گر هيچ شبي وصل دلارام توان يافت

گر هيچ شبي وصل دلارام توان يافت شاعر : خاقاني با کام جهان هم ز جهان کام توان يافت گر هيچ شبي وصل دلارام توان يافت در آتش سوزنده چه آرام توان يافت دل هيچ نيارامد چون عشق بجنبد کان لب نه شکاري است که مادام توان يافت جان ياد لبش مي‌کند اي کاش نکردي بي‌آتش رز ديگ هوس خام توان يافت من سوختم آوخ ز هوس پختن او ليک کاين دولت از ايام به ايام توان يافت خاقاني اگر يار نيابي چکني صبر کز داغ پس از سوختگي نام توان يافت نامت نشود تا نشوي سوخته‌ي عشق...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گر هيچ شبي وصل دلارام توان يافت
گر هيچ شبي وصل دلارام توان يافت
گر هيچ شبي وصل دلارام توان يافت

شاعر : خاقاني

با کام جهان هم ز جهان کام توان يافتگر هيچ شبي وصل دلارام توان يافت
در آتش سوزنده چه آرام توان يافتدل هيچ نيارامد چون عشق بجنبد
کان لب نه شکاري است که مادام توان يافتجان ياد لبش مي‌کند اي کاش نکردي
بي‌آتش رز ديگ هوس خام توان يافتمن سوختم آوخ ز هوس پختن او ليک
کاين دولت از ايام به ايام توان يافتخاقاني اگر يار نيابي چکني صبر
کز داغ پس از سوختگي نام توان يافتنامت نشود تا نشوي سوخته‌ي عشق


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط