اي مردگان، کجاييد؟ اينک مسيح زنده شاعر : اوحدي مراغه اي هر دم لبش حياتي در مردهاي دمنده اي مردگان، کجاييد؟ اينک مسيح زنده ناقوس او خروشي در آسمان فگنده زنار او کمندي در حلق جان کشيده کز جانتان بشويد ترکيب آب گنده اي خاکيان رنجور، آمد طبيب دلها درد نهان دل را درمان او بسنده رنج درون تن را تدبير اوست کافي کو ديده؟ تا ببيند جمع اله و بنده کو عقل؟ تا بداند پيوند ابن و آبا تا نگريي نيايد بر ما مجال خنده چون اوحدي نگر تا: بر فقر خود نگريي...