عوارض استرس در بیماران دیابتی و راه های مقابله با آن

شما در این مقاله با ارتباط تنگاتنگ بین وجود استرس در هر سنی با بیماری دیابت بیشتر آشنا خواهید شد و راه های مبارزه بهتر با آن را میشناسید.
سه‌شنبه، 23 آذر 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عوارض استرس در بیماران دیابتی و راه های مقابله با آن

در ابتدا دیابت چیست و چگونه ایجاد می شود؟

دیابت بیماری مربوط به قند خون است. قند خون انسان از نوع "گلوکز" است. گلوکز منبع اصلی تأمین انرژی برای سلولهای بدن است و سوخت و ساز و متابلیسم اغلب اعضای بدن با استفاده از سوزاندن گلوکز در میتوکندری های سلول های بدن صورت می گیرد.

به همین دلیل می توان از گلوکز یا قند خون به عنوان موتور حرکت و منشأ انرژی بافتها و اعضای بدن نام برد. اگر قند خون پایین باشد ، به دلیل از بین رفتن سوخت و ساز ، بدن قدرت انجام کارهای عادی را نخواهد داشت و ضعف و بیحالی مفرط به فرد دست خواهد داد.

از سوی دیگر بالا رفتن قند خون هم برای بدن مضرّ است. قند خون بیشتر از حد استاندارد می تواند به پروتئین ها و سایر اجزای خون متصل شده و بیماریهای مختلفی را در بدن ایجاد نماید.

بدن انسان دارای مکانیسم بسیار دقیق و موثری برای کنترل سطح قند خون است. عملکرد این مکانیسم ها باعث می شود تا در اغلب ساعات شبانه روز میزان قند خون افراد در یک حد مشخص و ثابتی حفظ شود.

اگر این مکانیسم ها و سیستم های کنترلی نبودند ، به دنبال هر وعده غذایی میزان قند خون به شدّت بالا می رفت و برعکس در ساعتهای استراحت و خواب قند خون به میزان زیادی کاهش پیدا می کرد.

اختلال در این سیستم های کنترل قند خون است که باعث ایجاد بیماری های مربوط به قند خون مانند "دیابت قندی" و "افت قند خون" می شود.

 

نقش استرس در پیدایش بیماری دیابت

نقش استرس در پیدایش بیماری قند در افراد مستعد، غیر قابل انکار است.یکی از حیوانات آزمایشگاهی که سال هاست در خدمت علم پزشکی (مثلاً دیابتولوژی) است، نوعی موش است موسوم به هامسترچینی. این حیوان دارای دو ویژگی جالب رفتاری است.

اولاً
انزوا طلب است و علاقه ای به زندگی اجتماعی ندارد

ثانیاً
موش نر، تمایلی به جفت گیری ندارد.

وقتی تعدادی هامسترچینی نر وماده را در یک قفس قرار می دهند، حیوان نر دستخوش اضطراب (استرس)می شود و در ادرارش قند ظاهر می شود و وقتی آنها را از هم جدا می کنید، گلیکوزوری (قند در ادرار)از بین می رود.

موش ماده، برعکس از میل جنسی نیرومندی برخوردار است و زندگی اجتماعی را دوست دارد. فضای کوچک قفس، باعث می شود که حیوان ماده مرتباً حیوان نر را به چنگ آورد، گهگاه حیوان نر را گاز می گیرد و هربار که این اتفاق می افتد در ادرار حیوان نر، قند ظاهر می شود.

4مرحله دیابت

وقتی یک بیمار دیابتیک برای اولین بار متوجه می شود که دیابت دارد، متناسب با نوع شخصیت او، چهار مرحله زیر را طی می کند:

مرحله اول، انکار و ناباروری:

در وهله اول، باور نمی کند که دیابت پیدا کرده است وسعی می کند گناه را برگردن اشتباه آزمایشگاه و یا پزشک بیندازد و غالباً چند آزمایشگاه را عوض می کند.شنیدن نام دیابت، خود برای او، یک استرس شدید است.
 

مرحله دوم، خشم:

خشم و غضب، یک واکنش تخریب کننده و فلج کننده است، هم برای خود بیمار و هم اطرافیان و اعضای خانواده.جوانان دیابتیک، معمولاً به مادر خانواده و سالمندان دیابتیک، به فرزندان خود، شورش می کنند(به اصطلاح گیر می دهند) و دق دلی خود را روی آنها خالی می کنند.مضافاً اینکه، خشم، خود، قند خون را بالا می برد.
 

مرحله سوم، افسردگی:

دیابتیک ها، حداقل، دو برابر سایرین به افسرگی مبتلا می شوند.هر چه مدت افسردگی طولانی تر باشد، کنترل قند را سخت تر می کند.این مساله در کسانی که قبلاً سابقه افسردگی داشته اند، مضاعف می شود.اساساً دیابت، افسردگی را و افسردگی دیابت را تشدید می کند و یک دور باطل بین این دو بیماری ایجاد می شود.


ارتباط بین دیابت و افسردگی

حدود ۴۰ درصد از افراد مبتلا به دیابت گفته‌اند که از زمان تشخیص بیماری‌شان، با سلامت روانی خود دست و پنجه نرم کرده‌اند. ما می‌دانیم که دیابت و افسردگی می‌توانند واقعاً دشوار باشند. اما به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید. ما اطلاعات زیادی در اختیار داریم که به شما کمک می‌کند با این شرایط، کنار بیایید.

افسردگی و دیابت علائم مشترکی دارند. خستگی، خواب زیاد و مشکل در تمرکز، ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که یکی از این شرایط را داشته باشید. این می‌تواند تشخیص این‌که آیا علائم شما ناشی از افسردگی یا دیابت یا هر دو است را مشکل کند.

ممکن است از خود بپرسید که آیا دیابت می‌تواند باعث افسردگی شود یا شما را دچار افسردگی کند. اگرچه این بیماری به‌طور مستقیم باعث افسردگی نمی‌شود، اما ماهیت دیابت می‌تواند عاملی در ایجاد آن باشد. از آنجایی که این بیماری همیشه وجود دارد، مقابله با آن شرایط بسیار سختی است و ممکن است خسته کننده باشد.

اگر قبل از ابتلا به دیابت، افسردگی داشته باشید، می‌تواند افسردگی شما را تشدید کند.


افسردگی چگونه بر دیابت تأثیر می‌گذارد؟

افسردگی یک وضعیت جدی سلامت روان است. این می‌تواند هر کسی را، صرف‌نظر از فرهنگ، پیشینه و سابقه خانوادگی، تحت‌تأثیر قرار دهد. این بیماری باعث می‌شود که نسبت به خود، زندگی و روابط خود احساس بدی داشته باشید.

اگر یک یا چند مورد از این علائم را برای بیش از دو هفته تجربه کردید، با پزشک متخصص خود صحبت کنید. افسردگی می‌تواند بر دیابت تأثیر بگذارد.


چند نشانه افسردگی می‌تواند تأثیر مستقیمی بر مدیریت دیابت شما داشته باشد، مانند:

نمی‌خواهید کاری انجام دهید یا کسی را ببینید. ممکن است دیابت خود را به درستی مدیریت نکنید. این ممکن است به معنای عدم‌مصرف دارو یا انجام آزمایش قند خون، غیبت قرار ملاقات با پزشک یا نادیده گرفتن سایر مشکلات سلامتی باشد. همه این‌ها می‌تواند منجر به عوارض شود.

احساس بدی نسبت به خودتان داشته باشید و نگران باشید که دوستان و خانواده را ناامید کنید.

آهسته حرکت می‌کنید و نمی‌خواهید صحبت کنید.

فکر می‌کنید که اگر مرده باشید یا خودکشی کنید، اوضاع بهتر می‌شود. افسردگی همچنین می‌تواند باعث احساس خود ویرانگری شود؛ اگر احساس می‌کنید بهتر است بمیرید، ممکن است مراقبت از خود را متوقف کنید.


مقابله با افسردگی و دیابت

اگر هر یک از علائم افسردگی را به مدت بیش از دو هفته دارید، واقعاً مهم است که به پزشک متخصص خود مراجعه کنید. انجام این کار همیشه سخت خواهد بود، اما درخواست کمک و صحبت کردن در مورد مشکلات خود با فرد دیگر، می‌تواند واقعاً مفید باشد.

راه‌های مختلفی برای مقابله افراد با افسردگی وجود دارد. ممکن است پزشک به شما توصیه کند که با یک متخصص صحبت کنید، دارو تجویز کند یا شما را به سمت رفتار درمانی شناختی راهنمایی کند. شما می‌توانید بهترین گزینه را با هم انتخاب کنید.


مرحله چهارم، قبول:

برخی زودتر و برخی دیرتر، سرانجام واقعیت را می پذیرند و با بیماری دیابت کنار می آیند و این واقعیت را درک می کنند که سلامتی (و امنیت)، برای هرکس گرانبها و ارزنده است لیکن هرکسی به طریقی آسیب پذیر است و در معرض حوادث و مخاطرات قرار می گیرد. دیابت هم، یکی از این حوادث است.


راهکارهای مقابله با استرس در یک بیمار دیابتی:

1-مدیریت استرس

عوامل تنش زایی را که دایماً و روزانه سوهان روح شما شده اند، کنترل و مدیریت کنید:
-لیستی تهیه کنید از کارهایی که درروز انجام می دهید و بعد از انجام هریک، به عنوان یک موفقیت کوچک، به آن بنگرید و احساس رضایت کنید.

-اشیای ضروری، داروها، انسولین، سرنگ، سوزن، دستگاه کنترل قند و... را در یک محل مشخص، نگهداری کنید و این مکان را عوض نکنید.

-اشیای غیر ضروری را دور بیندازید. هر چه وسایل و اشیای شما کمتر باشد، استرس و عصبانیت و دست پاچگی شما هم کمتر می شود.

-فقط آن کارهایی را انجام دهید که به آنها احتیاج دارید. از پذیرفتن کارها و مسوولیت هایی که به عهده شما نیست، خودداری کنید. هر دعوتی را به هر ضیافت یا مهمانی نپذیرید. سلامت شما، بر هرچیزی ارجح است، حتی بر قضاوت دیگران نسبت به شما:شما دیابت دارید نه میزبان شما، شما رژیم غذایی دارید نه او. البته فراموش هم نکنید که ازموهبت های زندگی هم باید استفاده کنید و از زندگی لذت ببرید اما با برنامه و سنجیده.

2-همیشه آمادگی خود را برای مقابله با کاهش یا افزایش قند حفظ کنید
-برای بیرون رفتن ازمنزل، برنامه ریزی، پیش بینی و زمان بندی کنید.

-از شب قبل، برنامه های روز بعداز تنظیم و در صورت لزوم یادداشت کنید

-ازافت قندخون، پیشگیری، پیش بینی و مراقبت کنید.افت قند خون خطرناک است و به مراتب خطرناک تر از افزایش قند است.

-برای مقابله با افت قند، میان وعده را فراموش نکنید و البته حذف یک میان وعده یا ورزش کردن را فراموش نکنید.


3-مشورت با دوستان و مشاوره با متخصصان
-مشورت با یک دوست واقعی و مورد اطمینان می تواند شما را در مقابل استرس ها واکسینه کرده و هیجانات و تنش ها را ازشما دور ساخته و به شما کمک کند.

-مشاوره روان شناسی را فراموش نکنید.هر کسی که با روان پزشک یا روان شناس مشاوره می کند، بیمار نیست.ازاین امر، هراس نداشته باشید، اضطراب، هراس وافسردگی خود را با روان پزشک در میان بگذارید.افسردگی یک عامل فلج کننده است، هم برای شما و هم دیابت شما.

4-ورزش
-به بهداشت بدن شما، کمک کرده و کار قلب و ریه عروق و امعا و احشا را تقویت می کند.

-استرس را برطرف و ذهن شما را آزاد، آرام و فعال می کند(به علت آزاد شدن اندورفین ها).

-30دقیقه ورزش (مثلاًپیاده روی)، پنج روز در هفته می تواند تمام اهداف ورزش را محقق کند.

-ورزش منظم، مدون و برنامه ریزی شده و روزانه قند شما را کنترل کرده وشما را با نشاط می کند.

5-خواب
-این پدیده طبیعی را دست کم نگیرید.

-اگر خواب کافی و راحت(کمیت و کیفیت)نداشته باشید، تمام واکنش های بدن شما تضعیف شده و به نصف تقلیل پیدا می کند.

-خواب آرام و کافی، انرژی شما را مضاعف، اخلاق شما را خوش و برخورد شما را مناسب ومتعادل خواهد کرد. هشت ساعت خواب در شب کافی است.

-اگر به دلایلی نمی توانید خواب کافی در شب داشته باشید، خواب روزانه (به خصوص بعد از ناهار) را حداقل یک ربع فراموش نکنید.

6-ریلاکسیشن و مدیتیشن
بیمار دیابتی، دایماً در معرض استرس است.اگر شما دیابت ندارید یک بار دچار افت قند شده اید (گرسنگی شدید)، تا حدودی استرس ناشی از هیپوگلیسمی را تجربه کرده اید.تمدد اعصاب (ریلاکسیشن) و سر به جیب تفکر فرو بردن (مدیتیشن)، از راهکارهای مناسب برای مبارزه با استرس هستند.

با کارشناسان مربوطه مشورت کنید. از طریق یوگا و تایچی، می توانید با افکار و ذهنیت خودتان ساعت ها خلوت کنید و به آرامش برسید. شل کردن عضلات، تمرین های تنفسی، تمرین های مربوط به عضلات سر و گردن، تداعی افکار مثبت، حمام داغ، تئاتر، سینما،کنسرت موسیقی، شمع های معطر و بسیاری تمهیدات تدابیر ضد استرسی که سرگرم کننده و سالم هم باشد، می تواند شما را در قبال استرس ها قوی تر کند تا شما نیز مانند 200 میلیون دیابتی دیگر یک زندگی لذت بخش و یک عمر طبیعی داشته باشید.
 

بیماران دیابتیک از دو راه آسیب می بینند

-اول: وقتی با یک استرس یا یک تهدید تنش زا، مواجه می شوند، نظم فکری و ذهنی و تمرکز خود را از دست می دهند و لذا قدرت مراقبت از خود،(که در دیابت بسیار مهم و تاثیر گذار است)از آنها سلب می شود.

معمولاً فراموش می کنند قند خون را چک یا داروهای خود را مصرف کنند.حتی ممکن است به الکل و سیگار پناه ببرند و ورزش کردن را ترک کنند.

-دوم: چهار هورمون اصلی که برای مبارزه با استرس یا یک تهدید تنش زا، برانگیخته و تراوش می شوند عبارت اند از:کورتیزول، کاتکولامین، گلوکاگون و هورمون رشد.هر چهار هورمون،خود قند خون را بالا می برند و ضد انسولین عمل می کنند.

در دیابت نوع 2، اکثریت بیماران در قبال استرس، قندشان بالا می رود لیکن در دیابت نوع1، پاسخ، متغیر است، بعضی بیماران قندشان زیاد می شود و در برخی تغییر نمی کند.

بیش از 300 سال است که رابطه دیابت و هیجان شناخته شده است لیکن مکانیسم دقیق آن، مورد اختلاف و مناقشه است.کودکانی که دارای شخصیت تیپ A(تند خو، برتری جو و عصبی)هستند، در مقابل استرس ها، قندشان بیشتر بالا می رود

در حالی که کودکان تیپ شخصیتی آرام تر، قند خون شان اندکی بالاتر می رود، همچنین در نوع 1دیابت، در بیمارانی که سابقه اختلالات روانی یا رفتاری وجود داشته باشد، هم قند و هم هموگلوبین A1c بیشتر افزایش می یابد و رتینوپاتی (آسیب ته چشم)نیز در آنها شایع تر است.خودکشی، در دیابت جوانان، شایع تر است.

وقتی از استرس حرف می زنیم

یکی از علل عمده کنترل نشدن قند در بیماران دیابتیک، همین استرس است.

واژه استرس، به اشکال مختلف بیان می شود:
گاهی استرس، برای یک دغدغه فکری به کار گرفته می شود و گاهی برای بیان یک ضربه شدید و ناگهانی روحی (از دست دادن یک عزیز).استرس یک فشار فیزیولوژیک، یک دغدغه ذهنی، یک نگرانی و اضطراب و گاهی یک واقعه است.

استرس ممکن است یک واکنش باشد به وقایع، یک پاس باشد به محرک های مختلف.گاهی استرس، فقط یک پاسخ فیزیولوژیک یا روحی است به محرک ها .این پاسخ می تواند مثبت،منفی و یا هر دو باشد.

بنابراین استرس، از چند منظر قابل بررسی است و هر کسی نسبت به آن نوعی واکنش نشان می دهد پشت هر دغدغه فکری و هر استرس، وقایع فیزیولوژیک پیچیده ای وجود دارد که هر کسی قضاوت خاصی نسبت به آن دارد.یک واقعه، برای یک نفر ، به شدت تهدید کننده و برای فرد دیگری ساده و پیش پا افتاده است.

البته در برخورد با وقایع جدی و نگران کننده، همگان دستخوش استرس جدی شده و نیروی دفاعی بدن دست به کار می شود و یک پروسه جنگ و گریز را تدارک می بیند. این پدیده جنگ و ستیز از یک طرف و فرار از طرف دیگر، فقط برای حفاظت بدن از استرس است.

در این پدیده جنگ و گریز، حداقل سه دستگاه درگیر و فعال می شوند:
دستگاه عصبی خودکار، دستگاه عصبی غدد (نورواندوکرین)و دستگاه ایمنی بدن.دستگاه عصبی خودکار یعنی اعصاب پاراسمپاتیک و عمدتاً اعصاب سمپاتیک، فعال شده و منابع انرژی به طرف سلول های حیاتی بدن، سرازیر می شوند تا انرژی لازم برای سلول ها و با هدف مقابله با استرس، تامین گردد.

اما در این رهگذر، خود بدن نیز دستخوش دگرگونی می شود.تندی ضربان قلب، تندی تنفس، رنگ پریدگی، سردی انتهاها و اختلالات گوارشی و... تمایل ماحصل فعال شدن نیروی دفاعی بدن است.

از نظر دستگاه عصبی -غدد هیپوتالاموس-هیپوفیز-فوق کلیه را برانگیخته می کند و ناگهان سیلی از هورمون های CRF,ACTHو سرانجام کورتیزول و کاته کولامین ها، به جریان خون سرازیر می شود.

کورتیزول، همان هورمونی است که بدون آن،ادامه حیات ممکن نیست.دستگاه ایمنی بدن نیز به دنبال استرس، تضعیف و از تعداد و فعالیت سلول های مدافع ایمنی یعنی لنفوسیت ها(سلول های Tو سلول های قاتل)کاسته می شود.

منبع: هیئت تحریریه پرتال فرهنگی راسخون


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط