ناگهان پرده برانداختهاي يعني چه
شاعر : حافظ
مست از خانه برون تاختهاي يعني چه |
|
ناگهان پرده برانداختهاي يعني چه |
اين چنين با همه درساختهاي يعني چه |
|
زلف در دست صبا گوش به فرمان رقيب |
قدر اين مرتبه نشناختهاي يعني چه |
|
شاه خوباني و منظور گدايان شدهاي |
بازم از پاي درانداختهاي يعني چه |
|
نه سر زلف خود اول تو به دستم دادي |
و از ميان تيغ به ما آختهاي يعني چه |
|
سخنت رمز دهان گفت و کمر سر ميان |
عاقبت با همه کج باختهاي يعني چه |
|
هر کس از مهره مهر تو به نقشي مشغول |
خانه از غير نپرداختهاي يعني چه |
|
حافظا در دل تنگت چو فرود آمد يار |
|