منکرات مطبوعاتی (1)

در مطبوعات باید همه نکات، تیترها، مقالات و مصاحبه‌ها به گونه ای تنظیم گردند که به مرزهای الهی تعدی نشود: (و من یتعدّ حدود اللهِ فاولئکَ هم الظّالمونَ). لازمه چنین واقعیتی، شناخت و رعایت مرزهاست. متأسفانه برخی جراید به بهانه آزادی
شنبه، 9 بهمن 1389
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
منکرات مطبوعاتی (1)

منکرات مطبوعاتی(1)
 


 

نویسنده: غلامرضا گلی زواره




 

تجاوز به حدود الهی
 

در مطبوعات باید همه نکات، تیترها، مقالات و مصاحبه‌ها به گونه ای تنظیم گردند که به مرزهای الهی تعدی نشود: (و من یتعدّ حدود اللهِ فاولئکَ هم الظّالمونَ).(1)
لازمه چنین واقعیتی، شناخت و رعایت مرزهاست. متأسفانه برخی جراید به بهانه آزادی و ایجاد جاذبه‌های کاذب و زودگذر در بین خوانندگان، به نگرش‌های اباحی‌گری مبتلا می‌گردند!
در چنین نشریاتی گاهی خبرهایی درج می‌گردد که منبع آن واقعیت ندارد. از نظر موازین اخلاقی و ادبی نیز در نحوه ی درج مطالب، لغزش‌ها و نارسایی‌هایی دیده می‌شود. در مواقعی خبرِ درج شده یا هر مطلب دیگر، ظاهری فریبنده و جذاب دارد، اما ضمن اینکه مخالف نصوص قرانی و روایی است، با خرد، منطق و برهان هم‌خوانی ندارد. گاه در ضمن خبر، موضوعی بسیار جزئی و فاقد اهمیت آنچنان به شکل مبالغه‌آمیز مطرح شده که از غرض‌ورزی و کم‌مایگی تهیه‌کنندگان پرده برمی‌دارد. مدیران نشریات و مطبوعات باید به وسیله ی نیروهای متدیّن و کارشناس در گزینش اخبار و گزارش‌ها، پژوهش‌های لازم را انجام دهند، آن‌گاه پس از تشخیص سره از ناسره، اقدام به درج مطالب کنند. قرآن اصرار دارد «وقتی شخص فاسقی برایتان خبر آورد، آن را مورد تحقیق و مشکافی قرار دهید، در غیر این صورت تلاش مزبور نوعی جهالت می‌باشد که فرجامی جز ندامت نخواهد داشت»؛ (2) چرا که تکیه بر اخبار غیر موثق، بسیار خطرناک و موجب اشفتگی ذهن مردم و حتی آشوب‌های اجتماعی می‌گردد. امروز متاسفانه یکی از حربه‌های تبلیغاتی استکبار و رسانه های وابسته به ابرقدرت‌ها، این است که فضای کاذبی به وجود می‌آورند و با فریب و اغفال مردم و با نقشه‌های مرموز سرمایه های مادی، معنوی و فکری شان را به غارت می‌برند!
استقلال فکری و حرفه ای که محصول آن حریّت و آزادگی است، چنان اعتلایی به ارباب جراید می‌دهد که نمی‌گذارد آنان مغلوب شرایط و مرعوب طوفان‌ها گردند. کمال انسانیت آن است که آدمی خود را بنده ی خدا ببیند و در مقابل عظمت سرمدی او برای خود اعتبار و شأنی قائل نباشد و به خصالی آراسته باشد که مناسب عبودیت است. این صفت، روزنامه نگاران و اهالی مطبوعات را چنان پرورش می‌دهد که بدون توجه به چشم‌داشت‌های مالی و توصیه های افراد و عاری از هر گونه تطمیع و فریب در جهت آمال و اهداف دیگران که به سوی مقصدی شوم و تیره راه می‌سپرد، اعتبار حرفه‌ای خود را درک کنند و محترم بشمارند. امانم سجاد(ع) در فرازهایی از نامه ی خویش خطاب به محمد بن مسلم زُهَری- که حریّت خود را به حراج گذاشته ودر خدمت ستم قرار گرفته بود- فرمود:
«ایا چنان نیست که تو را دعوت کردند و قطبی ساختند برای چرخاندن آسیاب ظلم خویش و تو را پل ساختند تا در آن به بلا عبور کنند و تو را نردبان گمراهی کردند و راه ضلالت خویش را پیمودند و به وسیله تو، قلب نابخردان را صید کردند».(3)

امام خمینی(ره) در این باره گفته است:
 

«بندگی خدا، گوهر گران‌بهایی است که باطن آن ازادی و ربوبیّت است. به واسطه ی عبودیت حق و توجه به نقطه ی واحده ی مرکزیه چنان حالتی در قلب پیدا شود که... جز در پیشگاه ربوبیّت و آنها که اطاعت آنها اطاعت ذات مقدس حق است، سر به اطاعت احدی ننهد و اگر به حسب پیش آمدن روزگار در تحت سلطه و قدرت کسی باشد، قلب را از آن لرزه نیفتد و استقلال و حریّت نفس محفوظ ماند».(4)

افراط و تفریط ‌ها
 

بعضی مطبوعات که دارای سلامتی فکر و روش هستند و از رذالت‌ها و افکار پلید مصون گردیده‌اند با مشاهده ی کارهای خوب، خشنود می شوند و برای قدرشناسی از نیکان و پاکان، در حدی که ایشان شایستگی و لیاقت دارند، آنان را تحسین می‌کنند و این گونه خیّران و مصلحان را به استمرار کارهای پسندیده تشویق و با ابزاری که در اختیار دارند، خوبی‌ها را در جامعه ترویج می‌کنند و نیز از مشاهده ی کارهای منفی به شدت متأثر می‌گردند و بر تیره‌روزان تأسف می‌خورند و برای آن‌که زشتی‌ها برطرف گردند، با حسن نیت و خیرخواهی تذکراتی می‌دهند و بدین وسیله یک نوع امر به معروف و نهی از منکر مطبوعاتی می‌کنند. اما کمونیستند جرایدی که از این مسیر مفید فاصله می‌گیرند و به انگیزه بالا بردن شمارگان نشریه و افزایش خواننده، در تمجید از افراد، اغلب رعایت حق و مصالح دینی را نمی‌کنند و در مدح و تحسین به افراط می‌گرایند، از مرز قدردانی فراتر می روند و زبان به چاپلوسی و تملق می‌گشایند که این، یک نوع افراط است. گاهی نیز تفریط می‌کنند و حقیقت را پنهان می‌دارند و حق خوبان را آن طور که باید ادا نمی‌کنند و این دو شیوه، مخالف فضایل اخلاقی و منافی تعلیمات قرآنی و روایی است.

حضرت علی(ع) می‌فرماید:
 

«ستودن اشخاص بیش از حد صلاحیّت و استحقاق، گزافه گویی و چاپلوسی است و کمتر از حدّ لیاقت، معلول واماندگی در سخن یا ناشی از حسد است».(5)
پاره ای از نشریات عمداً نمی‌خواهند محاسن و مزایا را گزارش کنند و یا اگر هم خواستند برحسب مصالحی به خوبی‌ها بپردازند، آن‌ها را ناچیز و غیر قابل اعتنا تلقی می‌کنند و به طور ذاتی برای فضیلت‌های اهل مکارم، ارزشی قائل نیستند. این گروه عینک بدبینی را به چشم نهاده اند و همواره در جستجوی زشتی‌ها و امور منفی هستند و استادی ماهر در سیاه نمایی می‌باشند، خفاش‌صفت به تاریکی و ظلمت‌ها تمایل دارند و متأسفانه کاروانی از خوانندگان را ماهرانه از راهروهای تردید و ابهام می‌گذرانند و در بیابان ناراستی رها می‌سازند!
حضرت علی(ع)، کینه‌ورزترین افراد را اشخاصی می‌داند که در فهرست کردن کاستی‌ها و عیب‌های مردم، اصرار افزون‌تری دارند.(6) به فرمایش آن امام همام، همراهی و همگامی با این گونه انسان‌ها، آدمی را از آسیب‌های جدّی مصون نمی‌سازد.(7)
برخی از این اشخاص به نام برادری اسلامی، در محافل افراد مسلمان حضور می‌یابند و از حسن ظن و حسّ اعتماد آنان سوء‌استفاده می‌کنند و در ضمنِ این مجالست‌ها، لغزش‌ها و خطاها را به ذهن می‌سپارند تا در مواقع مقتضی به نام افشاگری، اطلاع‌رسانی و شفاف‌سازی! به درج آن‌ها بپردازند. چنین عیب‌جویان علاوه بر تحقیر شأن و منزلت برادران ایمانی و پایمال کردن شرف انسانی، در باورها و اعتقادات خود شرر می‌افکنند.

رسول اکرم(ص) می‌فرماید:
 

«خدایا! به تو پناه می‌برم از دوست فریب‌کاری که دیدگانش ناظر اعمال و رفتار من است و دلش مراقب من. اگر نیکی ببیند، دفن می‌کند، ولی بدی‌ها را انتشار می‌دهد».(8)
گزارشگران برخی نشریات که تمایلات جناحی نشریات که تمایلات جناحی و افکار حزبی را پی‌گیری می کنند، وقتی به محضر بزرگانی از دانش، معرفت و پرهیزگاری می روند، از میان دُرهای گران بها و گفته‌های حکیمانه آنان، نکته ای را برمی‌گزینند که امکان دارد از جنبه های گوناگون قابل تفسیر باشد، آن‌گاه با دیدگاهی از پیش تعیین‌شده به تحلیل یک سویه آن موضوع می پردازند تا در وجهه ی معنوی و اجتماعی آن ستارگان فضیلت خلل وارد سازند و مردم را به آنان بدبین سازند.
یکی از شخصیت‌هایی که در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی به شدت آماج انواع انگ های اهل نیرنگ واقع گردید، شهید مظلوم آیت‌الله دکتر بهشتی بود، که منافقان کوشیدند قشرهای گوناگون را نسبت به او بدبین سازند و رابطه این بازوی توانای رهبری انقلاب با مردم را قطع کنند.

سوء‌استفاده از آزادی
 

قلم‌های سالم و مطبوعات خوش‌نیّت با کمک گرفتن از آزادی‌های مشروع اجتماعی، به امر به معروف و نهی از منکر می‌پردازند و با نظارت‌های عمومی و مطرح کردن نقایص و نارسایی‌ها، موجبات رشد وتوسعه فکری، فرهنگی و سیاسی جامعه را فراهم می‌سازند. اگر چنین آزادی‌هایی سلب شود، کاستی‌های نظام‌های اجرایی و اداری مشخص نمی‌گردد، خطاها افزایش می‌یابد و اسباب خودمحوری و دیکتاتوری به وجود می‌آید. به علاوه، مطبوعات می‌توانند دیدگاه های کارشناسان و صاحب‌نظران را مطرح سازند و با فراهم ساختن آینه ای از آرای خردمندان و دانشمندان و با نوعی مشارکت و مشورت فکری و علمی، موجبات رشد و شکوفایی جامعه‌اسلامی را پدید آورند. امام خمینی طرح مباحث دقیق و فنی و اختلافات علمی و معرفتی علما را امری پذیرفتنی و مبارک توصیف می کند. به باور آن روح قدسی، آزادی بیان، اصلی اساسی است که دین و عقل آن را پذیرفته و بالاترین نعمت بشریت است.(9) اما اگر هر کدام از نیروهای بشری بی قید و بند رها گردد، موجبات تباهی و هلاکت دیگران را به وجود می‌آورد و آزادی بیان و اظهار عقیده و افکار، از این قاعده مستثنا نیست. اگر رسانه‌ها بخواهند در هر زمینه ای آزاد باشند و به این بهانه، حرمت ها را زایل و به حقوق مردم تجاوز کنند و بذرهای یأس و هراس در میان مسلمین پراکنده سازند، این وضع ضمن آن‌که مغایر خرد و منطق است، عواقب بسیار ناخوشایندی به دنبال می‌آورد. لذا امام خمینی(ره) آزادی در حد اجرای اصول و رعایت ضوابط را می پذیرد و می‌افزاید:
«...معنای آزادی این نیست که کسی بر ضد مصلحت کشور... بنویسد. بیان، آزاد است که مطالبی اگر دارد بنویسد، در حدود قوانین، در حدود کارهای عقلایی آزاد است».(10)
طبیعی است قلمی که می‌خواهد ارزش‌ها را مورد تهاجم قرار دهد، فساد را ترویج و از دشمنان ملّت حمایت کند، نمی‌تواند آزاد باشد.

امام خمینی(ره) در این باره تذکر داده است:
 

«اگر یک روزنامه ای توطئه بر ضد مسیر ملت می‌خواهد بکند با نوشتن چیزهایی که برخلاق مسیر ملت است و با ننوشتن چیزهایی که بر مسیر ملت است، اگر بخواهد توطئه بکند و راهی برود که دشمن های ملت آن راه را می روند...، اگر این طور باشد، این آزادی‌ها را ملت ما نمی‌توانند بپذیرند».(11)
امام در جای دیگر تأکید می‌ورزد:
«مطبوعات در عین حال که محترم و بسیار موثرند، لکن باید روی موازین مطبوعاتی و خدمت به ملت رفتار کنند. آزادی قلم و آزادی بیان، به معنای این نیست که مسیر بر ضد مصلحت کشور... آزاد است که بنویسد، برخلاف انقلابی که مردم خون پایش داده‌اند، بنویسد. همچو آزادی صحیح نیست. قلم آزاد است که مسایل را بنویسد، لکن نه این‌که توطئه بر ضد انقلاب بکند».(12)
«دست اشخاصی که می‌خواهند اختناق در ملت ایجاد بکنند، مطبوعات... دارند باز می‌کنند و این معنای آزادی نیست...، خیانت است».(13)
«الان آزادی پیش بعضی از اشخاص ملعبه شده است که هر چه دلشان می‌خواهد، باید بنویسند و هر چه دلشان می‌خواهد، باید بگویند».(14)
نشر تحلیل‌های توأم با انحراف که هزاران نفر را سردرگم و بذرهای فساد را پراکنده می سازند و اغواگری و گمراه سازی مردم، مصداق ضلالت است و رسانه هایی که بخواهند این مسیر پر آفت را طی کنند، به نام آزادی، معنویت و شرافت انسانی را زیر پا نهاده اند. در واقع نشر آنچه بوی باطل می‌دهد، مغایر عقاید مسلمین است و جلو رشد و هدایت مردم را می‌گیرد، مصداق اضلال است. کلام وحی، کسانی که «عهد الهی» را می شکنند و آنچه را که خداوند فرمان به وصلش داده، می‌گسلند و در زمین فساد می‌کنند، جزو زیان‌کاران دانسته است.(15)
به علاوه، برخی آیات از قول زور(16) و حدیث لهو(17) و نیز افترا و دروغ بستن به حضرت حق تعالی نهی می‌کنند. از برخی روایات نیز برمی‌آید فنون و شیوه هایی که از آن‌ها فساد برخیزد و هیچ صلاحی در آنها دیده نشود و نیز وسایل و ابزارهایی که مانع تقرب به خدا هستند یا راهی را که مسیر حق‌جویی را با دشواری روبه رو سازد و موجب تقویت کفر و شرک گردند، مورد نهی قرار گرفته و باید ممنوع گردند.(18)
نوشته‌ها و نکته هایی که زمینه های گناه را فراهم می سازند و خوانندگان را برای انجام امور خلاف، گستاخ یا تهییج می‌کنند و نیز مطالبی که حاوی بدعت و غلو آغشته به انواع تحریفات‌اند مصداق منکرند و باید از ترویج و انتشار آنها ممانعت شود.
امام خمینی(ره) از قلم‌هایی شکوه دارد که مثل اسلحه و چماق عمل می‌کنند و از پشت ضربه می زنند. ایشان به صاحبان چنین رسانه هایی توصیه می‌کند:
«قبل از اینکه بخواهید مقاله بنویسید و تیترهایی درشت تنظیم کنید، با خودتان خلوت نمایید که با این کارها چه مقصدی را در پی گرفته‌اید، آیا در هر شرایطی پی‌گیر حق هستید؟ یا آن را برای خودتان می‌خواهید و نیز آیا باطل را از دوستان خود می‌پذیرید؟».(19)

پی نوشت ها :
 

1. بقره/ 229.
2. ر.ک: حجرات/6، و ر.ک: تفسیر نمونه، ج22، ص 157- 154.
3. تحف‌العقول، ابن شعبه حرانی، ص 198.
4. شرح چهل حدیث، امام خمینی(ره)، ص 256، نشر عروج، تهران، چ22، 1379 ش.
5. نهج‌البلاغه، کلمه 339.
6. غررالحکم، ص 586.
7. فهرست غررالحکم، ص 286.
8. بحارالانوار، ج17، ص 216.
9. صحیفه امام، ج8، ص 491.
10. همان، ج6، ص 446 و ج7، ص320.
11. بیانات امام، مورخ 1358/3/8، (همان).
12. سخنرانی امانم، مورخ 1358/2/26، (همان).
13. بیانات در جمع کارکنان روزنامه کیهان، مورخ 1358/2/26، (همان).
14. بیانات در جمع اعضای هیأت تحریریه مجله سروش، مورخ1358/10/15، (همان).
15. بقره/27.
16. (و اجتنبوا قول الزّورِ). حج/30.
17. (من یشتری لهو الحدیث لیضلّ عن سبیل اللهِ). لقمان/5.
18. تحف‌العقول، ص 331.
19. برگرفته از سخنان امام در جمع مسئولان عقیدتی- سیاسی نیروهای انتظامی سراسر کشور در 1359/12/14، (صحیفه امام).
 

منبع:نشریه فرهنگ کوثر شماره 80
ادامه دارد ...



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط