«حج، فرصت و عرصه نمايش اعتقادي و آيينه ارزيابي استعدادها و توان مادي و معنوي مسلمانان است. حج به سان قرآن است كه همه از آن بهره مند ميشوند، ولي انديشمندان و غواصان و درد آشنايان امت اگر دل به درياي معارف آن بزنند و از نزديك شدن و فرو رفتن در احكام و سياستهاي اجتماعي آن نترسند، از صدف اين دريا گوهرهاي هدايت و رشد و حكمت
«حج، فرصت و عرصه نمايش اعتقادي و آيينه ارزيابي استعدادها و توان مادي و معنوي مسلمانان است. حج به سان قرآن است كه همه از آن بهره مند ميشوند، ولي انديشمندان و غواصان و درد آشنايان امت اگر دل به درياي معارف آن بزنند و از نزديك شدن و فرو رفتن در احكام و سياستهاي اجتماعي آن نترسند، از صدف اين دريا گوهرهاي هدايت و رشد و حكمت و آزادگي را بيشتر صيد خواهند كرد و از زلال حكمت و معرفت آن تا ابد سيراب خواهند گشت. نيز به همان اندازه كه قرآن، آن كتاب زندگي و كمال و جمال، در حجابهاي خود ساخته ما پنهان شده است و اين گنجينه اسرار آفرينش، در دل خروارها خاك كج فكريهاي ما دفن گرديده، حج نيز به همان سرنوشت گرفتار آمده است. بنابر اين سرنوشت، ميليونها مسلمان هر سال به مكه مي روند و پا جاي پاي ابراهيم و اسماعيل و هاجر ميگذارند، ولي هيچ كس نيست از خود بپرسد: ابراهيم و محمد چه كساني بودند و چه كردند؟ و هدفشان چه بود؟ «از ما چه خواستند؟ گويي به تنها چيزي كه فكر نميشود، همين است. مسلّم، حج بي روح و بي تحرك و قيام، حج بي برائت، حج بي وحدت و حجي كه از آن هدم كفر و شرك برنيايد، حج نيست». (1)
«همه مسلمانان بايد در تجديد حيات حج و قرآن كريم و بازگرداندن اين دو به صحنه زندگيشان، كوشش كنند و محققان متعهد اسلام با ارائه تفسيرهاي صحيح و واقعي از فلسفه حج، همه بافتهها و تافتههاي خرافاتي علماي درباري را به دريا بريزند». (2)
حج تجلي گاه توحيد و نفي شرك
«حج، تجلي و تكرار همه صحنههاي عشق آفرين زندگي يك انسان و يك جامعه متكامل در دنياست و مناسك حج، مناسك زندگي است و ازآنجا كه امت اسلامي، از هر نژاد و ملتي، بايد ابراهيمي شود تا به خيل امت محمد(ص) پيوند بخورد و يكي گردد و يد واحده شود، حج؛ تنظيم و تمرين و تشكيل اين زندگي توحيدي است». (3)
شرك، نقطه تقابل انسانها
در «لبيك»، «نه» بر همه بتها گوييد و فرياد «لا» بر همه طاغوتها و طاغوتچهها كشيد و در طواف حرم خدا كه نشانه عشق به حق است، دل از ديگران تهي كنيد و جان را از خوف غيرحق پاك سازيد و به موازات عشق به حق، از بتهاي بزرگ و كوچك و طاغوتها و وابستگانشان برائت جوييد كه خداي تعالي و دوستان او از آنان برائت جسته و همه آزادگان جهان از آنها بري هستند». (4)
برائت سياست اصولي اسلام
«حاشا كه خلوص عشق موحدين، جز به ظهور كامل نفرت از مشركين و منافقين ميسر شود و كدام خانهاي سزاوارتر از كعبه و خانه امن و طهارت و «الناس» كه در آن، به هر چه تجاوز و ستم و استثمار و بردگي و يا دون صفتي و نامردمي است، عملاً و قولاً پشت شود و در تجديد ميثاق «ألست بربكم»، بتها، الههها و اربابان متفرق شكسته شود و خاطره مهمترين و بزرگ ترين حركت سياسي پيامبر در « وأذان من اللّه و رسوله إلي الناس يوم الحج الاكبر» زنده بماند؛ چرا كه سنت پيامبر(ص) و اعلان برائت، كهنه شدني نيست و نه تنها اعلان برائت، به ايام و مراسم حج منحصر نشود،كه بايد مسلمانان، فضاي سراسر عالم را از محبت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض عملي نسبت به دشمنان خدا لبريز كنند و به وسوسه خناسان و شبهات ترديد آفرينان و متحجرين و منحرفين گوش فرا ندهند و لحظهاي از اين آهنگ مقدس توحيدي و جهان شمولي اسلام غفلت نكنند». (5)
«فرياد برائت ما، فرياد برائت امتي است كه كفرو استكبار به مرگ او در كمين نشستهاند و همه تيرها و كمانها و نيزهها به طرف قرآن و عترت عظيم نشانه رفتهاند و هيهات كه امت محمد(ص) و سيراب شدگان كوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان، به مرگ ذلت بار و به اسارت غرب و شرق تن دهند و هيهات كه خميني در برابر تجاوز ديو سيرتان و مشركان و كافران به حريم قرآن و عترت رسول خدا و امت محمد(ص) و پيروان ابراهيم حنيف ساكت و آرام بماند و يا نظارهگر صحنههاي ذلت بار و حقارت مسلمانان باشد». (6)
رمي جمرات، نماد برائت
«مسلمانان بايد به فكر رمي استعمار از كشورها و سرزمينهاي اسلامي خود باشند و براي بيرون راندن جنود ابليس و برچيدن پايگاههاي نظامي شرق و غرب از كشورهاي خود، تلاش بنمايند و نگذارند دنياخواران از امكانات آنان در جهت منافع خود و ضربه زدن به كشورهاي اسلامي استفاده كنند». (7)
نهراسيدن از تبليغات پوچ دشمن
«مسلمانان از هياهو و طبلهاي تو خالي تبليغات ظالمانه نهراسند؛ كه كاخها و قدرتهاي نظامي و سياسي استكبارجهاني، همانند لانه عنكبوت سست و در حال فرو ريختن است». (8)
گر ميخواهي عمل حج را بداني، رساله مناسك فقها را بخوان و اگر ميخواهي معناي حج را بفهمي، اسلام را بفهم و در آن، انسان را بشناس!(3)
پی نوشت ها :
1. صحيفه نور، ج20، ص229.
2. همان.
3. همان، پيام ذي الحجه سال 1408 هـ.ق مصادف با 1367 شمسي.
4. همان، ج20، ص18.
5. همان، ص111.
6. همان، ص113.
7. همان، ص114.
8. پيام حضرت امام به حجاج بيتاللّه الحرام.
منبع:نشريه گلبرگ- ش124.
/ج
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.