اي برادر عشق سودايي خوشست شاعر : انوري دوزخ اندر عاشقي جايي خوشست اي برادر عشق سودايي خوشست زاب چشم خويش دريايي خوشست در بيابان رهروان عشق را ياد نام دوست صحرايي خوشست غمگنان را هر زمان در کنج عشق جام زهرآلود حلوايي خوشست با خيال روي معشوق اي عجب بر اميد بود فردايي خوشست عمرها در رنج چون امروز و دي