عرفان هاي نوظهور: درباره اكنكار (1)
اك، اكنكار و تي اس ام
اصلا لازم نیست اعضای این فرقه را در مهمانی یا جلسه ای ببینید یا یکی از سی و چند کتاب اک را بخرید کافی است در یکی از موتورهای جستجو نام فرقه اکنکار را تایپ و از هزاران موردی که پیدا می شود یکی را انتخاب کنید . در این صورت پس از خواندن نوشته های اکیست هایی که ماهرانه فکرهایشان را با نام عشق به خداوند به خوردتان می دهند شکار می شوید و دیر یا زود اگر اعتقاد دینی به اندازه کافی عمیقی نداشته باشید یا از چم و خم فرقه گرائی بی اطلاع باشید به اکنکار معتقد می شوید و سپس اکیستها انواع باورهای شرک آمیز را , از سفر معراج یکی از نظامیان آمریکایی گرفته تا وجود خدایان متعدد در آسمانها , به مغزتان تزریق کنند .
اکنکار بر اساس تعریف یکی از همین سایتها , دانش باستانی سفر روح است و طریقتی معنوی , سری و انفرادی برای رسیدن به خدا معرفی شده است که رویا و سفر روح از ابزارش به شمار می آیند . اما حقیقت این است که این فرقه باستانی نیست , بلکه یکی از هزاران فرقه معنوی تصنعی در سراسر جهان محسوب می شود که به واسطه شباهتش به بودیسم , هندوئیسم و دیگر کیشهای باستانی شرق آسیا و تاکید بر اعتقادات عشق محور , پیروان فراوانی را در برخی کشورها به دست آورده است و پزوهش درمورد شیوه زندگی انها , نکته ای را ثابت می کند : باورهای بسیاری از اکیستها به آئین های الهی پس از مدتی کمرنگ شده است و تقریبا همه آنها به اکنکار , به عنوان تنها راه رسیدن به خوشبختی وابسته شده اند .
این فرقه دارای گرایشهای شرک آلودی است . آنها به وجود خدایان متعددی در جهان و تناسخ ( از کالبدی به کالبد دیگر ) اعتقاد دارند . در حالی که به جز هندوها و فرقه های وابسته , ادیان الهی به تناسخ اعتقادی ندارند . یکی دیگر از ادعاهای آنان همراهی اک ها با بزرگان دین و شخصیت های برجسته تاریخ مانند حضرت موسی (ع) , حضرت عیسی (ع) , کریستوف کلمب , مولانا , جیمز اول پادشاه انگلستان و کنفسیوس است !!! . آنها سقط جنین , طلاق یا همجنس بازی را امری شخصی میدانند و درباره آنها نظری نمی دهند . راه نزدیکی به خداوند از دیدگاه این فرقه میزان دارایی هایی است که یک اکیست باید برای حق عضویتش بپردازد . این پول در کشورهای توسعه یافته برای یک شخص 130 دلار و برای خانواده 160 دلار و در کشورهای در حال توسعه برای یک شخص 50 دلار و برای خانواده 70 دلار است .
اکیست ها در ایران سالهاست مشغول به کارند . آنها به انرژی درمانی می پردازند یا با تعبیر خوابهای خود ادعاهای عجیب می کنند به عنوان مثال در بهمن 86 گروهی چند نفره از ارومیه به تهران آمد و فرد اول آنها تحت تاثیر ماهانتا «هارولد کلمپ» با طرح اینکه روح امام دوازدهم در او حلول کرده خود را منجی عالم بشریت خواند !!!.
« اکنکار از کلمه سانسکریت إک به معنی هوشیاری پیوسته با حق گرفته شده وتوسط فردی آمریکایی به نام پال توئیچل طراحی شده است.»
در کتاب اکنکار آمده است : « هوشیاری الهی جریان پیوسته ایست که صاحب طبیعت خاص نیست و ماهیت هم ندارد؛ اما نشانه هایش با ماهیت صوت قابل تمثیل است. برای جسم و سایر کالبد ها قابل شنیدن در صورت اصلی اش نیست. روح این صوت را می شنود این هوشیاری از مجراها یا دریچه هایی در جهان مادی ظهورمی کند. این دریچه ها را به عنوان روح می شناسیم نزدیکترین کلمه ای که در زبان فارسی بر این هوشیاری پیوسته الهی دلالت دارد، کلمه حق است. حق بی شکل است . روح ویژگی های آن را به ظهور می رساند. در زبان سانسکریت این جریان پیوسته را إک می گویند . إک یا حق خود منشأ تمامی ماهیت هایست که از این دریچه های مستقل هوشیاری یعنی ازروحها به جهان ماده راه پیدا می کنند »
مشخصات
پايهگذار: پال توئيچل
تاريخ تولد: زمان تولد توئيچل را 1908، 1910، 1920 و تاريخ فوت وي را 1971 ضبط كردهاند.
مكان تولد: پادوكاه كنتوكي 5. سال پايهگذاري: 1965
متون مقدس يا متون مورد احترام: متن مـقـدس اصــلـي ايـن آيين سريعتـكيـســوگماند (Shariyat-ki-Sugmand) است كه در كنار آن، آثار پال توئيچل، كليد جهانهاي سري و درآمدي بر اكنكار و آثاري از هارولد كلمپ، رهبر نوازنده اين آيين، نظير «هنر رؤيابيني روحاني» نيز از احترام خاصي برخوردار است.
شمار اعضاي اين آيين: مطابق آنچه در سايت رسمي اين آيين آمده، تعداد اعضاي آن که در يكصد كشور دنیا پراکندهاند، تقريباً هشتادهزار نفر است.
« هدف اکنکار»
در یکی از کتابهای اکنکار در رابطه با هدف اکنکار آمده است : « هدف اصلی ما قادر ساختن روح است به ترک کالبد و سفر آن به دنیاهای معنوی ماوراء و عاقبت رسیدن به هدف غائی (آنامی لوک ) که نامی است برای سرزمینی بدون نام، یا بهشت حقیقی، جائی که خدا ( سوگماد) بسر می برد ».
تاريخچه
اكنكار در زمان انقلاب فرهنگي در دهه 1960، زماني كه فرهنگ جديد، مشوق حكمت رازورانه باستاني شد، پديد آمد. اكنكار از ريشههاي قــوي تــاريـخي برخوردار است. آنچه پال تـوئـيـچـل انجام داد، روزآمد کردن تعاليم باستاني با توجه به جهان جديد بود. دانشمندان معتقدند كه اكنكار صورتبندي جديدي از عــقـــايـــد و اعــمـــال بـــاســتـــانـــي ســنــت راداسوامي (Radhasoami) با واژه جديد اك (Ech) است. اين تركيب جالب حكمت بـاسـتـانـي و واژهپـردازي جـديـد، مـا را به مقايسه اكنكار با حكمت الهي (Theosophy) مادام بلاواتسكي (Blavatsky) فراميخواند.
بر اساس گزارشهاي گوناگوني كه دوستان، خانواده و طرفداران پال توئيچل ارائه دادهاند و نيز آنچه به نظر تلاش آگاهانه پال توئيچل بـراي پـرده بـرداشـتـن از جـزئـيـات زندگي خــصـوصـياش است، اين جزئيات در نظر هواداران اكنكار و همچنين دانشمندان رازآلود پنداشته ميشود. حتي رهبر اكنكار، هارولد كمپ نيز با بيان اين كه «توئيچل عاشق زندگي خصوصياش بود» تصديق ميكند كه توئيچل با بيان زندگي خصوصياش سعي كرده آنهايي را كه به مطالعه زندگي وي ميپردازند، به بيراهه ببرد.
توئيچل در دوران جواني به فعاليتهاي گوناگوني پرداخته اما تلاش كرده تا از آن به عنوان ابزاري براي بيان واقعيتهاي زندگياش استفاده كند. از اين رو، وي آثاري از خود برجاي نهاد كه به دليل ابهامات موجود در آن، سالها طول ميكشد تا تاريخدانان از آنها سر درآورند.
عمدهترين سردرگمي، مربوط به تعيين زمان، مكان و طبيعت تولد توئيچل و نيز ويژگيهاي مربوط به اوايل زندگي وي است. پال توئيچل در سال 1942 وارد نيروي دريايي شد و در همين سال با كاميل بالو (Camil Balloew) ازدواج كرد.
در اين ايام، زندگي اش را با روزنامهنگاري شروع كرد و با نامهاي مختلف براي نشريات دورهاي گوناگون قلم ميزد. در همين زمان بود كه به توضيح و تبيين گروههاي گوناگون ديني پرداخت.
در سال 1950 به همراه همسرش به عضويت كليساي خودشناسي مونيـسم مـطلق (Church of Self Monism-Revelation of Absolute) و زيرشاخه دنبالـهروي از خودشناسي (Self-Realization Fellowship) در واشنگتن درآمد.
رهـبـري ايـن گـروه را سـوامـي پريماناندا (Swami Premananda) به عهده داشت كه در نوشتههاي آخر توئيچل از او به سودار سينق (Sudar Singh) نيز ياد شده است. به دنبال جدايي از اين گروه، در سال 1955، پال توئيچل و همسرش نيز از هم جدا شدند. وي سپس به كيرپال سينق (Kirpal Singh) پايهگذار روحاني ساتسانگ (Ruhani Satsang) شاخهاي از سنت راداسوامي پيوست.
وي علاوه بر شاگردي نزد كرپال سينق، تحت تأثير ران هوبارد (L.Ron Hobbard) به جنبش علمشناسي (Scientology) ملحق شد و به مقام «روشن» (Clear) نايل آمد. در ادامه پال توئيچل به سبب نزاعي كه روي نسخه خطي كتابش با عنوان دندان نيش ببر، ميان او و فرقه ساسانگ كيرپال سينق پديد آمد، پيوندش را با آنها قطع كرد. اندكي پس از قطع روابط با كرپال سينق به ارایه سمينارهايي در ساندياگو كاليفرنيا درباره هنر طيالارض (Bilocation) يا آنچه بعدها آن را «سفر روح» ناميد، پرداخت.
وي از طرق نوشتههايش در نشريات دورهاي گوناگون و نامههايش به مردم، از جمله همسر دومش، گيل آتكينسون (Gail Atkinson) به معرفي اكنكار به دنيا پرداخت و خود را به عنوان نهصد و يكمين استاد اك معرفي كرد.
او مدعي شـد كـه تـعـاليمي از اساتيد وايراگي اك (Vairagi Exk Masters) دريافت كرده كه از جمله آنها يك راهب (Monk) تبتي به نام ربازار تارز (Rebazar Tarz) بود.
اكنكار بهطور رسمي در 22 اكتبر 1965 در ساندياگو كاليفرنيا به صورت يك سازمان غيرانتفاعي تأسيس شد.
در سال 1971 پال توئيچل درگذشت. داروين گراس (Darwin Grass) بــه عـنــوان نهصد و هفتاد و دومين استاد اك جانشين او شد.
پال توئيچل در زمان حيات بيش از شصت عنوان كتاب نوشت و افراد زيادي را به دين اكنكار درآورد.
گراس باعث نزاعهاي زيادي درباره اكنكار شد؛ چراكه بسياري از طرفداران اين آيين، وي را ـبا اينكه از سوي هيئتي از اعضاي اكنكار، از جمله همسر پال توئيچل به اين سمت انتخاب شده بـودـ شـايسـته جانشيني استاد پيشين نميدانستند.
سرانجام گراس تمامي اختيارات و مسئوليتهايش را كه به استاد زنده اك مربوط ميشد، از دست داد و هارولد كلمپ به عنوان نهصد و هفتاد و سومين استاد زنده اك جانشين وي شد.
همچنين دعاوي حقوقي چندي ميان گراس و اكنكار مبني بر استفاده گراس از واژههايي كه حق تأليف آن با اکنكار بوده است، مطرح شد.
هارولد كلمپ با تأكيد بر ايدئولوژي غربي به جاي سنت راداسوامي شرقي، تغييرات زيادي در اكنكار پديد آورد. اين تغيير باعث ايجاد پل ارتباطي ميان اكيست و فرهنگ امريكايي شد. او از هواداران اكنكار خواست به جاي آنكه همكاران خوب خدا باشند، به جامعه خدمت كنند.
«هارولد کلمپ» رهبر فعلی اکنکار را که در آمریکا مستقر است همگان به عنوان یک دائمالخمر میشناسند که در اثر زیادهروی در نوشیدن مشروبات الکلی، بیشتر اوقات بالا میآورد. برگزاری جلسات مشترک زن- مرد و دختر- پسر، ساده و اثرگذارترین تکنیک این فرقه برای افزایش هواداران است.
یکی از شگردها و تکنیکهایی که رهبران اکنکار برای جذب افراد به این شبکه از آن بهره میگیرند، «پروندهسازی اکیستی برای استوانهها و شاخصهای اجتماعی، فرهنگی و ادبی ملتها» است؛ به این شیوه که در یک سرقت تاریخی، شخصیتهای ملی و محبوب هر کشوری را یا به عنوان یکی از رهبران اکنکار معرفی میکنند و یا آنها را پیرو این اندیشه جلوه میدهند. این اقدام که نوعی «جعل شناسنامه اعتقادی» برای مشاهیر و بزرگان به شمار میآید، در جذب افراد به ویژه کسانی که نگرشهای ناسیونالیستی و ملیگرایانه در روحیات آنها پررنگ است، اقدامی نتیجه بخش ارزیابی میشود.
ماهيت اكنكار
آموزشهای اکنکار بر دو ویژگی روح مقدس یعنی نور و صوت تأکید دارد وتوسط این آموزشها خواهیم توانست با نور و صوت خداوند ارتباط برقرار کنیم و آن را ببینیم و بشنویم .با بهره بردن از آموزشهای اکنکار و تمرینات معنوی آن خواهیم توانست حضور روح مقدس را در زندگیمان تشخیص دهیم و می آموزیم که ما روح هستیم با رقه ای از خداوند که برای کسب تجربیات معنوی به این دنیا فرستاده شده ایم و همینطور که شکوفایی معنوی حاصل می کنیم، می آموزیم که عشق خداوند را از طریق خدمت به دیگران بیان کنیم . »
معني برخي لغات رايج در اكنكار
معابد خرد زرين :
در سيارهء زمين سه معبد در سيارهء زهره يكي و در هر يك از طبقات بالاتر از طبقهء فيزيكي نيز يك معبد خرد زرين قرار دارد.
سوگماد : نام بالاترين مقام متعال در سرزمينهاي دور
ماهانتا : وضعيتي از آگاهي الهي است كه در مصدر امور آموزش به روحهايي است كه درمسير تكامل معنوي خود به درجه اي نايل آمده باشند كه آمادگي لازم را جهترها شدن از چرخهء كارما و بازگشت مجدد به جهان پايين كسب نموده اند.
اين وضعيت آگاهي در قالب انساني به صورت استاد حق در قيد حيات متجلي ميشود كه بالاترين مقام معنوي در كاءنات محسوب ميگردد.
توزا : در فرهنگ اكنكار به معناي روح است
آتماساروپ : يعني كالبد معنوي يا همان هييبتي كه روح مستقل از جسم و ساير اركان تحتاني در آن ضاهر ميشود.
ساچ خاند : نخستين مرتبه از طبقات خالص معنوي
استادان اك : كساني هستند كه به سلسله نظام وايراگي تعلق دارند و به ارادهء خود كالبد فيزيكي شان را ترك گفته در قالب آتماساروپ (كالبد معنوي) به سرزمينهاي دورسفر ميكنند.
طبقهء اثيري: (يا گرد ستاره اي يا عاطفي يا اختري يا لطيف) اين طبقه بلافاصله بعد از جهان فيزيكي قرار دارد و اولين از طبقات درون محسوب ميشود.
كل : قطب منفي هستي و فرمانرواي جهانهاي ذهني به پايين (ذهن كل يا هستهء تمركز نيروهاي منفي كيهان است)
جريان اك : سيلان پيوسته اي است كه به معناي روح الهي يا حق ميباشد و زمان و مكان همجزءي از تجلي آن است.(اين جريان همهء هستي را در خويش دارد.)
طبقهء علي : يعني منسوب به علت. علتها سازندهء الگوي تقديري يا كارما ميباشند. مدارزمان در اين جهان بسته ميشود و همهء بايگانيهاي ثبت شده در حافظه كه همان كالبد علي باشد به كالبد ذهني منتقل ميشود.
كارما : قانون علت و معلول (كيفر و پاداش)
آدهارما : يعني كارماي بد (منفي) يا تبهكاري
تخيل الهي : در واقع سرمنشاء تمامي هستي است.
جهانهاي رواني : سه مرتبهء اثيري علي و ذهني است كه بترتيب از عنصر معنوي بيشتر و بيشتري برخوردارند.
اختلاف عمدهء آنها با مرتبهء خاكي در بالاتر بودن طيف نوساني اتم هايآنهاست و به اين علت يكديگر را حس نميكنند و بدون اينكه اصطكاكي بين آنهاباشد در ميان يكديگر روانند. منطبق با هر يك از اين جهانهاي كالبدي هست كهروح برتن ميكند تا نهايتا در كالبد ماده نسخ ميگيرد.
اك: روح حق و جريان صوتي حيات
وايراگ : يعني عدم وابستگي رهايي ذهني از اشياء مادي و پديده هاي جهانهاي تحتاني
بني (باني) : يعني همان جريان صوتي قابل شنيدن حيات و واژهء ديگري است براي نواي بهشتي كه در گفتار بعضي صوفيان بكار ميرفته است.
سمدهي : يعني خلسهء عميقي كه در اثر مراقبه حاصل ميشود.
اعتقادات اصلی اکنکار
از جمله اعتقادات اکنکار قائل شدن به تناسخ است. پوشیده نیست که اثر بلافصل اعتقاد به تناسخ، انکار وجود بهشت و جهنم در دنیای دیگر است. بر اساس تمام مرامها، دینها و طریقت هایی که تناسخ در آنها یک مبنای عقیدتی به شمارمی آید، پاداش و جزای افراد در روابط بین انسانها، در همین دنیا تسویه می شود. بهشت و جهنم و عذاب و عقابی و معادی وجود ندارد. این در حالی است که در آیات گوناگون قرآن کریم با این عقیده مخالفت صریح شده و آیات قران کریم آن را رد می کند .
قوانین اکنکار
قانون عدم وابستگی :
قانون عشق
« قانون عدم مداخله »
بر اساس قانون عدم مداخله، یک موجود معنوی نمی تواند فضای دیگران را بیاشوبد؛ هر کسی که هر نوع تغییر یا تأثیری در ذهن دیگری بگذارد( حتی دعا) یکی از قوانین آگاهی معنوی را برآشفته است .» قوانین دیگری نیز وجود دارند مثل قانون سکوت ، وصل ، سفر روح که مجال سخن گفتن از انها نیست.
« برخی ادعاهای اکنکار»
اکنکار مدعی است که مستقیم ترین مسیر به سوی خداوند است و مدعی است که استاد زنده (اک) توسط سوگماد (خداوند) انتخاب می شود و هر استاد زنده اک، جانشین خود را تربیت می کند. یکی از شگردهای اکنکار این است که برخلاف سایرمکاتب ومذاهب قید و بندی در مکتب خود ایجاد نکرده است .
به این پرسش که از اکنکار شد توجه کنید « آیا اکنکار با سقط جنین یا همجنس بازی مخالفت می کند ؟ جواب: اکنکار می آموزد که روح ابدی و فنا پذیر است و اینکه روح بر روی زمین است تا تجربه کسب کند .اکنکار موضوعاتی از قبیل سقط جنین، طلاق، یا گرایش جنسی را به عنوان تصمیماتی شخصی در نظر گرفته و به عنوان یک سازمان نظر نمی دهد .»
آری این مکتب اصلاً نمی پسندد که قید و بندی ایجاد کند تا از هر گروهی و حتی از هر مذهبی بتوانند به این مکتب گرایش پیدا کنند .در متن اکنکار، مذهب به عنوان چیزی دست و پاگیر برای رسیدن به کمال معرفی شده است. مثلاً در کتاب اکنکار کلید جهان های اسرار آمده است :« کمال از طریق اعتقادات مذهبی قابل دستیابی نیست زیرا که ادیان محدودند و کمال حد و حدودی ندارد، نه می تواند موقتی باشد و نه قابل تغییر» . و در جایی دیگر دین را محصول خود پرستی می داند و می گوید: « او ( یعنی خود پرستی ) به تأسیس و بنیان گذاری کیش و عقاید مذهبی کمک می کند، سپس از روی خود پرستی چنین می پندارد که بهترین راه برای کسب حقیقت رابه دست آورده است» و بسیاری دیگر از این مطالب که می توانید به این کتاب مراجعه کنید.
نفي ظهور امام زمان (عج)
حتی این مکتب پس از نفی ادیان به سراغ موعود آخر الزمان می رود تا با نفی او شخص یا اشخاص دیگری را به عنوان جانشین معرفی کند: شاید هیچ یک از مکاتب انحرافی این گونه وقیحانه با این مسأله برخورد نکرده باشند. « این نقطه عطف مسامحه است ، انتظار برای چیزی که قرار است ظهور کند . پیامبر موعودی که تمام بار را از روی دوش ما بر می دارد و البته هیچ وقت نخواهد آمد . » و البته وقاحت بیشترآن جایی است که تمام خصوصیاتی را که یک موعود باید داشته باشد را به فردی نسبت می دهند که از او به عنوان استاد حق در قید حیات یا ماهانتا نام می برد. ( « ماهانتا او به معنی معلم بزرگ و نور دهنده است و در حقیقت به این مفهوم اشاره دارد که شما منتظر کسی نباشید ، او اینجاست . او[ ( استاد حق )] همکاری برای خداوند اعلی است که در امور مربوطه به این جهان او را یاری می دهد .) چنانکه در توصیف ماهانتا می گویند: « ذهن ماهانتا بسیار تیز، باهوش و دارای قدرت قضاوتی بی نقص است. او در بالاترین مرتبه یک انسان متمدن است زیرا که او تمام فضایل لازم برای انسان را در بالاترین مرتبه تکاملش دارا می باشد. » « اساتید حق و اولیای اکنکار اگر چه تفاوت چندانی با مردم عادی ندارند.ولی برای رسیدن به هدف غائی و بالاترین بهشت ها (جایی که خداوند عالمیان به سر می برد) راهنمای انسان هستند. « اگر چه او یک سیستم مذهبی را آموزش نمی دهد اما انسان را به طرف کاملترین و شادترین تجربه مذهبی سوق می دهد .»
« طبقات الهی »
وضعیت رؤیاها و استاد رؤیاها
منابع:
خبرگزاري فارس
سایت اطلاع رسانی جوان
سايت خبری تحليلی خدمت
khabaronline.ir
وب سايت خبری آينده روشن
باشگاه انديشه bashgah.net
هفته نامه - پگاه حوزه - 1388 - شماره 272
سراب , ضمیمه جام جم
ديگر منابع:
كتاب آشنايي با اديان بزرگ نوشته حسين توفيقي
الياده، ميرچا، اسطوره، رويا، راز، ترجمه رويا منجم
الياده، ميرچا، رساله در تاريخ اديان، ترجمه جلال ستارى
الياده، ميرچا (ويراستار)، فرهنگ و دين
حكمت، على اصغر، تاريخ اديان
زرين كوب، عبدالحسين، در قلمرو وجدان، تهران
كريشنان، رادا، اديان شرق و فكر غرب، ترجمه رضازاده شفق
كريشنان، رادها، مذهب در شرق و غرب، ترجمه فريدون گرگانى
گئر، جوزف، حكمت اديان، ترجمه و تاءليف محمد حجازى
گئر، جوزف، سرگذشت دينهاى بزرگ، ترجمه ايرج پزشك نيا
مصطفوى، على اصغر، اسطوره قربانى
ناس، جان بى.، تاريخ جامع اديان، ترجمه على اصغر حكمت
ادامه دارد...
/ع