دانستني هاي ريش و ريش تراشي (1)
نویسنده : مهدي آقابابائي
تاریخچه ریش گذاشتن ، نظر دانشمندان ، پزشکان و روان شناسی
مقدمه
«در حوادثي كه اتفاق مي افتد به كساني مراجعه كنيد كه احاديث ما اهل بيت علیهم السلام را روايت مي كنند، آنها حجت من بر شما بوده و من حجت خدا بر آنها هستم.» (1) و منظور امام زمان مراجع و علماء هستند. اينان مرزبانان و پرچمداران دين و شريعت هستند. انشاء الله خداوند منان اين ناچيز و كمترين را از اين بنده ي حقير قبول بفرمايد.
چکیده
فصل اول : تاريخچه ي ريش گذاشتن
وقتي تاريخ ريش گذاشتن بررسي مي شود، يك نوع افراط و تفريط در آن بوده به طوري كه عده ا ي ريش خود را آن قدر بلند مي كردند كه به زمين كشيده مي شده و افرادي را اسير جمع آوري آن از زير دست و پا مي كردند. در مقابل برخي ريش خود را از ته مي زدند، اسلام كه روشش بر اساس استدلال و منطق است ، اين دو طريق را مطرود اعلام كرد و راه اعتدال و ميانه روي را بر اساس آيه 143 سوره بقره که می فرماید: « و کذلک جعلناکم امه وسطا» و روايات متعدد برگزيد و اكنون به نمونه هائي از آن در تاريخ توجه فرمائيد.
الف: ريش در شريعت حضرت موسي علیه السلام
ب: سلاطين و علماء
برخي فراعنه مصر سنگ هاي قيمتي و مرواريد به ريش خود مي آويختند و آن سنگ ها را مانند خنجر، نوك تيز مي كردند و گاهي با آن سنگ ها ريش ها را اصلاح مي كردند.
معروف است كه ريش «سلطان سنجر» آنقدر طول و عرض داشت كه زمان شكار و تيراندازي غلامان مي دويدند و ريش شاه را كه به زمين مي رسيد با پارچه اي بسته و به پشتش گره مي زدند.
ريش «فتحعلي قاجار و درباريانش» آنقدر بزرگ بود كه در زمان تيراندازي آن را مي بستند.
زماني ريش ها را به شكل خاصي مانند توپي، دم كبوتري، مربع و مستطيل حالت و شكل مي دادند.
«عباد» برادر «عبيدالله بن زياد» ريش طويلي داشته و «ضياءالدين قزويني»استاد «سعدالدين تفتازاني» ريشش آنقدر طولاني بود كه به كفش هايش مي رسيد و در خواب آن را كيسه مي كرد و چون بر مركب سوار مي شد، باد آن را متفرق می نمود و مردم را متوجه خود مي ساخت.
مردم يونان و روم قديم همه ريش داشتند، اما كم كم در ايام شادي ريش تراشي معمول گرديد. اما در نزد ايرانيان ريش مرسوم بوده است.
