صفيالدين موفق را چو بيني شاعر : انوري بگويش کانوري خدمت همي گفت صفيالدين موفق را چو بيني همي گفت اي به گاه خواجگي زفت همي گفت اي به وقت کودکي راد بگو در وصف تو دري همي سفت اگر از من بپرسد کو چه ميکرد که آمد گنبد پيروزه را جفت به وصف حجرهي پيروزه در بود سواد شب ز چشمم ذره ننهفت به شب گفت اندرو بودم ز نورش بهاري تا به روز حشر نشکفت غلو ميکرد کز حسنش زمين را صبا از تاب زلفش فرش ميرفت سحاب از آب چشمش صحن ميشست که هيزم نيست...