اي مدد تيره شب از موي تو شاعر : اوحدي مراغه اي روز مرا روشني از روي تو اي مدد تيره شب از موي تو خاک نسيمي که دهد بوي تو بر سر آنم که: شوم يک سحر باد محبت به سر کوي تو خاک شوم، تا مگر آرد مرا قصهي ما حاجب ابروي تو باز به گوش تو رساند مگر برنکنم خيمه ز پهلوي تو برمکن از من به جفا دل، که من هر دو جهان مينه و يک موي تو قيمت وصل تو که داند که: چيست؟ چون نکشد خاطر او سوي تو؟ زلف تو در حلق دل اوحديست