همه چيز درباره جنگهاي صليبي (5)

«هنرى لوكاس» پژوهشگر معاصر اروپا معتقد است كه نوزايى سده دوازدهم اروپا به علت تراوش علوم و معارف يونانى- اسلامى بوده كه قبل از جنگ هاى صليبى از طريق آندلس به مغرب زمين رسيده است. وى بر اين باور است كه اگر نبرد هاى صليبى نبود تاثير فرهنگ اسلامى بر غرب بيشتر مى شد. آنچه مسلم است اين است رنسانسى كه در قرن دوازده
پنجشنبه، 16 دی 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
همه چيز درباره جنگهاي صليبي (5)

همه چيز درباره جنگهاي صليبي (5)
همه چيز درباره جنگهاي صليبي (5)


 

تهيه كننده: محمود كريمي شروداني




 

پيامدهاي جنگ هاي صليبي
 

«هنرى لوكاس» پژوهشگر معاصر اروپا معتقد است كه نوزايى سده دوازدهم اروپا به علت تراوش علوم و معارف يونانى- اسلامى بوده كه قبل از جنگ هاى صليبى از طريق آندلس به مغرب زمين رسيده است. وى بر اين باور است كه اگر نبرد هاى صليبى نبود تاثير فرهنگ اسلامى بر غرب بيشتر مى شد. آنچه مسلم است اين است رنسانسى كه در قرن دوازده ميلادى در اروپا شروع شد به مدد فرهنگ و تمدن مشرق زمين بوده كه بعد از جنگ هاى صليبى پايه گذارى شد و اروپا توانست زودتر و سريع تر با شرق آشنا شود. به قول «پيرروسو» مسيحيان بهترين اكتشافات كشور هاى مسلمان را جمع آورى كرده و به اروپا انتقال دادند. به طور كلى جنگ هاى صليبى به عنوان يك جنبش عمومى تاثيراتى بر اروپا نهادند كه عبارتند از:
۱- از نظر مذهبى اهميت و حيثيت پاپ را كم كرد و مردم را از رهبانيت منزجر ساخت.
۲- قدرت هاى كوچك محلى را برانداخت و از نظر اجتماعى و اقتصادى باعث ايجاد تساوى طبقات شد.
۳- در توسعه علم و دانش و فلسفه نقش عمده اى داشت.
۴- ادبيات شرق، رشد ادبيات غرب را باعث گرديد. اشعار بومى و محلى اروپا زنده و پويا گرديد.
۵- كار هاى علمى و تحقيقى از جمله تاريخ و جغرافيا توسعه يافت و در عرفان و تصوف يك نوع تخصص علمى به وجود آمد.
۶- هنر اروپا در زمينه هاى نقاشى و مجسمه سازى متحول شد و مردانى همچون لئوناردو داوينچى وارد عرصه هاى هنرى شدند.
۷- در ساختار نظامى اروپا تحول پديد آمد. از جمله ساختن اسلحه، ساختن قلعه هاى نظامى، به كارگيرى تاكتيك هاى نظامى و...
۸- توسعه جاده ها، ايجاد شهر هاى جديد، توسعه بازرگانى و انتقال كالا هاى شرق به غرب.
۹- بر ساختار فكرى، فرهنگى، عاطفى، احساسى ملت اروپا اثر نهاد و اتحاد ملت و سران سياسى كشور هاى اروپايى را باعث گرديد.
به طور كلى جنگ هاى صليبى نقطه عطفى در زندگى اروپاييان به حساب مى آيد. اروپا در آن دوران كه نسبت به شرق به لحاظ تمدن- فرهنگ عقب مانده بود طى جنگ هاى صليبى با فرهنگ و تمدن مشرق زمين كه بنا به نوشته رنه كروسه ايرانشناس فرانسوى جاودانه است و هرگز نمى ميرد، آشنا شد. مورخ انگليسى به نام «ج.م.تروليان» مى نويسد: «... پاداش عمده اى كه اروپا از جنگ هاى صليبى با خود آورد آشنايى با تمدن شرق بود.» بر اثر اين جنگ ها بنادر مهم اروپايى درياى مديترانه كه با حاكميت تركان سلجوقى بر سواحل مديترانه كار تجارت اروپا با آسيا را مسدود كرده بود؛ روزگار شكوفايى خود را از سر گرفتند. با همه دستاورد هاى مثبتى كه جنگ هاى صليبى براى غرب به همراه داشت اما نبايد پديده هاى شوم و منفى آن را فراموش كرد. جنگ هاى صليبى براى ميليون ها مسيحى و مسلمان مرگ و بدبختى، مصيبت و فقر را به همراه داشت. سرزمين هاى آسياى صغير و فلسطين بنا به نوشته «نهرو» با خون آدمى آبيارى گشت. بسيارى از مسلمانان و مسيحيان كشته و يا زجر اسارت و دربه درى را متحمل شدند. بسيارى از شهرها و آثار تمدنى ويران شد و مردم قربانى قساوت ها و انتقامجويى هاى باورنكردنى شدند. سواحل دل انگيز شام براساس نوشته «راينسمان» منهدم گشت و به ويرانه اى مبدل شد و آبادانى از آن رخت بر بست. و سرانجام اينكه در اين جنگ هولناك و مخوف تعداد فراوانى از نوجوانان كه بيشترشان فرانسوى _ آلمانى بودند براساس شعار كليسا كه گناهكاران نمى توانند اماكن مقدسه را فتح كنند و اين كار فقط از كودكان و نوجوانان ساخته است، به خدمت جنگ درآمدند، كه نتيجه اش مرگ، نيستى، اسارت و بردگى براى آنان بود.
اروپاييان كه جنگ هاى صليبى را به اميد آزادى اورشليم آغاز كرده بودند بعد از گذشت نزديك به دويست سال پى به كار بيهوده و بى فرجام آن برده و عطاى آزادى اورشليم را به لقايش بخشيدند و در سال۱۲۹۱ ميلادى كار جنگ را به پايان رسانيدند.

تأثیر جنگهای صلیبی بر زندگی بشر
 

جنگهای صلیبی در حقیقت نقطه عطفی در زندگی اروپاییان و بطور کلی در تاریخ تمدن شد. بلاد اروپایی در آن دوران نسبت به شهرها و مراکز تمدن پر شکوه اسلامی بسی بی‌نور بود. اروپاییان طی جنگهای صلیبی با تمدن پررونق اسلامی آشنا شدند و علاوه بر غنائم مادی ، گنجینه معنوی گرانبهایی از فرهنگ اسلامی با خود به ارمغان بردند. بر اثر جنگهای صلیبی بنادر مهم اروپایی ، دریای مدیترانه ، روزگار نوشکوفایی را آغاز نهادند، و برای رنسانس زمینه مساعدی فراهم شد.

سوغات جنگ براي اروپايي ها
 

شکر و ادویه
 

در اروپای قرون وسطی، از عسل برای شیرین کردن غذاها و نوشیدنیها استفاده می کردند. صلیبیان نیشکر را به خانه بردند. قند و شکر به عنوان اشیاء گرانبها، در گنجینه ها نگهداری شد و فقط در مناسبتهای مخصوص مورد استفاده قرار می گرفت. صلیبیان همچنین ادویه جاتی مثل فلفل سیاه، دانه های خشخاش (تخم خشخاش)، سیر و همچنین میوه های خشک شده و لیمو را با خود به اروپا بردند. دولت شهر ونیز ، در شمال ایتالیا، در زمینه واردات مواد غذایی جالب توجه و جدید از خاورمیانه شکوفایی خاصی پیدا کرده بود.

بهداشت و طرز لباس پوشیدن
 

صلیبیان همچنین روی زندگی ثروتمندان قرون وسطی اثر گذاشتند. در گرمای سرزمین مقدس، صلیبیان لباسهای سبک تر و گشادتر پوشیدند و دمپایی به پا کردند. در آب و هوای داغ خاورمیانه سربازان مجبور بودند بیشتر خود را بشویند، که این کار با استفاده از صابونها و عطرهای محلی صورت می گرفت. هنگامی که آنها به خانه های خودشان در اروپا بازگشتند، عادت حمام کردن را ادامه دادند. آرایش موهای اروپایی هم از آرایش موهای مسلمانان تاثیر گرفت. اولین گروه صلیبیان موهای خود را کوتاه نگاه می داشتند تا کلاه خودهای خود را به راحتی بر سر بگذارند. صلیبیان بعدها به پیروی از شرقیان، موی خود را بلند می کردند و مجعد می ساختند و آنرا با حنا رنگ می کردند.

پارچه های بسیار زیبا
 

پارچه های زیبای بافته در سرزمین های اسلامی، در اروپای قرون وسطی با استقبال عمومی روبه رو شد. پارچه های نخی نرم، مثل چیت و موصلی وتور بافته شده در غزه را، خانمهای اروپایی بعنوان مقنعه یا روبند ازکلاههایشان می آویختند. حریر گلدار و خوشرنگ دمشقی، پارچه پر طرفدار دیگری بود که صلیبیان از خاورمیانه به ارمغان می بردند. مسلمانان فرشها و قالیچه های رنگی می بافتند که صلیبیان با خود به کشورشان می بردند.

قالیچه های ایرانی
 

بعد از جنگهای صلیبی فرشها و قالیچه های ایرانی کف اطاقها ورودی مبلهای خانه های قرون وسطی را پوشاند. پیش از آن برای پوشش کف اتاقها از بوریا استفاده می شد.

آلات موسیقی
 

بعد از جنگهای صلیبی، ترویدورها، نغمه سرایان دربار از پادشاهان اروپای قرون وسطی، آوازهای خود را با نوای ساز عود Iute همراه ساختند. این ساز دارای پنج رشته سیم بود و از سرزمینهای اسلامی به اروپا برده شد.

عینک
 

صنعتگران مسلمان اطلاعاتی را که درباره اعضای بدن انسان داشتند، با تخصص شیشه سازان ترکیب کردند وانواع عدسی های طبی را برای عینک ساختند. صلیبیان از این تخصص برای ساخت عدسی استفاده کردند و در اوایل قرن چهاردهم، عینکهای مطالعه با عدسی های محدب در یک کارخانه در ونیز ساخته شد.

جذام
 

نتایج جنگهای صلیبی همیشه پر سود نبود. بیماریهایی مانند جذام، مرضی که روی پوست و اعصاب بیمار اثر نامطلوب می گذارد، به علت جنگ و عدم رعایت بهداشت شیوع پیدا کرد. این بیماری شکل ظاهری بیمار را تغییر می داد و افراد جذامی در جوامع قرون وسطی از جامعه طرد می شدند. جذامیان فقط مجاز بودند در «جذامی خانه ها» که در خارج از دیوارهای شهرها قرار داشتند، سکونت کنند. هنگامیکه افراد جذامی می خواستند از یک «جذامی خانه» به «جذامی خانه» دیگری بروند، مجبور بودند که با خود زنگ هایی را حمل کنند و مرتب آن را به صدا در آوردند تا بدینوسیله به دیگران اعلام خطر کنند که افراد مبتلا به جذام در حال عبور هستند.

مختصري درباره صلاح الدين ايوبي
 

صلاح‌الدين در حالي كه پدر و مادرش در سفر بودند، به دنيا مي‌آيد. در واقع، پدرش در مسير سقوط حركت مي‌كند. او در قرن ششم هجري سال 532 متولد شد. و سال 589 از دنيا رفت. اوج كارش فتح قدس و فتح «حطين» است. از نظر نژادي كُرد، و از نظر مذهبي سنّي است. به نحوي مي‌توانيم بگوييم اهل «موصل» است. خانواده‌اش در موصل عراق ـ محلي معروف به جزيرة ابن عمر ـ بودند. پدرش مدتي در حكومت بود. جدّش از سلسلة ايوبيان معروف بود. خانوادة صلاح الدين، در منطقة شبه‌جزيره حكومتي تشكيل دادند كه بعداً به شام و مصر گسترش يافت. خودش يكي از سردارهاي «محمود زنگي» بود، و همراه او به عنوان يكي از سرداران به مصر مي‌رود و در مصر، بعد از سه، چهار حمله، در سال 567 دولت شيعي فاطميان مصر را منقرض مي‌كند. انقراض اين دولت شيعي، به دست صلاح‌الدين ايوبي سني متعصب رخ مي‌دهد. از آن موقع وي حكومت مصر را به دست مي‌گيرد. در ابتدا نمايندة زنگي است و بعد از مرگ وي در سال 569 استقلال پيدا مي‌كند. وي بعد از آن حمله‌اي به شام مي‌كند و آنجا را در اختيار مي‌گيرد، ده سال بعد حمله‌اي به موصل مي‌كند، موصل را مي‌گيرد و كلاً امپراطور جهان اسلام مي‌شود. صلاح‌ الدين بسيار قدرتمند بود و از خليفه هم تبعيت مي‌كرد. در واقع براي مشروعيت بخشيدن به حكومتش از خلفاي سني عباسي بغداد هم حمايت مي‌كند و مرتب برايشان هدايا و پول مي‌فرستد.
صلاح‌الدين بعد از اينكه عملاً جهان اسلام را متحد كرد، حركتش را به سمت فتح قدس شروع مي‌كند. وي از سال 581 برنامة بلندمدتي را براي متحد ساختن مسلمانان مناطق مختلف طراحي، و بعد به سمت حطّين ـ كه محلي نزديك فلسطين امروزي است ـ حركت مي‌كند، سپس در كنار درياچة طبريه شكست فاحشي به صيلبيان مي‌دهد. اين شكست چنان قوي بود كه بعداً هم نتوانستند مناطق مختلفشان را پس بگيرند.وي به سرعت همه جا را مي‌گيرد و بعد از سه ماه قدس را فتح مي‌كند. بعد از فتح قدس در ميان فرزندانش اختلافاتي ايجاد شد. مقداري از امپراطوري‌اش را بين فاميل‌ها و فرزندانش تقسيم كرد كه همين هم باعث مقداري تشتّت شد و حتي يمن را هم ‌گرفت. و بعد از مرگش در سال 589 ـ در حالي كه جوان بود ـ به عنوان فاتح قدس و شكست دهندة صليبيان در حطّين نام نيكي از خودش به جا مي‌گذارد.

رويكرد اصلي صلاح‌الدين
 

شكي در اين نيست كه او يك سني متعصب و مخالف تشيع بود و سقوط دولت فاطميان به دست وي نمود عيني آن است. به عنوان يك فاتح و سردار نظامي مسلمانان مي‌گويند كه سردار فوق‌العاده مهمي است؛ از نظر تاكتيك‌هاي جنگي عالي كار كرده، در همة جنگ‌هايش به خصوص در اوج جنگ حطين. حتي الآن هم بسياري از بزرگان علوم نظامي معتقدند كه او حطين را به بهترين وجه اداره كرده است. نه اينكه بگويم تعداد سپاهيانش بيشتر بود يا كمتر؟ بلكه جنگ حطين، معروف است به جنگ آب.
او يك نبوع نظامي عجيبي داشت كه مي‌بينيم صليبيان در يك محلّ پر آب و مستحكم و خوش آب و هوايي به نام «صافوريه» موضع گرفته بودند، ولي او با لطايف‌الحيلي آنها را تحريك مي‌كند كه از مواضعشان حركت كنند و به يك صحراي باز بي آب و علف، بيايند. آنجا اينها را مي‌زند و حتي علف‌هاي خشك را آتش مي‌زنند و چون مي‌ديدند باد به سمت آنها مي‌رود، دود را هم اضافه مي‌كند، آب هم كه نداشتند، بنابراين از يك فكر عالي نظامي برخوردار بود.
به عنوان يك مسلمان ـ جداي از مسئلة مذهب ـ براي ايجاد اتحاد ميان مسلمانان سعي خود را كرد و تا حدّ زيادي هم موفق شد. در مصر ـ كه از نظر مذاهب هم با هم متفاوتند ـ شام و جزيره، طيف‌هاي مختلف را زير يك بيرق به نام اسلام با هم متحد كرد. كه همين هم در حطين و بعد هم در جنگ‌هاي ديگر زمينة پيروزي شد. علاوه بر جنبة نظامي، از نظر حكومتي هم كارش عالي بود. قضّاتي دارد كه چند نفر از مورخان بزرگ ما از جمله «ابن شدّاد» قاضي اويند (قاضي عسكر) و مورخ هم هستند. كتاب سيرة صلاح‌الدين را همين ابن شداد نوشته است. مي‌بينيم كه وي توانسته‌ است از افراد درست در جاي درست استفاده كند، حكومت‌ها را به نحو شايسته تقسيم مي‌كند، و فقط آن را به سبب نسبت فاميلي به اشخاص واگذار نمي‌كند. اين هم كار مهمي است كه وي انجام مي‌دهد. روي هم رفته حكومت وي، كه حدود بيست سال به طول انجاميد (569 ـ 589) نقطة اوجي در تاريخ اسلام، و به خصوص در تاريخ شام است كه حاكم آنجا بود. غربي‌ها هم براي ديدگاه وي احترام عجيبي قائل‌اند. البته به دليل اينكه شكست‌دهنده‌شان هم هست. ولي به علّت مسائل انساني به عنوان يك انسان بسيار وارسته به او نگاه مي‌كنند.

علل موفقيت صلاح‌الدين
 

اول، ايجاد انسجام اسلامي در جهان اسلام، اين انسجام‌سازي مقدماتي نياز داشت و مي‌بينيم كه دو سال به طول انجاميد و توانست مسلمانان و امراي مناطق مختلف را با هم متحد كند؛
دوم، برنامه‌ريزي دقيق براي بيرون راندن صليبيان و شكست دادن آنها؛
سوم، انجام مقدمات لازم براي سركوبي و فتح قدس ـ در مدت دو سال و نيم ـ صلاح‌الدين مديريت فوق‌العاده قوي داشت، تا حدي كه ديكتاتوري هم گفته مي‌شد. وي عده‌اي مشاور داشت، با آنها مشورت مي‌كرد كه هم نظامي بودند، هم حقوقي و هم فرهنگي. مشورت با كارشناسان امر و بعد انجام آن با صلابت تمام و مديريت قوي و برنامه‌ريزي دقيق و نبوغ ذاتي كه داشت، مجموعه عواملي بود كه وي را به پيروزي مي‌رساند.

سير تاريخي جنگهاي صليبي
 

1071 ميلادي
ترکان مسلمان سپاهیان مسیحی امپراتوری بیزانس را در «جنگ منزیکرت»، در ترکیه کنونی، شکست دادند. مسلمانان برای تسخیر مجدد سرزمین فلسطین به جنگ ادامه دادند و پیروز شدند. و مدتهای مدیدی بیت المقدس را در اختیار خود داشتند.
1095
در «کلرمون»، واقع در فرانسه، پاپ اورین دوم از مردان در خواست می کند تا سپاهی علیه ترکان مسلمان تشکیل دهند و شهر بیت المقدس (اورشلیم) را مجددا تسخیر کنند.
آوریل 1096
یک راهب فرانسوی به نام پیتر هرمیت « پیتر معتکف » هزاران کشاورز را سازماندهی و فرماندهی کرد که بعدا به اسم سپاه صلیبی مردمی معروف شدند.
اگوست 1096
هنگامی که پیروان پیتر هرمیت که به اندازه کافی مجهز نبودند، به آسیای صغیر رسیدند از سوی ترکان مسلمان مورد هجوم قرار می گیرند. در همان سال، سپاهی از شوالیه ها و اشراف بعنوان اولین سپاه منظم صلیبی از لوپویی واقع در فرانسه، حرکت کردند.
ژوئن 1099
بعد از یک سفر زمینی خطرناک که حدودا سه سال طول کشید، صلیبیان به نواحی اطراف بیت المقدس رسیدند.
ژوئیه 1099
بعد از یک محاصره کوتاه، صلیبیان بیت المقدس را تسخیر می کنند. آنها اهالی شهر را قتل عام کردند. آنها مسلمانان و یهودیان را با هم کشتند. یهودیانی که در کنیسه های خود پناه گرفته بودند زنده زنده سوزانده شدند.
1119
صلیبیان شهرهای مسیحی نشین جدید در سرزمین مقدس بنا کردند. دو گروه شوالیه جدید به نامهای تمپلار و هاسپتیالرز ، تشکیل داده شد. این شوالیه ها در عین حال راهب نیز بودند. آنها در مقابل حمله مسلمانان، از مهاجران مسیحی که به سرزمین مقدس می آمدند، محافظت می کردند.
1142
مهاجران از مسیحیان در سرزمین مقدس مستقر می شوند. آنها شروع به ساخت «قصر شوالیه ها» در سوریه کردند. انبارهای زیرزمینی این قصرهای با شکوه ، ذخیره غذایی و سلاح را برای یک محاصره پنج ساله در خود جای می دادند.
1190-1147
دومین گروه صلیبیان، به فرماندهی لوئی هفتم، پادشاه فرانسه و کنرادسوم، پادشاه آلمان، برای تسخیر بیت المقدس حرکت کردند. بعد از شکست در تسخیر شهر مسلمان نشین دمشق، دومین جنگ صلیبی تمام شد.
1181
جنگجویی مسلمان به نام «صلاح الدین»، پادشاه مصر می شود. او یک فرمانده نظامی بسیار ورزیده بود که سپاه اسلام را متحد کرد.
1087
سپاه صلاح الدین نیروهای صلیبی را در «جنگ حطین» در هم کوبید. قصرها و پایگاههای صلیبی ها یکی پس از دیگری به دست صلاح الدین افتاد. او بیت المقدس را مجددا تسخیر کرد.
92-1189
سومین گروه صلیبیان به رهبری فلیپ دوم، انگلستان، در مقابل صلاح الدین قرار می گیرند و جلوی پیشروی او را می گیرند، اما نمی توانند بیت المقدس را اشغال کنند. یک قرارداد صلح که در ارصوف در ارض مقدس امضاء شد. تسلط صلیبیان را در طول سواحل تضمین کرد. به زائران اجازه داده شد تا از بیت المقدس (اورشلیم) دیدن کنند. ریچارد شیردل در راه بازگشت به انگلستان بوسیله دوک لئوپلد، فرمانروای اتریش، دستگیر و زندانی می شود. لئوپلد در ازای آزادی او باج هنگفتی طلب می کند.
1204
سپاهی که رهسپار چهارمین جنگ صلیبی گردید، هرگز به ارض مقدس نرسید، و به جای آن به قسطنطنیه حمله کرد. قسطنطینه پایتخت امپراتوری مسیحی بیزانس بود. صلیبیان شهر را غارت کردند و اهالی شهر را از دم تیغ شمشیرها گذراندند.
1212
در این سال یک پسر بچه چوپان به نام استفهان، در نزدیکی «واندوم» در مرکز فرانسه، یک سپاه صلیبی از بچه ها را به سمت بیت المقدس فرماندهی و راهنمایی کرد. او اعتقاد داشت که کودکان می توانند به جای زور از عشق برای شکست دادن مسلمانان استفاده کنند ودر حدود 30000 کودک از شهر «مارسی» در جنوب فرانسه، عازم بیت المقدس شدند. تعداد زیادی از کودکان در مسیر سفر جان دادند و بعضی از آنها به عنوان برده فروخته شدند.
نتیجه جنگ صلیبی کودکان یک فاجعه بود.
22-1217
پنجمین سپاه صلیبی در تسخیر مصر ناکام می ماند.
29-1228
ششمین سپاه صلیبی، به رهبری امپراتور مقدس روم، فردریک دون، دوباره بیت المقدس را به عنوان بخشی از قرار داد موقت صلح با مسلمانان، اشغال می کند.
50-1248
هفتمین سپاه صلیبی، به رهبری لوئی چهارم (سن لوئی) پادشاه فرانسه، به مصر حمله می کند. نتیجه این جنگ صلیبی که طی آن لوئی چهارم اسیر می گردد، فاجعه آمیز بود.
1291
مسلمانان شهر عکا، آخرین منطقه تحت نفوذ صلیبیان در ارض مقدس، را فتح می کنند. این پیروزی به جنگهای صلیبی پایان بخشید.
صلیبیان با طعم زندگی مرفه و آسایش جدیدی که در سرزمین مقدس چشیده بودند از فلسطین به خانه هایشان در اروپا باز می گشتند.

احياي جنگ هاي صليبي
 

وقتي سخن بوش را در اوايل حمله به عراق مرور مي‌كنيم, او بر وقوع مجدد جنگ‌هاي صليبي تأكيد كرد. وقتي به لباس سربازان اسپانيايي نگاهي مي‌كنيم همان نمادهاي صليبي را مي‌بينيم. در حالي كه حدود نه قرن از آن جنگ‌ها گذشته است، غرب مي‌خواهد نمادها و خود جنگ‌هاي صليبي را احيا كند.
بايد اول نگاه كنيم كه جنگ‌هاي صليبي چه نتايجي در برداشت. اين جنگ‌ها نتايج بسيار پرباري براي غرب داشت: كشتار مسلمانان, ايجاد تفرقه و تشتت در جهان اسلام, غارت كردن ثروت‌هاي اسلامي, كه تماماً به بركت جنگ‌هاي صليبي بود. حالا هم دقيقاً همان شرايط در جهان فعلي وجود دارد. همان افراد كه فقط اسم و شكل و شمايلشان عوض شده, با همان انگيزه‌ها و اهداف، ـ يعني غارت ثروت‌هاي اسلامي ـ وجود دارند. به عنوان مثال، نفت يك ثروت عظيمي است. امروز، تمام صنعت غرب بر آن استوار است. بنابراين غربي‌ها با همان لباس آمده‌اند تا به شرق نشان بدهند كه ما با همان برنامه‌ها آمده‌ايم و با همان هدف پوشالي، كه انگيزه‌مان همان است ولو به شكل ديگري.
انگيزة صليبيان فتح بيت‌المقدس و رها كردن مسيحيان از فشار مسلمانان ولي در واقع ايجاد مستعمره در شرق بود كه شد. الآن هم انگيزه‌شان سركوب تروريسم و سركوب مخالفان است، ولي عملاً غارت كردن ثروت‌ها و ايجاد تشتت بين جهان اسلام است. اينكه همان لباس يا نمودي از آن را نشان مي‌دهد، مي‌خواهد بگويد ما همان غربي‌ها هستيم كه نهصد سال پيش آمديم و اينجا را گرفتيم و دويست سال هم مانديم. الآن هم همين هدف را دارند. اين يك جنگ رواني است كه نمود عيني‌اش همان لباس‌ها و تهديدهاي توخالي است.
وقتي بوش آن تهديدها را صادر مي‌كند، اتفاقاً پاپ هم آن را تأييد مي‌كند. يعني من معتقدم تمام اين يك سناريو است؛ دوباره بر اساس آنچه كه نهصد سال پيش رخ داد، يك پاپ مي‌آيد حمايت ديني و عقيدتي مي‌كند؛ آن هم پاپي كه يهودي است و بعد اين حمايتي كه كرد ادعاي باطلي كرد و نتوانست آن را ثابت كند. غرب بدون ثروت شرق مفلس است. از اين طرف در شرق هم متأسفانه انسجام اسلامي نداريم كه نمونة عيني‌اش عراق و افغانستان است.
مجموعاً هر چند نهصد سال از آن جنگ‌ها گذشته، ولي مي‌بينيم انگيزه‌ها كماكان باقي است؛ غرب به شرق، چشم طمع و قصد توسعه‌طلبي دارد، ادعاها هم مهم نيست. اينكه بگوييم عراق بمب اتمي دارد حالا اگر هم نداشت، مي‌مانيم. آن موقع هم همين بود؛ مي‌گفتند آزادي قدس. شما كه آمديد راجع به قدس معامله كرديد، به يك جاي ديگر آن را فروختيد، هفتاد هزار نفر را طي يك روز كشتيد و سر بريديد، كمااينكه الآن هم همان صحنه است كه تكرار مي‌شود.
الآن هم ديوارهاي قدس را دارند تخريب مي‌كنند، كه قبلاً هم همين كار را در سال 1967 كردند، چون مي‌گفتند معبد سليمان، زير مسجد قرار دارد و ما مي‌خواهيم آن را كشف كنيم. اينها همه نشانه‌هايي است كه به دنبال منافع مادي هستند. ضمناً شواهدي وجود دارد كه نشان مي‌دهد مسيحيان بيت‌المقدس قبل از حملة صليبيان، تحت حكومت سلاجقه و حتي فاطميان به مراتب شرايط بهتري داشتند. زماني كه مسيحيان قدس آمدند، شرايط آنها به مراتب بدتر شد و خيلي از مسيحي‌ها به اردوگاه اسلام رفتند. اين به صراحت نشان مي‌دهد كه قصد مهاجمان، آزاد كردن مردم و آزاد كردن قدس نبود بلكه منافع خودشان بود. الآن هم كه با شعار مبارزه با تروريسم آمدند، مگر خودشان كه هستند؟ حاكم آمريكا و حاكم انگليس و حاكم آلمان و حتي فرانسه، كه مي‌شوند همان چهار امپراطوري قديم، همان پاپ با همان اندازه‌ها، و همان شرق با همان شرايط نهصد سال پيش؛ دقيقاً صحنه همان است. الآن اين نداي برخي از رهبران جهان اسلام، مانند امام خميني، مقام معظم رهبري يا برخي از روشنفكران شرق را مبني بر انسجام اسلامي بايد جدي گرفت.
آن‌وقت چنين بود كه مثلا دو برادر‌ ـ حاكم شام و حاكم حلب ـ هيچ‌كدام حاضر نبود با ديگري متحد بشود. هر يك گمان مي‌كرد كه آن غربي اگر بيايد، به نفع اوست. اما وقتي غرب آمد، هر دويشان را از بين برد. الآن هم همين است. الآن هم اگر برخي از حكام خليج‌فارس معتقد باشند كه بروند با غربي‌ها متحد بشوند، دقيقاً همان صحنه تكرار خواهد شد.
روشنفكران بزرگي مي‌طلبد كه بيايند پايه‌هاي اين انسجام را در جهان اسلام بنا كنند كه اگر اين اتفاق نيفتد، و جنگ‌هاي صليبي واقع شود، معلوم نيست اين بار چند سال به طول بينجامد. آنها مي‌خواهند براي هميشه بمانند. مي‌‌گويند: آمديم تا بمانيم. آمده‌اند تا به اهداف خودشان برسند، همان اهدافي كه از قديم‌الايام حكام صهيون در پي آن بوده‌اند و آمده‌اند كه پروتكل‌هاي خودشان را عملي كنند.
بازسازي عوامل و عناصر جنگ‌هاي صليبي
اصلي‌ترين هدف جنگ‌هاي صليبي‌، اهداف اقتصادي استعماري بود. من معتقدم همين انگيزه، قوي‌ترين عامل مشترك آن جنگ‌ها با جنگ امروزي است. محيط يكي است، قدرت و قلدري غرب مثل آن زمان است، آنها در تنگنا هستند، تجارت، بازرگاني و شركت‌هاي فراملي‌شان به دنبال كار هستند و اين مستلزم آن است كه در اين منطقه كاملاً سيطره داشته باشند. پس اصلي‌ترين و مهم‌ترين وجه مشترك جنگ‌هاي قديم و جديد، برد اقتصادي‌اش است. غرب مي‌خواهد شركت‌هايش، كالاهاي مصرفي (به درد نخورش) را در اين بازار جهان اسلام به مصرف برساند. پس بايد بر منطقه تسلط يابد و ديگر، قسمت‌هايي كه با آن مخالف هستند را نيز در محاصره قرار دهند؛ افغانستان و عراق را بگيريم، تركيه لائيك هم كه از خود ماست بنابراين ايران در انزوا قرار مي‌گيرد.
الآن كشورهايي مثل فرانسه و انگليس و خود آمريكا، اگر اين بخش جهان اسلام از آنها گرفته بشود، به همان حالتي برمي‌گردند كه غرب در زمان جنگ‌هاي صليبي داشت. وقتي شما كالا و اسلحه‌شان را نخريد، اقتصادي ندارد. لذا هر چه بتوانند در اين منطقه نزاع و تشتت ايجاد كنند به نفع آنهاست.
اين ما هستيم كه بايد هوشيار باشيم، اين تشتت و تفرقه را كنار بگذاريم. اختلاف تشيع و تسنن ـ كه بين خودمان است ـ نبايد به ما لطمه بزند... ما بايد معيار برادر مسلمان را مطرح و تبليغ كنيم. بايد برويم روي عوامل مشترك فيمابين و آنها را قوي كنيم. ما بياييم الآن با برادرانمان در كشورهاي منطقه روي وحدت و انسجام اسلامي كار كنيم. آن احاديثي را كه پيامبر بر آن تأكيد كردند، فرموده است: «هر كس لا اله الا الله گفت مسلمان است». همة ما اين (توحيد) را قبول داريم. پس جهان اسلام بيايد متحد و منسجم بشود و جلوي اين همهمه را بگيريم. والا من اعتقاد راسخ دارم اگر ما جهان اسلام در افغانستان كاري نكرديم، به عراق آمدند و آنجا را هم از ما گرفتند. اگر الآن هم كاري نكنيم، فردا نوبت كشور و سرزمين بعدي است. بنابراين اتحاد اسلامي بهترين عاملي است كه مي‌تواند جلوي حملات وحشيانه‌اي را كه اينها در پيش گرفته‌اند، بگيرد.
منابع :
encyclopaediaislamica.com
مؤسسة فرهنگي موعود عصر(عج) mouood.org
باشگاه انديشه bashgah.net
ویکی‌پدیا
روزنامه - شرق
daneshnameh.roshd.ir
ماهنامه - موعود
askdin.com
پايگاه حوزه hawzah.net
فصلنامه - تاريخ اسلام - 1384 - شماره 22
ديگر منابع:
ويل دورانت، تاريخ تمدن، عصر ايمان، ترجمه ابوالقاسم طاهرى
هانس ابرهارد ماير، جنگهاى صليبى، ترجمه عبدالحسين شاهكار
فن گوستاو گرونبوم، اسلام در قرون وسطى، ترجمه غلامرضا سميعى
عبداللَّه ناصرى طاهرى، بيت المقدس شهر پيامبران
رنه گروسه، امپراتورى صحرانوردان، ترجمه عبدالحسين ميكده
دكتر عبدالحسن نوايى، ايران و جهان از مغول تا قاجاريه
استيفن رانيسمان، تاريخ جنگهاى صليبى، ترجمه زهرا محيط طباطبائى
شكيب ارسلان، تاريخ فتوحات مسلمانان در اروپا (فرانسه، سوئيس، ايتاليا و جزاير درياى مديترانه) ترجمه على دوانى
ادوارد گيبون، انحطاط و سقوط امپراتورى روم
گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب، ترجمه سيد هاشم حسينى
گرونبوم فن گوستاو: اسلام در قرون وسطى، ترجمه غلامرضا سميعى (تهران، نشر البرز، 1373ش).
گيبون، ادوارد؛ انحطاط و سقوط امپراطورى روم، ترجمه فرنگيس شادمان (نمازى)، سه جلد (تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1353ش).
لين پول، استانلى، طبقات سلاطين اسلام، ترجمه عباس اقبال
مونتگمرى وات، ويليام، برخورد آراء مسلمانان و مسيحيان
پايگاه تاريخ الاسلام، پايگاه اينترنتي المحقق و روزنامه النور چاپ يمن
محمدعلى اسلامى ندوشن: ايران و تنهايى ا ش
جواجر لعل نهرو، نگاهى به تاريخ جهان
تاريخ جنگ هاى صليبى، ترجمه منوچهر كاشف

اختصاصي راسخون



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط