لعلت اندر سخن شکر خايد شاعر : خاقاني رويت انگشت بر قمر خايد لعلت اندر سخن شکر خايد همچنان دان که نيشکر خايد هر که با ياد تو شرنگ خورد پشت دست از نهيب سرخايد هر که او پاي بست روي تو شد بدل سبزه عود تر خايد مرکب جان به مرغزار غمت لب همه ز آرزوي زر خايد بنده تا ديد سيم دندانت که دلم درد و جگر خايد عشقت آن اژدهاست در تن من گرچه او ژاژ بيشتر خايد گوش کن حسب حال خاقاني