تربیّت شاخه گلی برای بهشت
منبع: اختصاصی راسخون
چکیده:
از آن جا که دین نسخه ی کامل راهنمایی انسان ها به سوی کمال می باشد ، با ارایه راه کارهای مناسب در مورد زندگی او زمام امور وی را به دست می گیرد تا با راهی متقن و محکم او را به سرمنزل مقصود برساند.واکنش های رفتاری فرد در دوران بزرگسالی تا حدود زیادی بر مبنای شکل گیری او در دوران کودکی تا جوانی او انجام می گیرد.دورانی که غالبا در کانون خانواده سپری می شود.پس رفتار خانواده در این دوران نمی تواند بدون تأثیر در شکل گیری فرد باشد.در این مقاله در ابتداء اشاره ای به اهمّیّت تربیّت در متون دینی و بیان تفاوت آن با تعلیم می شود و سپس با عصاره گیری از آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السّلام ، روزنه ای جدید به دنیای تربیّت دینی برای مخاطب باز می گردد.تربیّت دینی فرزندان دارای مراقبت های فراوانی است که در این جا حدود 19 تا از آن ها توضیح داده شده است.از جمله: مراقبت های دوران ازدواج ،شب زفاف ،بارداری،شیردهی ، امور جنسی- به بچّه ها محبّت کنیم-آنها را ببوسیم و در آغوش بگیریم-برای آنها نام نیکو انتخاب کنیم-آن ها را کامل و درست صدا بزنیم-با آنها حرف بزنیم-صدای آنها را بشنویم-در مشکلات با آنها همدرد شویم-با آنها قهر نکنیم-آنها را تشویق کرده و به آنها هديّه بدهیم-با آنها مهربانی و مدارا کنیم-آشنا کردن آنها با خدا و دین-بازی کردن با بچّه ها-ازدواج فرزندان-لقمه حلال
کلید واژه
تربیّت فرزند، تربیّت دینی،مراقبت های تربیّتی،وظایف والدین در تربیّت فرزندان
مقدمه: اهمّیّت تربیّت در متون دینی
أَمَّا حَقُّ وَلَدِكَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ مِنْكَ وَ مُضَافٌ إِلَيْكَ فِي عَاجِلِ الدُّنْيَا بِخَيْرِهِ وَ شَرِّهِ وَ أَنَّكَ مَسْئُولٌ عَمَّا وَلِيتَهُ بِهِ مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَ الدَّلَالَةِ عَلَى رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمَعُونَةِ لَهُ عَلَى طَاعَتِهِ فَاعْمَلْ فِي أَمْرِهِ عَمَلَ مَنْ يَعْلَمُ أَنَّهُ مُثَابٌ عَلَى الْإِحْسَانِ إِلَيْهِ مُعَاقَبٌ عَلَى الْإِسَاءَةِ إِلَيْه(1) اما حق فرزند بر تو این است که بدانی این فرزند از تو و خوبی و بدی اش در جهان منسوب به توست.از این جهت که ولایت او بر عهده توست، نسبت به ادب کردن او و راهنمایی او به سمت پروردگارش و کمک به او در اطاعت خداوند مسؤول هستی. به گونه ای در تربیّت او تلاش کن که گویا می دانی اگر او عمل خوبی انجام دهد تو نیز در ثواب آن عمل شریک هستی و اگر بدی نیز از او سر بزند ، تو نیز بر بدی او عقوبت می شوی. (قسمتی از رساله حقوق امام سجّاد علیه السّلام)از جمله وظایف مهمّ که در آیات و روایات اهمّیّت زیادی نسبت به آن داده شده است، مسؤولیت پدر و مادر نسبت به تربیّت فرزندانشان می باشد.در اهمّیّت این وظیفه همین بس که در روایتی ، پیامبر خدا (صلی الله و علیه و آله ) ارزش تربیّت فرزند را بالاتر از صدقه دادن ذکر کرده اند.وَ عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قَالَ لَأَنْ يُؤَدِّبَ أَحَدُكُمْ وَلَدَهُ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ يَتَصَدَّقَ بِنِصْفِ صَاعٍ كُلَّ يَوْم(2)اگر هر کدام از شما وقت خود را به ادب کردن فرزندش بپردازد این کار او نزد خداوند از اینکه هر روز نصف صاع صدقه بدهد با ارزش تر است.یا در روایتی دیگر امیر المومنین علیه السّلام می فرمایند:عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ قَالَ مَا نَحَلَ وَالِدٌ وَلَداً نُحْلًا أَفْضَلَ مِنْ أَدَبٍ حَسَنٍ(3)هیچ هديّه از طرف پدر و مادر با فضیلت تر از ادب برای فرزندانشان نیست.در قرآن کریم خداوند متعال انسان را امر می کند که علاوه بر آن که خود از آتش جهنّم محفوظ می دارند ، از خانواده اش نیز غافل نشده و آن ها رانیز باید از این عذاب سوزناک برهاند.
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُون(4)
ای کسانی که ایمان آورده اید ، خود و خانواده تان را نجات دهید از آتشی که آتش گیرانه ی آن مردمان و سنگ هایی بوده و بر آن آتش فرشتگان خشم آلوده گمارده شده اند که از دستور خدا به هیچ گونه سر پیچی نکرده و امر خدا را در عذاب مردمان انجام می دهند.البته این وظیفه خطیر آن چنان مشکل است که در انجام آن از خداوند مهربان نیز باید یاری جست و چون امام سجاد علیه السّلام دست به دعا برداشته و با خداوند این گونه مناجات کنیم که:وَ أَعِنِّي عَلَى تربیّتهِمْ وَ تَأْدِيبِهِمْ، وَ بِرِّهِم (5)بار الها! خودن مرا در تربیّت و ادب فرزندان و نیکی به آنها یاری فرما....در این نوشته کوتاه شما با قسمتی از این وظایف از دیدگاه آیات و روایات آشنا می شوید.
فصل اول : معنای تربیّت
حَدِيثِ النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) :كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ يُهَوِّدَانِهِ وَ يُنَصِّرَانِهِ وَ يُمَجِّسَانِه(6)همه ی انسان ها با فطرت الهی به دنیا می آیند.اما از آن رو که خیر عالم بر مختار بودن انسان و حرکت نظام جهان بر اسباب و مسببات قرار گرفته است،احتمال انحراف این فطرت از مسیر اصلی اش وجود دارد.برای حفظ او در این مسیر باید او را تربیّت کرد. محقّقان و نویسندگان بحث های تربیّتی ،واژه تربیّت را به گونه های مختلفی تعریف کرده اند: تربیّت عمل عمدى فردى رشيد است كه مىخواهد رشد را در فردى كه فاقد ولى قابل آنست تسهيل كند. تربیّت سرپرستى از جريان رشد، يعنى اتّخاذ تدابير مقتضى جهت فراهم ساختن شرايط مساعد براى رشد است.(7) تربیّت عبارت است از انتخاب رفتار و گفتار مناسب، ايجاد شرايط و عوامل لازم و كمك به شخص مورد تربیّت تا بتواند استعدادهاى نهفتهاش را در تمام ابعاد وجود و به طور هماهنگ پرورش داده، شكوفا سازد و به سوى هدف و كمال مطلوب تدريجا حركت كند(8)تربیّت اين است كه هر چيزى را از مرتبه استعداد و قابليّت بمقام فعليّت رسانده و كمالات لائق به او بخشيده شود.(9)کتاب لغوی مفردات واژه تربیّت را در ماده ی "ربب " آورده و می گوید:الرَّبُّ في الأصل: التربية، و هو إنشاء الشيء حالا فحالا إلى حدّ التمام(10)ربّ در اصل از ماده تربیّت است.تربیّت این است که چیزی را پیاپی و پشت سر هم ایجاد کنی تا به نقطه کمال و اتمام برسانی.برخی اشاره کرده اند که نمی توان برای تربیّت معنای جامعی در سخنان اندیشمندان پیدا کرد. "حقيقت اين است كه جستجوى يك تعريف صحيح و صريح در كتابهاى مهمّى كه در زمينه تربیّت نوشته شده است كار بيهودهاى است"(11)به نظر می رسد مفهوم تربیّت از جمله مفاهیمی چون محبّت وعلاقه یا دشمنی و کینه ،مفهومی عام است که همه معنای آن را می دانند ولی در آوردن یک تعریف جامع و مانع در مورد آن عاجزند. پس سزاوار است در تبیین و توضیح این مفاهیم به جای تعریف حقیقی به تعریف لفظی یا تعریف به مصداق پناه ببریم.همان گونه که حضرت ابراهیم علیه السّلام ربّ و پروردگار خود را این طور برای بت پرستان معرفی می کند:
فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِي إِلاَّ رَبَّ الْعالَمِينَ (77) الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ (78)وَ الَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَ يَسْقِينِ (79) وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ (80) وَ الَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ (81) وَ الَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ (82)(12)همه آنها(آن بت ها و خدایان دروغین شما) دشمن منند مگر پروردگار عالميان.آن كسى كه مرا آفريد و هدايت مىكند.و كسى كه مرا غذا مىدهد و سيراب مىنمايد.و هنگامى كه بيمار شوم مرا شفا مىدهد.و كسى كه مرا مىميراند و سپس زنده مىكند.و كسى كه اميد دارم گناهانم را در روز جزا به بخشد. و به بیان دیگرمی توان گفت تربیّت یعنی یک سلسله کارهای مراقبتی در جدا نشدن انسان از مسیر کمال که این نقطه کمال در انسان همان فطرت اوست.تربیّت یعنی اینکه فرد را به گونه ای در مسیر زندگی هدایت کنیم که با برآورده شدن نیازهایش روز به روز به نقطه اوج و کمالش نزدیک تر شود.باید توجه داشت که با این بیان تعلیم قسمتی از تربیّت است.
فصل دوم: تفاوت تعلیم با تربیّت
" آموزش عبارت است از فعاليتهايى كه به منظور ايجاد يادگيرى در يادگيرنده از جانب معلم طرح ريزى مىشود و به صورت كنش متقابل جريان مىيابد."(13)در این صورت باید دانست بین این دو واژه این تفاوت ها وجود دارند.
1 ـ پرورش غير از آموزش است، در پرورش(تربیّت) هدف رشد دادن و شكوفايى همه قابليتها و تواناييهاى بالقوه انسان است، بخلاف آموزش كه هدف اصلى آن انتقال معلومات است.
٢ـ به همين دليل در مقايسه با تعليم، تربیّت به مدت زمان بيشترى نياز دارد.
٣ ـ در تعليم فقط (و يا به عبارتى بيشتر) با يك بعد از ابعاد وجودى انسان يعنى بعد شناختى و عقلانى او سر و كار داريم اما تربیّت فراگير و همه جانبه است و بيشتر با دل و قلب و روان او سروكار داريم.
٤ ـ تعليم معمولاً بيشتر بوسيله معلم و در جاى معينى همچون مدرسه و كلاس درس صورت مىگيرد ولى در تربیّت همه عوامل موجود در محيط به نحوى بر فرد تأثير مىگذارند. (14)
فصل سوم – دو اصل اساسی در تربیّت
3-1- زمان شروع تربیّت
خیلی ها ممکن است فکر کنند تربیّت فرزندان از موقعی شروع می شود، که بچّه ها به سن فهم و درک نسبی یا تقریبا سن بلوغ رسیده باشند. در صورتی که برنامه ریزی برای تربیّت فرزند نه از بدو بلوغ و نه از زمان بسته شدن نطفه ، بلکه از زمانی که فرد تصمیم به ازدواج می گیرد باید شروع شود.قال رسول الله : و انظر في أيّ نصاب تضع ولدك فانّ العرق دسّاس(15)بنگر که نطفه ات را در چه ظرفی قرار می دهی . رگ و ریشه ادامه پیدا می کند. همسری که من برای خود بر می گزینم مادر آینده ی فرزند من است .فرزند من اکثر روز را به طور معمول با او همراه و هم صحبت است.نزدیک ترین و مؤثر ترین گزینه ای که نقش مستقیمی در سعادت یا شقاوت او را دارا می باشد.از سوی دیگر ، مرد خانواده دو کارکرد اصلی در کانون خانه و خانواده دارد.او هم مدیر اصلی خانه و هم عهده دار تأمین معاش خانواده است.آیا این مدیر تا چه حد با مبانی تربیّتی خانواده آشنایی دارد و یا اهمّیّت این موضوع تا چه حد برای او تبیین شده است؟ آیا نظر او در مورد مراجعه به یک مشاور دانا و دلسوز در مسیر زندگی چیست؟آیا غیر از وظیفه تأمین ضروریات زندگی ، تا چه مقدار برای ارتباط عاطفی با خانواده سرمایه گذاری می کند؟دیدگاه او در مورد کتاب، رسانه و عوامل اثرگذار دیگر مانند ارتباطات خانوادگی و دوستانه ای که باعث اوج یا افول بنیان یک خانواده است،چگونه می باشد؟ بر اساس مبانی دینی ما و گفتار بزرگان، لقمه اثر فراوانی بر تربیّت در خانواده دارد.آیا مرد زندگی آینده ی من تا چه حد پایبند به رعایت حقوق مالی جامعه خویش می باشد؟(توضیح بیشتر در بخش4-1بحث ازدواج و بخش4-19-بحث لقمه ی حلال)
3-2- سبقت گرفتن در تربیّت فرزندان
علاوه بر دقّت ها و مراقبت های تربیّتی که در فصل بعد به پاره ای از آنها اشاره می کنیم،از دیگر نکاتی که در روایات بر آن تأکید شده است سبقت گرفتن و عجله کردن در شروع تربیّت است.منظور از سبقت در تربیّت عجول بودن و شتاب زده عمل کردن نیست.بلکه منظور ربودن گوی سبقت در شروع تربیّت و مدیریت آن است قبل از آن که دیگران این کار را به عهده بگیرند. تربیّت را ما پیش ببریم نه این که تربیّت فرزندمان مقهور تربیّت جامعه و اطرافیّان شود.انسان به مقتضای طبعش همیشه به دنبال یافتن و کنجکاوی است. نفس انسان به دنبال یافته های نو و سرگرمی های جدید است. این حس یافتن و سرگرمی باید اشباع شود. اگر تو برای آن مقابلش را تعریف کنی به سوی آن می رود اما اگر کسی برای اشباع این حس برنامه نداشته باشد چه بسا به وسیله اسباب دیگری از مسیر سعادتش خارج شود."نفس را باید مشغول کرد که اگر تو آن را مشغول نکنی ، او تو را مشغول می کند. "امام علی علیه السّلام در نامه ای به امام مجتبی علیه السّلام می نویسد:
إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِيَةِ مَا أُلْقِيَ فِيهَا مِنْ شَيْءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُكَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ يَقْسُوَ قَلْبُكَ وَ يَشْتَغِلَ لُبُّكَ(16)
قلب جوان (و نوجوان)مانند زمینی بایر و بکری است که هر انچه در آن کشت کنی همان را قبول می کند.پس من قبل از آنکه قلب تو کشتزار تیرگی ها شود و فکرت به جای دیگری (غیر از آنچه سعادت تو درآن است)مشغول شود، شروع به ادب کردن تو نمودم. ربودن گوی سبقت در تربیّت فرزندان اگر همیشه دارای اهمّیّت بوده است،در این دوره با توجه به هجوم سرمایه گذاری های استکبار و شیاطینی که تنها به فکر پر کردن جیب خود هستند، اهمّیّت دو چندانی یافته است.سیل برنامه ریزی هایی که در نهایت آن از بین بردن روحیه علم خواهی ،کمال طلبی و غیرت دینی و ملّی در فرزندان ما و سلطه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بر جامعه هدف می باشد.امام صادق علیه السّلام در مبارزه با این تفکرات شیطانی،ما را به اجرای برنامه ای پیشگیرانه فرا خوانده اند.عَلِّمُوا صِبْيَانَكُمْ مَا يَنْفَعُهُمُ اللَّهُ بِهِ لَا تَغْلِبُ عَلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ بِرَأْيِهَا(17)به كودكان خود چيزى بياموزيد كه خدا آنها را بدان سود دهد تا مبادا طائفه مرجئه (یکی از فرقه های گمراه) عقيده خود را به آن ها تحميل كنند.
فصل چهارم : مراقبت های تربیّتی
برای تربیّت صحیح فرزندان و داشتن یک جامعه سالم انسانی باید این مراقبت ها را در نظر گرفت:
4-1- مراقبت های مورد نظر در انتخاب همسر و ازدواج
نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ (سوره بقره –آیه 223)ازدواج وسیله ای برای تولّد انسان هایی صالح است که به عنوان مقدمه ای نیک برای آخرت پیش فرستاده می شوند.در تفسیر نمونه به نکته ای زیبایی در مورد این آیه شریفه اشاره شده است .به این نکته توجه کنید :"در اينجا زنان تشبيه به مزرعه شدهاند، و اين تشبيه ممكن است براى بعضى سنگين آيد كه چرا اسلام درباره نيمى از نوع بشر چنين تعبيرى كرده است در حالى كه نكته باريكى در اين تشبيه نهفته شده، در حقيقت قرآن مىخواهد ضرورت وجود زن را در اجتماع انسانى نشان دهد كه زن وسيله اطفاء شهوت و هوسرانى مردان نيست، بلكه وسيلهاى است براى حفظ حيات نوع بشر، اين سخن در برابر آنها كه نسبت به جنس زن همچون يك بازيچه يا وسيله هوسبازى مىنگرند، هشدارى محسوب مىشود."(18) ازدواج و نزدیکی برای بقاء نسل بشر و به وجود آمدن انسان هایی است که خلیفه پروردگار شوند. هیچ فردی برای جهنّمی شدن به دنیا نمی آید.اما سهل انگاری درازدواج،ابتذال و بی بند وباری،عدم آشنایی خانواده با روش های تربیّتی،عدم توجه به تربیّت صحیح فرزندان،پایین بودن سطح فرهنگی جامعه ،ضعف اعتقادات و بسیاری مشکلات دیگر همه دست به دست هم داده و باعث جدایی و دور افتادن افراد از مسیر درست زندگی می شود. خداوند در سوره بقره و نور مومنان را از ازدواج با افراد بی ایمان و اهل فحشاء برحذر می دارد.
وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ يُبَيِّنُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (19)
و با زنان مشرك و بتپرست، تا ايمان نياوردهاند، ازدواج نكنيد! (اگر چه جز به ازدواج با كنيزان، دسترسى نداشته باشيد، زيرا) كنيز با ايمان، از زن آزاد بتپرست، بهتر است، هر چند (زيبايى، يا ثروت، يا موقعيت او) شما را به شگفتى آورد. و زنان خود را به ازدواج مردان بتپرست، تا ايمان نياوردهاند، در نياوريد! (اگر چه ناچار شويد آنها را به همسرى غلامان با ايمان در آوريد، زيرا) يك غلام با ايمان، از يك مرد آزاد بتپرست، بهتر است، هر چند (مال و موقعيت و زيبايى او،) شما را به شگفتى آورد. آنها دعوت به سوى آتش مىكنند، و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود مىنمايد، و آيات خويش را براى مردم روشن مىسازد، شايد متذكّر شوند .الزَّانِي لا يَنْكِحُ إِلاَّ زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَ الزَّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلاَّ زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَ حُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ (20)مرد زناكار جز با زن زناكار يا مشرك ازدواج نمىكند، و زن زناكار را جز مرد زناكار يا مشرك به ازدواج خود در نمىآورد، و اين كار بر مؤمنان تحريم شده است.امام صادق علیه السّلام فرمودند: پدر در حقّ فرزند خود سه وظيفه دارد: گزينش مادر خوب براى او، انتخاب نام نيكو براى او، و سعى بليغ در تربیّت او(21)قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: وَ إِيَّاكُمْ وَ تَزْوِيجَ الْحَمْقَاءِ فَإِنَّ صُحْبَتَهَا بَلَاءٌ وَ وُلْدَهَا ضَيَاع(22)مبادا با زن احمق ازدواج کنید که همنشینی با او بلاست و فرزندان او بهره ای از درستی ندارند.قال رسول الله : و انظر في أيّ نصاب تضع ولدك فانّ العرق دسّاس(23)بنگر که نطفه ات را در چه ظرفی قرار می دهی . رگ و ریشه ادامه پیدا می کند. و عنه (ص): لا تنكحوا القرابة القريبة فانّ الولد يخلق ضاويا.(24)و نيز (پیامبر خدا صلی الله علیه و آله) فرموده است: با بستگان نزديك ازدواج نكنيد كه فرزند ضعيف و لاغر بوجود مىآيد.محمّد حنفيّه يكى از فرزندان حضرت على عليه السّلام است ، حضرت على عليه السّلام در جنگجمل ، او را پرچمدار لشكر نمود، حضرت به او فرمان حمله داد، محمّد حمله كرد، امادشمن با بارش تير مانع از حمله او شد، او صبر كرد تا تيرها كمتر شود، حضرت خود را به او رسانيد و فرمود: نترس ، در ميان نيزه ها حمله كن كه مرگ سپر خوبى است اوكمى پيشروى كرد، ولى باز متوقّف شد،على عليه السّلام از اين ضعف فرزندش آزرده شد،نزديك آمد و با قبضه شمشير بر او كوبيد و فرمود :ادركك عرق من امك ،اين ضعف و ترس را از مادرت به ارث برده اى، آرى ، اگر پدرىهمچون حضرت امير عليه السّلام كه قهرمان بى همتاى ميدان نبرد است ، براى كسى باشداما مادر او داراى برخى صفات نباشد، باز تاءثير مادر سبب انتقال آن ضعف به فرزند مىشود (25)يحيى بن عمران حلبى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: شجاعت و دليرى در خراسانيها است و شهوت و غريزه جنسى بسيار در سودانيها، وجود و كرم، و رشك و حسد در اعراب، پس توجّه كنيد براى داشتن فرزندان چه ظروفى را انتخاب مىكنيد.(26)البته مترجم محترم این جمله را با کلمه "شرح " اضافه می کند که: شرح: «اين گونه اخبار بيشتر ناظر بخريدارى كنيزان مىباشد كه در آن زمان مرسوم مىبوده است».اما به هر حال مفهوم اصلی این روایت مویّد دقّت در انتخاب همسر و به تعبیری مادر آینده فرزند این مرد می باشد. شیخ حسین انصاریان در کتاب ارزنده نظام خانواده در اسلام در بحث نقش تربیّتی مادر این داستان زیبا را نقل می کند: نوشته اند جوانى محكوم به اعدام شد، از او خواستند اگر وصیّت دارد بنويسد، گفت : وصیّت ندارم، ولى بسيار مايلم در اين لحظات آخر عمر مادرم را ببينم.مادرش را آوردند، هنگام وداع مادر زبان و لب مادر را چنان گاز گرفت كه مادر از شدت درد ضعف كرد، به او حمله كردند كه ستمگر ظالم اين چه كارى بود كردى ؟ گفت : ستمگر ظالم اين مادر است، اين دار اعدام من برپاشده مادر است، آن روزى كه كودك بودم از همسايه يك عدد تخم مرغ دزديدم مرا تشويق كرد تا شتردزد شدم، و سپس قاتل از آب درآمدم!(27)
4-2-مراقبت های شب زفاف
فِقْهُ الرِّضَا، ع: فَإِذَا دَخَلَتْ عَلَيْكَ فَخُذْ بِنَاصِيَتِهَا وَ اسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ بِهَا وَ قُلْ اللَّهُمَّ بِأَمَانَتِي أَخَذْتُهَا وَ بِمِيثَاقِي اسْتَحْلَلْتُ فَرْجَهَا اللَّهُمَّ فَارْزُقْنِي مِنْهَا وَلَداً مُبَارَكاً سَوِيّاً وَ لَا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ شِرْكاً وَ لَا نَصِيبا(29)
در کتاب فقه الرضا علیه السّلام آمده است که وقتی بر همسرت داخل شدی موی پیشانی اش را بگیر و روی به قبله کن و بگو:....خدایا فرزندی با برکت و سالم نصیبم کن و در او نصیب و سهمی برای شیطان قرار مده.(بنده خوب و صالح تو باشد.)
دَعَائِمُ الْإِسْلَامِ، عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ قَالَ: النَّظَرُ إِلَى الْمُجَامَعَةِ يُورِثُ الْعَمَى(30)امام علی علیه السّلام فرمودند: هنگام نزدیکی به شرمگاه نگاه نکنید که باعث کوری فرزند می شود.عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ: يَا عَلِيُّ لَا تَتَكَلَّمْ عِنْدَ الْجِمَاعِ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ لَا يُؤْمَنُ أَنْ يَكُونَ أَخْرَسَ(31)در وقت جماع سخن مگو که اگر کودکی از این عمل حاصل شود بیم آن می رود که لال شود.وَ لَا تُجَامِعْ فِي أَوَّلِ الشَّهْرِ وَ فِي وَسَطِهِ وَ فِي آخِرِهِ فَإِنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ فَلْيُسَلِّمْ لِسِقْطِ الْوَلَدِ وَ إِنْ تَمَّ أَوْشَكَ أَنْ يَكُونَ مَجْنُوناً أَ مَا تَرَى أَنَّ الْمَجْنُونَ أَكْثَرُ مَا يُصْرَعُ فِي أَوَّلِ الشَّهْرِ وَ وَسَطِهِ وَ آخِرِه(32)در اول و وسط و آخر ماه نزدیکی نکن که در این صورت بچّه سقط می شود و اگر بماند بیم آن می رود که دیوانه شود.اطاعت از شوهر با وجود اهمّیّت بسیار و جهاد محسوب شدن برای زنان در برخی موارد که این اطاعت باعث تولّد فرزند ناقص می شود توسط شرع مقدس منع شده است.از جمله این موارد وقتی است که زن در ایام عادت ماهیانه قرار دارد و یا شوهر دچار گناه یا زشتی یا نقصی می باشد که باعث تولّد یک فرزند ناصالح می شود.(33)وَ قَالَ ع أَيُّمَا امْرَأَةٍ أَطَاعَتْ زَوْجَهَا وَ هُوَ شَارِبُ الْخَمْرِ كَانَ لَهَا مِنَ الْخَطَايَا بِعَدَدِ نُجُومِ السَّمَاءِ وَ كُلُّ مَوْلُودٍ يَلِدُ مِنْهُ فَهُوَ نَجِسٌ وَ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْهَا صَرْفاً وَ لَا عَدْلًا حَتَّى يَمُوتَ زَوْجُهَا أَوْ تَخْلَعَ عَنْهُ نَفْسَهَا(34)هر زنی که از شوهر شرابخوارش اطاعت کند، به عدد ستارگان آسمان برای او گناه می نویسند و هر مولودی که از او به دنیا بیاید نجس می باشد. خداوند هیچ خیری را از او نمی پذیرد تا این که یا شوهرش بمیرد و یا او از این شوهر طلاق بگیرد.
4-3- مراقبت های دوران بارداری
پیامبر خدا فرمودند: أَطْعِمُوا حَبَالاكُمْ السفرجل يُحَسِّنْ أَوْلَادَكُم(35)به زنان باردار میوه به بدهید که باعث نیکویی فرزندانشان می شود.وَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ أَطْعِمُوا حَبَالاكُمُ اللُّبَانَ فَإِنْ يَكُنْ فِي بَطْنِهَا غُلَامٌ خَرَجَ ذَكِيَّ الْقَلْبِ عَالِماً شُجَاعاً وَ إِنْ تَكُنْ جَارِيَةٌ حَسُنَ خُلُقُهَا وَ خِلْقَتُهَا وَ عَظُمَتْ عَجِيزَتُهَا وَ حَظِيَتْ عِنْدَ زَوْجِهَا(36)امام رضا عليه السّلام فرمود: بزنان آبستن خود كندر بخورانيد كه اگر در شكم پسر دارند هوشمند و دلير گردد و اگر دختر باشد خوش خلق و زيبا گردد و كفلش بزرگ شود و نزد شوهر خوشبخت و بهرهمند شود.أَبِي الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا اسْتَشْفَتْ نُفَسَاءُ بِمِثْلِ الرُّطَبِ لِأَنَّ اللَّهَ أَطْعَمَ مَرْيَمَ جَنِيّاً فِي نِفَاسِهَا «2»(37)امام صادق علیه اسلام فرموند: چیزی مانند خرما برای زنی که تازه وضع حمل کرده ، به اندازه رطب شفا بخش نیست.زیرا خداوند مریم سلام الله علیها را در نفاسش به آن اطعام نمود.عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِيَكُنْ أَوَّلُ مَا تَأْكُلُ النُّفَسَاءُ الرُّطَبَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ لِمَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ- وَ هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيًّا قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ إِبَّانَ الرُّطَبِ قَالَ سَبْعُ تَمَرَاتٍ مِنْ تَمَرَاتِ الْمَدِينَةِ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ فَسَبْعُ تَمَرَاتٍ مِنْ تَمَرَاتِ أَمْصَارِكُمْ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَالَ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ عَظَمَتِي وَ ارْتِفَاعِ مَكَانِي لَا تَأْكُلُ نُفَسَاءُ يَوْمَ تَلِدُ الرُّطَبَ فَيَكُونُ غُلَاماً إِلَّا كَانَ حَلِيماً وَ إِنْ كَانَتْ جَارِيَةً كَانَتْ حَلِيمَةً .(38)پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: اولین چیزی که باید به زن نفساء داده شود رطب است.سؤال شد که یا رسول الله اگر خرما تازه نباشد چه کنیم؟ پیامبر جواب دادند : اگر رطب نبود 7 عدد از خرمای روستا و منطقه خودتان و اگر آن هم در دسترس نبود ،7 خرما از خرماهای شهربه او بدهید.خداوند باری تعالی فرموده است به عزت و جلال و عظمتم سوگند؛اگر زنی در روز زایمانش رطب بخورد اگر فرزندش پسر باشد یا دختر، بردبار و صبور خواهد شد.يَا عَلِيُّ إِذَا حَمَلَتِ امْرَأَتُكَ فَلَا تُجَامِعْهَا إِلَّا وَ أَنْتَ عَلَى وُضُوءٍ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ يَكُونُ أَعْمَى الْقَلْبِ بَخِيلَ الْيَد(39)ای علی وقتی که همسرت باردار است نباید با او نزدیکی کنی مگر اینکه وضو داشته باشی و گرنه بچّه شما کور یا بخیل خواهد شد.
4-5- مراقبت های دوره شیر دهی
مادر شيخ انصارى ، همیشه فرزندش را با وضو شير مى داد.یكى از بزرگترين علماء شيعه كه كتابهاى ارزنده وى هم اكنون در حوزه هاى علميه تدريس مى شود، آيةالله العظمى شيخ مرتضى انصارى است ، به مادر شيخ گفته شد: فرزندت به درجات عاليه اى از علم و تقوى رسيده است ، پاسخ داد: من ترقى بيشترى هم از او انتظار داشتم ، زيرا هنگام شير دادن ، هرگز او را بدون وضو شير ندادم ، حتى در شبهاى سرد زمستان هم وضو مى گرفتم و سپس به وى شير مى دادم. طبق روایات اعتقادات،اخلاق و حتی رفتار زمان شیردهی زنی که طفل شیر او را می خورد بر خلق و خوی او اثر گذاشته و سنگ بنایی در شکل گیری شخصیّت فرد می شود.
قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ ع اسْتَرْضِعْ لِوَلَدِكَ بِلَبَنِ الْحِسَانِ وَ إِيَّاكَ وَ الْقِبَاحَ فَإِنَّ اللَّبَنَ قَدْ يُعْدِي(40)برای شیر خوردن طفل،زنان نیکو را انتخاب کنید و از زنان بدسیرت بپرهیزید که شیر تجاوز می کند.عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع انْظُرُوا مَنْ تُرْضِعُ أَوْلَادَكُمْ فَإِنَّ الْوَلَدَ يَشِبُّ عَلَيْه(41)در انتخاب زنان شیرده دقّت کنید که فرزند شما بر آن شیری که می خورد بزرگ می شود.(خلق و خوی زنی که به او شیر می دهد،از طریق این شیر به بچّه منتقل شده و در او اثر می گذارد.)عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَسْتَرْضِعُوا الْحَمْقَاءَ وَ لَا الْعَمْشَاءَ فَإِنَّ اللَّبَنَ يُعْدِي(42)طفل را برای شیر خوردن به زن احمق و کور ندهید.شیر تعدی و تجاوز می کند.(این که این شیر از سینه چه کسی مکیده می شود مهمّ است و اخلاق زن شیرده بر اخلاق بچّه اثر می گذارد.)
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَسْتَرْضِعُوا لِلصَّبِيِّ الْمَجُوسِيَّةَ وَ اسْتَرْضِعْ لَهُ الْيَهُودِيَّةَ وَ النَّصْرَانِيَّةَ وَ لَا يَشْرَبْنَ الْخَمْرَ وَ يُمْنَعْنَ مِنْ ذَلِك(43)امام صادق علیه السّلام فرمودند:برای شیردهی طفل،او را به زن مجوسی ندهید.و زن یهودی و مسیحی نیز زمانی می توانند به او شیر دهند که شراب نخورده باشند و مواظب باشید که در زمان شیر دهی سراغ شراب نروند.عَنِ الصَّادِقِ ع عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ قَالَ عَلِيٌّ ع لَا تَسْتَرْضِعُوا الْحَمْقَاءَ فَإِنَّ اللَّبَنَ يَغْلِبُ الطِّبَاع(44)فرزندتان را برای شیر به زن احمق ندهید که شیر بر طبع ها غلبه می کند.(این که فرد ، شیر چه کسی را بخورد بر طبیعت و خلق و خوی او اثر می گذارد.)جَعْفَرِ بْنِ محمّد عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِيَّاكُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا الْحَمْقَاءَ فَإِنَّ اللَّبَنَ يَشِبُّ عَلَيْه(45)فرزندتان را برای خوردن شیر به زن احمق ندهید که فرزند بر شیر بزرگ می شود.(این شیر بر خلق و خوی او تا دوران بزرگیش اثر می گذارد.)عن الكاظم (عليه السّلام) سئل عن امرأة زنت هل يصلح أن تسترضع؟ قال: «لا يصلح و لا لبن ابنتها التي ولدت من الزنا».(46) از امام کاظم علیه السّلام سؤال شد که آیا سزاوار است طفل شیرخوار را برای خوردن شیر به زن زناکار بدهیم؟امام فرمودند که نه تنها صلاح نیست طفل را به او بسپارید بلکه اگر دختری نیز از زنا برای او به دنیا بیاید،طفل شیرخوار را به آن دختر نیز نمی توان سپرد.
4-5- مراقبت هایی در امور جنسی(تربیّت جنسی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ وَ الَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَ حِينَ تَضَعُونَ ثِيابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاةِ الْعِشاءِ ثَلاثُ عَوْراتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَ لا عَلَيْهِمْ جُناحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ بَعْضُكُمْ عَلى بَعْضٍ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (58) وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (59) وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (60)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد بايد بردگان شما و همچنين كودكانتان كه به حد بلوغ نرسيدهاند در سه وقت از شما اجازه بگيرند: قبل از نماز فجر، و در نيمروز هنگامى كه لباسهاى (معمولى) خود را بيرون مىآوريد، و بعد از نماز عشاء، اين سه وقت خصوصى براى شما است، اما بعد از اين سه وقت گناهى بر شما و بر آنها نيست (كه بدون اذن وارد شوند) و بر گرد يكديگر طواف كنيد (و با صفا و صميميت به يكديگر خدمت نمائيد) اينگونه خداوند آيات را براى شما تبيين مىكند و خداوند عالم و حكيم است.آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه در بیان فلسفه این دستور الهی در عنوان " فلسفه استيذان و مفاسد عدم توجه به آن " این گونه می نویسند: براى ريشه كن ساختن يك مفسده اجتماعى مانند اعمال منافى عفّت تنها توسل به اجراى حدود و تازيانه زدن منحرفان كافى نيست، در هيچ يك از مسائل اجتماعى چنين برخوردى نتيجه مطلوب را نخواهد داد، بلكه بايد مجموعهاى ترتيب داد از آموزش فكرى و فرهنگى آميخته با آداب اخلاقى و عاطفى، و همچنين آموزشهاى صحيح اسلامى، و ايجاد يك محيط اجتماعى سالم، سپس مجازات را به عنوان يك عامل در كنار اين عوامل در نظر گرفت.به همين دليل در اين سوره نور كه در واقع سوره عفّت است از مجازات تازيانه مردان و زنان زناكار شروع مىكند، و به مسائل ديگر مانند فراهم آوردن وسائل ازدواج سالم، رعايت حجاب اسلامى، نهى از چشمچرانى، تحريم متهم ساختن افراد به آلودگى ناموسى، و بالآخره اجازه گرفتن فرزندان به هنگام ورود به خلوتگاه پدران و مادران، گسترش مىدهد.اين نشان مىدهد كه اسلام از هيچ يك از ريزهكاريهاى مربوط به اين مساله غفلت نكرده است.خدمتكاران موظفند به هنگام ورود در اطاقى كه دو همسر قرار دارند اجازه بگيرند.كودكان بالغ نيز موظّفند در هر وقت بدون اجازه وارد نشوند، حتى كودكان نابالغ كه مرتّبا نزد پدر و مادر هستند نيز آموزش داده شوند كه لا اقلّ در سه وقت (قبل از نماز صبح و بعد از نماز عشاء و هنگام ظهر كه پدران و مادران به استراحت مىپردازند) بدون اجازه وارد نشوند. اين يك نوع ادب اسلامى است هر چند متاسّفانه امروز كمتر رعايت مىشود و با اينكه قرآن صريحا آن را در آيات فوق بيان كرده است، در نوشتهها و سخنرانىها و بيان احكام نيز كمتر ديده مىشود كه پيرامون اين حكم اسلامى و فلسفه آن بحث شود، و معلوم نيست به چه دليل اين حكم قطعى قرآن مورد غفلت و بى توجّهى قرار گرفته؟! گر چه ظاهر آيه وجوب رعايت اين حكم است حتى اگر فرضا آن را مستحبّ بدانيم باز بايد از آن سخن گفته شود، و جزئيات آن مورد بحث قرار گيرد.بر خلاف آنچه بعضى از سادهانديشان فكر مىكنند كه كودكان سر از اين مسائل در نمىآورند و خدمتكاران نيز در اين امور باريك نمىشوند ثابت شده است كه كودكان (تا چه رسد به بزرگسالان) روى اين مساله فوق العاده حساسيت دارند، و گاه مىشود سهلانگارى پدران و مادران و بر خورد كودكان به منظرههايى كه نمىبايست آن را ببينند سرچشمه انحرافات اخلاقى و گاه بيماريهاى روانى شده است. ما خود با افرادى بر خورد كرديم كه به اعتراف خودشان بر اثر بى توجهى پدران و مادران به اين امر و مشاهده آنان در حال آميزش جنسى يا مقدمات آن به مرحلهاى از تحريك جنسى و عقده روانى رسيده بودند كه عداوت شديد پدر و مادر در سر حد قتل! در دل آنها پيدا شده بود، و خود آنها نيز شايد تا مرز انتحار پيش رفته بودند! اينجا است كه ارزش و عظمت اين حكم اسلامى آشكار مىشود كه مسائلى را كه دانشمندان امروز به آن رسيدهاند از چهارده قرن پيش در احكام خود پيش- بينى كرده است.و نيز در همين جا لازم مىدانيم به پدران و مادران توصيه كنيم كه اين مسائل را جدى بگيرند، و فرزندان خود را عادت به گرفتن اجازه ورود بدهند، و همچنين از كارهاى ديگرى كه سبب تحريك فرزندان مىگردد از جمله خوابيدن زن و مرد در اطاقى كه بچّههاى مميز مىخوابند تا آنجا كه امكان دارد پرهيز كنند، و بدانند اين امور از نظر تربیّتى فوق العاده در سرنوشت آنها مؤثر است(47)
جالب اينكه در حديثى از پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله مىخوانيم كه فرمودند:اياكم و ان يجامع الرجل امرأته و الصبى فى المهد ينظر اليهما:" مبادا در حالى كه كودكى در گهواره به شما مىنگرد آميزش جنسى كنيد"(48)تربیّت سالم یک نوجوان و جوان بایسته ها و مراقبت فراوانی نیاز دارد.از جمله این بایسته ها دور نگه داشتن آن ها از محیط هایی است که زمینه ساز انحراف جنسی در آن ها می شود.خوابیدن به صورت برهنه ،خوابیدن پسر و دختر با هم جنس یا جنس مخالف خود با یک روانداز،روبرو شدن با حرکات جنسی یا مقدمات زناشویی،شنیدن و مشاهده مسایل مربوط به روابط جنسی از جمله نکاتی است که در روایات مورد توجه قرار گرفته است.عن ابى عبد اللَّه عليه السّلام قال: لا يجامع الرّجل امرأته و لا جاريته و في البيت صبىّ فانّ ذلك ممّا يورث الزّنا.(49) امام صادق (ع) مي فرمود: موقعى كه در اطاق، كودكى حضور دارد مردان با زنان يا كنيزان خود نياميزند، زيرا اين عمل طفل را به راه بىعفّتى و زناكارى سوق مي دهد.قال ابو جعفر عليه السّلام: ايّاك و الجماع حيث يراك صبىّ بان يحسن ان يصف حالك.(50)امام باقر (ع) مي فرمود: بپرهيز از مواقعه در جايى كه كودك مميزى تو را مىبيند و رفتارت را آن چنان درك ميكند كه قادر است بخوبى براى دیگران توصيف و تشريح نمايد.قال علىّ عليه السّلام: مباشرة المرأة ابنتها اذا بلغت ستّ سنين شعبة من الزّنا.