ماييم و خراباتي پر بادهي جوشيده شاعر : اوحدي مراغه اي جز رند خراباتي آن باده ننوشيده ماييم و خراباتي پر بادهي جوشيده خوبان طرب سازش رخسار نپوشيده رندان سر افرازش دستار گرو کرده خوبان وي از مستي در عربده کوشيده رندان وي از سستي بر چرخ سبق برده بيباده حريفانش قولي ننوشيده بيفتنه مقيمانش فعلي نپسنديده وانگاه به سر گردي، اي زاهد خوشيده زان باده چو تر گردي، از صومعه برگردي چون حال بدانسته ديگر نخروشيده هر دل که توانسته اين حال طلب کرده...