ذلت پهلوي ها در برابر دخالت انگليس (2)
نقش انگلستان در به قدرت رسيدن محمدرضا پهلوي
«كسي كه ديده بود، پدرش توسط قدرتهاي خارجي از كار بركنار شده و خودش (محمدرضا) به صورت عروسكي توسط همان قدرتها منصوب شده است...»
وي در فرازي ديگر آورده است:
«خطاهايي كه رضاخان در قضاوتش مرتكب شده بود، به معناي آن بود كه پسرش در 21 سالگي به عنوان عروسك دست قدرتهاي متفق بر تخت نشانده شد.»
ويليام شوكراس، روزنامهنگار معروف انگليسي طبق همان خصلت خاص روزنامهنگاري و برخلاف سياستمداران انگليسي، به صراحت نقش انگلستان در نصب محمدرضا بر مسند سلطنت را چنين شرح ميدهد:
«... يك بار ديگر، لندن درباره فرمانروايي ايران تصميم گرفت. اگرچه محمدرضا به عنوان وليعهد و براي جانشين پدرش رضاشاه در موقعيتي مساعدتر تربيت شده بود، ولي لندن تأمل كرد.
اعضاي كابينه انگلستان بازگشت يكي از افراد سلسله سابق قاجار به تخت سلطنت را مورد بررسي قرار دادند. متأسفانه معلوم شد كه شخص موردنظر، يك كلمه هم فارسي بلد نبود. حتي در لندن نيز، اين امر يك مانع بزرگ تلقي شد. پارهاي از مقامات انگليسي، محمدرضا را شخصي ميدانستند ضعيف و ترسو كه دست در دست سفارت آلمان دارد. اما سرانجام آنها و روسها تصميم گرفتند خود او را بر تخت پدرش بنشانند و چنين استدلال كردند كه: اگر او خواستهاي آنان را انجام ندهد، هميشه ميتوان شخص ديگري را بجايش نشاند...
بدين سان شاه جديد سلطنت خود را در سايه تحقيرهاي پدرش به عنوان عروسكي در دست انگليسها و روسها آغاز كرد...»
انگليسيها همه چيز را ميدانند. او هميشه از قدرت انگلستان صحبت ميكرد و مدعي بود كه حتي پس از جنگ دوم نيز قدرت خود را حفظ كرده است.(13)
شاپور جي، عامل انگليس در حكومت محمدرضا شاه
مسلماً رؤساي MI-6 ايران نميتوانستند تسلط شاپور جي را داشته باشند و او نقش هدايتكننده آنها را به عهده ميگرفت. شاپور جي به طور مدام در ايران بود، در حاليكه مسئولين MI-6 سفارت يك دوره 4 ساله در ايران ميماندند و سپس به مركز بازميگشتند و البته ممكن بود بعدها نيز براي يك دوره 4 ساله ديگر اعزام شوند. شاپورجي كار اينها را تسهيل ميكرد و اگر ملاقات با فردي را لازم ميدانستند، شاپورجي سريعاً ترتيب ملاقات را ميداد و خود نيز حضور مييافت كه مبادا فرد انگليسي اشتباه كند.
شاپورجي پس از ازدواج محمدرضا با فرح، معلم انگليسي فرح شد و هفتهاي 3 بار در كاخ حاضر ميشد و به او انگليسي درس ميداد و سپس معلم انگليسي پسر فرح (رضا) شد. در نتيجه، انگليسي فرح خيلي خوب شده بود و به احتمال زياد اين رابطه آنها تا انقلاب هم ادامه داشت. با وجودي كه شاپور جي از همه وقايع دربار اطلاع داشت، در ملاقاتها با من ميخواست كه از زندگي خصوصي گذشته و حال محمدرضا، زنان و اطرافيان او بيشتر و بيشتر بداند و به اين بخش از اخبار علاقه وافر نشان ميداد. سبك او اين بود كه خودش شروع به صحبت ميكرد و چند اطلاع دقيق و دستنيافتني از زندگي محمدرضا و اطرافيان او به من ميداد كه من نميدانستم و برايم جالب بود و بعدها معلوم ميشد كه صحيح است. سپس ميگفت: شما چه خبر داريد؟ من نيز آنچه ميدانستم ميگفتم. روش شاپورجي در بحث اين بود كه ميگفت انگليسيها همه چيز را ميدانند. او هميشه از قدرت انگلستان صحبت ميكرد و مدعي بود كه حتي پس از جنگ دوم نيز قدرت خود را حفظ كرده است.(13)
اعترافات شاه و نفوذ انگليس و روسيه در ايران
«... بعد از رفتن پدرم (شهريور 1320) مدتي مديد، كارها در ظاهر به دست يك عده ايراني، ولي در عمل، قسمتي به دست سفارت انگلستان و قسمت ديگر به دست سفارت روس انجام ميگرفت، و به طوري كه در كتاب «مأموريت براي وطنم» شرح دادم، صبح مستشار سفارت انگلستان با يك ليست انتخاباتي به سراغ مراجع مربوطه ميآمد و عصر همان روز، كاردار سفارت روس با ليست ديگري ميآمد... متأسفانه من بيست سال تمام از دوران سلطنت خودم، با چنين مجلسهايي سر و كار داشتم و هميشه مي ديديم كه در آنها در برابرهر اقدامي اصلاحي كه متضمن نفع اكثريت ملت بود، ولي به نحوي از انحاء به منافع اقليت حاكمه لطمه ميزد، سدي از مخالفتها و كارشكنيها پديد ميآمد كه آن اقدام را خنثي و بياثر ميكرد...»(14)
بررسي وضعيت مستشاران آمريكا توسط انگليسيها
مداخله انگليسي ها
دستور انگليسي ها به شاه براي تبرئه منصور
ترس شاه از انگليسي ها
كسب تكليف از لندن
محافل مزبور معتقدند كه مخالفت عدهاي از نمايندگان مجلس كه جزو اقليت و مخالفين دولت بودهاند، با اين لايحه روي حس وطنپرستي نبوده بلكه مستقيماً از لندن كسب تكليف نمودهاند.(19)
انگليس و نفت ايران
نقش انگليس در كودتاي 28 مرداد
صدور دو فرمان همزمان
كروميت (كيم) روزولت كه از كارمندان قديمي «او. اس. اس» (سازمان اطلاعات زمان جنگ آمريكا) و رئيس عمليات سازمان سيا در خاورميانه بود، به لندن دعوت شد، تا درباره نقشه انگليسيها گفتگو كند. انگليسيها توصيه كردند كيم روزولت تصدي هرگونه عمليات را برعهده بگيرد و براي كشف امكانات به ايران اعزام شود. با اين موضوع موافقت شد.
نقشه از اين قرار بود كه شاه دو فرمان صادر كرد، با يكي مصدق را عزل و با ديگري سرلشكر زاهدي را به نخستوزيري منصوب كند. آنگاه ميبايست به شهري در ساحل درياي خزر پرواز كند و منتظر باشد. در همين حال روزولت ميبايست چند صد هزار دلار از بودجة سري كه سازمان سيا در تهران داشت، به دو مأمور خود بپردازد. اين پول را ميبايست به چاقوكشان و اراذل زورخانه و افراد فقير زاغهنشين جنوب شهر بپردازند تا به تظاهرات به نفع شاه تشويق شوند.(22)
ژنرالهاي انگليسي
پشتيباني قدرتها از دولت كودتا
پينويسها:
13ـ فردوست، همان، صص 294 و 295.
14ـ روحاني، همان، ص 177.
15ـ علم، اميراسدالله، گفتگوهاي من با شاه، ترجمه: گروه مترجمان انتشارات طرح نو، 1371، جلد دوم، صفحه 477.
16ـ علم، همان، ص 739.
17ـ گلشائيان، عباسقلي، خاطرات من يا گذشتهها و انديشههاي زندگي، جلد 1، چاپ اول، تهران، انتشارات اينشتين، 1377، ص 313.
18ـ روحاني، همان، ص 417.
19ـ تفرشي، مجيد، گزارشهاي محرمانه شهرباني (28ـ1327)، چاپ اول، سازمان اسناد ملي ايران، 1371، جلد دوم، ص 306.
20ـ تفرشي، همان، صص 307 و 308.
21ـ طلوعي، محمود، بازي قدرت جنگ نفت در خاورميانه، ترجمه محمود طلوعي، چاپ دوم، نشر علم، 1371، ص 405.
22ـ روحاني، همان، ص 172.
23ـ بهنود، مسعود، اين سه زن (اشرف پهلوي، مريم فيروز، ايران تيمورتاش)، چاپ اول، تهران، نشر علم، 1374، ص 125.
24ـ بهنود، همان، ص 151.
منبع: www.dowran.ir
/ن