بر قتل چون مني چه گماري رقيب را؟

بر قتل چون مني چه گماري رقيب را؟ شاعر : اوحدي مراغه اي اي در جهان غريب، مسوز اين غريب را بر قتل چون مني چه گماري رقيب را؟ اي حورزاده، عشق بياموز اديب را دورم همي کنند اديبان ز پيش تو ديگر حضور قلب نباشد خطيب را روي تو گر ز دور ببيند خطيب شهر در حال همچو عود بسوزد صليب را ترسا گر آن دو زلف چو زنار بنگرد زنهار! کس چگونه فروشد حبيب را ما دوست را به دنيي و عقبي نمي‌دهيم مشکل کسي خموش کند عندليب را از من مدار چشم خموشي، که وقت گل هر کس...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بر قتل چون مني چه گماري رقيب را؟
بر قتل چون مني چه گماري رقيب را؟
بر قتل چون مني چه گماري رقيب را؟

شاعر : اوحدي مراغه اي

اي در جهان غريب، مسوز اين غريب رابر قتل چون مني چه گماري رقيب را؟
اي حورزاده، عشق بياموز اديب رادورم همي کنند اديبان ز پيش تو
ديگر حضور قلب نباشد خطيب راروي تو گر ز دور ببيند خطيب شهر
در حال همچو عود بسوزد صليب راترسا گر آن دو زلف چو زنار بنگرد
زنهار! کس چگونه فروشد حبيب راما دوست را به دنيي و عقبي نمي‌دهيم
مشکل کسي خموش کند عندليب رااز من مدار چشم خموشي، که وقت گل
هر کس که او نگه کند اين رنگ و طيب راهمرنگ اوحدي شود اندر جهان به عشق


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.