با زلف او مردانگي باد صبا را مي‌رسد

با زلف او مردانگي باد صبا را مي‌رسد شاعر : اوحدي مراغه اي وز روي او ديوانگي زلف دو تا را مي‌رسد با زلف او مردانگي باد صبا را مي‌رسد بر خوردن از سيمين برش بند قبا را مي‌رسد هست از ميان او کمر بر هيچ، آري در جهان از دوستان بيگانگي آن آشنا را مي‌رسد با دشمنان هم خانگي زآن دوست ميزيبد نکو کين رندي و دردي کشي اهل صفا را مي‌رسد گر تيره طبعي دور گشت از مجلس ما، گو: برو گو: نام عشق او مبر، کين شيوه ما مي‌رسد آنرا که هست از عشق او رخ در سلامت بعد ازين...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
با زلف او مردانگي باد صبا را مي‌رسد
با زلف او مردانگي باد صبا را مي‌رسد
با زلف او مردانگي باد صبا را مي‌رسد

شاعر : اوحدي مراغه اي

وز روي او ديوانگي زلف دو تا را مي‌رسدبا زلف او مردانگي باد صبا را مي‌رسد
بر خوردن از سيمين برش بند قبا را مي‌رسدهست از ميان او کمر بر هيچ، آري در جهان
از دوستان بيگانگي آن آشنا را مي‌رسدبا دشمنان هم خانگي زآن دوست ميزيبد نکو
کين رندي و دردي کشي اهل صفا را مي‌رسدگر تيره طبعي دور گشت از مجلس ما، گو: برو
گو: نام عشق او مبر، کين شيوه ما مي‌رسدآنرا که هست از عشق او رخ در سلامت بعد ازين
بي‌موجبي عاشق کشي آن بي‌وفا را مي‌رسدما را بکشت آن بي‌وفا، بي‌موجب و ما شادمان
ما نيستانيم، اي پسر، هستي خدا را مي‌رسدگر اوحدي از نيستي در عشق او دم ميزند


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط