خوي فلک بين که چه ناپاک شد شاعر : خاقاني طبع جهان بين که چه غمناک شد خوي فلک بين که چه ناپاک شد دفتر دلها ز وفا پاک شد آخر گيتي است نشاني بدانک تا که جهان افعي ضحاک شد سينهي ما کورهي آهنگر است زان مکن انديشه که ناپاک شد گر برسد دست، جهان را بخور خوردن افعي همه ترياک شد افعي اگرچه سر زهر گشت کو به سخن بر سر افلاک شد رخصت اين حال ز خاقاني است