خوش پوشي به شيوه من

آدم براي مصاحبه کردن بايد دليلي داشته باشد. من آدمي نيستم که الکي حرف بزنم. متاسفانه اين روزها باب شده دوستان وقتي بيکار مي شوند شروع مي کنند به مصاحبه و از اين طريق مي خواهند خودشان را توي بورس نگه دارند. به هرحال اين هم سياستي است؛ هرچند به نظر من سياست غلطي است.
سه‌شنبه، 9 آذر 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خوش پوشي به شيوه من

خوش پوشي به شيوه من
خوش پوشي به شيوه من


 






 
پويا اميني جوان معصوم سريال پربيننده خط قرمز براي ما از سبک زندگي و سليقه هايش مي گويد

الکي حرف نمي زنم
 

آدم براي مصاحبه کردن بايد دليلي داشته باشد. من آدمي نيستم که الکي حرف بزنم. متاسفانه اين روزها باب شده دوستان وقتي بيکار مي شوند شروع مي کنند به مصاحبه و از اين طريق مي خواهند خودشان را توي بورس نگه دارند. به هرحال اين هم سياستي است؛ هرچند به نظر من سياست غلطي است.
از طرف ديگر کار ما کار عملي است و سنگ محکش مردم هستند؛ پس بهتر است به جاي اينکه خودمان صحبت کنيم بگذاريم داوراني به نام مردم صحبت کنند. به نظرمن اگر هم مردم لطف دارند و مرا دوست دارند، بهتر است از طريق کارهايم مرا دنبال کنند نه از طريق مطبوعات. چون کار من کار مطبوعاتي نيست.
6-7 سال است که دارم کار بازيگري مي کنم و در تمام اين مدت سعي کرده ام ارتباط چهره به چهره با مخاطبان داشته باشم تا بتوانم نظراتشان را بدانم. شايد براي همين هم هست که کلا راحت ترم با مطبوعات درون استاني همکاري کنم و نه با مطبوعات سراسري

کي مرا ديديد
 

اولين کارم «در قلب من» بود. پارتنرم هم پارسا پيروزفر بود. بعد از آن «خط قرمز» بود که طبق آمار سازمان صدا وسيما، نزديک 97 درصد بيننده داشت. اين دوسريال که از کارهاي اول من بودند، خيلي ديده و محبوب شدند. مردم هم خيلي به اين سريال ها توجه کردند. اما به هرحال خط قرمز، انقلابي در سريال هاي آن زمان بود. الان هم با وجود اينکه خيلي براي نقش جوانها انتخاب مي شوم، اما اصلا سن نقش برايم مهم نيست. وقتي 22-23 ساله بودم نقش مرد 35 ساله را بازي کرده ام و الان هم که 32 ساله هستم نقش آدم 24 ساله را بازي مي کنم. به هرحال ما بايد بتوانيم نقش را باورپذير کنيم. در کار اخيرم که نقش يک جوان 22 ساله را دارم.

رازجواني من: ورزش
 

خيلي جوان بودم که کارم را شروع کردم و سعي کردم دنبال مسائلي که صلاح نمي ديدم، نروم. فکر مي کنم زندگي سالمي داشته ام. يک زندگي با ورزش که کمکم مي کند جوان بمانم. البته به هرحال سن و سال است ديگر... بالا مي رود و ممکن است که بازي در نقشهاي کم سن و سال تر کمي سخت شود. اما با تمرکز و روي فرم بودن مي توان به جواني و نقشهاي جوانانه خوب فکر کرد.
اين روي فرم بودن با ورزش خيلي عجين است. من شديدا اهل ورزش ام. هفته اي چند جلسه تمرين تيم فوتبال و واليبال هنرمندان است که من شرکت مي کنم. فارغ از آنها شنا هم مي کنم و تنيس بازي مي کنم. به پياده روي هم خيلي علاقه دارم و از طرف ديگر بصورت فصلي کارتينگ مي روم. فرصت پيش بيايد گلف و بولينگ هم بازي مي کنم...
کلا ميانه ام با همه ورزش ها خيلي خوب است. ورزش جايگاه ويژه اي در زندگي روزمره من دارد. يعني در وقتهاي آزادم هميشه وقت عمده اي را براي ورزش کنار مي گذارم. چون خيلي مرا سرحال مي کند و احساس مي کنم زندگي سلامتي را در پيش گرفته ام. حتي اگر به هيچ ورزشي نرسم، حتما پياده روي را در طول روز از قلم نمي اندازم. بقيه وقتهاي آزادم را بيشتر يلم مي بينم. اصلا فيلم ديدن را خيلي دوست دارم. فيلمهاي روز دنيا را دوست دارم، ولي هميشه احساس ميکنم آن قدر آرشيو فيلمهاي خوب در تاريخ سينما زياد هست که دوست داشته باشم اول آنها را ببينم. قديمي هاي زيادي هستند که نديده ام؛ هرچند سعي مي کنم که از قافله عقب نمانم.

همه علاقه هاي من
 

من به علاقه هايم احترام مي گذارم. به دليل همين علاقه ها بوده که هم عکاسي کرده ام، هم موسيقي کار کرده ام، هم نقاشي کرده ام. درضمن، به دليل اينکه رشته تحصيلي خانمم گرافيک است، کارگرافيکي هم ياد گرفته ام؛ چون او مي تواند به من کمک کند. من به اغلب حوزه هاي هنري سرک کشيده ام. ولي در ميان همه، اين روزها عکاسي برايم جدي شده است. البته اين طوري نيست که خيلي دنبال کنم، بيشتر منتظرم سوژه اي پيش بيايد تا عکاسي کنم من فولدري در کامپيوترم دارم که عکسهاي خاص و مورد علاقه ام را در آن ذخيره مي کنم. يکي از سوژه هايي که اين اواخر خيلي برايم جذاب شده بود، سوژه يک پروانه بود که از آن عکاسي کردم. عکاسي در سفر را هم خيلي دوست دارم. چند وقت پيش قشم بودم و در شبي که قرص ماه کامل بود، تقريبا 7 ساعت از زواياي مختلف عکس ماه را انداختم. به نظر من کسي که کار هنري انجام مي دهد، ايرادي ندارد که وارد حيطه هاي ديگر شود؛ همانطور که ايرادي ندارد يک معلم، ساز بزند و يک مهندس، خطاطي کند. اينها با هم منافاتي ندارند. منتهي اينجا خيلي ها اين حوزه ها را محدود مي کنند و معتقدند که اگر کسي به فرض موزيسين است نبايد بازي کند، يا اگر کسي بازيگر است حق عکاسي ندارد به نظر من اصلا اين طور نيست.

يک اهل سفر غير خوش سفر!
 

خيلي اهل سفرم. چه داخل ايران و چه خارج از کشور. ديدن فضاهاي جديد را خيلي دوست دارم. ارتباط با فرهنگ و مردم جديد را خيلي دوست دارم. ديدن آدمي اهل آسياي جنوب شرقي در ايران خيلي با ديدن او در کشور خودش فرق دارد ديدن کشورهاي ديگرخيلي برايمعجيب و خواستني است. يک چيز که اخيرا کشف کرده ام، اين است که هواي هرشهري و هر مکاني بوي خاصي براي خودش دارد. من عاشق کشف اين رايحه هستم؛ چون بطور کل من آدمي هستم که به رايحه خيلي حساس ام. البته با بو و رايحه بيش از هرچيز ديگري حس نوستالژيک سراغم مي آيد. شايد روي همين حساب است که آدم عطر بازي هم هستم... اما بايد بگويم که آدم خوش سفري نيستم؛ البته اين دليل نمي شود که تنهايي سفر بروم. آدم خوش سفر بايد خيلي منعطف باشد. اما من راستش خيلي منعطف نيستم و اين به دليل اين است که من کمي وسواسم زياد است، ولي سعي مي کنم که انعطاف ام را زيادتر کنم تا خوش سفرتر هم بشوم.
به هرحال در هر سفر آدم چيزهاي جديدي مي بيند و ياد مي گيرد. يک مسافرت رفتم که خيلي بد بود. در برهه اي بودم که خيلي کممسافرت زميني مي کردم و مجبور شدم 24 ساعت را دراتوبوس باشم. من رسما در اين سفر ديوانه شدم! در آن شرايط تمام مدت به اين فکر مي کردم که آيا مي شود خودم را دوباره توي تختخواب خودم ببينم؟! و همان لحظه با خودم گفتم که من 24 ساعت ديگر به اين حرف خودم خواهم خنديد...! واقعا هم اين اتفاق افتاد اصلا براي همين است که سفر را دوست دارم. باعث مي شود قدر خيلي چيزها بيايد دستم.

 

رايحه هاي نوستالژيک
 

من هنوز هم بوي شميران را بيشتر از همه جا دوست دارم؛ چون فکرمي کنم خيلي نوستالژيک است و مرا به دوران کودکي ام مي برد. بوي شميران با طعم برگ چنار همراه است. به خصوص توي هواي پاييزي يا اوايل بهار بايد يک ذره از برگ درختان ريخته باشد و يک نم باران روي آن زده باشد تا همه چيز براي به مشام رسيدن آن بوي نوستالژيک فراهم شود...

سلامت روح
 

لازمه کار ما اين است که موقع کار کردن مشکلات را دور بريزي و سعي کني در آن لحظه به بهترين شکل ممکن ظاهر شوي. يکي از دوستان ام به من مي گفت: «هميشه به اين فکر کن که اين صحنه اي که مي خواهي بازي کني، آخرين سکانس زندگيت است! پس سعي کن که آن را به بهترين شکل ممکن بازي کني.» من هم به اين موضوع اعتقاد پيدا کردم. در سريال «کمکم کن» با قاسم جعفري، راجع به يک سکانس چيزي حدود 3-4 ماه بحث مي کرديم؛ سکانسي که مربوط به من در نقس مسعود بود. به نظر من توجيه پاياني فيلم، توجيهي منطقي نبود و البته خود آقاي جعفري هم به اين موضوع اذعان داشت... اما در نهايت مجبور شديم که همان سکانس را داشته باشيم و تغييرش نداديم. آقاي جعفري به من گفت که «مي خواهم اين سکانس را خوب بازي کني.
طبيعي است که بحث لج و لجبازي نبود و من آن سکانس را بازي کردم و شايد بهترين سکانسي هم بوده که بازي کرده ام. آن قدر که حتي آن پايان غير موجه، باورپذيرتر هم شد. من خيلي روي قصه اي که کار مي کنم، حساس ام. بايد حتماً! براي بازي آمادگي ذهني پيدا کنم. براي همين خيلي روي سلامت روحم حساس ام.

لباس بايد به من بيايد
 

در هرجامعه اي هراز گاهي تب چيزي بالا مي رود. حالا اين تب مي تواند نحوه آراستگي سروصورت باشد يا نوع پوشش. به هرحال هر کس يک استيلي را براي مدل مو يا لباسهايش انتخاب مي کند. براي من هميشه جالب است که در نوع انتخاب آدمها در اين زمينه دقت کنم و البته طبيعي است که تاثير هم بگيرم. مثلا اصلا از اين آدمها نيستم که تا ببينم کسي به فرض دستبندي دستش کرده، سريع بروم و شبيهشرا بخرم. بيشتر سعي مي کنم ظاهرم نسبت به آن چيزي که ديده ام و پسنديده ام متفاوت باشد. اين به معناي اين نيست که دوست دارم ظاهر متفاوت داشته باشم. اما مثلا براي من خيلي مهم است که اگر دارم پيراهني مي پوشم کاملا روي تنم بنشيند.

رنگ ها و پوست ها
 

در مورد رنگ ها خيلي تحقيق مي کنم. به هرحال من بازيگرم و متناسب با فضاي بازي ام، هربار رنگ پوست يا مو و نوع ظاهرم عوض مي شود براي همين هميشه سعي مي کنم که رنگ لباسها و حتي طرح و مدلشان را براين اساس انتخاب کنم. ظاهر من متناسب با رنگ مو و بخصوص رنگ پوستم تغيير مي کند. وقتي رنگ پوست من فلان رنگ است، مثلا رنگ لباس سرمه اي خيلي به پوستم مي آيد... اما ممکن است دوماه ديگر که فصل عوض مي شود و رنگ پوستم تغيير مي کند، اين رنگ ديگر مناسبم نباشد. براي همين است که رنگ براي من بيشتر از اين جنبه قابل بررسي است؛ و نه از جنبه اين که الان مد است يا نه، رنگ سال هست يا نه؛ چندان برايم مهم نيست که کفشي که مي خواهم بخرم، الان توي بورس هست يا نه. بيشتر برايم ظاهرش مهم است و اينکه به ديگر بخشهاي پوششم بيايد .
منبع:زندگي ايده آل,شماره 43



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.