ج: كساني كه دستور تراشيدن ريش داده اند
د: احترام ريش نزد درويشان
در يك دوره طولاني اگر ريش كسي را مي كندند آنقدر توهين آميز بود كه مرگ را بر آن ترجيح مي داد و ريش داشتن را مورد احترام قرار مي دادند (ولي عصر خودمان را ببينيد كه هر كس ريش بگذارد به او لقب امّل و عقب افتادگي مي دهند) و چه بسا بعضي دولت ها ريش انسانهاي مجرم را مي تراشيدند و تبعيدش مي كردند و يا پياده و سواره در شهر در معرض تماشاي عموم قرار مي دادند.(3)
و: داشتن ريش سيره انبياء علیهم السلام و دانشمندان اروپائي
1- پاستور فرانسوي، ماريوني (مخترع ماشين چاپ) 2- كوري پير (فيزيك و شيميدان فرانسوي كاشف راديوم) 3- تارينه (بزرگترين استاد معالجه امراض) 4- يوكا من شامپيو نبر(نخستين كسي كه عمل فتق را انجام داد) 5- دكتر پرفسور اميل (مكتشف سرم معالجه ديفتري) 6- ليستر (جراح انگليسي) 7- ژيرار (مخترع ماشينهاي بافت كتان) 8- گرام (زنوپ) (الكتريسين بلژيكي و مخترع دينامهاي صنعتي برق). (4)
فصل دوم : ريش تراشي از نظر دانشمندان و پزشكان
1- سخنان دكتر «ويكتور ژورژ»:
بعضي از مردم ريش داشتن را نمي پسندند و غافل هستند كه ريش داشتن بهتر و دارای منافعی است. به درستي كه طبيب حاذق و مشهور ((ويكتور ژورژ)) عقيده اش اين است كه داشتن ريش فوائد بسيار بزرگي دارد و محقق است كه ريش داشتن دهان را محافظت مي نمايد از امراضي كه متوجه بدن و اطراف آن است و هم منع مي نمايد رطوبتهاي زائده اي را كه متوجه به جوانب دهان مي شود و نگاهداري مي كند و از استخوانهاي دندانها و غده هائي كه چشمه لعابهاي دهان است.(يعني محافظت مي كند از لثه ها و يا غده هائي كه در لثه ها است).(5) در كتاب تراش ريش از نظر بهداشت ص 20 آمده است كه ايشان درباره ي فائده ي ريش مي گويد: ريش موجب حفظ دندانها و غدد بزاقي خواهد شد.(6)
2- سخنان دكتر (يعقوب صروف) و (فارس نمر):
به تحقيق از براي موهاي ريش و سبيل فايده هائي بزرگ است:
اولا: در منع از رسيدن ريزه هاي غبار به حلق از راه بيني و دهان.
ثانيا: در منع از رسيدن هواي سرد به اطراف گلو و حلق. و روايت شده كه ناخدايان و كشتيبانان فرنگ كه به سوي قطب شمال سفر نموده اند براي جستجوي از سيّاح مشهود (فرنگلين) پس در آن يخچالها و هواهاي سوز و زمينهاي سرد سير قطب خيلي سرماي سوزناك بر آنها شديد شد. ولي هيچ يك مبتلا به مرضي نشدند بدين جهت كه موهاي سر و ريش مي پوشانيد سر و روي آنها را و دور مي كرد سوز سردي را از حلق و گلويشان. سپس چون برگشتند به سرزمين انگلستان كه نسبتا به جايهاي قطب گرمسير و قشلاق مي باشد پس تمامي آنها ريشهاي انبوه خود را تراشيدند. فوري يك هفته نگذشته تمامي آنها مريض و بيمار شدند به سبب چائيدن استخوانهاي گلو و اعضاي حلق و دهان.(7)
3- در مجله «المقتبس» دمشق آمده است كه :
در مجله ي المقتبس مطبوعه ي شهر دمشق اثبات نموده كه تيغهاي ريش تراشان ناقل امراض و باعث سرايت دردهاست به چهره و صورت مردان تندرست كه عادت به تراشيدن ريش نموده اند.(8)
(منظور تراشیدن صورت با تیغ است نه دیگر اعضای بدن.)
4- ريش تراشي جماعتي در انگلستان:
جماعتي در انگلستان بر عليه و ضد عادت ريش تراشي انجمن نموده اند و سخت از كار كردن تيغي بر رخسار ريش تراشان جلوگيري مي نمايند و از جمله تعليمهاي اسلامي اين جماعت سعي و تلاش در اين است كه مردمان را وادار كنند به رها ساختن ريش و ترك تراشيدن آن؛ به این جهت كه تيغهاي دلاكان مايه سرايت و تعدي امراض مسريه است به لب و دهان و چهره و گلوي ريش تراشان. و بدرستي كه اين انجمن ورقه اي را چاپ نموده و بر بزرگان انگليس و لوردهاي ايشان قسمت و پخش نموده و ايشان را به مساعدت خود خوانده كه رها بسازند ريشهاي خود را تا اين كه عموم ملت از آنها تقلید و پيروي بنمايند. در اين ورقه منشور دو صورت چاپ نموده بودند که يكي تمثال مردي كه ريش خود را تراشيده و در او جميع زشتيها و بديها را نمايش داده و ديگري تمثال مردي كه ريش خود را رها ساخته و در او جميع زيبائيها و خوبيها را جلوه و نمايش داده اند.(9)
5- به ريشهاي تمامي كاركنان راه هاي آهن تيغ كشيدند
در زماني ريشهاي تمامي كاركنان راههاي آهن را در موسم زمستان تراشيدند ، پس قسم بيشتر آنان مبتلا به درد دندان و اماس و اورام سختي شدند، در غده هائي كه چشمه هاي لعاب گلو و دهان است و نيز گفته كه: طبيب ديگري معالجه كرد كساني كه مبتلاي برشح يعني درد زكام شده بودند، همين كه ايشان را امر فرمود به رها كردن ريشهاي خود، آنها هم به امر او گوش نموده ريش گذاشتند(به صحت كامياب شدند).(10)
6- شيوع ريش تراشي در كشورهاي غربي:
در سال 1911 ميلادي بعلت شيوع ريش تراشي در كشورهاي غربي و كشف مضرّات آن عده اي از اطباء و دانشمندان اروپا براي مبارزه با ريش تراشي در انگلستان تشكيل جلسه داده و براي حفظ بهداشت عمومي از ا ين عمل نشرياتي منتشر نمودند و بدين وسيله مردم را متوجه ضررهاي تيغ هاي صورت تراشي نموده، ضمنا براي نتيجه گرفتن به دولت نيز پيشنهاد دادند كه جهت حفظ بهداشت عمومي جدا از اين كار جلوگيري نمايد.(11)
7- بعضي از پزشكان فرانسوي مي گويند:
تيغ ها (و ماشينهاي) ريش تراشان ناقل امراض و باعث سرايت دردهاست و ريش تراشي، چهره و صورت مردان سالم را از بين مي برد.(12)
8- «هانسدريش» آلماني مي گويد:
ريش براي مرد زينت است.(13)
9- «دكتر خوش منش»:
پوست بدن و موها بهترين مانع براي ورود ميكروبها مي باشند. و موي صورت كاملا از ورود ميكروب ممانعت ميكند. خراش پوست بوسيله تراشيدن موجب پيدا شدن راهي براي وارد شدن ميكروب هاست.
موي صورت حافظ زيبائي و سلامتي آن است زيرا در اثر زياد تراشيدن، سلولهاي صورت فرسوده شده ، و به دنبال آن علائم پيري و چروك به زودي در صورت ظاهر مي گردد. (كساني كه ريش دارند، از صورت سفيد و لطيفتري بر خوردارند). به علاوه كساني كه ريش خود را مي تراشند به خاطر زبري و خشن بودن صورتشان كودكانشان مانع بوسيدن آنها مي شوند.(14)
10- «دكتر صائبي»:
در رشته «فيزيولوژي»(15) ثابت شده بيضه مرد علاوه بر موادي كه با اسم ترشح منوي به خارج مي ريزد، داراي ترشح دروني است كه داخل خون شده، علائم بلوغ و نشانه مردي كه يكي از آن روئيدن موي صورت است به وسيله همين ترشح دروني است. چنانچه برخي كه فاقد بيضه هستند از داشتن موي صورت و چهره زيبا بي بهره اند. بنابراين موي صورت يكي از نشانه هاي مردي است و مردان و نوابغ عالم سعي داشته اند علاوه بر صدها خصلت انساني، اين نشانه را در خود حفظ كنند.(16)
11- جريان كارخانه ي تيغ سازي:
((پل كن ريش Poul Kenrish)) شخصي است كه داراي كارخانه ي تيغ سازي بوده، و روزي پانصد هزار تيغ تولید مي كرده و سالها ريش ميليونها انسان را با اين وسيله تراشيده ا ست. و ليكن بزرگي و زيبائي خود را در ريش گذاشتن دانسته و در تمام مدت عمرش از تراشيدن موي صورت خويش خود داري كرده است.(17)
نتيجه گيري از اين فصل:
به این نتیجه می رسیم كه ريش تراشي مايه سرايت ناخوشيهاي سخت و مظهر زشتيهاي خلقت و سبب سرما خوردن و چائيدن استخوانهاي چهره و گلو و مرضهاي اعضاي حلق و فكين مي شود. و هم باعث امراض زكامي و رشحي و لقوه در دندان و اورام غدد لعابيه و غير آن مي گردد.
و به این نکته پی می بریم که گذاشتن ريش مايه ي محافظت دهان و قوت تكلم و فصاحت گفتار و مانع رطوبات زائده حلق و حافظ وظائف غده هاي لعابي مي باشد و همچنين سبب قوت و محافظت استخوانهاي چهره و اعضاي گلو ودهان و گرم نگه داشتن آنها است. و نيز مانع از رسيدن غبار نرم و هواهاي سرد و نا ساز به سوراخهاي بيني و دهان مي شود.
فصل سوم : ريش تراشي از نظر روان شناسي
روان شناسان ثابت كرده اند كه: انسان داراي قوه مغناطيسي است كه اثر آن مخصوصا در چشمها مشهود است و به سبب نگاه كردن زنان به مردان و بالعكس اين قوه تقويت شده و غريزه جنسي را در دو طرف (مرد و زن) تحريك مي كند.
سيفليس و سوزاك و دردهاي ديگر كه در اثر شيوع فحشاء در برخي جوامع مي بينيم در اثر اين قوه جاذبه مي باشد. بديهي است كه تراشيدن ريش از ته و صورت را براق كردن، سبب تقويت قوه جاذبه شده و تحريك و كشش هاي مغناطيسي را بين زنان و مردان افزايش مي دهد.
طبق نظريه علم فيزيولوژي و پسيكولوژي(18) نيروي شهوت از سن پانزده سالگي به بعد رو به افزايش است و تا بيست و پنج سالگي ادامه دارد، هر چه انسان از سن پانزده سالگي بالا مي رود سيماي او بر افروخته و روشن تر مي گردد و در چشم مرد و زن شيفتگي مخصوصي پيدا مي شود. از همين سالهاست كه موي صورت روئيده خواهد شد و اين روئيدن موي صورت و نتراشيدن آن مانع برخي مفاسد اخلاقي ميان زنان و مردان شده و تا حدودي از پيش آمدن مسائل سوء شهواني جلوگيري مي نمايد. بر عكس مرد با تراشيدن ريش زنان و دختران را بيشتر متوجه خود مي سازد و در شيوع فحشاء و تحريك غريزه جنسي نقش موثري دارد.(19)
سوال : چرا عده اي از ريش گذاشتن فرار مي كنند؟
عده اي به خاطر نداشتن آگاهي و برخور دار نبودن از ايمان قوي و از همه بيشتر به خاطر مسخره شدن مقدسات مثل حجاب و ريش و … توسط انسانهاي جاهل سعي مي كنند به خاطر در امان ماندن از حملات و طعن آنها ريش خود را بزنند، و براي تراشيدن ريش خود بهانه هائي بياورند. لذا اين افراد گاهي مي گويند كه ما به خاطر رعايت بهداشت صورت خود را مي تراشيم در حالي كه مي توان ريش داشت و بهداشت را هم رعايت كرد و اگر واقعا مسئله بهداشت مطرح است، چرا موهاي سرشان را نمي زنند. و گاهي مي گويند: مسئله ريش گذاشتن مربوط به صدر اسلام مي باشد به خاطر اينكه عربستان منطقه گرم و سوزاني بوده، اسلام براي حفظ پوست صورت دستور گذاشتن ريش را داده ، اين توجيه هم بطلانش با آن همه دليل بر ضررهاي تراشيدن ريش روشن است.
عده اي براي اطاعت نمودن از همسر خود اين فعل را انجام مي دهند،عده اي هم به خاطر تقليد از ديگران.
و چه زيبا شاعر سروده است:
خلق را تقليدشان بر باد داد
اي دو صد لعنت بر اين تقليد باد
عده اي هم به خاطر غفلت از زيانهاي بهداشتي آن، عده اي هم به دليل زيبائي، چهره ي خود را با نداشتن مو در صورت مي دانند، عده ای هم تمدن را به تراشیدن ریش می دانند، و عده اي هم براي فرار از ريش گذاشتن مي گويند: انسان كارهاي ديگرش را درست كند در حالي كه اين حرف هم درست نيست، زيرا اسلام مجموعه اي از دستورات حيات بخش است كه بايد واجبات آن را عمل كرد و محرماتش را ترك كرد، اگر ريش تراشي حرام شد، بايد انجام نداد و اين توجيهات پذيرفته نيست.
نکات مهم :
انشاءالله روايات شانه كردن ريش را در چند فصل آينده خواهد آمد.
2- امكان دارد بعضي از اشخاص نخواسته باشند محاسن بلند يا معمولي داشته باشند، چنين افرادي مي توانند ريش هاي خود را طوري كوتاه كنند كه عرفا ريش دار بودن صدق كند. آنچه در اسلام حرام مي باشد زدن ريش از ته است و ديگر فرقي بين ماشين و تيغ نيست.
3- رواياتي كه آورده مي شود در فضيلت ريش گذاشتن روشن مي کند كه اسلام ضمن بها دادن به معنويت و باطن به ظواهر بسيار اهميت مي دهد. لذا يك مسلمان وظيفه دارد هم در جهت معنويت و ارتقاء مكارم اخلاق تلاش نمايد و هم ظواهر خود و خانه و خانواده اش را بر اساس گفته هاي ائمه اطهار عليهم السلام حفظ نمايد و اگر نتوانست در جهت باطن و پرورش روح رشد كند لااقل ظاهرش را اسلامي نگه دارد، نه اينكه بگويد: اكنون كه من از جهت معنوي و اخلاقي مشكل دارم پس ظاهر را درست كردن چه فايده اي دارد و با تراشيدن ريش گناهي را بر ساير گناهان بيفزايد.
منابع و مآخذ :
بحار الانوار/ علامه محمد باقر مجلسی (ره)/ انتشارات دارلکتب الاسلامیه/ 110 جلدی
14 نكته راجع به ريش و ريش تراشي/رضا مسجدی اصفهانی/انتشارات الحج/چاپ اول/1379.
ريش تراشي/ اسدالله محمدی نیا.
اولين دانشگاه و آخرين پيامبر صلي الله عليه و آله/شهید پاک نژاد/ انتشارات یاسر، انتشارات بنیاد فرهنگی/چاپ اول/1364.
پی نوشت ها :
1 - بحارالانوار/ ج 53/ ص 181.
2 - اولين دانشگاه و آخرين پيامبر ج 15 ص 243- 263و ريش تراشي ص 12و13
3 - اولين دانشگاه و آخرين پيامبر ج 15 صص 243 تا 263 و كتاب ريش تراشي ص 13- 16
4- ريش تراشي ص 16و 17
5- تاريخ آمريكا، نويسنده: سجعان ماروني نصراني ص 160
6- ريش تراشي ص 37 اسدالله محمدي نيا
7 - مجله مقتطف ص 538سال 1958 ميلادي
8- مجله ي المقتبس – مجلد ششم ص 144
9 - روزنامه العدل ش 132 تاريخ 21 نوامبر سال 1911ميلادي
10 - تاريخ آمريكا ص 160
11- روزنامه العدل ش 132تاريخ 21 نوامبر سال 1911 ميلادي
12- ريش تراشي ص 38
13- همان ص 38
14- ريش تراشي ص 39 به نقل از تراش ريش از نظر بهداشت ص 20
15- فيزيولوژي علمي است كه درباره ي اعضاي بدن جانداران بحث مي كند.
16- ريش تراشي ص 40
17- چهارده نكته درباره ي ريش و ريش تراشي ص 46/ رضا مسجدی اصفهانی/ به نقل از اطلاعات هفتگی ش 194/ص 6 ستون2.
18 - پسيكولوژي : علمي كه مربوط به روح و روان انسان بحث و تحقيق مي كند.
19 - ريش تراشي ص 42 به نقل از تراش ريش از نظر بهداشت ص 40