به دام زلف تو دل مبتلاي خويشتن است

به دام زلف تو دل مبتلاي خويشتن است بکش به غمزه که اينش سزاي خويشتن است گرت ز دست برآيد مراد خاطر ما به دست باش که خيري به جاي خويشتن است
دوشنبه، 10 خرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
به دام زلف تو دل مبتلاي خويشتن است
به دام زلف تو دل مبتلاي خويشتن است
به دام زلف تو دل مبتلاي خويشتن است

شاعر : حافظ

بکش به غمزه که اينش سزاي خويشتن است به دام زلف تو دل مبتلاي خويشتن است
به دست باش که خيري به جاي خويشتن است گرت ز دست برآيد مراد خاطر ما
شبان تيره مرادم فناي خويشتن است به جانت اي بت شيرين دهن که همچون شمع
مکن که آن گل خندان براي خويشتن است چو راي عشق زدي با تو گفتم اي بلبل
که نافه‌هاش ز بند قباي خويشتن است به مشک چين و چگل نيست بوي گل محتاج
که گنج عافيتت در سراي خويشتن است مرو به خانه ارباب بي‌مروت دهر
هنوز بر سر عهد و وفاي خويشتن است بسوخت حافظ و در شرط عشقبازي او


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط