خوش خوش از عشق تو جاني ميکنم شاعر : خاقاني وز گهر در ديده کاني ميکنم خوش خوش از عشق تو جاني ميکنم از در صبر آستاني ميکنم بر سر عقل آستيني ميزنم از سر غيرت جهاني ميکنم هر که از غير تو لافي ميزند صد خدنگ از هر نشاني ميکنم تا دلم کردي نشان تير هجر هر دم از سينه سناني ميکنم تا سنان انداز شد مژگان تو قصر شادي هر زماني ميکنم مار ضحاک است زلفت کز غمش مغزي از هر استخواني ميکنم در تن خويش از براي قوت او مهر مهر مهرباني ميکنم...