گويي مگر ز بستن خوابش نبشته‌اي

گويي مگر ز بستن خوابش نبشته‌اي شاعر : اوحدي مراغه اي آن خط عنبرين که چو آبش نبشته‌اي گويي مگر ز بستن خوابش نبشته‌اي هر نامه‌ي جمال که در باب حسن تست مشک ختاست، گر چه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گويي مگر ز بستن خوابش نبشته‌اي
گويي مگر ز بستن خوابش نبشته‌اي
گويي مگر ز بستن خوابش نبشته‌اي

شاعر : اوحدي مراغه اي

آن خط عنبرين که چو آبش نبشته‌ايگويي مگر ز بستن خوابش نبشته‌اي
هر نامه‌ي جمال که در باب حسن تستمشک ختاست، گر چه صوابش نبشته‌اي
از دور چشم بد به رخت نامه‌اي نبشتزان خط مشک رنگ جوابش نبشته‌اي
آورده‌اي به ديده‌ي من خط خون و مستبر لب از « ان يکاد» جوابش نبشته‌اي
خود نام بوسه نيست درو، آنچه اصل بودحکمت روان، اگر چه بر آتش نبشته‌اي
سحرست گرد عارضت آن خط مشکبويبگذاشتي، مگر بشتابش نبشته‌اي؟
راضي مشو که: بوسه زند هر کسي بر آنچون سحر از آن به مشک و گلابش نبشته‌اي
در بست باز خط خوشت خواب اوحديآخر نه از براي ثوابش نبشته‌اي؟


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط