بررسی پی‌آمدهای تربیتی اسباب بازی کودکان

جایگاه و وظایف والدین در مورد بازی کودک

جایگاه و وظیفه والدین در فراهم کردن زمینه مناسب، هدایت و کنترل بازی و ایجاد انگیزه در کودک برای تمرین مهارت های جدید و بازی های خلاق و نیز تهیه اسباب بازی مفید و مورد علاقه کودک، بسیار مهم و اساسی است. در این مقاله بررسی می کنیم که والدین چه جایگاه و وظایفی در بازی کودکان دارند.
دوشنبه، 7 تير 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جایگاه و وظایف والدین در مورد بازی کودک
بازی، یکی از عوامل مهم در سلامت و رشد جسمی، روانی و عاطفی کودک است، بازی تاثیر زیادی بر شخصیت و رفتار کودک دارد. در این مقاله بررسی می کنیم که والدین چه جایگاه و وظایفی در بازی کودکان دارند.
 
جایگاه و وظیفه والدین در فراهم کردن زمینه مناسب، هدایت و کنترل بازی و ایجاد انگیزه در کودک برای تمرین مهارت های جدید و بازی های خلاق و نیز تهیه اسباب بازی مفید و مورد علاقه کودک، بسیار مهم و اساسی است. ولی بیشتر اولیا و مربیان، بازی کودک را نوعی اتلاف وقت به شمار می آورند و می خواهند که کودک هر چه زودتر بازی کردن را رها کنند و به کارهای مهم تر روی آورد. اینان کودک را بزرگ سالانی می پندارند که فقط از نظر جثه کوچک است.
 

برخوردهای متفاوت درباره بازی کودک

اولیا درباره بازی کودک، نظر یکسانی ندارند و به چند دسته زیر تقسیم شوند:
 
دسته اول، بازی کودک را نوعی اتلاف وقت و نشانه بی ادبی و سرپیچی از دستورهای خود می دانند. ازاین رو، می کوشند کودک را تا آنجا که ممکن است از بازی محروم کنند و او را ساکت و آرام در گوشه ای بنشانند.
 
دسته دوم، مخالف اصل بازی کودک نیستند و او را در بازی کردن آزاد می گذارند. ولی در بازی های او دخالتی هم نمی کنند و میگویند بچه خودش بهتر می داند چگونه و با چه چیزهایی بازی کند.
 
دسته سوم، برای بازی کودک، هدفی جز سرگرمی قائل نیستند. از این رو، بدون توجه به کارکردها و پی آمدهای منفی بازی و اسباب بازی، کودک را در بازی کردن آزاد می گذارند و هر نوع اسباب بازی را برای او تهیه می کنند.
 
دسته چهارم، نه تنها به بازی کودک احترام می گذارند، بلکه بر بازی او نظارت می کنند و اگر مشکلی پیش آمد، می کوشند آن را به گونه ای شایسته حل کنند.
 
ماکارنکو، اشتباه های معمول در تربیت کودک و بی توجهی والدین به بازی کودکان را یادآوری می کند و می نویسد: برخی از اولیا نسبت به بازی فرزندان شان علاقه نشان نمی دهند. برخی دیگر، تنها به خرید اسباب بازی های زیاد اکتفا میکنند و بعضی نیز بیش از اندازه در بازی های آنها دخالت میکنند و اجازه نمیدهند که کودک، خود مسائل بازی را حل و فصل کند و او را ناگزیر می سازند که حرف شنوی و تقلید کند. در واقع، اولیای کودک اند که بازی میکنند، نه خود او (1)

جایگاه و وظایف والدین در مورد بازی کودک


مسئولیت والدین در زمینه بازی کودک از دیدگاه اسلام

از نظر اسلام، مسئولیت پدر و مادر فقط اداره زندگی مادی و تأمین نیازهای جسمانی کودک نیست؛ بلکه پاسخگویی به نیازهای عاطفی و روانی کودک و توجه به جنبه های تربیتی وی نیز بر عهده والدین است. مسئولیت والدین در برابر فرزندان آن چنان سنگین است که امام سجاد(علیه السلام) از پیشگاه خداوند برای انجام این رسالت ارزشمند، طلب یاری کرد: «و إعنى على تربیتهم و تأدیبهم و برهم؛ بار خدایا مرا در تربیت و تأدیب فرزندانم یاری و مدد بفرما». (2)
 
اسلام برای پدر و مادر ارزش بسیاری قائل است؛ به گونه ای که خداوند در قرآن کریم فرمود: «وَ قَضَى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَ قُلْ لَهُمَا قَوْلًا کَرِیمًا»(3) ؛ پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید و به پدر و مادر خود نیکی کنید. به طور کلی، دیگر سفارش های اسلام درباره والدین، به سبب همین مسئولیت سنگین و نقش سازنده آنان در تربیت فرزندان است.
 
اگر والدین به وظایف خویش عمل کنند و در زمینه تربیت و ارضای نیازهای عاطفی و روانی کودکان درست عمل نمایند، از بسیاری مشکلات اجتماعی پیشگیری می شود که خود، بیشترین سهم را در ساختن جامعه سالم و خلاق در بر خواهد داشت.
 
جامع ترین تعبیری که گستره والدین در برابر فرزندان را نشان می دهد، واژه «تأدیب» و «تربیت» است و در روایات گوناگون از والدین خواسته شده است که به آن اهمیت دهند. حضرت علی (علیه السلام) در این باره فرمود: «ارزش گذاری و تفضل هیچ پدری به فرزندش بهتر از آموختن ادب شایسته نیست»(4). اگر والدین بتوانند از ابتدای کودکی، رابطه خوبی با کودکان برقرار کنند و آنها را تربیت و نیازهای عاطفی و روانی آنها را ارضا کنند، بی گمان در دوران نوجوانی و جوانی نیز ارتباط بهتر و سالم تری خواهند داشت.
 
از آنجا که هدف مهم و وظیفه اصلی والدین، تربیت و شکوفاسازی استعدادهای کودکان است، اسلام هر آنچه را که برای رسیدن به این هدف مفید باشد، پذیرفته است و از والدین می خواهد که زمینه رشد را برای کودکان فراهم کنند. بازی و اسباب بازی نیز از این گونه است، زیرا اسباب بازی خوب و مناسب، به کودک فرصت میدهد تا جنبه های جسمی، روانی، عاطفی، اجتماعی، اخلاقی و رشد بهنجار شخصیت خود را تربیت و تقویت کند.
 
بازی از نظر جسمی، سبب هم آهنگی عضلات و اعضای بدن می شود. کودکانی که فرصت بازی داشته اند، چست و چالاک اند و بهتر از دیگر کودکان برای رویارویی با سختی های زندگی آماده می شوند و به همین نسبت در برابر مشکلات و ناملایمات، صبور و پایدار خواهند بود.
 
قواعد و مقررات بازی های کودک را با روح قوانین و اصول اخلاقی آشنا می سازد و او را آماده میکند که اصول و مقررات زندگی اجتماعی را درک کند و مسائل انضباطی و اخلاقی را درست و به موقع به کار ببندد. بسیاری از اصول ارزش مند اخلاقی و اجتماعی مانند تعاون، همکاری، همدلی، مشارکت و مانند آن را کودکان به هنگام بازی می آموزند. از این رو، والدین و مربیان باید امکانات لازم را برای بازی های مفید کودکان فراهم کنند و به هیچ رو کودکان را منع نکنند و به این اصل توجه داشته باشند که شغل کودک تا هفت سالگی بازی است. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به والدین فرمود: «هفت سال فرزندت را به بازی فراخوان».(5) پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در فرصت های مناسب با نوه های خود (امام حسن و امام حسین علیهما السلام) بازی می کرد و آنان را به بازی با همسالان خود تشویق می فرمود. (6)
 
اینک با این مقدمه، محورهای عمده وظایف والدین در مورد بازی کودک را بیان می کنیم.
 

جایگاه و وظایف والدین در مورد بازی کودک


الف) فراهم کردن زمینه مناسب برای بازی کودک

خانه و خانواده، محل رشد کودک و نخستین مدرسه تربیت اوست. بنابراین، ایجاد شرایط مساعد در محیط خانواده از مهم ترین وظایف پدر و مادر و یکی از اساسی ترین نیازهای کودک میباشد. بررسی های گوناگون ثابت کرده است که ایجاد محیط امن و برخوردار از امکانات تفریحی، یکی از عوامل سلامت روح و روان آدمی است و برای کودک ارزش حیاتی دارد.
 
روان شناسان بر روابط کودک با کسانی که مراقبت از او را بر عهده دارند، تأکید کرده و این کنش های متقابل را اساس رشد عاطفی در کودک دانسته اند. کودک به افرادی که زمینه های لذت و سرگرمی و تفریح را برای او فراهم می کنند، دل بستگی و احساسات مطلوبی پیدا می کند.
 
اگر والدین، محیط های امن سرشار از اعتماد و احترام متقابل را به وجود آورند، احساس ناامنی در کودک کمتر می شود و احساسات خوب و انگیزه ذاتی یادگیری در او شکوفا می گردد. در واقع در چنین محیطی، بهترین شرایط ذهنی برای یادگیری کودک ایجاد میشود.(7)
 
ما می توانیم از طریق تدارک زمینه مناسب برای بازی، به کودک آن چیزی را بدهیم که او را قادر می سازد تا بالغ شود. با شجاعت و اعتماد به نفس با زندگی رو به رو شده و احساس کفایت را در خود برای مشارکت در نظم اجتماعی رشد دهد. بالاتر از همه اینکه با فراهم نمودن زمینه مطلوب و وسایل مورد علاقه کودک، میتوانیم به او کمک کنیم تا از خود تصویری را که هم آهنگ با الانتظارها و مسئولیت های یک نظم اجتماعی آزاد باشد، بسازد؛ نظمی که در آن هر عضو باید یاد بگیرد که بار آزادی را تحمل کند و به عنوان یک شخصیت مستقل در دنیایی با ارزش هایی مشترک و هدف دار زندگی کند.(8)
 
یکی از فرضیه های روان شناسی این است که بازی، رشد هوشی کودک را تسریع می کند. در تأیید این فرضیه مطالعاتی انجام شده است که نشان می دهد، کودکی که اصلا اسباب بازی ندارد یا امکانات کمی برای بازی دارد، از نظر هوشی و شناختی، از همسالان خود عقب تر است. بنابراین، بعضی از روانشناسان بر این باورند که یکی از دلایلی که کودکان طبقه کم درآمد، پس از ورود به مدرسه با مشکلات یادگیری رو به رو می شوند، این است که امکانات کمی برای بازی در اختیار داشته اند و بازی هایشان نسبت به کودکان طبقه متوسط، محدودتر بوده است.
 
در یکی از پژوهش ها، امکاناتی فراهم شد تا خانواده های کم درآمد به اسباب بازی دسترسی پیدا کنند. نتایج این پژوهش نشان داد که اسباب بازی می تواند نقش مؤثری در رشد شناختی و هوشی کودک داشته باشد.(9)
 
به نظر می رسد در این پژوهش، اسباب بازی، وسیله ای برای تحریک و تشویق رابطه متقابل مادر و کودک بوده است و از آن رو تحریک کلامی و روابط محبت آمیز، رشد شناختی را تسهیل می کند، شاید نتایج موفقیت آمیز این برنامه، بیشتر به دلیل چگونگی رابطه بین مادر و کودک باشد تا صرف وجود اسباب بازی. بنابراین، در دسترس بودن اسباب بازی، نمی تواند به تنهایی به رشد شناختی کودک کمک کند بلکه مشارکت والدین در بازی کودک و روابط محبت آمیز آنان، کارآمدی بازی را تا چند برابر افزایش می دهد.
 
اهمیت مشارکت والدین در بازی کودک، در سال های اول زندگی، از نظر رشد ذهنی بعدی آنان، در مطالعه کلاسیک اسکیلز و دای (۱۹۳۹) به خوبی نمایان است. در این مطالعه، گروهی از کودکان پرورشگاهی را که در دو سالگی به علت عقب ماندگی شدید در رشد، هیچ خانوادهای حاضر به پذیرش آنها نبود، به یک مؤسسه ویژه عقب ماندگان ذهنی انتقال دادند. در این موسسه، برعکس آن پرورشگاه پرجمعیت، هر کودک تحت مراقبت یک دختر بزرگ تر که عقب ماندگی ذهنی ضعیف تری داشت، قرار گرفت. آن دختر در نقش مادر کودک، اوقات زیادی را صرف بازی و صحبت کردن با کودک می کرد.
 
افزون بر آن، محل زندگی آنها بزرگ تر بود و اسباب بازی فراوانی در آن وجود داشت. همین که کودک می توانست راه برود، به یک مهدکودک فرستاده می شد که در آن وسایل بیشتری فراهم بود و کودک از روابط گرم و صمیمی بهره مند میشد. پس از گذشت چهار سال، هوش گروه آزمایشی، به طور متوسط ۳۲ نمره افزایش نشان داد. در حالی که گروه گواه که همچنان در پرورشگاه به سر می برد، کاهشی معادل ۲۱ نمره مشاهده شد. پس از بیست سال، بار دیگر این دو گروه بررسی شدند و نتایج نشان داد که گروه آزمایشی، همچنان برتری خود را نسبت به گروه گواه حفظ کرده است. (10)

جایگاه و وظایف والدین در مورد بازی کودک


ب) آزاد گذاشتن کودک برای بازی و سرگرمی

در این بار اصل آزاد گذاشتن کودک برای بازی، هم در آموزه های تربیتی اسلام و هم در دیدگاه های روان شناسی پذیرفته شده است. ولی آزادی نباید به معنای بی بند و باری تلقی شود.
 
در اواخر قرن نوزدهم، متفکران اروپایی و آمریکایی والدین را تشویق می کردند که به فرزندان خود اندکی آزادی نافرمانی بدهند تا بدین ترتیب تاحدی از خانواده استقلال پیدا کنند. جیمزسالی در اواخر قرن یازدهم، نظریه جان لاک را دوباره مطرح کرد که «کودکان، آزادی را دوست دارند و بنابراین باید به نحوی بزرگ شوند و زمینه فراهم گردد که کارهایی را که دوست دارند و برایشان مناسب است، بی آنکه هیچ گونه فشاری احساس کنند انجام دهند». میلر (۱۹۲۲) در این زمینه تصریح کرده است: «بزرگترین گناه والدین این است که مانع آزادی کودک شوند»(11). زیرا کودکان، این غنچه های نوشکفته وجودمان، هیچ چیزی را با لذت بازی و آزاد بودن عوض نمیکنند. پاتریک بورژه روان شناس در این باره می گوید:
 
منظور از آزاد گذاشتن و رها کردن کودک، تنها در مسیرهای طولانی پیاده روی ا ن و گردش ها خلاصه نمی شود، بلکه هر کاری که به نظر کودک لذت بخش آید، نوعی آزاد بودن معنا می دهد. (12)
 
دخالت های بی جا و غیر منطقی در دنیای رویایی و شیرین بازی کودک و تحمیل نوعی بازی و اسباب بازی خاص به کودک باعث می شود که او در فردایی نه چندان دور، خود را فردی فاقد اعتماد به نفس، وابسته به دیگران، سرافکنده و ناکار آمد ببیند.
 
دکتر بنت الشاطی دوران کودکی حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را بازنگری کرده است. بر پایه پژوهش ها و یافته های تاریخی و سیره شناختی وی، هنگامی که آمنه به همراه کودک هفت ساله اش برای زیارت تربت پدرش، عبدالله، به یثرب می رود، فقط یک بار او را به زیارت قبر پدر می برد و بقیه روزها او را آزاد می گذارد تا به همراه دایی زاده هایش سرگرم بازی شود و از طبیعت و دشت و صحرا کمال لذت و استفاده را ببرد. (13)
 
در مورد امام باقر(علیه السلام) نیز آمده است که به فرزندش امام صادق(علیه السلام) اجازه می داد تا با کودکان تفریح و بازی کند. امام صادق(علیه السلام) نیز در کودکی، افزون بر شرکت در بازی هایی که با دویدن و جهیدن همراه بود، به بازی های فکری با دوستانش مشغول می شد. برای نمونه، در یکی از بازی ها امام جعفر صادق (علیه السلام) می نشست و استاد می شد و دیگر کودکان، شاگرد او می شدند. او نام میوه ای را می خواست که برای نمونه بر درخت یا زمین می روید؛ رنگ آن قرمز است و طعم شیرین یا ترش دارد و فصل آن همین فصل است. هرکس نام او را میگفت، استاد می شد و گروه را رهبری می کرد. گاهی بعضی از کودکان از روی شوخی نام میوه ها را عوض می کردند و پاسخ اشتباه می دادند. حضرت به دلیل فقدان صداقت بعضی از هم بازی هایش، بازی را ترک میگفت. ولی با خواهش بقیه دوستانش که می گفتند بازی بدون او رنگی ندارد، دوباره به بازی بر می گشت.
 
در بازی دیگر حضرت، باز هم استاد و دارای چند شاگرد بود. استاد، به عنوان مثال، کلمه «الشراعیه» و کلمات هم وزن آن مانند«الصفائیه»، «الداعیه» را میگفت، اگر چه بی معنا باشد و شاگرد باید پیوسته همان کلمه نخست را تکرار می کرد. با رخ دادن اشتباه، شاگرد از بازی خارج می شد و دیگری جای او را می گرفت.
 
این دو نمونه از بازی های امام صادق(علیه السلام) در دوران کودکی بود و هدف از آنها، تمرکز ذهن و سلیس شدن تکلم و افزایش گنجینه لغات بود. امام به جز این دو مورد، در بازی های دیگر که با دویدن و جهیدن همراه بود نیز شرکت می کرد. (14)
 

ج) دلایل ممانعت برخی پدران و مادران از بازی کودکان

دلایل گوناگونی وجود دارد که پدر و مادر مانع بازی کودکان می شوند و اجازه نمی دهند آنها به دلخواه خود بازی کنند؛ از جمله:
 
یک - ناآگاهی پدر و مادر
یکی از این دلایل، ناآگاهی پدر و مادر از آثار مثبت بازی در رشد شخصیت و سلامت روانی کودک و نا آشنایی آنان از دیدگاه اسلام درباره بازی کودکان است. والدین اگر بدانند که بازی یکی از نیازهای اصلی کودک است و اسلام درباره آن سفارش کرده است، به گونه ای دیگر رفتار خواهند کرد.
 
روزی پیامبر گرامی اسلامی از کنار کودکانی گذشت که سرگرم بازی بودند. یکی از اصحاب، آنان را از بازی منع کرد.
 
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) که فرمود: «بگذارید بازی کنند. خاک، چراگاه کودکان است»(15). هم چنین در جای دیگر فرمود: فرزند خود را آزاد بگذار تا سن هفت سالگی بازی کند. (16)
 
محمد غزالی می گوید: ما با این بازی، اختصاص به دوره کودکی ندارد. بلکه در دوره نوجوانی نیز پس از مطالعه داستان کتاب باید بازی کند تا خستگی ناشی از مطالعه از تن او جدا گردد. الزام کودک است به مطالعه دائمی و درس، موجبات کندی ذهن را فراهم خواهد ساخت؛ لذا در کودک درصدد رهایی و فرار از مطالعه و درس خواهد شد.(17)
 
روان شناسان هم منع کردن کودک را از بازی، باعث اختلال در رشد، سرکوب غرایز و پیدایش عقده های روانی می دانند.
 
دو - انعکاس محرومیت های دوران کودکی پدر و مادر
برخی از پدر و مادرها به این دلیل به فرزندانشان اجازه فرصت بازی نمی دهند که در دوران کودکی با خود آنان بد رفتاری شده است. از این رو، با کودکانشان نیز همان گونه رفتار میکنند.
 
سه - کمبود فضای کافی برای بازی
کمبود فضای کافی، یکی دیگر از علل محرومیت کودکان از بازی است. همه خانواده ها فضای کافی در اختیار ندارند تا بخشی از آن را به بازی کودکان اختصاص دهند و آنها بتوانند اسباب بازی خود را به دلخواه خود در آن جا بچینند.

جایگاه و وظایف والدین در مورد بازی کودک
 
چهار - بی حوصلگی پدر و مادر
هنگامی که پدر یا مادر بی حوصله باشد و تحمل شلوغ بازی کودکان را نداشته باشد، آسایش کودکان را از آنها سلب و از بازی آنها جلوگیری میکند. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) به پدران و مادران گوشزد فرمود که هرگاه در کودکان خود فزون کنشی و به اصطلاح، شیطنت و شلوغ بازی، مشاهده کردند، مانع بازی و تحرک و فعالیت آنها نشوند، زیرا ممکن است همین شلوغ بازی ها و جنب و جوش ها که گاه موجب به هم ریختگی وسایل خانه و باعث ناراحتی و عصبانیت والدین می شود، به اخلاق فاضله و رفتارهای بهنجار آنان در بزرگسالی بینجامد.«شیطنت و لجاجت کودک در کودکی، نشانه زیادی عقل او در بزرگسالی است.»
 
در روایت دیگری از امام موسی بن جعفر(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «یستحب عرامة الغلام فی صغره لیکون حلیمة فی کبره. ثم قال: ما ینبغی الا ان یکون هکذا».(18)
 
مرحوم مجلسی در ذیل این روایت، «عرامة» را به شیطنت، بازی گوشی و علاقه بیش از حد کودک به بازی معنا کرده است. بنابراین، معنای روایت چنین است: شایسته است کودک به هنگام خردسالی، بازیگوش و پر جنب و جوش باشد،تا در بزرگسالی، صبور و شکیبا و باهوش شود. سپس فرمود: البته انتظار نمی رود که کودک غیر از این باشد.
 
اگر کودکی، مطیع و آرام و به اصطلاح خوش اخلاق باشد، هنگام بزرگسالی، وابسته، کودن و کم هوش و ناشکیبا خواهد بود. چنانچه بازی، شیطنت، شکستن و به هم ریختن، حق طبیعی کودک و نشانه هوش و زیرکی او در بزرگسالی است. والدین باید به آثار تربیتی بازی توجه کنند و با الهام از سیره عملی معصومین(علیهم السلام) که به فرزندان خود اجازه بازی و تفریح می دادند، به کودکان خود اجازه دهند تا به تفریح و سرگرمی مشغول باشند.
 
پنج - کثیف شدن لباس کودک و به هم ریختگی اتاق
تمیز کردن خانه، یکی از درگیری های اصلی در بسیاری از خانواده هاست و والدین به هنگام رو به رو شدن با در هم ریختگی وسایل منزل، رفتار متفاوتی دارند. برخی از آنها آنچنان در مورد نظم و نظافت منزل و لباس های کودک حساس اند که به کودک فرصت بازی کردن نمی دهند، زیرا اسباب بازی کودک باعث به هم ریختگی اتاق می شود. اسباب بازی فرزندانشان را جمع میکنند و به او می گویند:
 
«چون نمی توانی اتاقت را تمیز نگهداری، همه اسباب بازی ات را بیرون میریزم.»؛ «از این پس، حق نداری اسباب بازی ات را در اتاق پهن کنی!»؛ «حوصله ندارم روزی چند بار اتاق تمیز کنم.» و «چون لباس هایت را کثیف میکنی، از این پس اجازه نمی دهم بازی کنی.» این گونه برخوردها کودک را از بازی و اسباب بازی محروم می کند و جلوی رشد و خلاقیت او را می گیرد.
 
والدین سخت گیر و وسواس که از ترس کثیف شدن لباس کودک و به هم ریختن اتاق، مانع بازی کودک می شوند، بدانند انتظار این که کودک هرگز لباسش را کثیف نکند و باعث به هم ریختگی وسایل منزل نشود، انتظاری کاملا نا به جاست و باز داشتن کودک از بازی نیز ظلم نابخشودنی است که موجودیت و سلامت کودک و آینده او را با خطر جدی رو به رو می کند.
 
به نظر می رسد که آموزش مرتب نگه داشتن محیط زندگی، رعایت نظافت و نظم در استفاده از اسباب بازی به کودک بسیار ارزشمند است و در تمامی مراحل زندگی برای او مفید خواهد بود. والدین به جای جلوگیری از بازی کودک، باید بکوشند اصل نظم و نظافت را به او آموزش دهند و تا حدودی هم از سر گذشت با وی برخورد کنند.
 
به داستان زیر توجه کنید:
آقای ملکی در حالی که بسیار خشمگین بود، به اسباب بازی دخترش، ساناز که در اتاق پخش شده بود، خیره شد. او چندین بار از دخترش خواسته بود اتاق را مرتب کند. ولی اتاق هم چنان به هم ریخته بود. با توجه به اینکه موضوع مرتب کردن اتاق به یک مشکل حل نشدنی تبدیل شده بود و ساناز نمی خواست اتاق را مرتب کند، آقای ملکی تصمیم گرفت به این مشکل خاتمه دهد. او اسباب بازی دخترش را جمع کرد و به او گفت: «اسباب بازی ات را بیرون می ریزم. از این پس هم حق نداری بازی کنی».
 
خانم سالاری با راه حل همسرش مخالف بود. از این رو، با یکدیگر صحبت کردند و در مورد گشودن گره مشکل ساناز و ترغیب او به مشارکت در تمیز کردن خانه به توافق رسیدند. آنها متوجه شدند که دستور دادن به ساناز بی فایده است، زیرا او نمی داند چه باید بکند و از کجا آغاز کند. گریه کردن او نیز به همین دلیل بود. والدین ساناز به یکی از کتاب های «راهنمای برخورد با کودکان» مراجعه کردند. بر اساس توصیه کتاب، همه اسباب بازی او را در کیسه ای قرار دادند و به او گفتند: «در مقابل هر روزی که اتاق را تمیز کنی، یکی از اسباب بازی ات را در اختیارت می گذاریم» و بدین ترتیب، خواسته خود را برای فرزندشان به طور دقیق مشخص و برای آن پاداش تعیین کردند. ساناز، هنگامی که همه اسباب بازی را به دست آورد که تمیز کردن اتاق و نگه داری اسباب بازی را آموخته بود.
 
د) در نظر گرفتن مکان مناسب برای بازی و اسباب بازی کودک
کودک به مکانی نیاز دارد که متعلق به خودش باشد. داشتن محل کوچک و اختصاصی برای بازی و نگه داری وسایل شخصی مانند اسباب بازی، کتاب ها، مجله های تصویری و ... به رشد شخصیت کودک و پرورش استقلال طلبی وی کمک می کند. هم چنین می تواند از بسیاری درگیری های میان والدین و کودک جلوگیری کند.
 
کودک دوست ندارد کسی به لوازم شخصی و اسباب بازی او دست بزند. کودک می خواهد اسباب بازی اش، مکان ویژه ای داشته باشد تا بتواند بدون مزاحمت دیگران و هرطور که خواست بازی کند. دوست دارد بازی های نیمه تمامش به همان صورت باقی بماند تا هروقت که خواست به آن ادامه دهد.
 
بنابراین، باید اتاقی برای بازی و اسباب بازی کودک در نظر گرفته شود. اگر نمی توانید اتاق جداگانه ای برای بازی و اسباب بازی در اختیار او بگذارید، دست کم گوشه ای از اتاق را برای نگه داری اسباب بازی وی در نظر بگیرید تا بتواند اسباب بازی و وسایل خود را در آن قسمت قرار دهد.
 
کثیف شدن لباس کودک به هیچ وجه نمی تواند باعث محرومیت او از بازی شود. یکی از صاحب نظران تعلیم و تربیت در این باره می گوید: «من شخصا ترجیح میدهم کودکی را ببینم که پس از بازی کردن، لباس هایش پر از گرد و خاک شده است، ولی خوشحال و خندان به نظر می رسد».(19) رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز هنگامی که دید کودکان با خاک بازی میکنند، فرمود: «بگذارید بازی کنند. خاک چراگاه کودکان است».(20)

جایگاه و وظایف والدین در مورد بازی کودک


شیوه های تشویق کودک به رعایت نظم و مرتب کردن اسباب بازی

والدین توجه داشته باشند که سخت گیری در مورد بازی کودک و دستور دادن برای رعایت نظم و جمع کردن اسباب بازی، کاربردی ندارد. این جا باید زبان کودکی گشود و کودکانه با فرزند رفتار کرد. الگوی زیر در برخورد با کودک می تواند مفید باشد:
 
بازی پایان یافته است. ولی زهرا کوچولوی چهار ساله مانند همیشه برای جمع و جور کردن اسباب بازی خود تنبلی می کند. مادر برای تشویق او می گوید: «خوب، حالا بینیم کی زودتر کار خود را تمام می کند؛ تو یا من؟ تو اسباب بازی ات را جمع میکنی، من هم ظرف ها را می شویم و شام آماده میکنم. فقط همه چیز باید منظم انجام شود و عجله ای در کار نیست».
 
این یکی از روش هایی است که می توان از بهانه گیری کودک جلوگیری و او را به جمع و جور کردن اسباب بازی اش تشویق کرد. برای بار دیگر می توان از روش پیشنهادی زیر استفاده کرد:
 
زهرا جان! خودت را آماده کن تا پیش مادر بزرگ برویم. همه اسباب بازی به جای خود. عروسک سارا! نگاه کن زهرا چگونه می خواهد وسایل خودش را مرتب کند. سپس یواشکی به من بگو که زهرا دختری با سلیقه است یا نه، باشد؟» سپس مادر خم می شود و وانمود میکند که در گوش عروسک چیزی می گوید. زهرا کنجکاو میشود و می پرسد:
 
- به عروسکم چه گفتی؟ به من هم بگو.
- نه این یک راز است بین من و سارا. هر وقت که اسباب بازی هایت را جمع کنی، آن را خواهی فهمید. سارا، درست است؟ بعد می توانیم به او بگوییم...
 
مادر از اتاق خارج می شود. زهرا با عجله اسباب بازی را داخل جعبه سرازیر می کند، به طوری که در جعبه بسته نمی شود. زهرا نگاهی به سارا می اندازد. به نظر می رسد که نگاه او عصبانی و خشمگین است. خوب چه می شود کرد؟ زهرا بار دیگر اسباب بازی را بر زمین خالی کرده، این بار می کوشد تا با دقت و نظم آنها را داخل جعبه بچیند. سرانجام کار به پایان می رسد. مادر داخل می شود. عروسک را در بغل گرفته، یواشکی با او صحبت می کند. زهرا نظاره گر است. مادر می پرسد:
 
- دختر من خیلی با سلیقه و منظم است. آفرین بر او، مگر نه عروسک سارا؟
عروسک به کمک مادر سر خود را به علامت تصدیق تکان می دهد. زهرا یادآوری می کند:
- خوب حالا راز را بگو.
 
مادر دوباره یواشکی با عروسک صحبت می کند: «بهتر است به زهرا هم بگویم» عروسک سر خود را تکان می دهد. سپس مادر با تبسم و لحن آرام می گوید: «عروسک سارا به من آهسته گفت که من زهرا را خیلی دوست دارم، چون او خیلی منظم است و اسباب بازی خود را خیلی دوست دارد و از آنها مراقبت می کند».
 
بدیهی است که چنین برخوردی به کودک می آموزد تا همیشه اسباب بازی اش را مرتب کند و سر جایش بگذارد.
 

همبازی شدن با کودک

یکی از وظایف والدین، همبازی شدن با کودک است. علی ع در این باره فرمود: «هرکس که کودکی دارد، باید خود را تا حد طفولیت تنزل دهد و با وی بازی و تفریح کند».(21)
 
هرکه با کودک سر و کارش فتاده
هم زبان کودکی باید گشاد
 
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «کسی که کودک در نزد اوست (سر و کارش با کودک است) باید با او رفتار کودکانه در پیش گیرد».(22) فرد بزرگسالی که با کودک به بازی و شوخی می نشیند، به او این امکان را می دهد که با خیال راحت بازی کند، زیرا بعضی از کودک ممکن است به علت ترس از مسخره شدن توسط دوستانش، تمایلی به بازی نداشته باشد.
 
شرکت والدین در بازی کودک به او اطمینان می دهد که بازی وی معتبر و معنادار و مورد حمایت است. هنگامی که شخص بزرگسالی در بازی مورد علاقه کودک شریک می شود، بیش از پیش وی را به بازی علاقه مند می کند.
 
هنر همبازی شدن با کودک
همبازی شدن با کودک خردسال، کار ساده ای نیست. از این رو، بیشتر پدرها و مادرها از بودن با کودکشان لذت می برند. ولی اغلب نمی دانند که با او چه کار میکنند و با خود می گویند یکی دو سال دیگر، وقتی آنقدر بزرگ شد که بتواند حرف بزند و توپ بازی کند، کار ما راحت تر خواهد بود. ولی حالا چطور با او بازی کنیم.
 
یک- روش بازی با نوزاد تا سه ماه
بازی، پدیده ای است تحولی که از ساده ترین بازتاب ها و رفتارهای به ظاهر بی معنی آغاز می شود و پا به پای رشد کودک، شکل پیچیده و نظام یافته تری به خود می گیرد. بنابراین، حتی روابط بسیار ساده و طبیعی که بین پدر و مادر با نوزاد برقرار می شود، می تواند همان معنی و کارکرد بازی کودکان چهار، پنج ساله را داشته باشد.
 
اول - بازی دیداری
ساده ترین بازی در این سن، تماس های رو در رو و چشم در چشم با کودک است و بینایی کودک به آهستگی تکامل می یابد؛ درست مانند عدسی دوربینی که از مات بودن به واضح شدن تصویر تغییر میکند. در دو هفته اول، کودک می تواند شما را ببیند. ولی ممکن است تصویر کمی تار باشد. در حدود دو هفتگی کودک، متوجه می شوید که نوزاد مدت بیشتری به شما خیره می شود. کودکان در ماه های اول، توجه دیداری خود را بیشتر به تصاویری که دارای رنگ های متضاد است معطوف می کنند؛ مانند چهره انسان ها.(23)
 
بازی تماس رو در رو با کودک را در فاصله سی تا ۴۵ سانتی متری تمرین کنید. چهره زنده و مضحک از خود نشان دهید و مرتب حالت چهره تان را عوض کنید. متوجه خواهید شد که پس از چند هفته تمرین، توجه کودک را هرچه بیشتر به خود جلب خواهید کرد.
 
زمانی که متوجه شدید کودک بیش از چند لحظه گذرا می تواند به شما خیره شود، آن وقت می توانید بازی های تقلیدی را با او شروع کنید. حالات چهره برای کودک جالب است. زبانتان را بیرون بیاورید؛ چشمانتان را کاملا باز کنید و حالات خنده آوری به چهره تان بدهید. در حدود سه تا چهار ماهگی حتی ممکن است کودک حالات چهره شما را تقلید کند.
 
بازی های دیداری به کودک کمک میکند تا چهره شما را بشناسد. هم چنین این بازی ها توانایی شما را در جلب توجه کودک افزایش می دهد. افزایش جلب توجه، کودک را قادر خواهد ساخت تا از بازی های طولانی تر با شما لذت ببرد.
 
دوم - بازی کلامی
با کودکتان حرف بزنید و برایش آواز بخوانید. کودک، صدای فرکانس بالای زنان، به ویژه مادر خودش را ترجیح می دهد. مادران، با بالا و پایین کردن صدای خود، حالت خاصی از صحبت کردن با نوزاد را به وجود می آورند.
 
ممکن است متوجه شوید که فرزندتان یک ن خاص صدا را ترجیح می دهد. به خاطر بسپارید که کودک، کدام تن را دوست دارد و تا آنجا که می توانید آن را تکرار کنید. گاهی اوقات کودک، اشعاری را که خودتان می سرایید، دوست دارد.
 
در روایات آمده است که حضرت زهرا(سلام الله علیها) در دوران شیرخوارگی امام حسن (علیه السلام) با وی بازی میکرد و در آن حال با ایشان زمزمه می کرد و با لحن شیرین و مادرانه می گفت: «ای حسن! شبیه پدرت باش. قید و بند را از حق کنار بزن و خدایی را که صاحب منت ها و نعمت هاست، پرستش کن و با کینه توزان دوستی نکن». (24)
 
به همین ترتیب، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) هنگام بازی با امام حسین (علیه السلام) شعری را برایش می خواند: «تو مانند پدرم هستی؛ مانند علی نیستی».(25)

جایگاه و وظایف والدین در مورد بازی کودک


روش بازی با کودک سه تا شش ماهه

بیشتر والدین در می یابند که با شروع سه ماهگی، بازی با کودک آسان تر می شود، زیرا در این سن کودک می تواند کارهای بیشتری را انجام دهد. متوجه خواهید شد که فعالیت های کودک در این مرحله هدف دارتر می شود. کودک در حدود سه ماهگی از بازی کردن با دست هایش لذت می برد. کودک، عاشق بازی کردن با ریش و سبیل، موها و عینک، صورت و گوش هایتان است. به کارهای کودکتان که بیانگر اشتیاق او برای بازی با شماست، توجه کنید. وقتی کودک، خیلی هوشیار و هیجان زده است، این احساس به شما دست می دهد که با نگاه و لبخندش شما را به سوی خود دعوت می کند. (26)
 
به یاد داشته باشید کودک برای بازی کردن، تا اندازه زیادی پیرو حالات روحی خود است. ممکن است کودکتان در یک حالت روحی باشد که به جای حرکات پر جنب و جوش، بازی آرام را ترجیح دهد. پس حالت روحی فرزندتان را تشخیص دهید و سعی کنید بازی خود را با وی تطبیق دهید.
 

مادر، بهترین هم بازی کودک

کودک، نیازمند کسی است که با او بازی کند؛ در کنار او باشد؛ با او سخن بگوید و به او مهر ورزد. در طول چند ماه اول، والدین اولین هم بازی کودک هستند. کودک پیش از شش ماهگی توانایی های حرکتی لازم را برای مشغول کردن خود به مدت طولانی ندارد. بنابراین، در شش ماه اول تولد، والدین به ویژه مادر، سرگرمی بزرگ او هستند.
 
گاهی اوقات پدران و مادران، با فرزند کوچکشان بازی میکنند و صداها و حرکات خنده آوری از خود نشان می دهند، احساس می کنند وقتشان را به هدر میدهند و ممکن است فکر کنند به جای آن، باید کار بهتری انجام دهند. ولی شما توجه داشته باشید، کاری که به نظر بی معناست، فواید زیادی برای کودک دارد. پس هرچه بیشتر به کودک توجه کنید، او هم توجه بیشتری به شما نشان خواهد داد و در یک کلام، بازی با کودک، سرمایه گذاری دراز مدت خوبی است و در روایات گوناگون نیز به آن سفارش شده است.
 

روش بازی با کودک شش تا نه ماهه

کودک، در حدود شش تا هفت ماهگی، خود را برای مدت طولانی تری مشغول می کند، زیرا توانایی بسیار مهم مربوط به رشد در او به وجود آمده است. او می تواند بدون حمایت دیگران بنشیند؛ توانایی گرفتن و چنگ زدن در وی رشد کرده است و می تواند با مکعب ها؛ یعنی مورد علاقه ترین اسباب بازی اش بازی کند و برای مدت نسبتا طولانی (۵ تا ۱۰ دقیقه) خود را سرگرم نماید.
 
اگر کودک شما در این مرحله، به سرعت از بازی با یک نوع اسباب بازی خسته شد، برای افزایش توجه اش به بازی با مکعب ها می توانید او را روی صندلی، پشت میز بنشانید و مکعب هایی با رنگ های روشن را روی میز در دسترس او قرار دهید. برای آنکه توجه کودک به این اسباب بازی جلب شود، اسباب بازی را در پیش روی کودک حرکت دهید. کودک با هدف گیری صحیح و زدن دستان کوچکش روی مکعب های متحرک، سرگرم خواهد شد(27).
 
اسباب بازی سفید و سیاه، مدت بیشتری توجه کودک را جلب می کند. ماشین ها و توپ های سیاه و سفید و با رنگ های روشن برای این سن مناسب است.
 

روش بازی با کودک ۹ تا ۱۸ ماهه

از این دوران یکی از مراحل مورد علاقه پدران برای بازی با کودک است، زیرا کودک توانایی حرکت کردن، سینه خیز و بالا رفتن و انجام دادن کارهای بیشتری را دارد. از حدود ۹ تا ۱۲ ماهگی، بیشتر کودکان شروع به جدا شدن از مادر و نشان دادن علاقه بیشتر به پدر میکنند و این امر، پدران را بر می انگیزد تا علاقه بیشتری به فرزندانشان نشان دهند.
 
بزرگ ترین مرحله رشد در این سن، راه رفتن است و این مهارت، تغییری مهم در فعالیت های بازی کودک به وجود می آورد. یکی از لذت بخش ترین بازیها که به طور معمول پدران مایلند انجام دهند، چهار دست و پا رفتن و خزیدن ضرب دری با کودک است. اسباب بازی جالبی را دور از کودک بگذارید و در گرفتن آن، با کودک مسابقه دهید. با انجام این گونه بازی ها، روح و روان کودک از شادی سرشار می شود و اعتماد به نفس و احساس خود ارزشمندی در وی تقویت خواهد شد. (28)

جایگاه و وظایف والدین در مورد بازی کودک


اصل مهمی که والدین باید در بازی با کودک رعایت کنند

اصل مهمی که والدین باید در بازی کودکان به آن توجه کنند این که خود را تا مرز کودکی تنزل دهند و تا هنگامی که سرگرم بازی با کودک هستند، کارها و رفتارهای کودکانه از خود نشان دهند. حضرت على علیه السلام فرمود: «من کان له ولد صبا، هر کس که کودکی دارد، باید خود را تا حد طفولیت تنزل دهد».(29) اگر والدین در این چند دقیقه بازی با کودک، نظم، انضباط، پرستیژ و وقار خود را کنار بگذارند و مانند کودک رفتار کنند، هیچ لطمه ای به شخصیت آنها وارد نمی شود. این چنین رفتارها در سیره ائمه اطهار(علیهم السلام) بسیار دیده شده است.
 
روزی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) کودک یتیمی را دید. هر چه خواست با او حرف بزند، دید غم یتیمی بر او اثر گذاشته است و حاضر نیست با حضرت سخن بگوید. آن گاه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) چهار دست و پا راه رفت و بع بع کرد. کودک با دیدن این وضع به خنده افتاد. یکی از یارانش که این حالت را دید، گفت: «زشت است. شما، رئیس حکومت اسلامی، بع بع میکنید و چهار دست و پا راه می روید؟!» حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمود: «در عوض، لب یتیمی به خنده باز شد»(30). جابر بن عبدالله انصاری می گوید: رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) چهار دست و پا راه می رفت و حسنین سوارش بودند و می فرمود: «مرکب شما، مرکب خوبی است و شما بر دوش این مرکب، راکب خوبی هستید».(31)
 
نکته بسیار جالبی که از این دو روایت استفاده می شود این است که هدف در بازی با کودک، شاد کردن کودک است. در سیره رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است که روزی با اصحاب از منزل خارج شد. ناگاه امام حسین علیه السلام را که کودک خردسالی بود دید که سرگرم بازی با کودکان است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و از اصحاب جدا شد و در حالی که با شور و شوق خاصی به سوی فرزندش قدم بر می داشت، دستان مبارک را گشود تا او را در آغوش بگیرد. کودک خنده کنان به این سو و آن سو فرار می کرد و رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و نیز خندان از پی او میدوید و سرانجام کودک را گرفت. سپس دستی زیر چانه او و دست دیگر را پشت گردن وی گذاشت و او را بوسید. (32)
 

نکاتی که والدین و مربیان باید در هنگام بازی با کودک رعایت کنند

١. به هنگام بازی با کودک باید با تمام وجود خود را در اختیار کودک قرار دهیم و حواس ما فقط به بازی باشد. اگر کودک احساس کند که در حین بازی حواسمان جای دیگری است؛ مثلا نیم نگاهی به تلویزیون داریم یا با دیگران صحبت میکنیم، از ما ناراحت میشود و این کارها را به حساب بی احترامی و اهمیت ندادن ما به او و بازی اش می گذارد.
 
۲. برخی از پدرها و مادرها در هنگام بازی با کودک برای آنکه کودک را خوشحال و به بازی تشویق کنند، می کوشند همیشه بازی را طوری ترتیب دهند که کودکشان برنده شود. این گونه عمل کرد از نظر تربیتی و روان شناختی درست نیست، زیرا کودکان را خودخواه و یا مغرور بار می آورد و باعث می شود که کودک همیشه انتظار برنده شدن و موفقیت را داشته باشند. درحالی که واقعیت های زندگی این گونه نیست. در زندگی واقعی، هم شکست وجود دارد و هم پیروزی. برای آنکه کودک، با واقعیت ها آشنا شود و بیاموزد که در زندگی شکست هم وجود دارد، باید والدین پس از هرچندبار که کودک موفق به انجام کاری می شود و در بازی خوش حالی می کند، طعم شکست را هم به او بچشانند. البته نکته ای که باید توجه داشت این است که تعداد موفقیت هایش باید بیشتر باشد و سرانجام، بازی با یک تجربه موفقیت آمیز پایان یابد.(33)
 
۳. به هنگام همبازی شدن با کودک، هر گاه کودک دچار اشتباه شد و قوانین و مقررات بازی را رعایت نکرد، او را سرزنش و تحقیر نکنید. هم چنین هنگامی که رفتار کودک با هم بازی هایش، مناسب و مطلوب نبود، مستقیم و با لحن آمرانه از او انتقاد نکنید. بلکه با زبان کودکی و به عنوان ایفا کننده نقشی در بازی به وی تذکر دهید.
 
برای نمونه، دختر بچه ای که در بازی کودکانه اش نقش یک پزشک را بازی می کند، با بیماران خود رفتار نامناسب دارد. والدین میگویند: دکتر! ناراحت نباشید. شما وقت کافی برای معاینه همه بیماران دارید. شما دیدید که وقتی با زهرا و پسرش با مهربانی صحبت کردید، دستورهای شما را چه خوب انجام دادند». روشن است که چنین رفتاری به ادامه صحیح بازی کمک خواهد کرد و فرزند شما بدون آن که با دستورالعمل آمرانه مواجه شود، رفتار خود را اصلاح میکند.
 
۴. به طور معمول کودک زیر چهار سال، بی هدف و بی موضوع بازی میکند. ولی در چهار سالگی، قادر به انتخاب موضوع و در نظر گرفتن هدف بازی است. بزرگ سالی که می خواهد با کودک بازی کند، از او می پرسد: «کدام بازی را شروع کنیم؟»؛ «چه چیز خواهی ساخت؟»؛ «به کجا سفر کنیم؟»؛ «توی دلت میخواهی کی باشی؟»؛ «چه اسباب بازی ای می خواهی؟» و... این پرسش ها کودک را به فکر وا می دارد و در نتیجه به انتخاب موضوع و رشد استقلال کودک کمک میکند.(34) برخی نکات کاربردی درباره بازی با کودک در سنین بالاتر وجود دارد که به آنها نیز باید توجه کنید.
 
۵. هنگام همبازی شدن با کودک و ایفای نقش کودکانه، باید نقش آن کودکی را بازی کنید که عاقل تر است. سپس با زیرکی و هوشمندی، بسیاری از مفاهیم دینی، اخلاقی، عاطفی، بهداشتی و اجتماعی را به کودک بیاموزید. از آن رو که کودک آماده تقلید و همانندسازی با قهرمان قصه ها و بازی های کودکانه در زندگی واقعی خود است، والدین می توانند در خیال پردازی و طراحی بازی های کودک، موضوعات ارزشمند و اخلاقی و الگوهای سازنده و مفید را در اختیار او قرار دهند. این کار باعث می شود کودک به گونه ای غیر مستقیم وادار به درون سازی و پرورش هنجارهای رفتاری شخصیت های بازی شود.
 
۶. تربیت را برای کودک به یک بازی تشبیه کنید. راه مفی توضیح قوانین» به بچه های بزرگ تر، طرح آن در قالب بازی های آشنا می باشد. برای نمونه، می توانید بگویید: «فرزندم! وقتی گروهی از مردم با هم زندگی و بازی میکنند، باید در بین آنها قانون وجود داشته باشد. در غیر این صورت مردم به زحمت می افتند و هیچ کس روی خوش نخواهد دید. این مثل بازی فوتبال است. تو باید مطابق قانون بازی کنی وگرنه جریمه می شوی. مربی ها و داورها برای رعایت حال بازی کنان، قانون به وجود آورده اند. در این موقع می توانید در مورد اهمیت قوانین اجتماعی و اصول اخلاقی صحبت کنید.

جایگاه و وظایف والدین در مورد بازی کودک


شیوه بیرون رفتن از بازی کودک

هم بازی شدن والدین با کودک، در تشویق و راه اندازی بازی نقش اساسی دارد. ولی وقتی کودک سرگرم بازی با اسباب بازی اش و یا مشغول بازی با همسالان خود می شود، دیگر احتیاج چندانی به حضور والدین در بازی ندارد. بنابراین، والدین می توانند بازی را ترک کنند. البته بیرون رفتن آنها از بازی نباید باعث ناراحتی کودک و یا به هم خوردن بازی شود. البته یکی از راه ها این است که در همان حال و هوای بازی و به عنوان ایفا کننده نقشی در بازی، از ص حنه بازی خارج شوند؛ مثلا بگویند: «قربان! من حالم خوب نیست. چند روزی مرخصی می خواهم». و یا برای انجام مأموریتی مربوط به بازی از صحنه خارج شوند.
 

انتخاب هم بازی برای کودک

ن ا والدین برای کودک زیر دو سال، بهترین هم بازی اند و از دو سالگی تا پنج، شش سالگی نظارت مستقیم بر بازی فرزندشان دارند و گاه در بازی های گروهی کودکان شریک می شوند. کودکان در سنین دبستانی و ورود به مدرسه، با همکلاسی هایشان بازی میکنند و در ساعت های خارج از مدرسه، به ویژه پسرها، با بچه های محله در مکان های نامناسبی به بازی های مختلف مشغول می شوند. این بازی ها دست کم دو اشکال اصلی دارند:
 
١. این بازی ها بدون نظارت والدین و افراد بزرگ تر انجام میشود. از این رو، در مواقع اختلاف، کار بچه ها به زد و خورد و مانند آن می کشد و یا ممکن است کارهای مخالف اصول اخلاق و شئون انسانی انجام دهند.
 
۲. وقت بچه ها را زیاد می گیرد و در نتیجه به علت کمبود وقت و خستگی ناشی از بازی نمی توانند تکالیف درسی و خانوادگی خود را انجام دهند. توصیه ما به والدین این است که:
 
اولا. در این دوره سنی، کودکان به بازی با همسالان و همکلاسی هایشان علاقه مند هستند و والدین نظارت مستقیم بر بازی آنها ندارند.(35) پس بهتر است که والدین، فرزندان را در انتخاب هم بازی یاری کنند. انتخاب هم بازی و دوست، یکی از مهم ترین مسائل برای کودکان است و اگر والدین، در انتخاب هم بازی و دوست یاری نکنند، بچه ها دچار مشکل خواهند شد.
 
برخی کودکان به دلیل جذابیت های ظاهری، موقعیت والدین یا هر عامل دیگر، بی درنگ از سوی گروه هم سالان پذیرفته می شوند. درحالی که بعضی دیگر دوست دارند همیشه والدینشان کنار آنها باشند و نمی توانند با دیگران رابطه برقرار کنند.
 
یکی از مهم ترین کارهایی که می توان برای اطمینان دادن به کودک درباره انتخاب هم بازی و رابطه با دیگران انجام داد، این است که فرصتی برای او فراهم شود تا با کودکان هم سن و سال خود در تماس باشد. به ویژه در میان همسایگان، کودک فرصت های زیادی دارد تا با آنها رابطه دوستی برقرار کند.  از سوی دیگر، اگر والدین بخواهند کودک را از معاشرت و بازی با برخی افراد منع کنند، او ناراحت خواهد شد. در چنین مواقعی نباید عصبانی شد. بلکه به او فهماند که در انتخابش باید دقت کند.
 
دوم. بازی کودکان در خارج از خانه، حتما باید با نظارت فردی مورد اعتماد باشد.(36)
 
برنامه ریزی در مورد بازی کودک و توجه به درس او
یکی از وظایف والدین، برنامه ریزی برای بازی کودک و توجه به درس او است. باید برای بازی کودک آن چنان برنامه ریزی شود که وقت مناسبی هم برای انجام تکالیف مدرسه باقی بماند.
 
کارشناسان تعلیم و تربیت بر این باورند که کودک به بازی نیاز دارد و باید بازی کند. ولی بازی کردن بدون برنامه ریزی و نظارت والدین، نمی تواند نتیجه بخش باشد. مناسب ترین زمان برای بازی کودک، به ویژه کودک کمتر از دو سال، زمانی است که کودک سیر و آرام باشد و محیط اتاق آرام باشد تا او با تمرکز کافی و با میل و علاقه سرگرم بازی شود.
 
والدین در برنامه ریزی بازی های کودک، افزون بر زمان بازی، تنوع بازی و اسباب بازی را نیز در نظر داشته باشند تا بازی، یکنواخت و خسته کننده نشود.
 
با ورود کودک به مدرسه، «کمیت» و «تعداد بازی کودک» نیز در برنامه ریزی در نظر گرفته شود. آیة الله امینی می نویسد: یک مربی خوب و آگاه، به گونه ای برنامه ریزی میکند که در هفت سال دوم زندگی، کودک بازی را کم کم رها نموده و به کارهای جدی و سودمند بپردازد و اجازه نمی دهد که خوی بازیگری به عنوان یکی از صفات شخصیتی در فرد شده و تا آخر عمر بازیگر بماند.(37).
 
با توجه به این اصل تربیتی، امام حسن (علیه السلام) خطاب به فرزندانش فرمود: شما کودکان نسل امروز هستید و در آینده نه چندان دور به عنوان بزرگان ایشان را به جامعه نسل فردا مسئولیت هایی به عهده شما گذاشته خواهد شد. پس برای برای ایفای نقش و انجام مسئولیت از همین حالا آمادگی بگیرید و مسائل مورد نیاز را بیاموزید.(38)
 
امام (علیه السلام) به کودکان نفرمود بازی نکنید و آنها را برای بازی کردن ملامت نکرد. بلکه به آنها فهماند که به فراگیری دانش و آمادگی ایفای نقش و پذیرش مسئولیت در آینده نیاز دارند.
 
از این روایت به خوبی فهمیده می شود که در سنین دبستانی و پس از آن، باید وقت مناسبی برای انجام تکالیف مدرسه در نظر گرفته شود. حضرت علی(علیه السلام) در نکوهش بازی بیش از اندازه در سنین مدرسه و پس از آن فرمود: «کسی که شیفته بازی باشد و جز بازی، کاری انجام ندهد، سعادت مند نخواهد شد.»(39) بنابراین، والدین باید مراقب باشند که بازی به یگانه مشغله فکری کودک بدل نشود و او را از اهداف و برنامه های دیگر باز ندارد. (40)
 
یکی از مشکلات والدین، شیوۂ توقف بازی های کودک است. با توجه به آنکه کودک از توقف بازی مورد علاقه اش متنفر است، قطع فعالیت او به منظور انجام کارهای دیگر، باعث ایجاد بحث و مشاجره می شود. توصیه میشود درباره کارهایی که میخواهید انجام دهید، برای فرزندتان توضیح دهید تا واقع بینانه به مسائل بنگرد. مثلا اگر قصد دارید به منزل یکی از دوستان بروید، به او بگویید: «فقط چند ساعت در منزل آنها خواهید بود و سپس می توانید به کار دیگری روی آورید». او را قانع کنید که همین چند ساعت را با دوست خود بازی کند و ادامه بازی را به روزهای دیگر واگذار کند. کودک باید مفاهیمی چون «دوباره»، «فردا» و «یک روز دیگر» را یاد بگیرد. این فراگیری به او کمک میکند تا بدون بحث و مشاجره از بازی، به درس و برنامه های مفید دیگر روی آورد.

جایگاه و وظایف والدین در مورد بازی کودک


تشویق کودک به ساختن اسباب بازی

هدایت بازی آن گاه موفقیت آمیز است که بتوان هر چه بیشتر آن را با خلاقیت کودک مربوط ساخت. کودک گاهی از اسباب بازی از پیش آماده و خودکار ابراز ناخرسندی می کند. روان شناسان بر این باورند که اسباب بازی ساخت خود کودک، برای اجرا کردن ایده هایش بهترین اسباب بازی است. (41)
 
در مورد اسباب بازی از پیش ساخته هم نباید کودک را مجبور کرد تا از دستورهای ساخت و ساز آن پیروی کند. به همین دلیل است که سفارش میکنند مصالح اولیه ساخت اسباب بازی به مقدار لازم برای کودک فراهم شود تا او بتواند اسباب بازی مورد علاقه خویش را بسازد، زیرا روند ساخت اسباب بازی، خود یکی از مراحل بازی به شمار می آید که در آن، خلاقیت و ابتکار کودک به طور کامل تری ظاهر می شود.  بنابراین، والدین باید کودک را عادت دهند که از همان سنین پایین، وسایل بازی اش را خودش بسازد.
 
امام حسین (علیه السلام) در دوران کودکی اش با پیرمرد موقری به نام ابورافع گلوله بازی می کرد(42) و گلوله، از صنایع دستی خود کودکان بود. بعد انواع اسباب بازی و گلوله های شیشه ای و پیش ساخته به بازار آمد و این فعالیت کودکان که خودشان اسباب بازی خود را می ساختند، کم کم از رونق افتاد.
 

تعمیر اسباب بازی به وسیله کودک

اگر اسباب بازی کودک عیب و نقص فنی پیدا کرد، به جای خریدن اسباب بازی دیگر بکوشید کودک را تشویق و راهنمایی کنید تا خودش آن را تعمیر کند. در این صورت حت ابتکار و خلاقیت کودک شکوفا می شود.
 

وظایف والدین در حل و فصل مشاجره های کودکان در بازی

در لحظاتی هم ممکن است با پرخاشگری و درگیری کودکان در حین بازی رو به رو شویم. درگیری در بازی منحصر به گروه سنی خاصی از کودکان نیست. این درحالی است این اختلاف ممکن است بر سر موضوع بازی، تقسیم نقش ها، افزودن نقش های جدید و اسباب بازی بروز کند. وقتی که کودک بیش از حد عصبانی می شود، در بیشتر موارد، اسباب بازی را می شکند؛ وسایل را به هم می ریزد؛ آب یا رنگ را بر روی زمین می پاشد و اتاق را به طور کلی به یک میدان جنگ تبدیل می کند. در این گونه موارد، سفارش ما به والدین این است که:
 
1. والدین باید شرایط کودکان را درک و به آنها کمک کنند تا پرخاشگری خود را به صورت سالم تری بروز دهند.
 
۲. نکته دیگری که والدین باید به آن توجه داشته باشند و از نظر روان درمانی کودک دارای اهمیت است، این که باید دانست چرا در این لحظه به خصوص، انگیزه های تخریب و پرخاشگری در کودک پدیدار شده است. شاید روابط ناسالم در خانواده و بی توجهی والدین به نیازهای عاطفی و روانی کودک، باعث پرخاشگری وی شده است که در این صورت والدین باید آن را اصلاح کنند.
 
٣. اگر کودکان بر سر یک اسباب بازی با هم دعوا کردند، اسباب بازی دیگری در اختیارشان قرار دهند و آنها را تشویق کنند که با آن اسباب بازی جدید هم بازی کنند و برای پیشگیری از چنین دعواهایی در آینده، پیش از شروع بازی، چند اسباب بازی یک شکل فراهم کنند و در اختیار آنها بگذارند. در این صورت می توان از هرگونه دعوا و مشاجره پیشگیری کرد.
 
۴. اگر فرزند کوچک خانواده با دیگران دعوا میکند و اسباب بازی دیگران را به زور از آنها می گیرد، به این معنا نیست که در آینده، شخص زورگو و قلدری خواهد شد. از این رو، نباید وی را سرزنش کرد، زیرا او در این سن، مفهوم رعایت حقوق دیگران را نمی فهمد. برای آنکه در عمل متوجه چنین مفهومی شود، به او اجازه داده شود تا لحظاتی با کودکان بزرگ تر که می توانند از حقشان دفاع کنند، بازی کند تا به طور طبیعی مفهوم رعایت حقوق دیگران را بیاموزد.
 
۵. هنگامی که کودکان در بازی با هم دعوا می کنند، والدین سعی کنند به جای قضاوت در این نوع دعواها، با فرزندان خود بازی کنند و با آنها ارتباط صمیمی برقرار سازند.
 
در یکی از روایات می خوانیم که امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) در دوران کودکی تمرین خط می کردند. امام حسن (علیه السلام) گفت: «خط من بهتر است» و امام حسین (علیه السلام) گفت: «خط من». از مادر خواستند که میان آنها داوری کند. ولی مادر نخواست که با قضاوت خود، یکی را ناراحت سازد. به همین دلیل، آنها را نزد امیرمؤمنان على (علیه السلام) فرستاد. او هم از داوری خودداری کرد و آنها را نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و فرستاد. پیامبر، داوری را به جبرئیل (علیه السلام)حواله کرد. او نیز از داوری خودداری کرد و سرانجام این کار به عهده مادر گذاشته شد که سراسر وجودش ظرافت و درایت بود. زهرا (سلام الله علیها) فرمود: «دانه های گلوبندم را بر زمین می ریزم، هر کس دانه های بیشتری جمع کرد، خط او بهتر است. آنها به رقابت پرداختند، دانه ها مساوی بود»(43). او با این رفتار خود به همگان آموخت که در داوری بین کودکان باید دقت کرد.
 
وقتی کودک حاضر نیست اسباب بازی خود را در اختیار دیگران بگذارد، چه کار باید کرد؟
متأسفانه برخی والدین به دلیل ناآشنایی با مسئله حساس«مالکیت کودک»، با برخوردهای ناسنجیده خود، آسیب های روحی و روانی جبران ناپذیری بر شخصیت کودک وارد می آورند. برای نمونه، با ورود کودک مهمان به خانه، پدر و مادر می کوشند به کودک تفهیم کنند که اسباب بازی خود را در اختیار وی بگذارد. ابتدا با تشویق و وعده مانند این که «اگر اسباب بازی ات را بدهی، بچه خوبی هستی...» و اگر نشد، با تهدید و تنبیه و گفتن جملاتی مانند «اگر اسباب بازی ات را ندهی، برایت اسباب بازی نمیخرم» و «... تو را به مهمانی با خود نمی برم و...» کودک را وادار می کنند که اسباب بازی خود را در اختیار دیگران قرار دهد.
 
پژوهش ها نشان میدهند که تلاش های اولیه برای تملک اسباب بازی به جای این که نشانه خودخواهی کودک باشد و پدیدهای منفی به شمار آید، نشانه پرورش «خودمداری»(Self hood) است که برای روشن کردن مرزهای بین خود و دیگران؛ یعنی «خودپنداره»(Self Consept) صورت می گیرد.
 
حال اگر والدین می خواهند کودک آنها، خودپنداره و درک خوبی از خود داشته باشد و فرایند رشد بهنجار را طی کند، باید به احساس تملک او احترام بگذارند و نباید کودک را تحت فشار بگذارند تا اسباب بازی خود را در اختیار دیگران قرار دهد یا او را به خاطر نداشتن روحیه مشارکت سرزنش کنند.
 
 والدین توجه داشته باشند، همان اندازه که مشارکت و نوع دوستی در بزرگ ترها، صفتی پسندیده است، حس مالکیت، خودمداری و خودمحوری در کودک، امری طبیعی و مطلوب می باشد و احساس مشارکت، همکاری و سخاوت به صورت بسیار تدریجی و در اثر برخوردهای سنجیده و مناسب والدین و اطرافیان کودک شکل می گیرد. پس والدین به جای این که با تهدید و تنبیه، روی مشارکت تأکید کنند، بکوشند به مرور زمان و با رفتارهای سالم و سازنده، روحیه همکاری را در کودک تقویت کنند.

جایگاه و وظایف والدین در مورد بازی کودک
 
اگر کودک خواست همه وسایل بازی اش را در اختیار دیگران قرار دهد، چه کار باید کرد؟
گاهی کودک مایل است بهترین و گرانبهاترین اسباب بازی خود را به کودک مهمان و یا دوستش بدهد. او می خواهد شادی های خود را با دوستانش تقسیم کند و به آنان اسباب بازی خود را نشان دهد. در این حالت نیز متأسفانه با مخالفت و مقاومت پدر و مادر رو به رو می شود که با پیام های کلامی و غیرکلامی؛ مثل اخم کردن ابرو بالا انداختن، نگاه های معنی دار، بعد بازی کن و... به کودک می گویند که اسباب بازی را نباید در اختیار دیگران قرار دهد.
 
سفارش ما به این قبیل والدین این است که:
١. کودک نباید در مورد همه وسایل خود با دیگران شریک شود. از این رو، والدین باید یک یا دو وسیله مورد علاقه کودک را در حوزه استفاده خصوصی او قرار دهند و پیش از آن که مهمان به منزل شما بیاید به فرزند خود بگویند: «یکی از دوستانت امروز به خانه ما می آید. آیا مایلی فلان اسباب بازی را که خیلی دوست داری، در کمد بگذارم تا با وسایل دیگر بازی کنید؟ اگر دوست نداری، مجبور نیستی که در همه اسباب بازی با دوستت شریک شوی. تصمیم با خود توست».
 
٢. کودک باید خودش تصمیم بگیرد که چه وسایلی را با دوستان خود به اشتراک بگذارد. بنابراین، باید به او اجازه داد تا خودش وسایلی را که نمی خواهد در اختیار دوستانش قرار دهد، انتخاب کند.
 
٣. اگر دوستان کودک از والدین کودک درخواست کردند که با نوع خاصی از اسباب بازی خصوصی کودک بازی کنند، به آنها توضیح داده شود که آن وسایل، خصوصی هستند. ولی اجازه دارند با اسباب بازی دیگر بازی کنند.
 

وقتی کودک اسباب بازی دیگران را می رباید، چگونه برخورد شود؟

کودک دو، سه ساله مایل است آنچه را دوست دارد، در اختیار داشته باشد. بنابراین ممکن است اسباب بازی دوستش را بدون اجازه بردارد. چگونگی برخورد والدین با این گونه رفتارهای کودک، به برداشت آنها از این پدیده بستگی دارد.
 
برخی والدین این رفتار کودک را دزدی تصور میکنند و می کوشند با سرزنش و تنبیه، کودک را وادار کنند تا اسباب بازی دوستش را بیدرنگ باز پس دهد و از وی عذرخواهی کند.
 
پرسش اصلی این است که آیا این رفتار کودک از نظر اخلاقی دزدی به شمار می آید؟ و آیا این گونه رفتار والدین در برابر آن درست است؟
 
پاسخ در هر دو مورد منفی است، زیرا کودکی که کمتر از شش سال دارد، مفهوم دزدی را همچون بزرگ ترها درک نمی کند. البته نادیده گرفتن این کار نیز صحیح نیست.
 
در این مورد، والدین باید از نگاه کودک به پدیده ها بنگرند و پیش از هر برچسب و تصمیم گیری در مورد رفتار کودک، از نیت او با خبر شوند.
 
به هر حال، واکنش های شدید تنبیهی در این دوره ستی، به منزوی شدن کودک و تضعیف روحیه او می انجامد. تفصیل نظری بحث در این مجال نمی گنجد. ولی از نظر کاربردی فقط یک نمونه را بیان میکنیم که می تواند مفید باشد.
 
اگر می خواهید رفتار فرزند خود را اصلاح کنید، به او بگویید: اسباب بازی دوستت، احمد، گم شده و مادرش فکر میکند ممکن است تو آن را دیده باشی. آیا این طور است؟». اگر فرزندتان پذیرفت که او اسباب بازی را برداشته است، پیش از آنکه درباره دزدی با او بحث و یا تنبیه و سرزنش کنید، به دلیل راست گویی، به او جایزه دهید. اگر انکار کرد، لحن خود را طوری تغییر دهید که بفهمد به او شک دارید. ولی هرگز کمد او را بازرسی نکنید. به او فرصت دهید تا درباره تحویل دادن اسباب بازی دوستش فکر کند. او ممکن است بعدة بگوید که اسباب بازی گم شده را یافته است.
 
در هنگام خرید یا بازدید از مغازه های اسباب بازی فروشی نیز دقت کنید که کودک چیزهایی را که بر می دارد، مخفی نکند. شما باید در این گونه موارد توضیح بدهید که نمی توان بدون پرداخت بهای چیزی، آن را از داخل مغازه بیرون برد. به تدریج، کودک شما خواهد آموخت آن چه را به دیگران تعلق دارد، بشناسد و به آن احترام بگذارد.(44)
 
آنچه بیان شد، محورهای عمده وظایف و جایگاه والدین در مورد بازی کودک بود.
 

پیامدهای بی توجهی والدین به بازی کودک

بی توجهی والدین و نظارت نداشتن آنان به بازی، باعث می شود کودک به انواع خطرها و آسیب های جسمی، روانی و اخلاقی دچار شود. چه بسیارند کودکانی که در اثر غفلت و فراموش شدن نقش های تربیتی والدین، گرفتار خطرها، آفات و انحراف های اخلاقی شده اند. تصادف های ماشین، افتادن در حوض و رودخانه، سقوط از پشت بام و پله ها، سوختن در آتش، مسموم شدن، برق گرفتگی، اعتیاد و روابط نامشروع، بیشتر به علت غفلت و بی توجهی والدین و به طور معمول در هنگام بازی با دوستان و هم بازی های دوران کودکی است.
 
پی‌نوشت‌ها:
1- نقش بازی در پرورش فکری کودکان، ص ۱۵
2- صحیفه سجادیه ، ص ۱۲۴
3- سوره اسراء، آیه ۲۳
4- میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۶۲۵
5- سفینة البحار، ج ۸ ص ۵۷۹
6- محمدجواد طبسی، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت علیهم السلام، صص ۹۴-۹۷.
7- جیمز پاپ باربارامک کومبز، پرورش انگیزه در دانش آموزان، ترجمه ابراهیم قوام، صص ۱۶-۳۲
8- ویرجینام اکسلین، بازی درمانی، ترجمه احمد حجاران، ص ۴۵
9- یاول هنری ماسن و دیگران، رشد و شخصیت کودک، ترجمه مهشید یاسایی، ص ۱۸۴
10- ریتال اتکینسون، زمینه روانشناسی، ترجمه محمدنقی براهنی و دیگران، ج ۱، ص ۱۲۵
11- The New Psychology and the Parent, Miller, H.C; London: Jarrolds, 1992, P19.
12- محمدرضا پوراحمدی لاله، روش های تربیت کودکان، ص ۸۰
13- مادر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، ترجمه احمد بهشتی، صص ۱۸۰ - ۱۸۱.
14- مرتضی منطقی، روانشناسی تربیتی، ج ۲، صص ۵۵۹ - ۵۶۰
15- نورالدین هیثمی، مجمع الزوائد، ص ۸
16- سفینة البحار، ج ۸ ص ۵۷۹
17- احیاء علوم الدین، ص ۱۴۴
18- بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۲۷۹.
19- آ، اس، نیل، کودکان آزاد و مستقل تربیت کنیم، ترجمه عبدالرضا صرافان، ص ۵۵
20- مجمع الزوائد، ص ۸
21- وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۰۳
22- همان، ج ۲۱، ص ۴۸۶
23- ریتال اتکینسون، زمینه روان شناسی، ترجمه محمدتقی براهنی و دیگران، ج ۱، فصل سوم
24- مرتضى منطقی، روانشناسی تربیتی، ج ۲، ص۵۴۹.
25- همان، ص ۲۷۷.
26- جوزف براگا، با کودکان خود رشد کنید، ترجمه پروین عظیمی، فصل دوم
27- جی روبین و سوزان سرویت، بازی ها و سرگرمی های آموزشی کودکان پیش دبستانی، ترجمه زهرا یعقوبی، ج ۱، صص ۲۲ - ۵۷
28- ساندرا آنسلمو، رشد در دوره اولیه کودکی، ترجمه على آخشینی، صص ۱۹۷ - ۲۱۶ و صص ۲۴۳-۲۵۲
29- وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۰۳
30- مجموعه مقالات دومین کنگره سراسری انجمن اولیا و مربیان، محسن قرائتی (سخنرانی)،ص ۳۷
31- بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۳۰۴
32- همان، ج ۴۳، ص ۲۷۱
33- على قائمی، نقش پدر در تربیت ، فصل ۲۷
34- مری شری دان، بازی و رشد کودکان، ترجمه رضا توکلی، صص ۷۵-۸۱
35- زندن وندر، روانشناسی رشد، ترجمه حمزه گنجی، ص ۲۰۰
36- یدالله جهانگرد، ما و کودکان دبستانی، ص ۷۴
37- آیین تربیت، ص ۱۵۹؛ (با کمی تصرف در عبارت)
38- بحارالانوار، ج ۱، ص ۱۸
39- همان
40- س. ماکارنکو، انسان مربی و نویسنده ، ترجمه کیوان، ص ۹۵
41- آ. بوندارگو و انی. ماتوسیک، نقش بازی در پرورش فکری کودکان، ترجمه مهدی باباجان،ص 22
42- بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۲۹۷
43- همان
44- هریس کلمز، رینولد بین، آموزش مسئولیت به کودکان، ترجمه پروین علیپور، صص ۸۰-۹۴
 
منبع: بازی کودک در اسلام، محمد صادق شجاعی، انتشارات بوستان کتاب، قم، 1385ش، صص 67-25


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما