گفتم آن تو نيست خواجه صلاح گفتم آن تو نيست خواجه صلاحشاعر : انوري گفت چه گفتم آن دو خلقانتگفتم آن تو نيست خواجه صلاحگر بدو نافذست فرمانتگفت چون نيست گفتم از پي آنکقلتباني سر از گريبانتچون گذاري که بر زند هر روز