چو به خنده بازيابم اثر دهان تنگش شاعر : خاقاني صدف گهر نمايد شکر عقيق رنگش چو به خنده بازيابم اثر دهان تنگش همه ساحران بابل ز دو چشم شوخ و شنگش بکنند رخ به ناخن بگزند لب به دندان نتواندي کشيدن ستم دل چو سنگش اگر از قياس جان را جگر آهنين نبودي ز صداي صوت زارش ز نواي زير چنگش به گه صبوح زهره ز فلک همي سرايد گذرد ز سنگ خارا سر ناوک خدنگش چو گشاد تير غمزه ز خم کمان ابرو شکرين چراست بر من سخنان چون شرنگش لب اوست لعل و شکر من اگر نه شور بختم...