بيعشق توام به سر نخواهد شد شاعر : انوري با خوي تو خوي در نخواهد شد بيعشق توام به سر نخواهد شد وز حال منت خبر نخواهد شد آوخ که بجز خبر نماند از من خود مينشود مگر نخواهد شد گفتم که به صبر به شود کارم دانم ز بتر بتر نخواهد شد گيرم که ز بد بتر شود گو شو ديرم نشدست اگر نخواهد شد ور عمر به کام من نشد کاري کاخر دل او دگر نخواهد شد با عشق درآمدم به دلتنگي وز دور همي نگر نخواهد شد هجرانت به طعنه گفت جان ميکن زين کار چنين به سر نخواهد...