پژوهشي تطبيقي در موضوع هستي شناسي (5)
و : رابطه دانته با ابن عربي
1- دانته همان رموزو علايم نظريه مابعدالطبيعي نور را که بخش بنيادي تعليمات اشراقي است در کمدي الهي خود آورده است. او امرآفرينش را به همان صورت تجلي نور الهي تصور مي کند که علت غايي اش عشق و اثر نخستينش، ماده کلي بي صورت (2) است. دانته يکي از پيروان مدرسه اشراق به شمار مي آيد، بسياري از نظرات اشراقي دانته از ابن عربي گرفته شده که به راستي نماينده نمونه و برجسته آراء شرقي است. تقريباً تمامي شيوه هاي هنري که ابن عربي براي نماياندن مواطن پس از مرگ به کار گرفته، يک قرن بعد در کمدي الهي دانته تکرار شده است.
2- گذشته از مطابقت آرا و افکار دانته با ابن عربي، در صور خيالي و نمادهاي آنها همانندي و مطابقت وجود دارد. دانته براي تبيين فلسفه نور همان نهادها را به کار مي گيرد که ابن عربي به کار گرفته است. خدا نور محض است و تجلي او با تمثيلات نور،انتشار، ارشاق، انعکاس و درخشش که رمز تخيلات دانته اند، نمايانده شده است. استعاره آينه که دانته آن را براي نشان دادن تاثير موجودات عالي در سافل به کار برده، همانند نور چراغ است که در آثار ابن عربي به کرات مشاهده مي شود و به نظر هر دو نويسنده، نور نماد خدا، ظلمت نمادماده، کدورت و شفافيت به ترتيب مشخصه هاي بدن و نفس اند. نماد هندسي دايره و مرکز آن که نمايانگر گيتي و اصل الهي است، در نظام فکري ابن عربي بيش از دانته تکرار شده است.
3- جستجوي اسرار غيبي و تفسير رمزي حروف و اعداد، و خواص مرموز اعداد و ارزشهاي عددي برخي از حروف و پيوند دادن آن با ارزشهاي آرماني،آن گونه که در آثار دانته مشهود است، دقيقاً و فراوان در کتب رسالات ابن عربي به چشم مي خورد.
در کمدي الهي دانته در کتاب ضيافت او عقيده به اخترشناسي و احکام نجوم،بدان گونه که در آثار ابن عربي مشهود است، ديده مي شود. مهارت ادبي و هنر شخصيت دادن به اعتباريات و مجردات که در کتاب زندگاني نو مشاهده مي شود که ارواح با يکديگر سخن مي گويند و به احتجاج و استدلال مي پردازند در فتوحات مکيه هم به خوبي نمايان است.دانته در زندگاني نو و در کمدي الهي به تفسير و توصيف عرفاني روياها و به اعتباري به نوعي «خود شرح حال نويسي» (autobiography) مي پردازد چنان که در فتوحات مکيه ابن عربي مي بينيم و از باطن اين مناجات و واقعات، افکار فلسفي بسيار بيرون مي آورد.
4- درست به آن صورت وقايعي که براي ابن عربي پيش آمده و سبب پديد آمدن ترجمان الاشواق و شرح آن ذخاير الاعلاق شده است(واقعه ديدن دختر رومي که ابن عربي درآغاز ذخاير الاعلاق آورده) با واقعه اي که دانته در ضيافت آورده است، همانند است.
آقاي پالاسيوس (3) بر آن است که چهره ابن عربي را که در کتابهايش به ويژه در فتوحاتش مي بينم، منبع فکري شاعر فلورانسي است که در اشعار و سروده هايش، انديشه و آرمانهاي کلي خود را از آنها گرفته است. به ندرت دو انديشمند مي توان يافت که حالات شعري و مذهبي آنها مانند دانته و ابن عربي مشابه و همانند باشد هم از حيث فکر فلسفي و هم از لحاظ صور خيالي.
پروفسور نيکلسن پژوهنده و خاورشناس انگليسي، که در تصوف اسلامي، به ويژه عرفان ابن عربي صاحب نظر و اثرات، تاثر دانته را از ابن عربي پذيرفته است؛او نوشته است:
«دانته دوزخ، بهشت و روياي مبارک را دقيقاً به گونه اي که به سختي مي توان آن را حمل بر تصادف و اتفاق کرد، همان گونه توصيف کرده است که در آثار ابن عربي مشهود است. توصيف درکات دوزخ، سماوات نجوميه، حلقات ورد صوفيه، طبقات ملايکه، که دور مصدر نورالهي مي چرخند و دواير سه گانه که رمز اقانيم سه گانه هستند، به وسيله دانته عيناً همان گونه توصيف شده اند که ابن عربي توصيف کرده است.»(4)
شايان ذکر است که پيش از آقاي پالاسيون، کارل بروکلمان ابن عربي را متاثر از ابن مسره دانسته و نوشته است: (ابن عربي در کشورخود، ازابن مسره پيروي کرده بود؛ ولي در مکه تحت تاثيراصول وحدت وجود که توسط قرمطيها تبليغ مي شد قرار گرفت. (ر.ک به تاريخ ملل و دول اسلامي، ص298)(5)
با مرگ ابن مسره فکر او از بين نرفت و پيروانش فکر او را دنبال کردند.(6)
پی نوشت ها :
* استاديار دانشگاه آزاد اسلامي - واحد کرمان
1-دانته الگيري ( Dante Alighieri) (1321-1265، شاعر و عارف نامي ايتاليايي در فلورانس به دنيا آمد و در نه سالگي عاشق دختري به نام بياتريس (Beatrice) شد. اما اين عشق به ناکامي انجاميد که بياتريس با مرد ديگري،ازدواج کرد و ناگوارتر از که در بيست و چهار سالگي( 1290) در گذشت و روح حساس دانته را که عاشقي راستين و شاعري جوان بود بيش از پيش آزرده ساخت و به سختي تکان داد. شاعر که عشقش با مرگ معشوقه اش استوارتر و آسماني تر و جانگدازتر شده بود، با خود عهد بست، معشوقه اش را تا حد ممکن بستايد، به گونه اي که درادبيات جهان بي نظير نمايد. او به راستي از عهده اين کار برآمد و در کمدي الهي وي را مظهر حق، نماينده لطف الهي شناسانيد، مقامش را تا حد فرشتگان بالا برد و در عالي ترين طبقه بهشت قرارداد که آدميان را توانايي رسيدن به آن نمي باشد؛ اما با وجود اين به نظر مي آيد، وصف و ستايش دانته از بياتريس، به پايه ستايشي نمي رسد که ابن عربي از نظام کرده است.
2- مقصود ـ«هباء» است،و همان است که اصحاب فکر آن را هيولاي کل نامند و کل عالم وجود موجود در آن است و خداوند به نور خود بر آن تجلي فرموده و هر شيء که در آن بوده به حسب استفاده و قوه ،خود آن را پذيرا شده است.
ر.ک. به: فتوحات مکيه، ج1، ص 119.
ابن عربي گويد من آن را عنقا مي نامم (همان، ج2، ص432.
3- آسين پالاسيوس (Miguel Asin Palacios) در سال 1871 در شهر سر قسطه (Saragosse) در 281، کيلومتري مادريد پايتخت اسپانيا متولد شده،بيشتر هم خود را صرف تحقيق و پژوهش درباره ابن عربي کرده است. راجع به او کتب و رسالاتي به زبان اسپانيايي نوشته است که برخي از آنها به زبان عربي و انگليسي ترجمه شده است.(ر. ک. به: تصديرعلم به قلم آقاي دکتر عبدالرحمان بدوي، کتاب ابن عربي حياته و مذهبه) . به نقل از : جهانگيري ، محسن ، محي الدين ابن عربي، چهره برجسته عرفان اسلامي، پاورقي ص 595.
4- Asin Palacios, Miguel, Islam and the Divine Comedy. PP. 263-277.
5- Asin palacion. Miguel, The Mystical Philosophy of Ibn Massarra and His followers, P. 119 & Asin Palacies, Istam and The Divine Comedy, Perface, P. xIII.
6- The Mystical Philosophy of Ibn Masarra and his followers p.p.