خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود

گر تو بيداد کني شرط مروت نبود خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود آن چه در مذهب ارباب طريقت نبود ما جفا از تو نديديم و تو خود نپسندي
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود
دوش مي‌آمد و رخساره برافروخته بود
خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود

شاعر : حافظ

گر تو بيداد کني شرط مروت نبود خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود
آن چه در مذهب ارباب طريقت نبود ما جفا از تو نديديم و تو خود نپسندي
تيره آن دل که در او شمع محبت نبود خيره آن ديده که آبش نبرد گريه عشق
زان که با زاغ و زغن شهپر دولت نبود دولت از مرغ همايون طلب و سايه او
شيخ ما گفت که در صومعه همت نبود گر مدد خواستم از پير مغان عيب مکن
نبود خير در آن خانه که عصمت نبود چون طهارت نبود کعبه و بتخانه يکيست
هر که را نيست ادب لايق صحبت نبود حافظا علم و ادب ورز که در مجلس شاه


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط