مرا گر چون تو دلداري نباشد

مرا گر چون تو دلداري نباشد شاعر : انوري هزاران درد دل باري نباشد مرا گر چون تو دلداري نباشد چه باشد گر ستمکاري نباشد چو تو يا کم ز تو ياري توان جست گلي بي‌زحمت خاري نباشد مرا گويي که در بستان اين راه به هرجو سنگ خرواري نباشد بود با گرد ران گردن وليکن کزو خوش خوي‌تر ياري نباشد اگرچه پيش ياران گويم از شرم ستمکاري دل‌آزاري نباشد تو خود داني که از تو بوالعجب‌تر کش اندر کيسه ديناري نباشد چگونه دست يابد بر تو آن‌کس ز گفتار تو خود آري...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مرا گر چون تو دلداري نباشد
مرا گر چون تو دلداري نباشد
مرا گر چون تو دلداري نباشد

شاعر : انوري

هزاران درد دل باري نباشدمرا گر چون تو دلداري نباشد
چه باشد گر ستمکاري نباشدچو تو يا کم ز تو ياري توان جست
گلي بي‌زحمت خاري نباشدمرا گويي که در بستان اين راه
به هرجو سنگ خرواري نباشدبود با گرد ران گردن وليکن
کزو خوش خوي‌تر ياري نباشداگرچه پيش ياران گويم از شرم
ستمکاري دل‌آزاري نباشدتو خود داني که از تو بوالعجب‌تر
کش اندر کيسه ديناري نباشدچگونه دست يابد بر تو آن‌کس
ز گفتار تو خود آري نباشدچو اندر هيچ کاري پاسخ من
ز بخت من عجب کاري نباشداگر فارغ بود سنگين دل تو


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط