با دگري بر غم من عقد وصال بسته‌اي

با دگري بر غم من عقد وصال بسته‌اي شاعر : اوحدي مراغه اي ورنه به روي من چرا در همه سال بسته‌اي؟ با دگري بر غم من عقد وصال بسته‌اي زلف چو دام خويش را دانه‌ي خال بسته‌اي؟ ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
با دگري بر غم من عقد وصال بسته‌اي
با دگري بر غم من عقد وصال بسته‌اي
با دگري بر غم من عقد وصال بسته‌اي

شاعر : اوحدي مراغه اي

ورنه به روي من چرا در همه سال بسته‌اي؟با دگري بر غم من عقد وصال بسته‌اي
زلف چو دام خويش را دانه‌ي خال بسته‌اي؟گرهوس شکار دل نيست ترا؟ ز بهر چه
قوس سيه کشيده‌اي، طوق هلال بسته‌ايآهوي چشم خويش را ز ابروي عنبرين سلب
چون طلبم؟ که بر لبم جاي سال بسته‌اياز دهن تو بوسه‌اي داشتم آرزو، ولي
در قفس هواي خود کرده و بال بسته‌ايمرغ دل مرا، دگر، تا نکند هواي کس
گر چه تو خواب چشم من خود به خيال بسته‌ايدر هوس خيال تو خفتنم آرزو کند
پرده‌ي ناز و سرکشي پيش جمال بسته‌اياز پي آنکه اوحدي دست بدارد از رخت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط