مقاومت بدن در برابر انسولین
هورمون انسولين که از لوزالمعده ترشح ميشود، هورموني است که براي حيات هر فرد ضروري است. وظيفه اين هورمون، وارد کردن گلوکز به سلولها و تبديل آنها به انرژي است. ولي بايد بدانيد که مقاير بيش از حد اين هورمون خطرناک است.
بعضي افراد داراي يک نوع مقاومت در برابر انسولين هستند. يعني سلولهاي بدن اين افراد در مقابل فعاليت انسولين براي وارد کردن گلوکز به سلولها و تبديل آن به انرژي مقاومت ميکنند. در نتيجه ممکن است ميزان قند و انسولين خون بالا برود. از طرفي در اين مواقع حتي لوزالمعده نيز ممکن است براي عادي کردن ميزان قند خون، انسولين بيشتري ترشح کند. در صورت بالا بودن وزن بدن، ميزان انسولين و قندخون افزايش مييابد. افزايش بيش از حد انسولين نيز سبب بالا رفتن کلسترول، فشارخون، تريگليسيريد (که نوعي از چربيهاي خطرناک خون است) و کاهش کلسترول مفيد (HDL) ميشود. در مواردي که قندخون افزايش پيدا ميکند، ترشح انسولين به طور طبيعي بالا ميرود تا بدن بتواند ميزان قند خون را کاهش دهد. به طور مثال در مبتلايان به ديابت نوع دوم، نشانگان متابوليک و افراد چاق، چون در عملکرد انسولين اشکال وجود دارد، سطح انسولين بالا است. سوال اساسي اينجاست که چگونه ميتوان مقاومت به انسولين را در افراد تشخيص داد؟
همزمان با اندازهگيري قندخون (قند ناشتا) ميتوان سطح انسولين را هم سنجيد و با مقايسه وضعيت بيمار با شاخصهاي موجود، دريافت که آيا بيمار مقاومت به انسولين دارد يا نه؟ اما به طور طبيعي انتظار ميرود در افراد چاق، ديابتيها و مبتلايان به نشانگان متابوليک، سطح انسولين کمي بالاتر باشد. چون مقاومت به انسولين در آنها وجود دارد. پس اندازهگيري مرتب و همزمان قندخون و انسولين بسيار کمککننده است. به خصوص به دليل اينکه در ابتدا تظاهرات واضحي وجود ندارد. يعني فرد علايم مشخصي که نشاندهنده مشکل او باشد، ندارد. البته عدهاي معتقدند، افرادي که مقاومت به انسولين دارند، داراي فشارخون بالاتري هستند. حتي ممکن است قبل از اينکه ديابتي شوند، مراحل پيش ديابت را پشتسر گذاشته و اختلال عدمگلوکز در آنها ديده شده باشد، اما با بيتوجهي از آن عبور کردهاند.
گاهي در پوست اين افراد ضايعات پوستي پديد ميآيد که بيشتر در زير بغل، گردن و زير پستانها ديده ميشود و در افراد چاق شايعتر است. ميتوان گفت اين علامت پوستي مقاومت به انسولين است و درمان خاصي هم به جز کاهش وزن ندارد. البته اگر بيماري تداوم داشته باشد، بايد درمان شود و عامل زمينهاي رفع شود. مثلا اگر فرد ديابتي است بايد ديابتاش را کنترل کند و چون مقاومت به انسولين در او مرتبط با چاقي است بايد شيوههاي کاهش وزن را نيز اجرا کند. اگر مقاومت به انسولين در زمينه بيماري متابوليک باشد، بايد علاوه بر آن کمک کرد تا فشارخون و چربي خون نيز کاهش يابد.
منبع:http://www.salamat.com
بعضي افراد داراي يک نوع مقاومت در برابر انسولين هستند. يعني سلولهاي بدن اين افراد در مقابل فعاليت انسولين براي وارد کردن گلوکز به سلولها و تبديل آن به انرژي مقاومت ميکنند. در نتيجه ممکن است ميزان قند و انسولين خون بالا برود. از طرفي در اين مواقع حتي لوزالمعده نيز ممکن است براي عادي کردن ميزان قند خون، انسولين بيشتري ترشح کند. در صورت بالا بودن وزن بدن، ميزان انسولين و قندخون افزايش مييابد. افزايش بيش از حد انسولين نيز سبب بالا رفتن کلسترول، فشارخون، تريگليسيريد (که نوعي از چربيهاي خطرناک خون است) و کاهش کلسترول مفيد (HDL) ميشود. در مواردي که قندخون افزايش پيدا ميکند، ترشح انسولين به طور طبيعي بالا ميرود تا بدن بتواند ميزان قند خون را کاهش دهد. به طور مثال در مبتلايان به ديابت نوع دوم، نشانگان متابوليک و افراد چاق، چون در عملکرد انسولين اشکال وجود دارد، سطح انسولين بالا است. سوال اساسي اينجاست که چگونه ميتوان مقاومت به انسولين را در افراد تشخيص داد؟
همزمان با اندازهگيري قندخون (قند ناشتا) ميتوان سطح انسولين را هم سنجيد و با مقايسه وضعيت بيمار با شاخصهاي موجود، دريافت که آيا بيمار مقاومت به انسولين دارد يا نه؟ اما به طور طبيعي انتظار ميرود در افراد چاق، ديابتيها و مبتلايان به نشانگان متابوليک، سطح انسولين کمي بالاتر باشد. چون مقاومت به انسولين در آنها وجود دارد. پس اندازهگيري مرتب و همزمان قندخون و انسولين بسيار کمککننده است. به خصوص به دليل اينکه در ابتدا تظاهرات واضحي وجود ندارد. يعني فرد علايم مشخصي که نشاندهنده مشکل او باشد، ندارد. البته عدهاي معتقدند، افرادي که مقاومت به انسولين دارند، داراي فشارخون بالاتري هستند. حتي ممکن است قبل از اينکه ديابتي شوند، مراحل پيش ديابت را پشتسر گذاشته و اختلال عدمگلوکز در آنها ديده شده باشد، اما با بيتوجهي از آن عبور کردهاند.
گاهي در پوست اين افراد ضايعات پوستي پديد ميآيد که بيشتر در زير بغل، گردن و زير پستانها ديده ميشود و در افراد چاق شايعتر است. ميتوان گفت اين علامت پوستي مقاومت به انسولين است و درمان خاصي هم به جز کاهش وزن ندارد. البته اگر بيماري تداوم داشته باشد، بايد درمان شود و عامل زمينهاي رفع شود. مثلا اگر فرد ديابتي است بايد ديابتاش را کنترل کند و چون مقاومت به انسولين در او مرتبط با چاقي است بايد شيوههاي کاهش وزن را نيز اجرا کند. اگر مقاومت به انسولين در زمينه بيماري متابوليک باشد، بايد علاوه بر آن کمک کرد تا فشارخون و چربي خون نيز کاهش يابد.
منبع:http://www.salamat.com