رنگين‌تر از رخ تو گل در چمن نباشد

رنگين‌تر از رخ تو گل در چمن نباشد شاعر : اوحدي مراغه اي چون عارض تو ماهي در انجمن نباشد رنگين‌تر از رخ تو گل در چمن نباشد آب حيات کس را در پيرهن نباشد پوشيده هر کسي را پيراهنيست، ليکن فرهاد نيست عيبي،گر کوهکن نباشد فرهادوار بي‌تو جان مي‌کنم، نگارا دشنام نيز دادن بر بي‌دهن نباشد چون وقت بوسه دادن گويي که: بي‌دهانم در جان که مي‌فرستم باري سخن نباشد زر خواستي و جان هم، زر کمترست، ليکن ديدار خوب رويان بي لا و لن نباشد چون وصل جويم از تو،...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رنگين‌تر از رخ تو گل در چمن نباشد
رنگين‌تر از رخ تو گل در چمن نباشد
رنگين‌تر از رخ تو گل در چمن نباشد

شاعر : اوحدي مراغه اي

چون عارض تو ماهي در انجمن نباشدرنگين‌تر از رخ تو گل در چمن نباشد
آب حيات کس را در پيرهن نباشدپوشيده هر کسي را پيراهنيست، ليکن
فرهاد نيست عيبي،گر کوهکن نباشدفرهادوار بي‌تو جان مي‌کنم، نگارا
دشنام نيز دادن بر بي‌دهن نباشدچون وقت بوسه دادن گويي که: بي‌دهانم
در جان که مي‌فرستم باري سخن نباشدزر خواستي و جان هم، زر کمترست، ليکن
ديدار خوب رويان بي لا و لن نباشدچون وصل جويم از تو، گويي: نبيني، آري
کين بي‌خلاف نبود و آن بي‌شکن نباشدچون استوار باشم در عهد و وعده‌ي تو؟
گر زانکه باز گويد فردا، ز من نباشدامشب چو پيش ديده خون ريختي دلم را
روزي که اوحدي را تشويش تن نباشدجانا، کجا نشيند بي‌صحبت تو يک دم؟


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط