تو ز آه من ار هراساني

تو ز آه من ار هراساني شاعر : اوحدي مراغه اي چون دلم مي‌بري به آساني؟ تو ز آه من ار هراساني که به ترکت کنيم اگر جاني بر دل ما مکن جنايت پر با لبت رازهاي پنهاني روز آن نيست ورنه هست مرا هر شبي دعوتست و مهماني دل ما را ز نعمت غم تو راستي نوبتيست سلطاني نوبت وصل ار به من برسد چون بميريم، قدر ما داني گر چه عيديست مرگ ما بر تو اين زمان خر ز دور مي‌راني بار من در گل غم افتادي گر به پيشان جهي به پيشاني در دلت چون توان که بگذارم؟ ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تو ز آه من ار هراساني
تو ز آه من ار هراساني
تو ز آه من ار هراساني

شاعر : اوحدي مراغه اي

چون دلم مي‌بري به آساني؟تو ز آه من ار هراساني
که به ترکت کنيم اگر جانيبر دل ما مکن جنايت پر
با لبت رازهاي پنهانيروز آن نيست ورنه هست مرا
هر شبي دعوتست و مهمانيدل ما را ز نعمت غم تو
راستي نوبتيست سلطانينوبت وصل ار به من برسد
چون بميريم، قدر ما دانيگر چه عيديست مرگ ما بر تو
اين زمان خر ز دور مي‌رانيبار من در گل غم افتادي
گر به پيشان جهي به پيشانيدر دلت چون توان که بگذارم؟
سگ گم گشته، کش نمي‌خوانيگفته‌اي: اوحدي کدام سگست؟


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط