نطع بگسترد عشق پاي فرو کوب هان

نطع بگسترد عشق پاي فرو کوب هان شاعر : خاقاني خانه فروشي بزن آستيي برفشان نطع بگسترد عشق پاي فرو کوب هان پيش چنين شاهدي پيشکشي ساز جان بهر چنين هودج بارگشي دار دل بابت رخش تو نيست آخور آخر زمان خيز و به صحراي عشق ساز چراگاه از آنک کلبه‌ي قصاب را موقف عيسي مدان گلخن ايام را باغ سلامت مگوي ز آنکه تباشير اوست بيشتري استخوان هيچ دل گرم را شربت گردون نساخت نيست ابا خوشگوار، هست ترش ميزبان کم خور خاقانيا مائده‌ي دهر از آنک نشره‌ي جان بايدت...