علل دشمني با ايران

اگه علت هاي دشمني دشمنانمون رو بدونيم، بهتر مي تونيم قانع بشيم که دشمن در کمينه و بايد هوشيار بود. از مهم ترين علت هاي دشمني استعارگرا با ايران، به موارد زير مي شه اشاره کرد:1. ترس از رواج ظلم ستيزي، از نوع ايرانيش: بله دوستان! يکي از مهم ترين دلايل دشمني استعمارگرهاي جهان با کشور ما، ترس از رواج ظلم ستيزي و فراگير شدن مبارزه با استعمار، اون
چهارشنبه، 20 مرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
علل دشمني با ايران
علل دشمني با ايران
علل دشمني با ايران

نويسنده: سيده مريم طباطبايي ندوشن




اگه علت هاي دشمني دشمنانمون رو بدونيم، بهتر مي تونيم قانع بشيم که دشمن در کمينه و بايد هوشيار بود. از مهم ترين علت هاي دشمني استعارگرا با ايران، به موارد زير مي شه اشاره کرد:
1. ترس از رواج ظلم ستيزي، از نوع ايرانيش: بله دوستان! يکي از مهم ترين دلايل دشمني استعمارگرهاي جهان با کشور ما، ترس از رواج ظلم ستيزي و فراگير شدن مبارزه با استعمار، اون هم از نوع ايراني و از جنس مبارزات دوران انقلاب، مبارزه اي که در نوع خودش بي نظير بود و بزرگ ترين حادثه قرن بيستم تلقي شد. مهم ترين علت روشن شدن آتيش جنگ بين ايران و عراق در سال هاي آغازين تشکيل حکومت اسلامي در ايران، همين مسئله بود. ايران ما بعد از انقلاب شکوهمند اسلاميش، اصلي ترين و شايد بزرگ ترين دغدغه جهان خوارها شد.
انقلاب ايران مي تونست خيلي از کشورهاي منطقه و جهان رو بيدار کنه. براي پيشگيري از اين اتفاق، استعمارگرها سعي کردن اين غائله رو از همون اول، ختم کنن تا کار به کشورهاي ديگه نکشه.
2. کينه و خشم به خاطر متوقف شدن چپاولگري هاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي در ايران: ارزشمندترين دستاورد انقلاب ايران، قطع کردن دست بيگانه ها و چپاولگرا از منابع و ثروت هاي ملي مون بود. براي همين، استعمارگرها و در رأس اونا امريکا، براي اعاده حيثيت از دست رفته شون در منطقه، و پرکردن خزانه شون از منابع نفتي ايران، براي تخليه رواني و به اميد نابودي حکومت اسلامي در ايران، هوچيگري مي کنن. هنوزم سران کاخ سفيد، ايران رو مرکز اصلي ايجاد و گسترش حس تنفر از امريکا درجهان مي دونن. پس نقشه شون رو از خاورميانه شروع کردن؛ القاي خطرناک بودن ايران براي امنيت همسايه ها ، اولين قدم بود تا اذهان عمومي رو در منطقه از نقشه هاي امريکا ، منحرف کنه. با همين القائات، عراق، بر خودش لازم ديد که با ايران بجنگه. ترس صدام حسين از سرنگوني سلطنتش و پيدا کردن عاقبتي مثل فرجام محمد رضا شاه در ايران، و ترس از تأثير معنوي انقلاب امام خميني(ره) در بيداري مردم عراق وپيدا شدن شور انقلابي و شعور سياسي در کشورش، عامل روشن کننده آتيش جنگ بين دوکشور شد.
پروژه دموکراتيزه کردن کشورهاي خاورميانه هم نقشه بعدي بود. اين پروژه، دست يابي به نفت رو خيلي راحت مي کرد و به اين ترتيب، با ضعيف شدن مسلمونا، هم امنيت اسرائيل تأمين مي شد، هم نفوذ معنوي ايران در منطقه کم مي شد.
منبع:کتاب گلبرگ شماره 122




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط