سرفکنده شدم چو دختر زاد سرفکنده شدم چو دختر زادشاعر : خاقاني بر فلک سر فراختم چو برفتسرفکنده شدم چو دختر زادبر جهان اسب تاختم چو برفتبودم از عجز چون خر اندر گلعمر ثاني شناختم چو برفتماتم عمر داشتم چو رسيددولتش نام ساختم چو برفتمحنتش نام خواستم کردن