نویسنده:فرناز فرجی
شیرین شمامه نوبرم، روله لای، علی لای
غلطان وه خون ای اصغرم، روله لای، علی لا
استان کرمانشاه شاید به دلیل نزدیکی به سرزمین کربلا حال و هوای عاشورایی دیگری دارد.
آیین عزاداری ماه محرم یکی از سنت های زیبای مردم استان من است که نسل به نسل سینه به سینه از قیام عاشورا تاکنون برگزار شده و هر ساله با شکوه و عظمت بیشتری برگزار می شود.
کهنسالان خطه ما بر این باورند که شاید در ایران، تنها اهل این زمین توانسته اند در روز عاشورا صدای ناله علی اصغر (ع)، طفل خردسال حسین (ع) را در لحظه ای که بر گلویش تیر زدند بشنوند و تنها این مردم هستند که برق شمشیر حسین (ع) را در لحظه ای که به فرمان پروردگار بر گردن کفار فرود می آمد ببینند.
در لیالی محرم در کرمانشاه به محض این که خورشید، جای خود را به ماه می دهد، هیات های عزاداری و مردم عزادار ما به خیابان ها می آیند.
مرثیه های سوزناک کردی و فارسی را مداح ها با عشق تمام می خوانند و مردم نیز با نوحه سرایی و سینه زنی او را همراهی می کنند؛ این نواها که بلند می شود، طاقت هر شیفته حضرت حسین (ع) را برای در خانه ماندن طاق می کند؛ حتی اگر مریض باشد و بستر مسیر حضورش را سد کرده باشد...
شور و شوق این مراسم در روزهای تاسوعا و عاشورا به اوج می رسد؛ گروه ها و هیات های عزاداری که طبق عادت دیرینه و مالوف، قبلا از امام رضا (ع) کسب اجازه کرده اند، وارد خیابان های اصلی شهر می شوند و چندین و چند ساعت با طی مسافت های طولانی، عزاداری می کنند و مراسم ستایش حماسه سازان عاشورا را به جا می آورند.
پیر و جوان ندارد؛ همه مرتب و منظم در صف ها می ایستند، اکثر آن ها کفن پوش شده اند ؛ صدای هماهنگ زنجیرها که نوای مداح را همراهی می کنند، موسیقی بی نظیر و بی همتایی می آفریند.
می بینی جوانان به قامت رعنایان بنی هاشمی با سر و صورت پیچیده در شال عزا، روی مردم گلاب می پاشند. وقتی در فضا عطر بی نظیر گلاب با طنین فریاد«یا حسین، یا حسین» آمیخته می شود، حالتی ایجاد می کند که هرگز زیبایی آن در هیچ تابلوی نقاشی و هیچ شعری نگنجیده است.
دیدن کودکانی هم که به یاد علی اصغر (ع) لباس سبز پوشیده اند و در آغوش پدر و مادر خود بی هیچ آلایشی این تصاویر را نگاه می کنند، ناخودآگاه اشک را از چشم سرازیر می کند؛ زیر لب زمزمه می کنی: بای ذنب قتلت...
این کودکان تعدادشان بسیار بیشتر از میزان معمولی است که در تصاویر عاشورایی ایران دیده اید. همه خانواده های کرمانشاهی متفق اند که کودکانشان باید در این روز در ظاهر به شمایل طفل حضرت حسین درآیند و بر این مسلک شیفتگی ملبس شوند. شیعه و سنی هم معمولا فرقی ندارد.
در کنار همین کودکان، پیردمردها و پیرزن هایی دیده می شوند که مشک آبی را مانند ساکنان قرن های عاشقی پیش از این، به دست گرفته اند و با کاسه های سفالی به عزاداران آب تعارف می کنند؛ بی پرده باید گفت که انگار دستی آشنا از رویایی همیشه تابناک عاشورایی شیعه در کاسه ها آب می ریزد، دستی آشنا که همیشه تشنگان را مسبب سیرابی بوده است ... نذرهای مردم کرمانشاه نیز از شله زرد گرفته تا آش عباسعلی و شربت بیدمشک، پذیرای مردم عزادار است که به قول هیاتی ها «شفا» است و «آدم را یک سال بیمه امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) می کند. »
اما روز عاشورا. امروز مردم پس از خواندن زیارت عاشورا و برپایی عزاداری، نماز ظهر را در خیابان ها به جا می آورند و پس از آن هیات ها، مساجد و تکایا از عزاداران با نهار پذیرایی می کنند.
و لحظه جانکاه مراسم خیمه سوزان فرا می رسد؛ این مراسم به یاد آن روزی که یزیدیان پس از شهادت امام حسین (ع) با حمله به خیمه های اهل بیت (ع) و یارانش فرزندان آن حضرت را به اسارت بردند، انجام می شود؛ مردم در اطراف خیمه های نیمه سوز و آتش گرفته چون مصیبت دیدگانی بی خود از خود نوحه می خوانند و سینه می زنند که به حق غمگینانه ترین لحظه ها را تصویر می کنند ... سپس با دویدن دور خیمه های سوخته و سینه زنان مراسم «هروله» را به جا می آورند .
تا این که هوا رو به تاریکی می گذارد. مردم برای برپا داشتن مراسم شام غریبان به مساجد می روند و با شمع روشن کردن یاد شهیدان و اسیران عاشورا را گرامی می دارند.
از جمله کارهای دیگری که در ایام محرم در استان کرمانشاه انجام می شود . برگزاری نماز جماعت به صورت باشکوه تر و گسترده تر و برپایی مجالس ختم قرآن در بسیاری از مساجد سطح شهر است.
روستاهای کرمانشاه نیز در این ایام حال و هوای خاصی دارند؛ هر شب به منظور عزاداری به خانه یکی از اهالی می روند و معمولا شام هم آن جا می مانند و میهمان صاحب اصلی خانه اند...
آن ها به زبان محلی شان ضرب المثلی دارند که می گویند صاحب خانه یکی است.
منبع:مجله خیمه شماره 33-34
/خ
غلطان وه خون ای اصغرم، روله لای، علی لا
استان کرمانشاه شاید به دلیل نزدیکی به سرزمین کربلا حال و هوای عاشورایی دیگری دارد.
آیین عزاداری ماه محرم یکی از سنت های زیبای مردم استان من است که نسل به نسل سینه به سینه از قیام عاشورا تاکنون برگزار شده و هر ساله با شکوه و عظمت بیشتری برگزار می شود.
کهنسالان خطه ما بر این باورند که شاید در ایران، تنها اهل این زمین توانسته اند در روز عاشورا صدای ناله علی اصغر (ع)، طفل خردسال حسین (ع) را در لحظه ای که بر گلویش تیر زدند بشنوند و تنها این مردم هستند که برق شمشیر حسین (ع) را در لحظه ای که به فرمان پروردگار بر گردن کفار فرود می آمد ببینند.
در لیالی محرم در کرمانشاه به محض این که خورشید، جای خود را به ماه می دهد، هیات های عزاداری و مردم عزادار ما به خیابان ها می آیند.
مرثیه های سوزناک کردی و فارسی را مداح ها با عشق تمام می خوانند و مردم نیز با نوحه سرایی و سینه زنی او را همراهی می کنند؛ این نواها که بلند می شود، طاقت هر شیفته حضرت حسین (ع) را برای در خانه ماندن طاق می کند؛ حتی اگر مریض باشد و بستر مسیر حضورش را سد کرده باشد...
شور و شوق این مراسم در روزهای تاسوعا و عاشورا به اوج می رسد؛ گروه ها و هیات های عزاداری که طبق عادت دیرینه و مالوف، قبلا از امام رضا (ع) کسب اجازه کرده اند، وارد خیابان های اصلی شهر می شوند و چندین و چند ساعت با طی مسافت های طولانی، عزاداری می کنند و مراسم ستایش حماسه سازان عاشورا را به جا می آورند.
پیر و جوان ندارد؛ همه مرتب و منظم در صف ها می ایستند، اکثر آن ها کفن پوش شده اند ؛ صدای هماهنگ زنجیرها که نوای مداح را همراهی می کنند، موسیقی بی نظیر و بی همتایی می آفریند.
می بینی جوانان به قامت رعنایان بنی هاشمی با سر و صورت پیچیده در شال عزا، روی مردم گلاب می پاشند. وقتی در فضا عطر بی نظیر گلاب با طنین فریاد«یا حسین، یا حسین» آمیخته می شود، حالتی ایجاد می کند که هرگز زیبایی آن در هیچ تابلوی نقاشی و هیچ شعری نگنجیده است.
دیدن کودکانی هم که به یاد علی اصغر (ع) لباس سبز پوشیده اند و در آغوش پدر و مادر خود بی هیچ آلایشی این تصاویر را نگاه می کنند، ناخودآگاه اشک را از چشم سرازیر می کند؛ زیر لب زمزمه می کنی: بای ذنب قتلت...
این کودکان تعدادشان بسیار بیشتر از میزان معمولی است که در تصاویر عاشورایی ایران دیده اید. همه خانواده های کرمانشاهی متفق اند که کودکانشان باید در این روز در ظاهر به شمایل طفل حضرت حسین درآیند و بر این مسلک شیفتگی ملبس شوند. شیعه و سنی هم معمولا فرقی ندارد.
در کنار همین کودکان، پیردمردها و پیرزن هایی دیده می شوند که مشک آبی را مانند ساکنان قرن های عاشقی پیش از این، به دست گرفته اند و با کاسه های سفالی به عزاداران آب تعارف می کنند؛ بی پرده باید گفت که انگار دستی آشنا از رویایی همیشه تابناک عاشورایی شیعه در کاسه ها آب می ریزد، دستی آشنا که همیشه تشنگان را مسبب سیرابی بوده است ... نذرهای مردم کرمانشاه نیز از شله زرد گرفته تا آش عباسعلی و شربت بیدمشک، پذیرای مردم عزادار است که به قول هیاتی ها «شفا» است و «آدم را یک سال بیمه امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) می کند. »
اما روز عاشورا. امروز مردم پس از خواندن زیارت عاشورا و برپایی عزاداری، نماز ظهر را در خیابان ها به جا می آورند و پس از آن هیات ها، مساجد و تکایا از عزاداران با نهار پذیرایی می کنند.
و لحظه جانکاه مراسم خیمه سوزان فرا می رسد؛ این مراسم به یاد آن روزی که یزیدیان پس از شهادت امام حسین (ع) با حمله به خیمه های اهل بیت (ع) و یارانش فرزندان آن حضرت را به اسارت بردند، انجام می شود؛ مردم در اطراف خیمه های نیمه سوز و آتش گرفته چون مصیبت دیدگانی بی خود از خود نوحه می خوانند و سینه می زنند که به حق غمگینانه ترین لحظه ها را تصویر می کنند ... سپس با دویدن دور خیمه های سوخته و سینه زنان مراسم «هروله» را به جا می آورند .
تا این که هوا رو به تاریکی می گذارد. مردم برای برپا داشتن مراسم شام غریبان به مساجد می روند و با شمع روشن کردن یاد شهیدان و اسیران عاشورا را گرامی می دارند.
از جمله کارهای دیگری که در ایام محرم در استان کرمانشاه انجام می شود . برگزاری نماز جماعت به صورت باشکوه تر و گسترده تر و برپایی مجالس ختم قرآن در بسیاری از مساجد سطح شهر است.
روستاهای کرمانشاه نیز در این ایام حال و هوای خاصی دارند؛ هر شب به منظور عزاداری به خانه یکی از اهالی می روند و معمولا شام هم آن جا می مانند و میهمان صاحب اصلی خانه اند...
آن ها به زبان محلی شان ضرب المثلی دارند که می گویند صاحب خانه یکی است.
منبع:مجله خیمه شماره 33-34
/خ