سياست برزيل در دستيابي به فنّاوري غني سازي و چرخه سوخت (1)

قريب به چند سال از آغاز غني سازي صنعتي اورانيوم در برزيل مي گذرد. اين امر با مخالفت هايي در عرصه بين المللي مواجه بود. اما برزيل سرانجام توانست بدون ايجاد تنش با جامعه بين المللي به فناوري حساس غني سازي...
چهارشنبه، 22 دی 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سياست برزيل در دستيابي به فنّاوري غني سازي و چرخه سوخت (1)

سياست برزيل در دستيابي به فنّاوري غني سازي و چرخه سوخت  (1)
سياست برزيل در دستيابي به فنّاوري غني سازي و چرخه سوخت (1)


 

نويسنده: رحمن قهرمانپور




 

اشاره
 

قريب به چند سال از آغاز غني سازي صنعتي اورانيوم در برزيل مي گذرد. اين امر با مخالفت هايي در عرصه بين المللي مواجه بود. اما برزيل سرانجام توانست بدون ايجاد تنش با جامعه بين المللي به فناوري حساس غني سازي دست يابد. برخي متخصصان امر مورد برزيل را با ايران مقايسه کرده و ادعا مي کنند رفتار برزيل مي تواند الگويي براي ايران باشد.

خلاصه کاربردي
 

1- شباهت هاي موجود در مسئله هسته ايران و برزيل را مي توان در موارد زير خلاصه کرد:
* امضا نکردن پروتکل الحاقي از سوي هر دو کشور؛
*وجود مسائل حل نشده ميان آژانس و هر دو کشور؛
*ادعاي غربي ها مبني بر عدم توجيه اقتصادي غني سازي در *هر دو کشور به دليل نداشتن نيروگاه هاي هسته اي لازم؛
*ورود به مرحله غني سازي صنعتي؛
*متهم کردن هر دو کشور به داشتن برنامه هاي مخفي از سوي غرب؛
*وقوع تغيير رژيم در هر دو کشور در دهه 1980؛
*ادعاي هر دو مبني بر بومي بودن فناوري ساخت سانتريفيوژها؛
*خريد رآکتور از آمريکا و آلمان از سوي هر دو کشور؛
*تلاش براي کاهش اتکا به جهان خارج در فنّاوري هسته اي؛
*مخالفت آمريکا با تبديل شدن هر دو کشور به قدرتي منطقه اي؛
*تأکيد هر دو کشور برحق داشتن غني سازي و چرخه سوخت در خاک خود براساس ماده چهار پيمان NPT؛
*عدم پذيرش تعليق غني سازي تا زمان ايجاد بانک جهاني سوخت؛
*محدود نمودن درجه غني سازي جهت مصرف در رآکتورها.
2- تفاوت هاي موجود در مسئله هسته اي ايران و برزيل را مي توان در موارد زير جستجو کرد:
*حل و فصل برخي مسائل مهم باقي مانده ميان برزيل و آژانس و وجود مسائل حل نشده ميان ايران و آژانس؛
*برزيل چرخه سوخت بسته و ايران چرخه سوخت باز دارد؛
*در منطقه اي که برزيل در آن واقع شده است معضل امنيتي به نام اسرائيل وجود ندارد؛
*برزيل هفتمين دارندة منابع اورانيوم دنياست؛
*برزيل فعاليت هاي هسته اي خود را در دهه 1930 و ايران در دهه 1960 آغاز نموده اند؛
*برنامه هسته اي برزيل طي دهه هاي 1960، 1970 و 1980 تحت هدايت نظاميان بود؛ در حالي که در ايران برنامه هسته اي همواره تحت هدايت سازمان انرژي اتمي بوده است؛
*محدود نمودن درجه غني سازي جهت مصرف در رآکتورها.
*برزيل اکنون دو نيرگاه 657 مگاواتي و 1350 مگاواتي دارد که در حال فعاليت هستند و برق توليد مي کنند، در حالي که نيروگاه بوشهر ايران هنوز عملياتي نشده است؛
*برزيل همواره با آرژانتين در سال 1991 مرکز مشترکي براي نظارت بر فعاليت هسته اي يکديگر تأسيس کرده اند که اقدامي براي اعتمادسازي بيشتر است؛
*قانون اساسي کنوني برزيل تنها قانون اساسي در دنياست که داشتن بمب اتمي را ممنوع کرده است؛
*برزيل از سال 1967عضو پيمان منطقه عاري از سلاح هاي هسته اي در آمريکاي لاتين يا تللاتللکو(1) است؛
*برزيل براي اعتماد سازي بيشتر در سال 1991 بخشي از برنامه هاي موشکي خود را کنار گذاشت؛
*تا يک سال گذشته بخش عمده اي از اورانيوم استخراج شده در برزيل براي غني سازي جهت تزريق به رآکتور به خارج از اين کشور ارسال مي شد. برزيل قصد دارد با آغاز غني سازي صنعتي در خاک خود تا حدود سال 2014 اورانيوم غني شده خود را به طور کامل در داخل توليد کند؛
*برزيل پيمان CTBT را امضا کرده و عضو گروه تهيه کنندگان هسته اي (NSG)(2) مي باشد.
3- برزيل در اواخر سال 1986 به توان اوليه غني سازي دست يافت و به دنبال آن و تحت نظارت آژانس بين المللي انرژي يک مرکز پايلوت غني سازي راه اندازي کرد. در سال 2006 و پس از تأخيرهاي مکرر برزيل غني سازي در مقياس صنعتي را آغاز نمود.
4- برخلاف مورد ايران، آمريکا در اختلاف ميان آژانس و برزيل بر سربسته يا باز بودن چرخه سوخت در سال 2004 جانب هيچ يک از طرفين را نگرفت.
5- برزيل نهمين و ج.ا.ايران دهمين کشور دنيا هستند که به فناوري غني سازي در مقياس صنعتي دست يافته اند. ساير کشورها عبارتند از آلمان، فرانسه، بريتانيا، هلند، روسيه، چين، ژاپن و آمريکا.
6- درميان 10 کشور فوق، به جز آمريکا و فرانسه ساير کشورها از روش سانتريفيوژ گازي براي غني سازي استفاده مي کنند. آمريکا و فرانسه از روش پخش گازي استفاده مي کنند.
7-برزيل مدعي است به شيوه اي ابتکاري سانتريفيوژهاي خود را ارتقا داده و از ياتاقان هاي الکترومغناطيسي در سانتريفيوژها بهره گرفته که بهره وري سانتريفيوژها را به حدود 10 واحد مجزاي کاري (SWU) (3) رسانيده است و به همين دليل تمايلي به داشتن چرخه سوخت باز که مي تواند اسرار تجاري اين کار را برملا کند، ندارد.
8- مقامات برزيل غني سازي را از دو نظر مهم مي دانند: 1) افزايش اهميت استراتژيک برزيل و 2) استقلال در توليد اورانيوم غني شده و مزاياي اقتصادي احتمالي آن.
9- مقامات برزيلي در مقابل ادعاي صرفه اقتصادي نداشتن فناوري غني سازي بومي به رنسانس ساخت نيروگاه ها در جهان و افزايش تقاضا براي اورانيوم غني شده در جهان در آيندة نزديک اشاره مي کنند.
10- مقامات نظامي برزيل در 1989 اعلام نمودند برزيل توانسته اورانيوم را تا 20 درصد غني کند، اما اکنون مقامات برزيلي مي گويند اين اورانيوم وارداتي بوده است.
11- مقامات برزيلي معتقدند مشکل اصلي غرب در مسئله هسته اي ايران نه موضوع غني سازي بلکه رفتار ايران است.

محتواي مقاله
 

آيا مورد برزيل شباهتي با مورد جمهوري اسلامي ايران دارد؟
 

زماني که در آوريل 2006 برزيل اعلام کرد غني سازي صنعتي را آغاز مي کند، نگاه ها بلافاصله متوجه مقايسه ايران با برزيل شد؛ چرا برزيل مي تواند غني سازي داشته باشد اما ايران از آن محروم شود؟ اين مقايسه به حدي جدي بود که لولا رئيس جمهور برزيل دستور داد افتتاح مرکز غني سازي روزنده (4)در جنوب ريودژانيرو چند ماه به تأخير افتد. خود برزيلي ها از مقايسه ايران و برزيل به شدت خودداري مي کنند، اما نگاهي دقيق تر به نحوه فعاليت ها و مسائل به وجود آمده براي برزيل نشان مي دهد شباهت هاي قابل توجهي ميان پرونده هسته اي دو کشور وجود دارد که در ذيل به آنها اشاره مي کنيم.
سابقه نسبتاً طولاني فعاليت هاي هسته اي: برزيل در دهه 1930 و ايران در دهه 1960 فعاليت هاي هسته اي خود را آغاز کردند و اين فعاليت ها در دو کشور با افت و خيزهاي فراواني مواجه بوده است. برزيل ابتدا با انعقاد قرارداد خريد راکتور از آمريکا در دهه 1950 فعاليت هاي هسته اي خود را آغاز کرد؛ کاري که رژيم شاه در 1960 بدان اقدام نمود. همانند ايران،برزيل از ترس وابستگي بيش از حد به آمريکا متوجه خريد رآکتور از ساير کشورها شد که پيامد آن امضاي قرارداد ساخت دو تا هشت رآکتور و دريافت تجهيزات کامل چرخه سوخت از آلمان در سال 1975 بود. شرکت طرف قرارداد برزيل شرکت kwv زيمنس بود؛همان شرکتي که قرارداد ساخت رآکتور بوشهر را با ايران در سال 1976 امضا کرد. در همان زمان بسياري از متخصصان به قرارداد آلمان غربي و برزيل اعتراض کرده و آن را اشاعه دهندة سلاح هاي هسته اي دانستند. قرارداد آلمان غربي و برزيل به دليل بحران اقتصادي برزيل در دهه 1980 عملي نشد و قرارداد ايران و آلمان نيز به دليل وقوع انقلاب، حمله عراق به ايران، تحولات دهه 1980 و عقب نشيني آلمان غربي محقق نشد. همچنين هر دو کشور از ترس فشارهاي آمريکا برخي فعاليت هاي هسته اي خود را علني نمي کردند و به همين دليل از سوي آمريکا متهم به داشتن برنامه نظامي هسته اي مي شدند.
تلاش براي بومي کردن فناوري هسته اي: برزيل و ايران در دهه 1980 تلاش براي بومي کردن فناوري هسته اي را آغاز کردند. برخلاف کشورهايي مانند ليبي، ايران و برزيل از نيروي انساني متخصص کارآمدي برخوردار بوده و توان پيشبرد فناوري پيچيده هسته اي را دارند. برزيل نيز مانند ايران براي حل مشکلات فني مربوط به سانتريفوژها به متخصصان داخلي متوسل شد. در حال حاضر برزيل ادعا مي کند با روشي بومي موفق به رفع اصطکاک ميان روتورها ومحفظه سانتريفوژ شده است که پيامد آن افزايش سرعت و راندمان سانتريفوژ مي باشد.
گفته مي شود اين کار از طريق نصب ياتاقان هاي الکترومغناطيسي در سانتريفوژها صورت گرفته است. سانتريفوژهاي کوني برزيل برگرفته از مدل URENCO است که گفته مي شود برخي شرکت هاي آلمان آن را به برزيل فروخته اند. جالب توجه اينجاست که برزيل در دهه 1970 و اوايل دهه 1980 براي مدتي از روش «آيروديناميکي شيپوره جتي»(6) يا روش بکر(7) که از آلمان گرفته بود و در آن کشور مورد استفاده بود،بهره گرفت اما بعدها متوجه شد از اين طريق قادر به غني سازي نيست و لذا آن را کنار گذاشت و به روش سانتريفوژ گازي روي آورد. سانتريفوژهاي کنوني برزيل از نوع supercritical مي باشند (سرعت چرخش روتورهاي آنها بيشتر از 90 هزار دور در دقيقه بوده و ارتفاع آنها نيز در حدود 2 متر است که به افزايش راندمان سانتريفوژها کمک مي کند).دستيابي به اين فناوري پيشرفته دستاورد تلاش دانشمندان هسته اي برزيل است. در ايران نيز به رغم فشارهاي خارجي، دانشمندان ايراني موفق به بومي سازي دانش غني سازي شدند. به اين ترتيب کاهش اتکا به جهان خارج يکي از محورهاي مشترک سياست هسته اي هر دو کشور بوده و مي باشد.

پی نوشت ها :
 

1-Tlatelolco
2-Nucler suppliers Group.
3-seprate working unit.
4-Rosende.
5-در روش-jet nozzleيا شيپوره جتي،مخلوطي از گاز uf6و هيدورژن درون نوع خاصي از شيپوره (نازل)به جريان افتاده و سبب جدا سازي ايزوتوپ هاي اورانيوم مي شود.
6-Becker.
7-Aramor.
 

منبع:نشريه پايگاه نور،شماره 23.
ادامه دارد...



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما