به خدايي که ذات لم يزلش

به خدايي که ذات لم يزلش شاعر : انوري باشد از سر بندگان آگاه به خدايي که ذات لم يزلش بر سر آفتاب و ماه کلاه دست صنعتش ز اقتدار نهد در خم اين زمردين خرگاه زر فشاند ز صبح هر روزي سبب جامه خرقه کردن ماه به رسولي که بد سبابه‌ي او ز اسمان امر و نهي بي‌اکراه به اميني که آوريد بدو از گناهان به روز حشر گواه به کتابي که تا بدو داريم چيست آن لا اله الا الله به کلامي که مهر ايمانست ملک و دين را نظير همچو تو شاه که اگر هست يا بخواهد بود...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
به خدايي که ذات لم يزلش
به خدايي که ذات لم يزلش
به خدايي که ذات لم يزلش

شاعر : انوري

باشد از سر بندگان آگاهبه خدايي که ذات لم يزلش
بر سر آفتاب و ماه کلاهدست صنعتش ز اقتدار نهد
در خم اين زمردين خرگاهزر فشاند ز صبح هر روزي
سبب جامه خرقه کردن ماهبه رسولي که بد سبابه‌ي او
ز اسمان امر و نهي بي‌اکراهبه اميني که آوريد بدو
از گناهان به روز حشر گواهبه کتابي که تا بدو داريم
چيست آن لا اله الا اللهبه کلامي که مهر ايمانست
ملک و دين را نظير همچو تو شاهکه اگر هست يا بخواهد بود
رايت و چتر و تخت و تاج و کلاهتا جهان باشد از تو نازان باد
بيش از اين بود بارنامه و جاهز ابتدا کاندر آمدي به عمل
باز خواهي شدن بر آن ناگاهکار با آب و گل نبودت بيش
به گل تيره و به آب سياهنه آب و گلي که سلطان راست
رنج دل شاعر سلطان بکاهپارگکي کاه و نبيذم فرست
منت چون کوه بدارم ز کاهشکر چو شکر کنم از بهر مي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط