اين آثار نخست با محوريت مسأله ي حجاب آغاز شد و سپس با عنوان هاي زن در اسلام يا تفسير برخي از آيات و يا موضوعات خاص دنبال شد؛ اينک به معرفي اجمالي اهم اين آثار مي پردازيم:
- رساله ي وجوب حجاب، تأليف محمد صادق ارومي فخر الاسلام (م 1330 ق). وي در سال 1339 ق / 1290ش اين کتاب را نوشت و به استناد انجيل و قرآن از وجوب حجاب زنان دفاع کرد؛ در بخشي از رساله تلخيص ديدگاه مسيحيان و نيز مسلمانان را در باب زن چنين بيان مي دارد:
- زينت زن حيا و تقواست نه طلا و مرواريد.
- زن دين داري اش را با اعمال صالح به اثبات مي رساند نه تجارت و اختلاط با مردها.
- زن نبايد مسلط بر شوهر شود، الرجال قوامون علي النساء.
- خدا اول آدم را آفريد بعد حوا را پس از مرد هميشه بايد مقدم باشد.
- آدم فريب شيطان را نخورد، بلکه حوا فريب خورد؛ پس زن زود فريب مي خورد، پس مطلوب حجاب و نقاب و سکونت در خانه است، نه زينت و کشف و مخالطه با مرد. (15)
رساله هاي ديگري نيز در اين دوره با همين مضامين تدوين شده است مانند: رساله ي شريفه ي لزوم حجاب، تأليف چند نفر مشروطه خواه؛ رساله ي رد کشف حجاب، نوشته ي اسدالله خرقاني؛ فلسفه ي حجاب، اثر ابو عبدالله زنجاني؛ صواب الخطاب في اتقان الحجاب، تأليف مير هاشم مجتهد مرندي خويي؛ حجاب پرده ي دوشيزگان، تأليف محمد حسن صابري مازندراني؛ لب اللباب، نوشته ي سيد علي اکبر رضوي برقعي و ... . (16)
- وسيله العفايف يا طومار عفت، نوشته ي يوسف نجفي جيلاني (1245 - 1327 ش). اين کتاب نخست در سال 1306 ش / 1346 ق در رشت به چاپ مي رسد و براي دومين بار در سال 1334 ش در قم منتشر مي گردد و چاپ سوم آن نيز در سال 1372 ش در قم به انجام رسيده است. (17) اصل کتاب دو جلدي است که ظاهرا جلد دوم آن تا کنون به طبع نرسيده است. نويسنده از آثار نويسندگان عرب چون الاسلام روح المدينه از مصطفي غلاييني و مبدأ ارتباط التمدن بدين الاسلام از عبدالحميد افندي جابري و المرأه المسلمه از محمد فريد وجدي و مجلاتي چون العرفان، العلم، الهلال، المنار، حبل المتين و الاسلام استفاده برده است. (18) نويسنده درباره ي زن در ادوار پيشين، مقايسه ي زن و مرد از ديدگاه هاي مختلف، بررسي و تحليل برخي تفاوت هاي حقوقي زن و مرد در اسلام و حجاب سخن گفته است.
- مدينه الاسلام روح التمدن، شيخ احمد شاهرودي. اين کتاب در سال 1346 ق / 1307 ش در نجف منتشر شده است. کتاب داراي 363 صفحه است که 66 صفحه ي آن مربوط به زن و حجاب است (19) و مباحثي پيرامون تفاوت زن و مرد، تساوي حقوق، ازدواج، امتيازات زن در اسلام [11 مورد]، محدوديت هاي زن [10 مورد] و حجاب را به بحث گذارده است.
- المرأه المسلمه، نگارش محمد فريد وجدي، 1878 - 1954 م. اين اثر را سيد مفيد حسيني ملجائي خلخالي [م 1381 ش] در سال 1349 ق (1309 ش) ترجمه کرده و در همان سال با نام بانوي اسلامي به چاپ رسيده است. چاپ دوم آن در سال 1337 ش / 1378 ق از سوي کتابفروشي بني هاشمي تبريز صورت مي گيرد. کتاب در سيزده فصل تنظيم شده و نويسنده در آن به نقد ديدگاه هاي نو و جديد به ويژه ديدگاه هاي قاسم امين پرداخته است. در پايان کتاب خلاصه ي فصول سيزده گانه را در نه بند جمع بندي مي کند که برخي از آن بندها چنين است:
- زن از جهت خلقت بدني و جسمي از مرد ضعيف تر است و از حيث قبول علم نيز از مرد کمتر است و اين ضعف در زن نه به قصد پست قرار دادن زن از مرد و يا الزام نمودن زن براي خضوع و اطاعت نمودن از مرد است، بلکه وظيفه ي مخصوصه ي زن بيش از اين مقدار اقتضا و ظرفيت ندارد (ص 190- 191).
- براي هر موجودي کمالي است مخصوص به او و کمال زن در اين نيست که عضلاتش محکم و دايره ي معلوماتش اتساع داشته باشد، بلکه کمال زن در يک هويت روحيه است (ص 191).
- زن نمي تواند به آن کمال برسد مگر آن که عيال باشد از براي مرد و مادر باشد براي اطفال که آنها را با تربيت صحيحه تربيت کند و اين مطلب نه تنها از باب اعطاي وظيفه به صاحب وظيفه است، بلکه نمو ملکات زن و تهذيب مواهب زن حاصل و مسير نمي شود مگر به اين وسيله، زيرا زن جسما و روحا براي همين موضوع خلق شده (ص 191 - 192).
- الحجاب في الاسلام، قوام الدين وشنوي. اين کتاب چنان که در پايان آن آمده (ص 101) در سال 1372 ق [1330 ش] نگارش يافته و در چاپخانه ي حکمت قم به چاپ رسيده است. زبان کتاب عربي است. نويسنده از وجوب ستر وجه و کفين دفاع مي کند و ادله و مستندات فقهي آن را بيان مي دارد و در ضمن کتاب به مباحثي در مورد جايگاه زن و مرد و تفاوت هاي آنان و رواياتي در مذمت زنان اشاره دارد.
- الفروق بين المرء و المرأه في نظر الشرع، نوشته ي حاج سيد علي مولانا تبريزي. اين کتاب در سال 1379 ق / 1338 ش در تبريز به چاپ رسيد. نويسنده تفاوت هاي موجه در کتاب فقهي را در 171 بند برشمرده و براي هر يک در پاورقي ها شرح و توضيحي ارائه مي دهد.
- زن و انتخابات، شماره ي اول از مجموعه «از اسلام چه مي دانيم»، نگارش زين العابدين قرباني و محمد شبستري و علي حجتي کرماني و عباسعلي عميد و حسين حقاني. انتشارات کتابفروشي طباطبايي قم، اين کتاب در سال 1339 به چاپ رسانده است. (20)
اين کتاب با مقدمه ي آيت الله ناصر مکارم شيرازي آغاز مي شود و داراي پنج بخش است. در بخش اول با عنوان چرا زنان حق حکومت ندارند از تفاوت هاي جسماني و رواني زن و مرد سخن مي رود و با نقل کلماتي از دانشمندان در اثبات اين نظريه تلاش مي شود. در بخش دوم با عنوان تمدن و آزادي زنان نخست ديدگاه هاي برخي غربيان را در نفي فعاليت هاي اجتماعي - سياسي گوشزد مي کند و سپس به چهار کشور سويس و آمريکا و شوروي و انگلستان اشاره دارد که زنان در منصب هاي سياسي اين کشورها حضوري ندارند. در بخش سوم ادله ي اسلامي بر عدم جواز حضور زنان در انتخابات را مي آورد. در بخش چهارم ادله ي موافقان را نقل و نقد مي کند و در بخش پنجم زيان هاي فردي و اجتماعي چنين آزادي هايي را براي جوامع بشري بر مي شمارد.
- پاسخ هاي استاد به نقدهايي بر کتاب مسأله ي حجاب، استاد مرتضي مطهري. پس از چاپ مسأله ي حجاب مرحوم مطهري، يکي از فضلا در سال 1349 ش نقدهايي در حاشيه ي چاپ سوم مي نگارد و در اختيار استاد شهيد مرتضي مطهري قرار مي دهد. اين اثر حاوي آن نقدها و پاسخ هاي استاد مطهري مي باشد. ناقد ديدگاه هاي مرحوم مطهري در باب حجاب را مخالف دستورات ديني و لااقل دستورات مستحبي آن مي داند و بر اين باور است که اسلام نه تنها طرفدار ستر بلکه طرفدار پرده نشيني زنان است (ص 7) و ديدگاه هاي استاد مطهري را نوعي تشويق ورود زنان در ميان اجتماع مردان مي داند که از نظر اسلام ممدوح نيست (ص 22). نام ناقد در کتاب مشخص نشده است.
- مزاياي زن و مرد در اسلام، تأليف سيد ابوالفضل نبوي قمي. ظاهر امر آن است که اصل نگارش در سال 1348 ش پايان يافته است و تاريخ پايان ديباچه نيز بدان صراحت دارد (ص 3). در پايان کتاب که تاريخ قيد شده با تعبير وقع التأليف و النشر ببلده قم سال 1391 ق / 1357 ش رقم خورده است (ص 15). اطلاعات ديگري نيز در شناسنامه و عنوان کتاب درج نشده است.
به هر حال نويسنده در اين کتاب تفاوت هاي زن و مرد را در اسلام در زمينه هاي حقوقي و طبيعي و ديني در يکصد و شصت بند تنظيم و تحليل کرده است. در مقدمه ي کتاب وجود اختلاف در جهان کبير و ساير موجودات و جهان انساني و ميان افراد بشر را بازگو مي کند تا به تفاوت هاي زن و مرد مي رسد. آن گاه مستندات اين اختلاف را از آيات قرآني بر مي شمرد و به بيان فلسفه ي آن مي پردازد. پس از مقدمه در فصل نخست معامله ي بشر با زنان را در تاريخ تشريح مي کند و در فصل هاي دوم تا پنجم امتيازات زن و مرد را در سه حوزه ي عبادات و معاملات و سياسات و معاشرت بيان مي کند.
- رساله بديعه في تفسير آيه الرجال قوامون علي النساء، السيد محمد حسين الحسيني الطبري (م 1358 ش). اين کتاب در سال 1399 ق تأليف و از سوي انتشارات حکمت به چاپ رسيده است. ترجمه ي فارسي آن با عنوان ترجمه ي رساله ي بديعه از سوي همان ناشر به چاپ رسيده است. در اين اثر نخست بر پايه ي مباني عام اسلامي جايگاه زن و مرد را نشان مي دهد و تفاوت هاي آن دو را بر مي شمارد، سپس در مبحث دوم به تفسير آيه ي الرجال قوامون علي النساء مي پردازد و محروميت زنان را از منصب قضاوت و جهاد و ولايت برپايه ي آيه ي قواميت و ساير ادله ي روايي اثبات مي کند. از نتيجه گيري هاي پايان کتاب اين است:
و بما ذکرنا ظهر عدم جواز دخولهن في مجلس الشوري و ان کن فقهات ذوات اجتهاد و استنباط (ص 140)؛ از آنچه گفتيم دانسته شد که ورود زنان به مجلس شورا روا نيست گر چه زنان فقيه و مجتهد و صاحب قدرت استنباط باشند.
گفتني است نويسنده ديدگاه هاي خود را در پاره اي از کتاب هاي ديگرش نيز باز گفته است؛ از ايشان در سال 1415 ق کتابي منتشر شده با عنوان کاهش جمعيت ضربه اي سهمگين بر پيکر مسلمين. در بخش هاي اوليه اين اثر با آمار و ارقام از مضرات کنترل جمعيت بحث مي شود. و در مبحث هفتم به تشريح برخي ديدگاه ها در زمينه ي زن مي پردازد و به برخي نقدها پاسخ مي گويد و بر اين باور است که مي توان ميان پوشش و جدايي زنان از مردان و تربيت علمي زنان و تشويق و ترغيب آنان به علوم و فنون جمع کرد. (21)
- النساء في اخبار الفريقين يا زن در اخبار شيعه و سني، اثر سيد محمود بن سيد مهدي دهسرخي اصفهاني. اين کتاب در سال 1415 ق [1373 ش] در قم چاپ شده است. نويسنده در اين کتاب 260 حديث را با ترجمه از کتاب هاي حديثي شيعه و سني گرد آورده و در پايان حديثي را گوشزد کرده که حاوي 72 خصلت در زمينه ي آداب النساء و تفاوت ميان احکام زنان و مردان است.
مضمون بسياري از روايات تشويق زنان به شوهر داري و اطاعت از آنان در هر شرايط است يا آنان را به خانه نشيني و پرهيز از حضور در اجتماع و اختلاط با مردان تشويق مي کند.
- دين و زن، محمد تقي صديقين اصفهاني. هيچ گونه تاريخ و نشانه اي از ناشر و محل نشر در کتاب نيست و تنها در پايان کتاب آدرس «قم، خيابان صفائيه، کوي ورزشگاه» آمده است. کتاب به قطع رقعي و داراي 91 صفحه مي باشد. نويسنده اوضاع و احوال را پس از انقلاب در حوزه هاي مرتبط با زنان شگفت آور و از فرط آزادي و يله ورها بودن دسته اي از زنان گله مند است و با توجه به مقدمه ي کوتاهي که آورده که آن را متأثر از غرب و اروپا مي داند. وي در اين کتاب چهل حديث را در باب زن برگزيده که با ترجمه و تشريح آنها مي خواهد ديدگاه اسلام را پيرامون زنان باز گويد. محور روايات منقول را حجاب زنان و پرده نشيني و پرهيز از اختلاط با مردان و رعايت حقوق شوهران و ... تشکيل مي دهد.

2. ديدگاه ها

در ميان آثار ياد شده اعم از آثار عام يا اختصاصي، ديدگاه هاي مطرح را در سه بخش عرضه مي کنيم: شخصيت زن، توانمندي ها و کمالات؛ حقوق و تکاليف زن و مرد؛ حضور اجتماعي زنان.

الف) شخصيت زن، توانمندي ها و کمالات

در تمامي آثار ياد شده آن جا که به بحث تکوين و خلقت زن و مرد پرداخته اند از برتري مرد بر زن در جنبه هاي تکويني سخن گفته اند و همان را مبناي تفاوت هاي حقوقي و تبعيت زن از شوهر و نيز خانه نشيني اش به حساب آورده اند و علاوه بر آن تلاش شده از علوم جديد نيز مستنداتي اقتباس گردد و به ادله ي ديني منضم شود تا آن را موجه نمايد. در کتاب طومار عفت مي خوانيم:
تمام شرايع که منظورشان هدايت مردم است به سوي حق و مقصودشان تهيه و تنظيم هيآت اجتماعي بشر بوده و هست اتفاق دارند بر اين که معامله با زنان مانند معامله با شخص قاصر و محتاج به ولي و کافل و قيم کامل مي شد، چرا که زنان تکوينا، خلقتا، بدنا، ادبا، رأيا، عقلا و عملا نسبت به مردان ناقص هستند چنان که علماي اخلاق بيان و وصف نموده و زنان را به مغلوبيت و تسليم در مقابل شهوات معرفي کرده مي گويند: دوست داشتن لهو و لعب و تعلق به اوهام و پذيرفتن دسايس و اختلافات و تلون مزاج در زنان بيشتر از مردان است. (22)
در جاي ديگري مي نويسد: «زن در اسلام از فضايل آتيه بي بهره است و به عبارت اخري شارع مقدس اسلام خيلي از احکام تکليفه را اختصاص به مردان داده و زن ها را از آن تکاليف آزاد نموده» و در اثر ديگر پس از نقل نه مطلب از کتاب فريد وجدي آنها را مبرهن به ادله ي علميه مي داند:
1) زن اضعف از مرد است جسما و اقل قبولا است در علم و اين ضعف نه براي آن است که او را از درجه ي مرد تنزل دهد، بلکه براي آن است که وظيفه ي خاصه ي او مقتضي زياده از آن نمي باشد و فطري طبيعي اوست که اگر هر قدر بذل جهد کند که به مرد برسد نمي رسد، زيرا نه جسما و نه ادراکا با مرد مساوي نخواهد بود.
2) از براي هر موجودي کمال خاصي است که منحصر به اوست و کمال زن به صلابت عضلات اوست و نه به اتساع دايره ي معلومات وي، بلکه کمال او منحصر است در موهبت روحيه که تمتع به او مطلوب است و آن موهبت، احساسات دقيقه وعواطف رقيقه ي اوست که حايز درجه ي اقصي است و موهبت مذکوره به حد کمال نرسد مگر در تحت قيادت مرد.
3) زن به کمال خاص الخاصي خود نرسد مگر آن زن مردي باشد و مادر طفلي که به تربيت صحيحه آنها را مربي شود و اين نه براي آن است که فقط به وظايف خود رفتار نموده، بلکه نمو ملکات و تهذيب اکمال نشود مگر به زن بودن و مادر شدن به علت آن که روحا و جسما براي آن خلق شده.
4) اشتغال زن به کارهاي مردانه سبب اعدام مواهب و اطفاي ملکات و اذهاب بهجت و نزول اوست از مراتب خلقيه و موجب فساد ترکيبي او خواهد بود. به علاوه، سبب خلل در جامعه و حرجي است که در قلوب امت باقي خواهد ماند.
5) حجاب ضروري زنان است براي صلاح نوع انساني عموما و صلاح زن خصوصا، براي اين که در حجاب ضمانت استقلال و کفالت حريت زن خواهد بود.
6) زن در مدنيت ماديه کامل نيست و سير به کمال هم نمي کند و به کمال هم نمي رسد و امروز علماي اروپ از حالت فعلي زن شاکي و سعي مي کنند در وقوف سير او.
7) طريق تعليم امروزي در تمام ممالک اروپا و آمريکا براي زنان صالحيت ندارد به شهادت علماي همان ممالک هم.
8) تعاليم ديانت اسلاميه بالنسبه به زن موافق فطرت طبيعت زن است به تمام موافقت و تعليمات ديانت اسلاميه به منزله ي قالب تام و تمامي است که جميع خصايص و ملکات زن را حافظ است و اگر به همان دستورات اسلاميه نمو کند، شئونات او به اعلي درجه خواهد رسيد.
9) زن مسلمه اگر در علوم کوشش نکند که خود را به حد کمال برساند نقص او نيست، مگر مبادي علوم ضروريه را که واجب است تحصيل آن بالضروره. (23)
در کتاب زن و انتخاب مي خوانيم: «زن و مرد داراي دو خلقت متفاوت بوده و هر يک براي کار معين و مخصوصي ساخته شده اند، مراجعه به مختصات طبيعي اين دو جنس و امتيازاتي که بين ساختمان فکر و عقل و بدن و احساسات و عواطف زن و مرد مشهود است مدعاي فوق را ثابت مي کند». (24)
در کتاب رساله ي بديعه مي خوانيم: «هر گاه زن و مرد را در استعدادهاي طبيعي و خدادادي به تنهايي در نظر بگيريم ترديدي نيست که مردان بر زنان در ساختمان جسماني و نيروي عقلاني و گستره ي تفکر و نيروي مديريت برتري دارند، چنان که مضمون آيه ي قواميت مي باشد».
يا مي خوانيم: «مرد نيرومند و قوي بنيه و داراي ساختمان بندي استوار و نيز عقلاني قوي و تفکر برنده و احساساتي متناسب است و زن بنيه ي ضعيف و استخوان بندي لطيف و احساسات برنده و عاطفه اي نيرومند و تفکري متناسب بر خلاف مرد دارد». (25)
اين مضمون در بسياري از کتاب ها و منابع اين رويکرد ديده مي شود.

ب) حقوق و تکاليف زن و مرد

طرفداران اين نظريه بحث را از تفاوت هاي حقوقي و تکليفي زن و مرد آغاز کرده اند و اگر به تفاوت هاي تکويني و خلقت زن و مرد رسيده اند به عنوان مبنا و دليل بوده است، به تعبير ديگر چنين تفاوتهايي نزد آنان مسلم بوده است. علاوه بر اين در پاره اي از آثار به صورت مستقل با ضمني به اين تفاوت پرداخته شده است.
در کتاب مزاياي زن و مرد در اسلام چنين مي خوايم: «به تقريب اکثر مواردي که در فقه اسلام ميان زن و مرد فرق گذارده شده استقصا کردم يعني بالغ بر 160 رقم اختلاف حکمي و حقوقي و اخلاقي آنان را جمع آوري نموده در چهار فصل به نام عبادات، معاملات، سياسات و معاشرت قرار داديم». (26)
مرحوم قوام الدين وشنوي در کتاب الحجاب في الاسلام به نقل از ادهمي مي نويسد:
جدايي زن و مرد از جهت شرعي روشن است، زيرا براي مردان بسياري از مسائل مهم اصول دين و فروع آن رواست که براي زنان جايز نيست، مانند پيامبري، خلافت و امامت، جهاد، اذان، خطبه خواندن، اعتکاف، تحمل ديه، قسامه، ولايت بر نکاح و طلاق، ازدواج با بيش از يک زن، استفاده از کنيزکان به صورت شرعي، رجوع در طلاق، نسب از راه پدر، مهريه، نفقه، قضاوت، جمعه، جماعت، زيادتي عقل و دين، زيادتي سهم در ارث، لزوم اطاعت زن از شوهر و رعايت خشنودي شوهر و نه بالعکس؛ بلکه در دين، کسي که از زن اطاعت کند مذمت و نکوهش شده است، آفرينش زن از مرد و مخلوق منه از مخلوق افضل است، مرد توانايي جسماني دارد، شجاعتش بيشتر افضل است، مرد توانايي جسماني دارد، عزت نفس دارد، از خلق نيکو بهره مند است، دوستي اش پايدار، به عهدهايش پايبندتر است، بيشتر راز نگه دار است و تحمل سختي هايش از زن بيشتر مي باشد. (27)
همچنين در کتاب الفروق بين المرء و المراه في نظر الشرع 171 فرق ميان زن و مرد را بررسي کرده است. يادآوري مي کند که علامه مجلسي رساله اي در تفاوت هاي زنان و مردان در نماز و وضو تحرير کرده و در آن چهارده اختلاف ميان زن و مرد را بر مي شمارد. (28)

پ) حضور اجتماعي زنان

نظريه ي مسلم و مقبول نزد صاحبان اين رويکرد پرده نشيني و ارتباط نداشتن زنان با مردان است. اين مطلب را در گزارش کتاب پاسخ هاي استاد به نقدها بر کتاب مسأله ي حجاب آورديم که ناقد از رجحان پرده نشيني زن در اسلام سخن مي گويد (ص 7). همچنين در گزارش کتاب النساء في اخبار الفريقين به اين مسأله اشاره شد که نويسنده در احاديث 1 و 10 و 13 و 20 و 23 و 27 و 29 و 32 و ... بر اين امر تأکيد مي ورزد.
نويسنده ي کتاب رساله بديعه با حضور زنان در مجلس شوراي اسلامي مخالفت کرد. نويسندگان کتاب زن و انتخابات حضور زن را براي رأي دادن و انتخاب شدن مورد نقد قرار دادند. از اينها که بگذريم آراي برخي بزرگان ديني در تاريخ يکصد ساله ي ايران در اين زمينه در خور توجه است.
مرحوم شيخ فضل الله نوري ( 1258-1337 ق/ 1824 - 1990 م) در روز دوشنبه هيجدهم جمادي الثاني سال 1325 ق در لايحه اي که مقاصد خود را بيان داشته، ضمن بيان اين نکته که چون مجلس داير شد نطق ها و لوايح و جرايد از گوشه و کنار پيدا شد و مطالبي در آنها مطرح شد که «هيچ کس منتظر نبود و زائد الوصف مايه ي وحشت و حيرت رؤساي روحاني و ائمه ي جماعت و قاطبه ي مقدسين و متدينين شد». سپس نمونه هايي ذکر مي کند از قبيل اباحه ي مسکرات و اشاعه ي فاحشه خانه ها و افتتاح مدارس تربيت نسوان و دبستان دوشيزگان و ... . (29)
مرحوم مدرس (1287 - 1357 ق / 1316 ش) در مجلس دوم (1329 ق) به هنگام ارائه ي لايحه ي انتخابات و نفي صلاحيت زنان براي شرکت در مجلس مي گويد: «از اول عمر تا حال بسيار در بر و بحر، مهالک اتفاق افتاده بود براي بنده، بدن بنده به لرزه نيامد و امروز بدنم به لرزه آمد. اشکال بر کميسيون اين که اولا نبايد نسوان را منتخبين برد که از کساني که حق انتخاب ندارند نسوان هستند مثل اين که بگويند از ديوانه ها نيستند، سفها نيستند. از روي برهان بايد صحبت کرد و برهان اين است که امروز ما هر چه تأمل مي کنيم مي بينيم خداوند قابليت در اينها قرار نداده است که لياقت حق انتخاب را داشته باشند. مستضعفين و مستضعفات و آنها از آن نمره اند که عقول آنها استعداد ندارد ... . (30)
در نامه اي جمعي از مراجع تقليد و آيات عظام در اسفند 1341 شمسي حضور زنان در مجلس مورد مخالفت شديد قرار مي گيرد». (31) چنان که در نامه ي حضرت امام به آقاي علم در 1341/7/28 «ورود زن ها به مجلسين و انجمن هاي ايالتي ولايتي و شهرداري مخالف قوانين محکم اسلام» قلمداد مي شود. (32)
درباره ي ديدگاه حضرت امام در آن دوره با توجه به ديدگاه هاي ديگر ايشان به حضور اجتماعي زنان مي توان گفت: شرايط سياسي و اجتماعي و مفسده هاي آن دوران منظور بوده است. (33) البته به صورت کلي تر نبايد دغدغه ي خاطر اين بزرگان و خير خواهي آنان را براي جامعه ي اسلامي از ياد برد، چرا که در فضاي مسموم و ناسالم آن دوران و همچنين ورود تازه ي اين گونه مباحث به صورت طبيعي چنين عکس العمل هايي را به دنبال دارد و غرض از اشاره به اين موارد، تنها اشاره به نوع نگاه آنان است.
در پايان مي توان آرا و ديدگاه هاي اين رويکرد را چنين تلخيص کرد: اعتقاد به تفاوت هاي فراوان زنان و مردان در زمينه هاي جسمي، روحي، تعقل و احساسات؛ ارائه تعريف ويژه از کمالات زن؛ اصرار بر خانه نشيني زن و مخالفت با حضور اجتماعي زنان؛ اعتقاد به تفاوت هاي فراوان حقوقي و تکليفي زنان و مردان.

منهج و روش اين رويکرد

همچنين مي توان روش و منهج اين رويکرد را چنين ترسيم کرد: اعتقاد به تعبد در احکام ديني به معناي پرهيز از بيان فلسفه و حکمت و تبيين هاي کلامي؛ اتکاي شديد بر احاديث و روايات و نپرداختن به پالايش آنها؛ عدم اهتمام کامل و توجه مناسب به آيات قرآني در حوزه ي مسائل زنان به ويژه مشارکت هاي اجتماعي؛ تکيه بر علوم و دانش هاي جديد جهت تثبيت تفاوت هاي زنان و مردان.

پي نوشت :

1. نساء (4) آيه ي 34.
2. بقره (2) آيه ي 228.
3. بقره (2) آيه ي 282.
4. البرهان في علوم القرآن، ج 2، ص 88.
5. شخصيت و حقوق زن در اسلام، ص 43-48 و 52-53 و 61-62 و 81-193 (انتشارات علمي فرهنگي).
6. زن در سخن و سيره ي امام علي، ص 15 به بعد (دانشگاه علامه طباطبايي).
7. رسائل جرجاني، ص 60.
8. الاسفار الاربعه، ج 7، ص 136.
9. اين آمار بر اساس دو کتاب منتشر شده در زمينه ي تفاوت هاي زن و مرد ارائه گشت و اين دو اثر در همين بخش طي شماره هاي 5 و 9 معرفي شده اند.
10. المبسوط، ج 1، ص 184.
11. جواهر الکلام، ج 31، ص 289.
12. المبسوط، ج 6، ص 8.
13. تحرير الوسيله، ج 2، ص 380.
14. تذکره الفقهاء، ج 2، ص 223.
15. رسائل الحجابيه، ج 1، ص 69.
16. همان، ص 81-344.
17. طومار عفت؛ ص 8.
18. رسائل حجابيه، ج 1، ص 347.
19. همان، ص 537.
20. فهرست کتاب هاي چاپي فارسي، ج 2، ص 2781.
21. کاهش جمعيت ضربه اي سهمگين، ص 174.
22. طومار عفت، ص 33.
23. رسائل حجابيه، ص 362-363.
24. زن و انتخابات، ص 87.
25. رساله ي بديعه، ص 11.
26. مزاياي زن و مرد در اسلام، ص 1.
27. الحجاب في الاسلام، ص 41-44.
28. بيست و پنج رساله ي فارسي از علامه محمد باقر مجلسي، ص 289-292.
29. لوايح آقا شيخ فضل الله نوري، هما رضواني، ص 28.
30. مجله ي کلک، زن در جامعه ي قاجار، ص 45 (ش 55-56).
31. تبيان، دفتر هشتم، ص 242-247.
32. همان، ص 241.
33. درباره ي برخي تعارض ها در ديدگاه هاي حضرت امام بنگيريد به، فصلنامه ي حکومت اسلامي، مقاله ي ثابت و متغير در انديشه ي سياسي امام خميني، نوشته ي حسين سيمايي، ص 480 (ش 12).

منبع: برگرفته ازماهنامه ي آينه ي پژوهش شماره ي 91




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط