عشق تو از ملک جهان خوشترست شاعر : انوري رنج تو از راحت جان خوشترست عشق تو از ملک جهان خوشترست دل در جان ميزند آن خوشترست خوشترم آن نيست که دل بردهاي پاي ملامت به ميان خوشترست من به کراني شدم از دست هجر خوردن زهري به گمان خوشترست دل به بدي تن زده تا به شود سود نه و مايه زيان خوشترست وصل تو روزي نشد و روز شد دخل نه و خرج روان خوشترست عمر شد و عشوه به دستم بماند بر اثر تير کمان خوشترست از پي دل جان به تو انداختيم بيرمه مرسوم...