سر و زر کو که منت يارم جست شاعر : خاقاني فرصت آمدنت يارم جست سر و زر کو که منت يارم جست سر موئي ز تنت يارم جست بن مويي ز دلم کم نشود نه گلي از چمنت يارم جست نه ميي از قدحت يارم خواست نه تو آئي نه منت يارم جست نه من آيم نه توام داني خواند نه دلم نه دهنت يارم جست گم شد از من دل من چون دهنت که قصاص از سخنت يارم جست چون کنم قصه لبت کشت مرا جاي در پيرهنت يارم جست هم شوم زنده چو تخم قز اگر از کدام انجمنت يارم جست بر تو نظاره هزار...