(51) على عليه السّلام فرمود: دست مالى كردن مادر به آلت دختر بچّه ی شش ساله خود يك قسم زنا محسوب است.بوسيدن، در آغوش گرفتن، روى زانو نشاندن، به عضو مخصوص طفل دست زدن، عواملى براى تهييج تمايل جنسى هستند. براى اينكه غريزه جنسى كودكان از شش سال ببالا در حال خمود و اختفاء بماند، اسلام در برنامههاى تربیّتى خود اولياء اطفال را از اين اعمال بر حذر داشته است.(52) قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله : اذا بلغت الجارية ستّ سنين فلا يقبّلها الغلام و الغلام لا تقبّله المرأة اذا جاوز سبع سنين.(53)رسول اكرم ميفرمود: دختر بچّه شش ساله را، پسر بچّه نبوسد و همچنين زنها از بوسيدن پسر بچّهاى كه سنش از هفت سال تجاوز كرده است خوددارى كنند.عن ابى الحسن عليه السّلام قال: اذا اتت على الجارية ستّ سنين لم يجز ان يقبّلها رجل ليست هى بمحرم له و لا يضمّها اليه.(54)حضرت ابى الحسن (ع) فرموده است: وقتى دختر بچّه شش ساله شد مرد نامحرم حق ندارد او را ببوسد، و همچنين نمي تواند او را در آغوش بگيرد.عن ابى عبد اللَّه عليه السّلام قال: اذا بلغت الجارية ستّ سنين فلا ينبغى لك ان تقبّلها.(55)امام صادق (ع) به راوى حديث فرموده است: وقتى دختر بچّه به سن شش سالگى رسيد براى تو شايسته نيست او را ببوسى.و عنه عليه السّلام سأله احمد ابن النّعمان فقال عندى جويرية ليس بينى و بينها رحم و لها ستّ سنين. قال فلا تضعها في حجرك و لا تقبّله(56)احمد بن نعمان از امام (ع) سؤال ميكند كه دختر بچّه شش سالهاى نزد من است و با من محرم نيست. امام در جواب فرمود او را نبوس و در دامن خود قرار نده.قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله: الصّبىّ و الصّبىّ، و الصّبىّ و الصّبيّة، و الصّبيّة و الصّبيّة يفرّق بينهم في المضاجع لعشر سنين.(57) رسول اكرم (ص) ميفرمود: بستر خواب پسر بچّه با پسر بچّه و پسر بچّه با دختر بچّه و دختر بچّه با دختر بچّه در سن ده سالگى بايد از هم جدا شود.عن الباقر عليه السّلام قال: يفرّق بين الغلمان و النّساء في المضاجع اذا بلغوا عشر سنين.(58) امام باقر (ع) مي فرمود: بايستى بستر خواب پسر بچّه ده ساله را از زنها جدا كنيد.عن ابن عمر قال قال النّبىّ صلّى اللَّه عليه و آله: فرّقوا بين اولادكم في المضاجع اذا بلغوا سبع سنين.(59)رسول اكرم ميفرمود: موقعى كه فرزندان شما هفت ساله شدند بستر خوابشان را از يك ديگر جدا كنيد.روى انّه يفرّق بين الصّبيان في المضاجع لستّ سنين.(60)در حديث ديگرى آمده است كه بستر خواب كودكان در شش سالگى از هم جدا مىشود.عن موسى بن جعفر قال قال علىّ عليه السّلام: مروا صبيانكم بالصّلاة اذا كانوا ابناء سبع سنين و فرّقوا بينهم في المضاجع اذا كانوا ابناء عشر سنين. (61)حضرت موسى بن جعفر از امام على - عليهما السّلام- نقل كرده است كه فرمود: در هفت سالگى فرزندان خود را به نماز واداريد و در ده سالگى بستر خواب آنها را از يك ديگر جدا كنيد.
4-6- به بچّه ها محبّت کنیم و آنها را دوست بداریم.
سرمنشآ بسیاری از انحرافات در بین پسران و دختران جوان عدم رضایت از کانون محبّتی خانواده است.روابط پنهان، خانه گریزی،روی آوردن به مواد مخدر و مجالس گناه و بسیاری از معضلات دیگر ریشه در عدم ارضاء حس دوستی برای جوان در کانون خانواده می باشد.انسان ها کوچک و بزرگ ،مرد و زن همه تشنه محبّت و توجه دیگران هستند. یکی از حکمت های ازدواج و تشکیل خانواده به وجود آمدن یک کانون عاطفی برای گفتن و شنیدن ابراز محبّت هاست.امام ششم (عليه السّلام) از رسول خدا روايت مى كند :اَحِبُّوا الصِّبْيانَ وَ ارْحَمُوهُمْ.(62)فرزندانتان را دوست بداريد، و به آنان رحمت آوريد.بعضى از مردم علاقه چندانى به كودكان خود نشان نمى دهند، يا اگر علاقه دارند اظهار نمى كنند، و در رفتار با آنان خشن و تند، و سخت گيرند، اينان بدانند كه با اين روش، كه روشى غيرانسانى و اسلامى است خود را از رحمت حق محروم مى كنند.امام صادق (عليه السّلام) فرمود :اِنَّ اللّهَ لَيَرْحَمُ الْعَبْدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ . (63)همانا خداوند به بنده اش محض شدت عشقش به فرزندانشان رحم مى كند.امام هفتم (عليه السّلام) فرمود :.اِنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيْسَ يَغْضِبُ لِشَيْء كَغَضَبِهِ لِلنِّساءِ وَ الصِّبْيانِ.(64)خداوند بزرگ، به چيزى مانند خشمش به نفع زنان و كودكان خشم نمى گيرد.خشم حق محصول بى وفائى و بدرفتارى مردان نسبت به خانواده است.
4-7- آن ها را ببوسیم و در آغوش بگیریم.
فتال نيشابورى كه از دانشمندان بزرگ شيعه است در كتاب باارزش روضة الواعظين از معصوم روايت مى كند :
اَكْثِرُوا مِنْ قُبْلَةِ اَوْلادِكُمْ فَاِنَّ لَكُمْ بِكُلِّ قُبْلَة دَرَجَةً فِى الْجَنَّةِ مَسيرَةَ خَمْسِمِأَةِ عام.(65)
فرزندان خود را زياد ببوسيد، كه به هر بوسيدنى درجه اى در بهشت نصيب شما مى شود، درجه اى كه طول مسير آن پانصد سال راه است.مردى به محضر رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) آمد و گفت : تاكنون فرزندم را نبوسيده ام.حضرت فرمود : همانا كه اين مرد اهل آتش جهنّم است.در اين زمينه فرقى بين دختر و پسر نيست، دختر و پسر عنايت خدا، و هر دو فرزند انسانند، آنان كه دختردار مى شوند، و به اين خاطر چهره درهم مى كشند، روحیّه اى همانند روحیّه اعراب زمان جاهليت دارند، و وجودشان آلوده به حماقت است.
4-8- برای آن ها نام نیکو انتخاب کنیم.
پيامبر خدا (ص) فرمود: حقّ فرزند بر پدر سه چيز است: نام نيكو بر او بگذارد، و نوشتن به او بياموزد، و هر گاه بالغ شد براى او همسر بگيرد(66)امام رضا علیه السّلام می فرمودند:سمّه باحسن الاسماء و كنّه باحسن الكنى.(67)فرزند خود را به بهترين اسم و كنيه نامگذارى كن.عن ابن عمر انّ ابنة لعمر كانت يقال لها عاصية فسمّاها رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله جميلة.(68)عمر دخترى داشت كه نامش «عاصيه» بود يعنى گناهكار و رسول اكرم (ص) آن اسم را تغيير داد و او را «جميله» يعنى زيبا، نامگذارى كرد.عن جعفر بن محمّد عن ابيه عليهما السّلام: انّ رسول اللَّه كان يغيّر الاسماء القبيحة في الرّجال و البلدان.(69)امام صادق عليه السّلام فرمودند:رسول اكرم اسماء قبيح مردم و بلاد را تغيير مي داد.
4-9-نام آن ها را کامل و درست بگوییم.
4-10- با آنها حرف بزنیم
حرف زدن و گپ زدن با دیگران پیام های زیادی دارد.علاقه داشتن به مخاطب- اهمّیّت او در شنیدن حرف های متکلم –قبول داشتن تکیه گاه محبّتی بودن مخاطب و... در سخن گفتن با بچّه ها نه تنها می توان به ارضاء نیاز محبّتی آنها پاسخ گفت ،بلکه می توان به درد دل ها و دغدغه های آنها نیز پی برده و به حل آنها پرداخت.در ارتباط کلامی با فرزندان قوه بیان و سخن گفتن آنها ارتقا یافته و می توان او را با مسایل زندگی و داستان ها و مثل های زیبا آشنا کرد.مقام معظم رهبری در مورد مادرشان می فرمایند: مادرم يك خانم بسيار فهميده ، باسواد، كتابخوان ، دارى ذوق شعرى و هنرى ، حافظ شناس البته حافظ شناس كه مى گويم ، نه به معناى علمى و اينها به معناى ماءيوس بودن با ديوان حافظ با قرآن كاملا آشنا بود و صداى خوشى هم داشت .ما وقتى بچّه بوديم ، همه مى نشستيم و مادرم قرآن مى خواند؛ خيلى هم قرآن را شيرين و قشنگ مى خواند. ماها دورش جمع مى شديم و براى ما به مناسبت ، آيه هايى را كه در مورد زندگى پيامبران هست ؛ مى گفت : من خودم اولين بار زندگى حضرت موسى ، زندگى حضرت ابراهيم و بعضى پيامبران ديگر را از مادرم به اين مناسبت شنيدم . قرآن كه مى خواند، به اين جا كه مى رسيد، بنا مى كرد به شرح دادن . بعضى از شعرهاى حافظ كه الان هنوز يادم است بعد از سنين نزديك شصت سالگى از شعرهايى است كه آن وقت از مادرم شنيدم ؛ از جمله ، اين يك بيت يادم است :
سحر چون خسرو خاور علم در كوه ساران زد
به دست مرحمت يارم در اميدواران زد
دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند
غرض ، خانمى بود خيلى مهربان ، خيلى فهميده و فرزندانش را هم البته همه مادران دوست مى داشت و رعايت آنها را مى كرد.مادرم خيلى خوش برخورد بود، (72)
4-11- صدای آنها را بشنویم.
چه بسیار پدر ومادر هایی که آن قدر غرق صحبت های دوستانه و خانوادگی،فیلم و تلویزیون یا دغدغه های روزمره می شوند که به هیچ وجه متوجه حرف ها،دردل ها و شادی و غصه های فرزندشان نمی شوند.بابا من امروز 20 گرفتم...من امروز تشویق شدم...امروز معلم از من درس نپرسید....امروز هم شاگردیم مداد نو خریده بود...امروز در مدرسه مرا اذیت کردند...
می گویند فردی در گیشه سینما کار می کرده است.وقتی به منزل آمد پسرش با نشاط به سوی او دوید تا کارنامه اش را به بابا نشان دهد.بابا کارنامه را گرفت و پاره کرد...این نشان می دهد او هنوز از سر کار برنگشته بود. وقتی من گوش شنیدن سخنان او را ندارم پس باید به دنبال دیگری بگردد.
4-12- در مشکلات با آن ها همدرد شویم.
بسیاری اوقات بچّه ها از ما راه حل یا تشویق و تنبیه نمی خواهند.بلکه از ما انتظار هم زبانی و هم دردی دارند.مامان بابا ...من امروز امتحانم را خوب ندادم!چگونه باید جواب او را بدهیم؟خوب معلومه!خوب باید درست را می خوندی....بله!هر که به جا درس کاتون ببینه سزایش همین است....نکنه من باید به جایت امتحان می دادم....این ها راه حل هایی است که خودش نیز می داند.گفتن این جملات گوینده را ارضاء می کند اما اثری برای کودک ندارد. در این مواقع باید با مخاطب همراه و همدرد شد.حتما امتحانش خیلی سخت بوده...نکنه سؤالات را بد نوشته بودند....نکنه هوای کلاس خیلی سرد بوده...شاید خودکارت وسط امتحان تمام شد...و بعد از همدردی بسیاری از مواقع خودش اعتراف می کند که کوتاهی کرده است.
4-13- کتکشان نزده و با آنها قهر نکنیم.
کودکان خیلی نازک دل و زود رنجند.تنبیه هر فرد اگر متناسب با زشتی کار او نباشد و یا بیش از تحمل فرد باشد ظلم است.کتک زدن بچّه ها علاوه بر آنکه منع شرعی دارد و در بعضی موارد منجر به دیه می شود از نظر اخلاقی نیز اثر بدی بر آنها دارد.به این روایت توجه کنید:قَالَ بَعْضُهُمْ شَكَوْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ابْناً لِي فَقَالَ لَا تَضْرِبْهُ وَ اهْجُرْهُ وَ لَا تُطِلْ.(73)فردی نزد امام موسی کاظم علیه السّلام از فرزند ابراز شکوایه کرد.امام فرمودند:او را نزن.با او قهر کن اما این قهر را طولانی نکن.
4-14- تشویقشان کرده و به آن ها هدیّه بدهیم.
رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :"كسى كه به بازار مى رود و براى عيالش تحفه مى خرد، مانند كسى است كه در خانه مستمندان صدقه مى برد، او بايد تحفه خريده شده را وقتى به خانه برد ابتدا به دخترانش بدهد، زيرا هركس دخترش را خوشحال كند چنان است كه بنده اى از نسل اسماعيل آزاد كرده، و هركس ديده پسرش را با بردن تحفه روشن كند، گويا از ترس خدا اشك ريخته، و كسى كه از ترس خدا گريه كند حضرت حق او را وارد بهشت هاى پرنعمت كند."(74)
4-15- با آن ها مهربانی و مدارا کنیم.
يك روز پيامبر اعظم اسلام صلى اللَّه عليه و آله با گروهى مشغول نماز بود. امام حسين علیه السّلام كه كودكى بود پهلوى آن حضرت بود،هر گاه كه رسول خدا بسجده ميرفت امام حسين مىآمد و بر پشت مقدس آن بزرگوار سوار مىشد و پاهاى خود را حركت ميداد و ميگفت: "حل حل ".وقتى پيغمبر اكرم ميخواست سر از سجده بر دارد امام حسين را ميگرفت و در پهلوى خود مىنشانيد. موقعى كه رسول خدا بسجده ميرفت امام حسين نيز بر پشت مبارك آن حضرت سوار ميشد و ميگفت: حل حل. امام حسين اين عمل را همچنان انجام ميداد تا پيامبر خدا از نماز فراغت حاصل نمود.شخص يهودى گفت: يا محمّد! شما با كودكان عملى انجام ميدهيد كه ما انجام نميدهيم.پيغمبر اعظم فرمود: اگر بخدا و رسول ايمان آورده باشيد بايد به كودكان ترحم كنيد.يهودى گفت: من به خدا و رسول ايمان مياورم. وقتى آن يهودى كرامت و عظمت رسول خدا را ديد اسلام آورد.(75)
4-16- با دین ،الگوهای دینی و آداب الهی آشنایشان کنیم.
خداوند در بین مخلوقاتش انسان هایی را به عنوان الگوی شخصیّتی و کمال بشری قرار داده است.انسان های کاملی که چراغ راه سعادت بشریت و در بالاترین نقطه بندگی خداوند قرار دارند.کودکان گمشده آرزوهای خود را در افراد جستجو می کنند. اگر ما نتوانیم الگوهای مناسب را به آنها معرفی کنیم ،آنها به سمت الگوهای کاذب سینمایی و کارتونی کشیده خواهند شد و به ناچار در کنار ارتباطعاطفه و نزدیک با این شخصیّت ها ، به الگوگیری از آنها دچار می شوند.قوه ی تشخیص کودکان به آن اندازه نیست که بتوانند در این بازتاب شخصیّتی زشتی های افراد را دفع کنند. از جمله مسایلی که به وفور در ماهیت فیلم ها و کارتون های جدید به چشم می خورد، خشونت های سینمایی،ظرافت های محبّتی و جنسی ،شوخی های رکیک ،جملات زننده و نکات زشت اخلاقی دیگر است که توسط گوش و چشم کودکان دریافت می شود و بدون هیچ گونه تحلیلی در رفتار آنها بروز می کند. پدران و مادران وظیفه دارند علاوه بر آنکه کودک را از این گونه مسایل دور نگه می دارند،با شیوه های جذاب دیگر آنها را با الگوهای اصیل دینی و ملی که روحیه محبّت و کمک به دیگران،شجاعت و دلاوری،مبارزه با ظلم وبدی و احترام به دیگران را در او زنده می کنند آشنا سازند.روايت شده است كه پيامبر (ص) به برخى از كودكان نگاه كرد و فرمود: واى به حال فرزندان آخر الزّمان از پدرانشان! گفتند: اى پيامبر خدا! از پدران مشرك آنان؟ فرمود: نه، از پدران مؤمنشان كه هيچ يك از واجبات را به آنان نمىآموزند، و اگر فرزندانشان خود، چيزى فرا گيرند آنان را از اين كار باز مىدارند و به متاع اندك دنيا از آن خشنودند. من از آنان بيزارم و آنان نيز از من بيزار خواهند بود.(76) در سیره تربیّتی حضرت زهرا سلام الله علیها روایت شده است که ایشان از همان دوران کودکی فرزندانشان آن ها را با ولایت علی علیه السّلام و شب زنده داری و به یاد مردم بودن آشنا می کند . در روایتی می خوانیم: فاطمه سلام الله علیها با فرزندش حسن بازی می کرد و این اشعار را برای او می خواند:
أَشْبِهْ أَبَاكَ يَا حَسَنُ
وَ اخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنَ
وَ اعْبُدْ إِلَهاً ذَا مِنَنٍ
وَ لَا تُوَالِ ذَا الْإِحَن
تو شبیه پدرت علی هستی-(پس)از ریسمان را از گردن حق بگشا.عبادت کن خدایی را که بر تو منت و عطا دارد-و با انسان های کینه توز و بد خواه دوستی مکن(77)در کتاب شریف مفاتیح الجنان در عظمت شب زنده داری در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان به سیره ای از حضرت زهرا سلام الله اشاره می کنند که: حضرت فاطمه صلوات الله عليها نمىگذاشت در اين شب احدى از اهلش بخوابد و علاج مىفرمود خواب آنها را به كمى طعام و مهيا مىكرد آنها را براى احياء آن شب از روز يعنى امر مىفرمود كه روز را خواب و استراحت كنند كه شب خوابشان نبرد و احيا بدارند و مىفرمود كه محروم كسى است كه از خير امشب محروم بماند.روایت زیر روایتی است که با توجه به اسامی سندش می توان فهمید فضیلتی که دراین روایت برای حضرت زهرا سلام الله علیها نقل می شود، از جمله فضایل عظیم آن بانوی بزرگوار است که زبانزد خاندان عصمت و طهارت علیهم السّلام بوده است." و روي عن جعفر بن محمّد ع عن أبيه عن علي بن الحسين عن فاطمة الصغرى عن الحسين بن علي عن أخيه الحسن بن علي بن أبي طالب ع قال رأيت أمي فاطمة ع قامت في محرابها ليلة جمعة فلم تزل راكعة و ساجدة حتى انفجر عمود الصبح و سمعتها تدعو للمؤمنين و المؤمنات و تسميهم و تكثر الدعاء لهم و لا تدعو لنفسها بشيء فقلت لها يا أماه لم لا تدعين لنفسك كما تدعين لغيرك فقالت يا بني الجار ثم الدار "(78) امام جعفر صادق علیه السّلام از پدرش امام باقر علیه السّلام و ایشان از پدرشان امام زین العابدین نقل کردند که فاطمه صغری از امام حسین علیه السّلام شنید که امام حسن مجتبی علیه السّلام فرمود:شب جمعه ای دیدم مادرم فاطمه سلام الله علیها تا به صبح مشغول رکوع و سجود در محراب عبادتش بود.شنیدم که ایشان برای همه مردان و زنان مومن بسیاردعا می کرد و آن ها را به اسم یاد می نمود . اما برای خودش دعایی نکرد.(برایم سوال پیش آمد که چرا مادر خودش را دعا نمی کند؟)گفتم: مادر ! چرا آن گونه که برای دیگران دعا می کنی برای خودت دعا نمی کنی ؟ حضرت فرمودند: فرزندم اول همسایه بعد خانه.به راستی آیا فرزندی که با این فکر بزرگ می شود - که باید دیگران بر خود ترجیح داد- به مرز تجاوز به حقوق دیگران می رسد ؟یا شخص کریم و با سخاوتی می شود که هر مستمندی با ورود به شهر مدینه ابتدا سراغ خانه او را می گیرد.کسی که بارها اموالش را در راه خداوند بخشید و بارها با پای پیاده به حج رفت.عبد اللَّه بن فضاله گويد : از امام پنجم يا ششم شنيدم مي فرمود چون پسر بچّه سه سالش شد به او هفت بار تلقين كنند « لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ » ، و او را واگذارند تا سه سال و هفت ماه و ده روز و باو تلقين كنند « محمّد رَسُولُ اللَّهِ» (هفت بار ) و او را گذارند تا چهار ساله شود و هفت بار «صلى اللَّه على محمّد» به او تلقين كنند و او را واگذارند تا پنج ساله شود و از او پرسند كدام دست راست تو است و كدام چپ چون آن را بداند به سوى قبلهاش وادارند و به او گويند سجده كند و او را واگذارند تا شش ساله شود و چون شش سالش تمام شود به نمازش وادارند و ركوع و سجود به او آموزند و نگذارند تا هفت سالش تمام شود و سپس به او گويند روى و دستت را بشوى و چون شست، بگذارند نه سالش تمام شود و پس از اتمام نه سال وضوء به او آموزند و اگر مسامحه كند ، او را براى ياد گرفتن آن تنبیه کنند و دستور نمازش دهند و براى آن او را بزنند و چون وضوء و نماز آموخت خدا او را و پدر و مادرش را بيامرزد (79)در صورت کوتاهی پدران و مادران در تربیّت فرزندان،گرگ های فراوانی هستند که برای آن ها دام گسترانده اند.از فرقه های ملحد و دارای انحرافات دینی و سیاسی گرفته تا گروه های ضد اخلاقی و شیطانی که تعداد آن ها بی شمار است.از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که فرمودند:
عَلِّمُوا صِبْيَانَكُمْ مَا يَنْفَعُهُمُ اللَّهُ بِهِ لَا تَغْلِبُ عَلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ بِرَأْيِهَا(80)
به كودكان خود چيزى بياموزيد كه خدا آنها را بدان سود دهد مبادا طائفه مرجئه عقيده خود را به آن ها تحميل كنند.وجود فرقه هایی مانند مرجئه و خوارج و صوفی ها و ...،در عصر حاضر تبدیل به ده ها فرقه ی بزرگ تر دیگر شده است که با پیشرفت تکنولوژی و ابزار ارتباطی ماهواره و اینترنت با حجم بیشتری در حال فعّالیّت بر علیه فرزندان ما هستند.
نکته ی مهمّ:
تربیّت، سیر راهی با شروع و آغازی مشخص است که باید با صبر و حوصله مربی همراه باشد تا به نتیجه برسد.هر گونه ناشکیبایی و یا خستگی از این کار ، چه بسا تمام زحمات مربی را از بین ببرد. رسول اكرم فرمود : رحم اللَّه من اعان ولده على برّه. قال قلت كيف يعينه على برّه؟ قال يقبل ميسوره و يتجاوز عن معسوره و لا يرهقه و لا يخرق به. (81)خداى رحمت كند كسى را كه در نيكى و نيكوكارى به فرزند خويش كمك كند. راوى حديث پرسيد: چگونه فرزند خود را در نيكى يارى نمايد؟ حضرت در جواب چهار دستور داد:آنچه را كه كودك در قوه و قدرت داشته و انجام داده است از او قبول كند.آنچه انجام آن براى كودك سنگين و طاقتفرسا است از او نخواهد. او را به گناه و طغيان وادار نكند.به او دروغ نگويد، و در برابر او مرتكب اعمال احمقانه نشود.
4-17- هم بازی آن ها شویم.
قال النّبىّ صلّى اللَّه عليه و آله: من كان عنده صبىّ فليتصاب له.(82) رسول اكرم (ص) ميفرمود: کسی که دارای فرزند است باید در تربیّت و پرورش او با اخلاق کودکانه اقدام کند.شاید برای ترجمه کامل تر این روایت می توان این بیت را آورد که :چون سر و کارت با کودک فتاد-راه و رسم کودکی باید نهاد عن الاصبغ قال قال امير المؤمنين عليه السّلام: من كان له ولد صبا.(83) على (ع) فرموده است: كسى كه كودكى دارد بايد در راه تربیّت او خود را تا سر حدّ طفوليت و كودكى تنزّل دهد.قال صلّى اللَّه عليه و آله: رحم اللَّه عبدا اعان ولده على برّه بالاحسان اليه و التّألّف له و تعليمه و تأديبه.(84) رحمت خداوند بر پدرى كه در راه نيكى و نيكوكارى بفرزند خود كمك كند، باو احسان نمايد، و مانند كودكى، رفيق دوران كودكى وى باشد، او را عالم و مؤدّب بار آورد.بازى پدر و مادر با فرزند مانند لباس نو و كفش قشنگ و اسباب بازى، مايه مسرت و شادمانى كودك است. در اسلام مسرور كردن كودك از عبادت است. كارهاى اطفال در موقع بازى كردن و همچنين سخنانى كه ميگويند حاكى از طرز فكر و روحیّه كودكان و نشان دهنده درجه شخصیّت روانى آنان است. بزرگسالان ميتوانند در ضمن بازى با كودكان به درجه هوش و مراتب لياقت معنوى آنها نیز پى ببرند.عن ابى رافع قال: كنت ألاعب الحسن بن على عليهما السّلام و هو صبىّ بالمداحى. فاذا اصاب مدحاتى مدحاته قلت احملنى. فيقول و يحك! أ تركب ظهرا حمله رسول اللَّه (ص) فاتركه. فاذا اصاب مدحاته مدحاتى قلت لا احملك كما لا تحملنى. فيقول او ما ترضى ان تحمل بدنا حمله رسول اللَّه (ص) فاحمله.ابو رافع با حضرت حسن عليه السّلام، كه كودك خردسالى بود، با چنين قرار بازى که هر کدام بر پشت هم سوار شوند بازی را شروع كردند، وقتى نوبت سوارى به ابو رافع مي رسيد حضرت مجتبى علیه السّلام به او مي گفت: عجب دارم از تو كه مي خواهى بر دوش كسى سوار شوى كه پيغمبر او را بر دوش خود سوار مي كرد.وقتى دوباره نوبت سوارى امام حسن علیه السّلام مي شد ابو رافع مي گفت: همان طور كه تو به من سوارى ندادى من هم تو را بر دوش خود سوار نمي كنم.حضرت به او مي فرمود: آيا ميل ندارى كسى را كه پيغمبر به دوش خود مي نشاند بر دوشت سوار كنى؟ ناچار ابو رافع طفل را بر دوش خود سوار ميكرد.(85)
غريزه بازى در كودك(86)
عن ابى عبد اللَّه عليه السّلام: الغلام يلعب سبع سنين و يتعلّم الكتاب سبع سنين و يتعلّم الحلال و الحرام سبع سنين.(87) امام صادق عليه السّلام ميفرمود: طفل هفت سال بازى كند، هفت سال خواندن و نوشتن بياموزد، هفت سال مقررات زندگى و حلال و حرام قانونى را ياد بگيرد.قَالَ الصَّادِقُ ع دَعِ ابْنَكَ يَلْعَبْ سَبْعَ سِنِينَ وَ يُؤَدَّبْ سَبْعَ سِنِينَ وَ أَلْزِمْهُ نَفْسَكَ سَبْعَ سِنِينَ....(88)همچنین امام صادق علیه السّلام فرمودند:فرزندت را 7 سال آسوده بگذار تا بازی کند.تا 7 سال نیز به او آداب دینی را بیاموز و 7 سال او را در کنار خودت ملزم به نیکی ها کن.....
يكى از فوائد بازى كردن تمرين استقلال اراده و احياء حس ابتكار است. موقعى كه طفل روى خاك ها چاه مي كند، وقتى دست به كار بنائى شده اطاقك مي سازد تمام دستگاه فكرش مانند يك مهندس ساختمان، كار مي كند و از موفقيتهاى خود لذّت مي برد. موقعى كه در وسط كار، با مانع برخورد مي كند، چاه فرو مي ريزد يا اطاقك خراب مىشود، به فكر چارهجوئى مىافتد و همه اين كارها به رشد فكر و بروز شخصیّت او كمك مي كند.
4-18-وسیله ی ازدواج فرزندانمان را فراهم کنیم.
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ جَبْرَئِيلَ أَتَانِي عَنِ اللَّطِيفِ الْخَبِيرِ فَقَالَ إِنَّ الْأَبْكَارَ بِمَنْزِلَةِ الثَّمَرِ عَلَى الشَّجَرِ إِذَا أَدْرَكَ ثَمَرُهُ فَلَمْ يُجْتَنَى أَفْسَدَتْهُ الشَّمْسُ وَ نَثَرَتْهُ الرِّيَاحُ وَ كَذَلِكَ الْأَبْكَارُ إِذَا أَدْرَكْنَ مَا يُدْرِكُ النِّسَاءُ فَلَيْسَ لَهُنَّ دَوَاءٌ إِلَّا الْبُعُولَةُ وَ إِلَّا لَمْ يُؤْمَنْ عَلَيْهِنَّ الْفَسَادُ لِأَنَّهُنَّ بَشَرٌ قَالَ فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَنْ نُزَوِّجُ فَقَالَ الْأَكْفَاءَ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنِ الْأَكْفَاءُ فَقَالَ الْمُؤْمِنُونَ بَعْضُهُمْ أَكْفَاءُ بَعْضٍ الْمُؤْمِنُونَ بَعْضُهُمْ أَكْفَاءُ بَعْض(98)
اى مردم، جبرئيل از پيشگاه الهى نزد من آمد و گفت دختران بكر مانند ميوه درختند، موقعى كه مي رسد اگر چيده نشود اشعه آفتاب فاسدش ميكند و وزش باد آن را پراكنده مي سازد. همچنين دختران وقتى به حدّ بلوغ رسيدند و مانند زنان در خويشتن تمايل جنسى احساس نمودند داروئى جز شوهر ندارند و اگر همسر نگيرند از فساد ايمن نيستند چه آن كه بشرند و بشر از خطا و لغزش مصون نيست.
4-19-جز لقمه حلال به آن ها ندهیم.
پي نوشت ها :
1. أمالي الصدوق371 ، المجلس التاسع و الخمسون
2. مكارم الأخلاق222 ، في فضل الأولاد،ص218
3. مستدركالوسائل 15/ 164 ، 59،باب استحباب ترك الصبي سبع سنين
4. التحريم/ 6
5 . الصحيفة السجادية ،120 (25)(و كان من دعائه عليه السلام لولده عليهم السلام)
6. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار،ج58 ،187،باب44 حقيقة الرؤيا و تعبيرها و فضل الرؤيا الصادقة و علتها و علة الكاذبة،ص 151
7. شكوهى، غلامحسين؛ تعليم و تربيت و مراحل آن، ص6
8. امينى، ابراهيم، اسلام و تعليم و تربيت، ص ١٤
9. أطيب البيان في تفسير القرآن، ج1، ص99
10. المفردات في غريب القرآن، ص 336
11. كاردان، علي محمد؛ معنى و حدود علوم تربيتى. ص15
12. شعراء
13. سيف، على اكبر، روانشناسى پرورشى، ص١
14. تلخیص براى توضيح بيشتر ر.ك به فصلنامه حوزه و دانشگاه سال دوم شماره پنجم، رابطه اخلاق و تربيت.
15. شهاب الأخبار، ص 309 ،الباب الرابع
16. نهج البلاغة ص 393، 31 و من وصيته وصية له ع للحسن بن علي ع كتبها إليه بحاضرين عند انصرافه من صفين ، ص 391
17. الخصال ج2 ، 614
18. تفسير نمونه، ج2، ص 141
19. بقره/ 221
20. نور/ 3
21. تحف العقول-ترجمه حسن زاده 581
22. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج14، ص 193
23. شهاب الأخبار،ص 309
24. الحديت،روايات تربيتى ج1،184
25. اخلاق در خانواده و تربيت فرزند،سيد محمد نجفى يزدى
26. من لا يحضره الفقيه، ترجمه غفارى ج5، 141
27. نظام خانواده در اسلام
28. مكارم الأخلاق،ترجمه مير باقرى، ج1، 398 فصل چهارم(در آداب زفاف و آميزش و غير از آن)، ص 398
29. مستدرک الوسایل حدیث 16545
30. مستدرک،حدیث 16551
31. مستدرک،حدیث 16554
32. مستدرک ،حدیث16564
33. رساله عملیه،[مسأله 450 چند چيز بر حائض حرام است]
مسأله 450 چند چيز بر حائض حرام است: اول: عبادتهايى كه مانند نماز بايد با وضو يا غسل يا تيمّم به جا آورده شود ...دوم: تمام چيزهايى كه بر جنب حرام است سوم: جماع كردن در فرج، كه هم براى مرد حرام است و هم براى زن ، اگر چه به مقدار ختنهگاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد ، بلكه احتياط واجب آن است كه مقدار كمتر از ختنهگاه را هم داخل نكند و در دبر زن حائض، وطى كردن، كراهت شديده دارد.
34. إرشاد القلوب إلى الصواب،ج1 ، 175 الباب الحادي و الخمسون في أخبار عن النبي ص و الأئمة الأطهار
35. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج63، 177باب 8 التفاح و السفرجل و الكمثرى و أنواعها و منافعها
36. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج63 ، 444 باب 24 مضغ الكندر و العلك و اللبان و أكلها
37. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج63 ، 135 باب 3 التمر و فضله و أنواعه
38. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج63 ، 135 باب 3 التمر و فضله و أنواعه
39. من لا يحضره الفقيه، ج3 ، 553 باب النوادر، ص551
40. اصول کافی ج 6 صفحه 45،حدیث 12
41. اصول کافی ج 6 صفحه 45،حدیث 10
42. وسائل الشيعة،ج21،467،78 باب كراهة استرضاع الحمقاء و العمشاء
43. بحار الأنوار،ج100،324 و الكافي ج6 ، 44 باب من يكره لبنه و من لا يكره
44. وسایل ، باب 11 الرضاع و أحكامه
45 . بحار الأنوار ج100، 324 باب 11 الرضاع و أحكامه
46 . وسيلة النجاة (مع حواشي الإمام) 726 (مسألة 8): يستحب أن يختار لرضاع الأولاد، المسلمة العاقلة العفيفة الوضيئة ذات الأوصاف الحسنة
47. تفسير نمونه، ج14، ص: 546
48. نقل روایی تفسیر نمونه از : بحار الانوار جلد 103 صفحه 295.
49. الحديت،روايات تربيتى ج3 ،90 بستر خواب كودكان
50. الحديت،روايات تربيتى ج3 ، 90 بستر خواب كودكان
51. مكارم الأخلاق ، ص 223
52. روایات تربیتی ج3 ، ص 90
53. الحديت،روايات تربيتى، ج3، ص 89
54. همان
55. همان
56. همان
57. الحديت،روايات تربيتى، ج3، ص 90
58 . الحديت،روايات تربيتى، ج3، ص 90
59. همان
60. همان
61. همان
62. من لا يحضره الفقيه ج3، 483 باب فضل الأولاد
63. الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى 440 ،132 حب الولد دوست داشتن فرزند
64. الحديت،روايات تربيتى ج1 ، 101ورع اجتناب از گناه
65. روضة الواعظين و بصيرة المتعظين ج2 ، 369 فصل في ذكر حق الولد على الوالد
66. مستدرك الوسائل 2، 25 البحار 74، 80
67. الحديت،روايات تربيتى ج1 ،192تغيير نام
68. الحديت،روايات تربيتى ج1،192تغيير نام
69. الحديت،روايات تربيتى ج1، 192تغيير نام
70. حجرات/ 11
71. مفاتیح الجنان،حدیث کساء
72. صدرى مازندرانى ،حسن،گلهاى باغ خاطره (110 خاطره و حكايت جالب و شنيدنى از مقام معظم رهبری)
73. عدة الداعي و نجاح الساعي ،ص89
74. مكارم الأخلاق،ترجمه مير باقرى ج1،ص 424
75. زندگانى حضرت زهرا عليها السلام(نجفى)،ص 331 بخش دوازدهم در باره فضائل و مناقب و امامت حضرت حسين ع
76. الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى،445
77. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج43،ص 286، باب 12 فضائلهما و مناقبهما و النصوص عليهما صلوات الله عليهما ص26
78. الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى200 ،44 عبادتها عليها السلام (عبادت فاطمه علیها سلام الله)
79. امالى شيخ صدوق،ترجمه كمرهاى متن 391 مجلس شصت و يكم
80. الخصال ج2،614
81. الحديت،روايات تربيتى ج2،351
82. الحديت،روايات تربيتى ج3، 70 بازى با كودك
83. همان
84. همان
85. الحديت،روايات تربيتى، ج3، ص 72
86. برگرفته از کتاب روایات تربیتی،فلسفی
87. طرائف الحكم يا اندرزهاى ممتاز متنج2 ،117 الحديث 1036 استحباب تعليم الصبي الكتابة و القرآن سبع سنين
88. من لا يحضره الفقيه،ج3،492 باب تأديب الولد و امتحانه
89. الحديت،روايات تربيتى ج1،182 تسريع در ازدواج
90. نور/32
91. الحياة با ترجمه احمد آرام، ج6، ص 230
92. الحياة با ترجمه احمد آرام، ج6، ص230
93. الحياة با ترجمه احمد آرام، ج6، ص 230
94. نصايح،ص128 فصل پنجم احاديثى بطرزى ديگر
95. الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى ، ص446
96. توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج2، ص 501، مسأله 2459
97. آیت الله مکارم شیرازی، رساله عملبه ، بخش ازدواج
98. الكافي، ج5، ص 33
99. الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى ص 628 الكسب الحلال و الحرام كسب حلال و حرام
100. طرائف الحكم يا اندرزهاى ممتاز، متنج2، ص 30
101. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج66، ص 38
102. تحریم/ 6
منابع:
1. قرآن کریم
2. نهج البلاغة
3. الصحيفة السجادية
4. آشتیانی،میرزا احمد، طرائف الحكم (اندرزهاى ممتاز)، نرم افزار گنجینه روایات
5. امينى ، ابراهيم، اسلام و تعليم و تربیّت، نرم افزار کتاب های اسلامی در اینترنت 3
6. انصاریان،حسین،نظام خانواده در اسلام، نرم افزار کتاب های اسلامی در اینترنت 3
7. حلی،ابن فهد،عدة الداعي و نجاح الساعي، نرم افزار گنجینه روایات
8. حرانی،ابن شعبه ،تحف العقول،ترجمه حسن زاده ، نرم افزار گنجینه روایات
9. حر عاملی،محمّد،وسائل الشيعة، نرم افزار نور الفقاهه 3
10. حکیمی،الحيات ، ترجمه احمد آرام، نرم افزار گنجینه روایات
11. خمینی،روح الله،وسيلة النجاة (مع حواشي الإمام)، نرم افزار نور الفقاهه 3
12. خمینی، روح الله،توضيح المسائل، نرم افزار کتاب های اسلامی در اینترنت 3
13. دیلمی ،شیخ حسن، إرشاد القلوب إلى الصواب ، نرم افزار گنجینه روایات
14. راغب اصفهانی، المفردات في غريب القرآن، نرم افزار گنجینه روایات
15. سيف، على اكبر،روانشناسى پرورشى ، نرم افزار کتاب های اسلامی در اینترنت 3
16. شكوهى، غلامحسين؛تعليم و تربیّت و مراحل آن ، نرم افزار کتاب های اسلامی در اینترنت 3
17. صدوق،محمّد(شیخ صدوق)، خصال، نرم افزار گنجینه روایات
18 .صدوق،شیخ محمّد، أمالي ، نرم افزار گنجینه روایات
19. صدوق،شیخ محمّد،من لا يحضره الفقيه ، نرم افزار نور الفقاهه 3
20. صدرى مازندرانى،حسن ، گلهاى باغ خاطره (110 خاطره و حكايت جالب و شنيدنى از مقام معظم رهبرى)،نرم افزار کتاب های اسلامی در اینترنت 3
21 .صابرى يزدى،على رضا و انصارى محلاتی ، محمّد رضا ،الحكم الزاهرة ، ترجمه انصارى، نرم افزار گنجینه روایات
22. طبرسی،شیخ حسن،مكارم الأخلاق، نرم افزار گنجینه روایات
23. طیب،سید عبدالحسین، أطيب البيان في تفسير القرآن، نرم افزار جامع التفاسیر نور
24. كاردان، علي محمّد ، معنى و حدود علوم تربیّتى، نرم افزار کتاب های اسلامی در اینترنت 3
25. کلینی، شیخ محمّد، اصول الكافي، نرم افزار نور الفقاهه 3
26. فتال نیشابوری، روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، نرم افزار گنجینه روایات
27. فلسفی،محمّد تقی،الحدیث(روایات تربیّتی)،نرم افزار گنجینه روایات
28. قاضی قضایی، شهاب الأخبار با ترجمه، نرم افزار گنجینه روایات
29. قمی،شیخ عباس، مفاتیح الجنان، نرم افزار نورالجنان نور
30. مجلسی،محمّد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ، نرم افزار گنجینه روایات
31. مشکینی،علی، نصايح، نرم افزار گنجینه روایات
32. محدث اربلی، كشف الغمة في معرفة الأئمة، نرم افزار گنجینه روایات
33. مکارم شیرازی،ناصر، تفسير نمونه،نرم افزار جامع التفاسیر نور
34. مکارم شیرازی،ناصر،رساله عملیه، نرم افزار کتاب های اسلامی در اینترنت 3
35. نجفی،زندگانى حضرت زهرا عليها السّلام، نرم افزار گنجینه روایات
36. نجفى يزدى ، سيد محمّد اخلاق در خانواده و تربیّت فرزند، نرم افزار کتاب های اسلامی در اینترنت 3
37. نوری،میرزا حسین، مستدرك الوسائل ، نرم افزار نور الفقاهه 3
38. فصلنامه حوزه و دانشگاه سال دوم شماره پنجم، رابطه اخلاق و تربیّت.، نرم افزار کتاب های اسلامی در اینترنت 3